الأحزاب ٦٣
کپی متن آیه |
---|
يَسْأَلُکَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَ مَا يُدْرِيکَ لَعَلَ السَّاعَةَ تَکُونُ قَرِيباً |
ترجمه
الأحزاب ٦٢ | آیه ٦٣ | الأحزاب ٦٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«السَّاعَةَ»: قیامت (نگا: انعام / و ، اعراف / یوسف / . «مَا یُدْرِیکَ»: تو چه میدانی؟ در اصل معنی آن چنین است: چه چیز و چه کسی تو را آگاهانیده است؟ (یُدْری) از مصدر (إدْراء) به معنی اعلام و باخبر کردن است. «یَسْأَلُونَکَ»: پرسش از طرف کفّار بوده است (نگا: شوری / و ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
يَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ... (۱۱) تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَ... (۰) هُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ (۲) الْقَمَرُ (۳)
تفسیر
- آيات ۶۳ - ۷۳، سوره احزاب
- وصف حال كافران در عذاب قيامت و عذر آوردنشان به اينكه ما بزرگان خود را پيروىكرديم و گمراه شديم
- توضيحى درباره اينكه صلاح اعمال و غفران ذنوب را نتيجه و فرع بر((قول سديد)) آورد
- بررسى احتمالات مختلف در مراد از امانتى كه به انسان به وديعه سپرده شده است
- بيان اينكه مراد از اين امانت ولايت الهى و كمال در اعتقاد وعمل حق است و مقصود از حمل انسان دارا بودن صلاحيت و استعداد مى باشد
- پاسخ به ين پرسش كه چراى خداى حكيم و عليم چنين بار سنگينى را بر انسان ظلوم وجهول بار كرد
- معناى عرضه امانت به آسمانها و زمين و وصف انسانحامل آن به ظلوم و جهول
- اقوال مختلف مفسرين در تفسير آيه : ((انا عرضناالاءمانة ...)) و مراد از امانت و عرض آن
- بحث روايتى
- روايات و اقوالى درباره مقصود از اذيت بنىاسرائيل به موسى (عليه السلام ) در ذيل آيه : ((لا تكونوا كالذين آذوا موسى عليهالسلام ...))
- دو روايت درباره امانتى كه خدا عرضه كرد
- توضيحى درباره اينكه مقصود از آن امانت ، ولايت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً «63»
مردم پيوسته از زمان وقوع قيامت از تو مىپرسند، بگو: علم آن تنها نزد خداست و تو چه مىدانى؟ شايد قيامت نزديك باشد.
نکته ها
انگيزههاى سؤال متعدّد است:
- گاهى سؤال، براى آزمايش كردن است. مانند سؤالات امتحانى.
- گاهى سؤال، از روى استهزاست. مانند پرسش قدرتمند متكبّر از ضعيف.
- گاهى سؤال، از روى تعجّب است. مانند پرسش انسان ترسو از انسان شجاع.
- گاهى سؤال، براى به بن بست كشاندن است. مانند پرسش بازپرس از مجرم.
- گاهى سؤال، براى به انحراف كشيدن است. مانند پرسش استاد منحرف از شاگرد.
- گاهى سؤال، براى ايجاد شك در ديگران است. مانند پرسش منحرفان.
- گاهى سؤال، براى رفع نگرانى است. پرسش مادر از فرزند.
- گاهى سؤال، براى دانستن است. مانند پرسش جاهل از عالم.
- گاهى سؤال، براى توبيخ است. مانند پرسش معلم از دليل تنبلى شاگرد.
در اين آيه نيز، سؤال از زمان قيامت مىتواند انگيزههاى متفاوتى داشته باشد.
كلمهى «قريب» براى مذكّر و مؤنّث به كار مىرود. «لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً» و نفرمود:
«قريبة»، نظير جملهى «إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» «1»
پايان آيه نوعى دلجويى از پيامبر است كه از بهانههاى كفّار خسته مباش كه به زودى به حسابشان رسيدگى مىشود. «تَكُونُ قَرِيباً»
«1». اعراف، 56.
