يوسف ١٠٨
ترجمه
يوسف ١٠٧ | آیه ١٠٨ | يوسف ١٠٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَدْعُو»: دعوت میکنم. در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد. «عَلَی بَصِیرَةٍ»: با بینش و آگاهی. با بیان و حجّت واضح و آشکار؛ نه کورکورانه و از روی تقلید. حال ضمیر فعل (أَدْعُو) است. «وَ مَنِ اتَّبَعَنِی»: و هرکس که از من پیروی کند این چنین باید باشد. واژه (مَنْ) میتواند عطف بر ذوالحال باشد، و یا این که مبتدا بوده و خبر آن محذوف و (کَذلِکَ) باشد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۱۱ - ۱۰۳، سوره يوسف
- اشاره اى به دلالت جمله : ((يمرّون عليها)) بر حركت زمين
- توضيحى در مورد نسبى و اضافى بودن ايمان و شرك و امكان اجتماع بعض مراتب آن دوباهم
- اعلام راه : ((هذه سبيلى )) بيان راه : ((ادعوا الى الله على بصيرة )) دعوت كنندگان :رسول الله(صلى الله عليه و آله ) و پيروان او
- تطبيق دعوت پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) با دعوت پيامبران پيش از آن حضرت
- معناى آيه : ((حتى اذا استياءس الرّسل و ظنّوا انّهم قد كذبوا..))
- بحث روايتى
- رواياتى در معناى جمله ! ((ما يؤ من اكثرهم بالله الّا و هم مشركون ))
- دو روايت در بيان اينكه مراد از: ((من اتّبعنى )) در آيه :((قل هذه سبيلى ...)) على (عليه السلام ) است
- چند روايت در معناى آيه : ((حتى اذا استياءسالرّسل ...))
نکات آیه
۱- ابلاغ توحید، تبلیغ قرآن و مبارزه با شرک، وظیفه پیامبر(ص) و راه و رسم او بود. (قل هذه سبیلى) «هذه» اشاره به مطالبى است که آیات قبل به آنها اشاره داشت. از جمله آنهاست: ابلاغ توحید ، نفى شرک ، تبلیغ قرآن و تعالیم وحى.
۲- فراخوانى مردم به خدا و سوق دادن آنان به سوى او ، وظیفه پیامبر(ص) و راه و رسم او بود. (أدعوا إلى الله)
۳- توحید خالص و پیراسته از هر گونه شرک ، ایمان به قرآن و وحى ، راه رسیدن به خداست. (و ما أکثر الناس و لو حرصت بمؤمنین ... و ما یؤمن أکثرهم بالله إلاّ و هم مشرکون ... قل هذه سبیلى أدعوا إلى الله)
۴- پیامبر(ص) وظیفه دار اعلام صریح مواضع عقیدتى برنامه رسالت خویش (قل هذه سبیلى أدعوا إلى الله ... و ما أنا من المشرکین) برداشت فوق از کلمه «قل» استفاده شده است.
۵- پیامبر(ص) بر عقیده توحیدى خویش و نفى شرک و نیز لزوم فراخوانى مردم به توحید و مبارزه با شرک ، از دلیل و حجّتى روشن برخوردار بود. (قل هذه سبیلى أدعوا إلى الله على بصیرة أنا و من اتبعنى) «بصیرة» به معناى حجت و دلیل روشن است (لسان العرب). آیات قبل و نیز آیه مورد بحث، بیانگر متعلق «بصیرة» است که در برداشت، برخى از آنها آورده شد. قابل ذکر است که در ترکیب این فراز چند نظر ابراز شده است. از جمله اینکه «على بصیرة» خبر براى «أنا» و «من اتبعنى» عطف بر «أنا» است ; یعنى: «أنا و من اتبعنى على بصیرة».
۶- پیروان پیامبر(ص) مردمانى موحّد و بهره مند از دلیل و حجّت بر عقیده توحیدى خویش (على بصیرة أنا و من اتبعنى)
۷- بصیرت امتها در گرو بصیرت رهبران ایشان است. (على بصیرة أنا و من اتبعنى) نیاوردن «على بصیرة» در «من اتبعنى» على رغم مقصود بودن آن ، اشاره به این دارد که بصیرت پیروان پیامبر (رهبر) در گرو بصیرت اوست.
