الحجر ٣٨
ترجمه
الحجر ٣٧ | آیه ٣٨ | الحجر ٣٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»: مراد روز رستاخیز است (نگا: حجر / و ، واقعه / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۶ - ۴۸،سوره حجر
- معناى خلقت انسان از ((صلصال من حماء مسنون ))
- توضيحاتى درباره معناى لغوى ((جن ))
- آيا ((جان )) همان جن است ؟!
- بحث در مبداء خلقت جن و تناسل و ذيريه داشتن او
- معناى كلمه ((بشر)) و نكته اى كه در التفات از تكلم به غيب در آيه : ((و اذاقال ربك )) هست
- معناى ((سويته )) و ((نفخت فيه من روحى )) و توضيحى در رابطه بين روح و بدن
- اشاره به وجه استثناء ابليس از ملائكه با اينكه او از جن است و نه از ملائكه
- وجه تقييد و تحديد لعنت بر شيطان تا روز جزا در: ((ان عليك اللعنة الى يوم الدين ))
- وجه اينكه خداوند لعنت خود را به ابليس اختصاص داد ((عليك لعنتى ))
- وجه تقيد و تحديد لعنت بر شيطان تا روز جزا در: ((ان عليك اللعنة الى يوم الدين ))
- ابليس ماءمور به سجده بر نوع بشر بودند نه تنها آدم
- روزى كه تا آن به شيطان مهلت داده شده روز قيامت نيست !
- ((وقت معلوم )) به چه معناست و براى چه كسى معلوم است ؟!
- توضيح در مورد نسبت اغواء به خدا در ((رب بما اعوتينى ...))
- وجوهى كه مفسران براى توجيه حمل جمله : ((بما اغويتنى )) براضلال ابتدائى خدا ذكر كرده اند
- جواب كلى به مفسران مزبور
- معناى جمله : ((لا زينن لهم فى الارض )) و دلالت آن بر اينكه زمين ظرف اغواى شيطاناست
- مراد از ((عبادت مخلصين )) كه از اغواى شيطان مصون هستند
- معناى بر خدا بودن راه شيطان ((هذا صراط على مستقيم )
- آيه : ((ان عبادى ليس لك عليهم سلطان ...)) متضمن سه جواب به ابليس است
- رواياتى چند درباره نفخ روح در كالبد آدم عليه السلام
- مقصود از ((عبادى )) و استثناء در آيه شريفه و نقد نظر مفسران در اين خصوص
- اثبات سلطنت و ولايت براى ابليس ، با سلطنت مطلقه خدا منافات ندارد
- معناى اينكه جهنم هفت در دارد: ((لها سبعة الواب ...))
- ((متقين )) در آيه : ((ان متقين فى جنات ...)) اعم از ((مخلصين )) در آيه : ((الا عبادكمنهم المخلصين )) است
- نقد و ابطال سخن ((فخر رازى )) كه گفته است مراد از ((متقين )) كسانى است كه ازشرك بپرهيزند
- بيان حال متقين در ورودشان به بهشت
- قضاهاى رانده شده اى كه در قرآن حكايت شده است
- رواياتى درباره نفخ روح در كالبد آدم عليه السلام
- چند روايت درباره وقت يوم معلوم در آيه ((فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم ))
- روايتى در بيان مراد از درهاى جهنم در ذيل جمله : ((لها سبعة ابواب ...))
- چند روايت در تفسير و بيان مراد جمله : ((اخوانا على سرر متقابلين ))
نکات آیه
۱- مهلت خواهى ابلیس براى تداوم زندگى خویش تا روز رستاخیز، تنها تا روز معین و مشخصى، مورد اجابت قرار گرفت. (فإنک من المنظرین . إلى یوم الوقت المعلوم)
۲- روز قیامت و زمان دقیق برپایى آن، مشخص و معلوم در نزد خداوند (فأنظرنى إلى یوم یبعثون . قال فإنک من المنظرین . إلى یوم الوقت المعلوم) برداشت فوق، بر این اساس است که مقصود از «الوقت المعلوم» روز رستاخیز و قیامت باشد و نام گذارى آن روز به «وقت معلوم» براى این است که تنها خدا، زمان دقیق آن را مى داند.
۳- حیات ابلیس، محدود است و قبل از پایان عمر دنیا، پایان مى پذیرد.* (قال فإنک من المنظرین . إلى یوم الوقت المعلوم) ابلیس، از خداوند درخواست کرد که حیاتش طولانى شود و تا قیامت ادامه یابد. خداوند، درخواست حیات طولانى وى را اجابت کرد، اما تداوم آن را تا قیامت با آوردن «إلى یوم الوقت المعلوم» ردّ کرد. بنابراین حیات ابلیس، قبل از قیامت پایان مى پذیرد.
روایات و احادیث
۴- «یحیى بن أبى العلاء ... ان رجلاً دخل على أبى عبدالله(ع) فقال: أخبرنى عن قول الله عزّوجلّ لإبلیس «فإنک من المنظرین إلى یوم الوقت المعلوم» قال: ... و یوم الوقت المعلوم یوم ینفخ فى الصور نفخة واحدة فیموت ابلیس ما بین النفخة الأولى و الثانیة;[۱] یحیى بن ابى العلاء روایت کرده است: شخصى وارد بر امام صادق(ع) شد و گفت: مرا از سخن خداى عزّوجلّ که به ابلیس فرمود: «فإنک من المنظرین إلى یوم الوقت المعلوم» خبر ده، حضرت فرمود: مراد از روز وقت معلوم، روزى است که [هنوز فقط] یک بار در صور دمیده شده; پس ابلیس بین دمیدن اول و دوم مى میرد...».
۵- «عن أبى عبدالله(ع) فى قول الله تبارک و تعإلى «فأنظرنى إلى یوم یبعثون . قال فإنک من المنظرین إلى یوم الوقت المعلوم» قال: یوم الوقت المعلوم یوم یذبحه رسول الله(ص) على الصخرة التى فى بیت المقدس;[۲] از امام صادق(ع) در باره سخن خداوند تبارک و تعالى «فأنظرنى إلى یوم یبعثون . قال فإنک من المنظرین إلى یوم الوقت المعلوم» روایت شده است که فرمود: روز وقتِ معین، روزى است که رسول خدا(ص) ابلیس را روى صخره اى که در بیت المقدس است، ذبح مى کند».
۶- «عن الحسن بن عطیة قال: سمعت أباعبدالله(ع) یقول: ان إبلیس عَبَدَ الله فى السّماء الرابعة فى رکعتین ستة آلاف سنة و کان من انظار الله إیّاه إلى یوم الوقت المعلوم بما سبق من تلک العبادة;[۳] حسن بن عطیه گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که مى فرمود: همانا ابلیس در آسمان چهارم با دو رکعت [نماز] شش هزار سال خدا را عبادت کرد و به خاطر همین عبادت، خدا او را تا روز وقت معین مهلت داد».
موضوعات مرتبط
- ابلیس: اجابت استمهال ابلیس ۱; پایان عمر ابلیس ۳; فلسفه مهلت به ابلیس ۶; مرگ ابلیس ۴، ۵
- خدا: علم خدا ۲
- قیامت: نفخ صور در قیامت ۴; وقت قیامت ۲