جلد 7 - صفحه 405
پیام ها
1- با اين كه خداوند انبيا را از غيب آگاه مىكند، «فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ» «1» ليكن آگاهى انبيا نيز محدود است. «عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ»
2- نه لازم است همه چيز را بدانيم و نه لازم است به هر سؤالى پاسخ دهيم.
«عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ»
3- ندانستن زمان وقوع قيامت، به ايمان و يقين به اصل آن، ضررى نمىزند.
«عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ»
4- برخى علوم مخصوص خداست. «عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ»
5- هر ندانستنى عيب نيست. «وَ ما يُدْرِيكَ» (بلكه اگر زمان وقوع قيامت را بدانيم تعادل خود را از دست مىدهيم.)
6- در تربيت بايد افراد را ميان بيم و اميد نگاه داشت. «لَعَلَّ»
7- براى وقوع قيامت هر لحظه بايد آماده باشيم. «لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً (63)
شأن نزول: مشركان بر سبيل استهزاء از حضرت سؤال مىكردند كه قيامت چه وقت قائم شود و يهود هم در كتاب خود يافته بودند كه حق تعالى اين علم را به هيچكس نداده، لذا بر طريق امتحان از آن حضرت نيز اين سؤال را نمودند،
جلد 10 - صفحه 493
آيه شريفه نازل شد:
يَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ: مىپرسند تو را مردمان، به امتحان و استهزاء، از ساعت رستخيز يعنى وقت قيام آن، قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ: بگو جز اين نيست كه دانستن وقت قيامت نزد خداست و هيچ ملك مقربى و پيغمبر مرسلى را بر آن اطلاع نيست. وَ ما يُدْرِيكَ: و چه چيز دانا گردانيد تو را يعنى مطلقا نمىدانى، لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً: شايد كه آمدن قيامت نزديك باشد. در اين تهديد است نسبت به مستعجلين، يا براى تسليه حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله باشد، يعنى بدان اى پيغمبر كه قيامت عنقريب مىرسد، پس بايد به سبب استهزاء آنان يا جفاى آنان غمگين نشوى.
تنبيه: از جمله علم غيب كه خاصه ذات سبحانى است وقت قيامت باشد، و چون وقوع آن محقق و هر چه آمدنى است قريب و نزديك خواهد بود كه: (كلّ ما هو آت قريب) به اين اعتبار، هر زمانى قيامت نزديك است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً (63) إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرِينَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِيراً (64) خالِدِينَ فِيها أَبَداً لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً (65) يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يا لَيْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولا (66) وَ قالُوا رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلا (67)
رَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذابِ وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً كَبِيراً (68) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ كانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهاً (69)
ترجمه
ميپرسند از تو مردمان از قيامت بگو جز اين نيست كه علمش نزد خدا است و چه چيز آگاه ميكند تو را شايد قيامت نزديك باشد
همانا خداوند دور كرده از رحمتش كافران را و آماده كرده برايشان آتش سوزان را
جاودانيانند در آن هميشه نمىيابند دوستى و نه ياورى
روز كه زير و رو شود روىهاشان در آتش ميگويند اى كاش ما اطاعت كرده بوديم خدا و اطاعت كرده بوديم پيغمبر را
و گويند پروردگارا همانا ما اطاعت كرديم رئيسهامان و بزرگانمان را پس گم كردند ما را از راه
پروردگارا بده بآنها دو چندان از عذاب و دور كن از رحمت آنها را دور كردنى بزرگاى
كسانيكه ايمان آورديد مباشيد مانند آنها كه آزار كردند موسى را پس مبرّى نمود او را خدا از آنچه گفتند و بود نزد خدا گرامى.