۸- لزوم بهره مندى رهبران جامعه اسلامى و مبلغان دینى از بصیرت و بینایى و داشتن حجت روشن بر اتخاذ راهها و روشها (قل هذه سبیلى أدعوا إلى الله على بصیرة أنا)
۹- پیروان پیامبر(ص) موظف به فراخوانى مردم به توحید و مبارزه با شرک (أدعوا إلى الله على بصیرة أنا و من اتبعنى) برداشت فوق، بر این اساس است که «على بصیرة» متعلق به «أدعوا» باشد. بر این مبنا «أنا» تأکید براى ضمیر «أدعوا» و «من اتبعنى» عطف بر فاعل «أدعوا» مى شود ; یعنى: «أنا أدعوا إلى الله على بصیرة و من اتبعنى یدعو إلى الله على بصیرة».
۱۰- لزوم مبتنى کردن عقاید دینى بر حجّت و دلیل روشن (على بصیرة أنا و من اتبعنى)
۱۱- فراخوانى مردم به توحید و مبارزه با شرک ، نشانه صداقت در پیروى از پیامبر(ص) است. (أدعوا إلى الله على بصیرة أنا و من اتبعنى)
۱۲- خداوند از هر عیب و نقصى منزّه و از داشتن شریک مبرّاست. (و سبحن الله و ما أنا من المشرکین) «سبحان» به معناى تسبیح (منزّه دانستن از نقص و عیب) است. این کلمه مفعول مطلق براى فعل محذوف (اسبح و یا نسبح) مى باشد ; یعنى: اسبح و یا نسبح الله تسبیحاً. از مصادیق مورد نظر براى عیب و نقص، شریک داشتن است. قابل ذکر است که جمله «سبحان الله» عطف بر «هذه سبیلى» است ; یعنى: «قل سبحان الله».
۱۳- پیامبر(ص) هرگز در زمره مشرکان نبود. (و ما أنا من المشرکین)
۱۴- توحید و نفى شرک اساس دین اسلام (قل هذه سبیلى ... و ما أنا من المشرکین)
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: صفات جلال ۱۲
- امتها: زمینه بصیرت امتها ۷
- ایمان: آثار ایمان ۳; ایمان به قرآن ۳; ایمان به وحى ۳
- بصیرت: اهمیت بصیرت ۸
- تبلیغ: صراحت در تبلیغ ۴
- تقرب: روش تقرب ۳
- توحید: آثار توحید ۳; آثار دعوت به توحید ۱۱; اخلاص در توحید ۳; اهمیت توحید ۹، ۱۴; تبلیغ توحید ۱; توحید ذاتى ۱۲; دعوت به توحید ۲، ۵، ۹
- جامعه: آثار بصیرت رهبران جامعه ۷
- جامعه اسلامى: احتجاج رهبران جامعه اسلامى ۸; بصیرت رهبران جامعه اسلامى ۸
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱۲
- خدا: تنزیه خدا ۱۲; خدا و عیب ۱۲
- دین: اصول دین ۱۴
- رهبرى: اهمیت رهبرى ۷; شرایط رهبرى ۸; نقش رهبرى ۷
- شرک: آثار دعوت به شرک ستیزى ۱۱; اهمیت نفى شرک ۱۴; دعوت به شرک ستیزى ۵، ۹
- عقیده: اهمیت برهان در عقیده ۱۰; صراحت در عقیده ۴
- قرآن: تبلیغ قرآن ۱
- مبلغان: احتجاج مبلغان ۸; بصیرت مبلغان ۸; شرایط مبلغان ۸
- محمد(ص): اخلاص محمد(ص) ۵; تبلیغ محمد(ص) ۴; تنزیه محمد(ص) ۱۳; توحید پیروان محمد(ص) ۶; توحید محمد(ص) ۱۳; دعوت پیروان محمد(ص) ۹; دعوتهاى محمد(ص) ۲; دلایل توحید محمد(ص) ۵; دلایل شرک ستیزى محمد(ص) ۵; سیره محمد(ص) ۱، ۲; شرک ستیزى محمد(ص) ۱; صداقت در پیروى از محمد(ص) ۱۱; صراحت محمد(ص) ۴; محمد(ص) و مشرکان ۱۳; مسؤولیت پیروان محمد(ص) ۹; مسؤولیت محمد(ص) ۱، ۲، ۴
- مردم: دعوت از مردم ۲
- مسلمانان: احتجاج مسلمانان ۶; دلایل توحید مسلمانان ۶
- موحدان: ۶