تفسير
علم بوقت رسيدن قيامت مخصوص بخدا است و نبايد كسى از آن مطّلع شود و كفّاريكه ميخواستند پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را بهر قسم ميتوانند آزار كنند مكرّر از وقت رسيدن قيامت سؤال مينمودند لذا خداوند دستور فرموده در جواب آنها بفرمايد خدا ميداند قيامت كى برپا ميشود و تو از كجا ميدانى شايد نزديك باشد آمدن آن و از ما يدريك ببعد ممكن است جزء جوابى باشد كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم بايد بآنها بدهد و ممكن است خطاب به پيغمبر باشد تا آنها بدانند كه پيغمبر نميشود بداند چه رسد بآنها و براى تسليت خاطر حضرت و تهديد آنها فرموده خداوند كافران را از رحمت خود دور و آماده فرموده براى آنها آتش مشتعل جهنّم را كه هميشه در آن مخلّد خواهند بود و آنجا دوستى ندارند كه به دردشان برسد و ياورى نيابند كه با آنها كمكى نمايد در آنروز صورتهاشان مانند گوشتى كه بسيخ ميكشند براى كباب و زير و رو ميكنند تا عمل آيد در آتش جهنم از جانبى بجانبى منتقل و زرد و سرخ و سياه ميگردد و آرزو ميكنند
جلد 4 صفحه 343
اى كاش ما اطاعت خدا و پيغمبر را مينموديم و براى عذرخواهى ميگويند پروردگارا ما بصرافت طبع خودمان كافر نشديم و انبياء و اولياء را آزار ننموديم ما در دنيا زير دست رؤساء و بزرگتران خودمان بوديم آنها ما را وادار بكفر و ضلالت و گمراهى نمودند و بالقاء شبهات و انواع وساوس ما را از راه راست باز داشتند پروردگارا آنها را دو برابر ما عذاب فرما يكى براى كارهاى بد خودشان يكى براى كارهاى بد ما كه بدستور آنها بوده و دور فرما آنانرا از رحمت خود دو برابر دورى ما يا دورى بىنهايتى و اخيرا خطاب باهل ايمان فرموده كه شما مانند بنى اسرائيل كه بانواع مختلفه حضرت موسى را آزار مينمودند نباشيد و نسبتهاى ناروا باو ميدادند از قبيل نداشتن آلت رجوليّت يا عنّين بودن يا مبتلا بودن بامراض جسمى چون در انظار مردم غسل نميفرمود يا آنكه او هارون را كشته يا با زنى زنا نموده كه در روايات مختلفه ذكر شده و خداوند او را از همه آن عيوب و افعال زشت منزّه و مبرّى فرمود بظاهر نمودن بدن آنحضرت براى آنها و زنده شدن هارون و اقرار بموت طبيعى و رسوا شدن تهمت زنندگان در ساير تهمتها چنانچه مبرّى فرمود ساحت مقدّس حبيبش را در موضوع زينب و شوهرش زيد بن حارثه و نسبت جنون و سحر و امثال اينها كه گذشت و بود موسى على نبيّنا و آله و عليه السلام نزد خدا موجّه و مقرّب و مستجاب الدّعوه كه هر چه ميخواست باو عطا ميفرمود و ساداتنا بالف بجاى سادتنا و كثيرا با ثاء مثلّثه بجاى كبيرا نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يَسئَلُكَ النّاسُ عَنِ السّاعَةِ قُل إِنَّما عِلمُها عِندَ اللّهِ وَ ما يُدرِيكَ لَعَلَّ السّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً (63)
سؤال ميكنند از تو مردم از قيامت چه موقعي و زماني بر پا ميشود بفرما علم او نزد خداوند است و چه چيز تو را آگاه ميكند شايد ساعت بوده باشد نزديك.
بعضي امور است که بايد براي انسان مخفي باشد و وقت آن را نداند و احتمال دهد که نزديك است يكي اجل است که نميداند چه موقعي ميرسد حتي از يك ساعت بعد هم خبر ندارد: وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُم لا يَستَأخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَستَقدِمُونَ (اعراف آيه 34) يكي ظهور حضرت بقية اللّه است يكي ما في الارحام است من الذكور و الاناث يكي پيش آمدها است که چه بر او ميآيد از نعمة و بلا يكي امر قيامت است چنانچه ميفرمايد قُل لَكُم مِيعادُ يَومٍ لا تَستَأخِرُونَ عَنهُ ساعَةً وَ لا تَستَقدِمُونَ (سبأ آيه 30) إِنَّ اللّهَ عِندَهُ عِلمُ السّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الغَيثَ وَ يَعلَمُ ما فِي الأَرحامِ وَ ما تَدرِي نَفسٌ ما ذا تَكسِبُ غَداً وَ ما تَدرِي نَفسٌ بِأَيِّ أَرضٍ تَمُوتُ إِنَّ
جلد 14 - صفحه 531
اللّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ (لقمان آيه 34) بعلاوه فهميدن قيامت چه نتيجه دارد انسان از همان حين موت اگر مؤمن باشد مشمول تفضلات الهي ميشود و اگر كافر و اهل ضلالت باشد به عقوباتش ميرسد لذا فرمود:
«من مات قامت قيامته».
يَسئَلُكَ النّاسُ عَنِ السّاعَةِ مخصوصا اينکه هايي که منكر قيامت هستند ميآمدند که اينکه وعده كي عملي ميشود به انبياء ميگفتند مَتي هذَا الوَعدُ إِن كُنتُم صادِقِينَ ما يَنظُرُونَ إِلّا صَيحَةً واحِدَةً تَأخُذُهُم وَ هُم يَخِصِّمُونَ (يس آيه 48 و 49).
قُل إِنَّما عِلمُها عِندَ اللّهِ وَ ما يُدرِيكَ لَعَلَّ السّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً هر چه آينده قريب است إِنَّهُم يَرَونَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً (معارج آيه 6 و 7).
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 63)- میپرسند: قیامت کی بر پا میشود؟ آیات گذشته سخن از توطئههای منافقان و اشرار میگفت، در اینجا به یکی دیگر از برنامههای مخرب آنها اشاره شده است که گاه به عنوان استهزاء و یا به منظور ایجاد شک و تردید در قلوب
ج3، ص633
ساده دلان این سؤال را مطرح میکردند که قیامت با آن همه اوصافی که محمّد از آن خبر میدهد کی بر پا میشود؟
میفرماید: «مردم از تو پیرامون زمان قیام قیامت سؤال میکنند» (یَسْئَلُکَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ).
سپس به آنها چنین پاسخ میگوید: «بگو: (ای پیامبر!) آگاهی بر این موضوع تنها نزد خداست» و هیچ کس جز او از این موضوع آگاه نیست (قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ). حتی پیامبران مرسل و فرشتگان مقرب نیز از آن بیخبرند.
و به دنبال آن میافزاید: «چه میدانی؟ شاید قیام قیامت نزدیک باشد» (وَ ما یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَکُونُ قَرِیباً).
نکات آیه
۱ - سؤال هاى پى در پى مردم، از پیامبر(ص) درباره وقت وقوع قیامت (یسئلک الناس عن الساعة ... لعلّ الساعة تکون قریبًا) «قریباً» قرینه است بر این که پرسش مردم از قیامت، درباره زمان وقوع آن بوده است.
۲ - پیامبر(ص)، وظیفه دار ابلاغ پیام خداوند به مردم است. (یسئلک ... قل)
۳ - پیامبر(ص)، مورد مراجعه مردم براى شنیدن پاسخ پرسش هاى عقیدتى شان بود. (یسئلک الناس عن الساعة) فعل مضارع «یسألک» دلالت بر استمرار و تکرار مراجعه را مى رساند.
۴ - آگاهى از زمان وقوع قیامت، امرى براى مردم بس مهم بود. (یسئلک الناس عن الساعة)
۵ - منافقان و بیماردلان مدینه، با طرح پرسش هایى از امور غیبى، مانند «زمان وقوع قیامت»، در صدد استهزاى پیامبر(ص) بودند. (لئن لم ینته المنفقون و الذین فى قلوبهم مرض ... یسئلک الناس عن الساعة) بنابراین که «ال» در «الناس» عهد ذکرى باشد و به منافقان و بیماردلان در آیه شصت برگردد، نکته بالا، قابل استفاده است.
۶ - پیامبر(ص) نیز از زمان وقوع قیامت بى اطلاع بود. (یسئلک الناس عن الساعة ... و مایدریک لعلّ الساعة تکون قریبًا)
۷ - پیامبر(ص) هیچ راهى براى آگاهى از زمان وقوع قیامت ندارد. (و مایدریک لعلّ الساعة تکون قریبًا) «ما» در «مایدریک» استفهامیه و مبتدا، و جمله بعدى، خبر آن است و معناى عبارت چنین است: چه چیزى تو را آگاه مى کند از وقت وقوع قیامت؟
۸ - «الساعة» از نام هاى روز قیامت است. (یسئلک الناس عن الساعة)
۹ - پاسخ خداوند به پرسش مردم درباره زمان قیامت، این است که جز خدا، کسى خبر ندارد. (یسئلک الناس عن الساعة قل إنّما علمها عند اللّه)
۱۰ - زمان وقوع قیامت، از اخبار غیبى است. (قل إنّما علمها عند اللّه)
۱۱ - همواره، باید وقوع قیامت را نزدیک دانست. (و مایدریک لعلّ الساعة تکون قریبًا)
۱۲ - توجه به نزدیک بودن زمان وقوع قیامت، داراى نقشى مؤثر در رویکرد به خوبى ها است. (و مایدریک لعلّ الساعة تکون قریبًا) عدم اعلام صریح زمان وقوع قیامت و قریب الوقوع دانستن آن، چه بسا به منظور آماده ساختن مردم و هشدار به آنان باشد.
۱۳ - استهزاگران پیامبر(ص)، از طریق طرح پرسش هایى از امور غیبى، از سوى خداوند تهدید شدند. (یسئلک الناس عن الساعة ... و ما یدریک لعلّ الساعة تکون قریبًا) برداشت بالا، بنابراین احتمال است که طرح پرسش، به منظور استهزا و مسخره کردن پیامبر(ص) بوده است. بنابراین، «لعلّ الساعة...» با توجه به تکرار اسم ظاهر به جاى ضمیر، مى تواند براى تهدید مسخره کنندگان باشد.
موضوعات مرتبط
- اخبارغیبى :۱۰
- استهزا: استهزا با پرسش ۱۳
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۲
- ایمان: ایمان به نزدیکى قیامت ۱۱
- خدا: تهدیدهاى خدا ۱۳; علم خدا ۹
- ذکر: آثار ذکر نزدیکى قیامت ۱۲
- الساعة :۸
- عمل صالح: زمینه عمل صالح ۱۲
- قیامت: اهمیت علم به قیامت ۴; پرسش از قیامت ۱، ۵، ۹; نامهاى قیامت ۸; وقت قیامت ۱، ۴، ۵، ۶، ۷، ۹، ۱۰
- محمد(ص): استهزاى محمد(ص) ۵; پرسش از محمد(ص) ۱، ۳; تبلیغ محمد(ص) ۲; تهدید استهزاگران محمد(ص) ۱۳; محدوده علم محمد(ص) ۶، ۷; مسؤولیت محمد(ص) ۲
- مدینه: استهزاهاى بیماردلان مدینه ۵
- منافقان مدینه: استهزاهاى منافقان مدینه ۵
منابع