التوبة ٦١
ترجمه
التوبة ٦٠ | آیه ٦١ | التوبة ٦٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أُذُنٌ»: گوش. مراد شخصی است که همه چیز را باور کند. خوشباور و دهنبین. نامیدن انسان به اندام شنوائی (أُذُن) یا اندام بینائی (عَیْن=جاسوس) برای مبالغه است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۳ - ۴۹ سوره توبه
- منافقين كه به گمان خود از ناملايمات فتنه احتمالى جنگ دورى مى گزينند در واقع از نفاق و ضلالتشان در فتنه سقوط كرده اند و خود غافلند
- خوشحالى منافقين از شكست مسلمين و بدحالى آنها از پيروزى مسلمين و جواب اول به آنان
- فقط اراده و مشيت خداوند جارى است و توكل و واگذارى امور به او جايى براى سرور يا غم نمى گذارد.
- جواب دوم به منافقين : (( قل تربصون بنا الا احدى الحسينين ))
- انفاق منافقين مقبول نيست
- شيفته اموال و اولاد بسيار منافقين مشو كه اموال و اولاد آنان مايه عذاب آنها است
- مواد مصرف صدقات واجبه (زكوات )
- وجوهى كه در توجيه ترتيب ذكر موارد هشتگانه مصرف زكات گفته شده
- معناى جمله : (( قل اذن خير لكم ))
- توضيح مراد از جمله : يؤ من بالله و يؤ من للمؤ منين ))
- عدم منافات بين اينكه پيامبر اسلام (ص ) رحمة للعالمين است و اينكه فقط براى مؤ منين رحمت است
- روايتى در مورد كسانى كه در مورد تقسيم صدقات بين فقراء به پيامبر (ص ) اعتراض كردند
- (( منهم من يلمزك فى الصدقات ... ))
- رواياتى درباره تقسيم صدقات واجب و مستحقين آن
- كسانى كه در شمار (( مؤ لفة قلوبهم )) بودند و رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) از زكات به آنان پرداخت كرد
- مواردى از پرداخت صدقه واجب در فرمايش امام صادق (ع )
- چند روايت در ذيل آيه (( يقولون هو اذن قل اذن خير لكم ... ))
نکات آیه
۱ - پیامبر اکرم (ص)، مورد آزار و اذیت مستمر برخى از منافقان (و منهم الذین یؤذون النبى) «من» در «منهم» براى تبعیض و فعل مضارع «یؤذون» مفید استمرار است ; یعنى، برخى از منافقان پیوسته پیامبر اکرم (ص) را مورد اذیت قرار داده و باعث رنجش خاطر آن حضرت مى شدند.
۲ - جوسازى و تبلیغات سوء منافقان، علیه پیامبر(ص) (و منهم الذین یؤذون النبى و یقولون هو أذن)
۳ - معرفى پیامبر(ص)، به عنوان فردى ساده و خوش باور نمونه اى از اذیتهاى منافقان نسبت به آن حضرت (الذین یؤذون النبى و یقولون هو أذن) «اُذُن» به کسى گفته مى شود که به هر سخنى گوش فرا دهد و زود باور کند ; یعنى، ساده و خوش باور باشد. گفتنى است که برداشت فوق بر این اساس است که جمله «یقولون هو أذن» براى بیان مورد و نمونه اى باشد که منافقان، پیامبر(ص) را به آن متهم کرده و باعث رنجش خاطر آن حضرت مى شدند.
۴ - سوء استفاده منافقان از عطوفت و سعه صدر پیامبر(ص) (گوش فرادادن آن حضرت به سخنان مردم) (الذین یؤذون النبى و یقولون هو أذن)
۵ - گوش فرادادن به سخنان گوناگون مردم، با شکیبایى و سعه صدر کامل، از خصلتهاى پیامبر اکرم (ص) (و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم)
۶ - ستایش خداوند از پیامبر(ص) به خاطر سعه صدر و گوش فرادادن او به همه سخنان مردم (و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم)
۷ - پیامبر (ص) شنواى سخنان نیک و ارزنده و نه سخنان باطل و بیهوده (و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم) برداشت فوق بر این اساس است که: اضافه «أذن» به «خیر» اضافه حقیقى باشد ; نه از باب اضافه موصوف به صفت یعنى، پیامبر(ص) شنواى سخنان خیر است نه شنواى هر سخنى هر چند باطل.
۸ - گوش فرادادن پیامبر(ص) به سخن همه مردم، در جهت منافع آنان و به خطر و صلاح جامعه (و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم) برداشت فوق بدین احتمال است که اضافه «أذن» به «خیر»، از باب اضافه موصوف به صفت باشد ; یعنى، پیامبر(ص) شنواىِ خوبى است براى شما و این صفت در جهت صلاح جامعه ایمانى است.
۹ - گوش فرادادن به سخنان همه طیفهاى جامعه و داشتن سعه صدر در برابر آنان، خصلتى شایسته و بایسته براى رهبران و مسؤولان جامعه اسلامى (و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم)
۱۰ - پیامبر(ص) گر چه به همه سخنان از تمامى طیفها، گوش فرامى داد ; ولى در مرحله تصدیق و پذیرش، تنها سخنان خدا و مؤمنان را باور داشت. (و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم یؤمن باللّه و یؤمن للمؤمنین) برداشت فوق بر این اساس است که اضافه «أذن» به «خیر» اضافه حقیقیه باشد ; بدین معنا که پیامبر(ص) تنها شنواى سخنان نیک است و به هر سخنى ترتیب اثر نمى دهد، بلکه تنها سخنان خدا (وحى) و سخنانِ مؤمنان راستین را باور مى کند.
۱۱ - ترتیب اثر دادن پیامبر(ص)، تنها به سخنانى بود که در جهت منافع مؤمنان باشد. (و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم ... و یؤمن للمؤمنین) برداشت فوق با توجّه به «لام» در «للمؤمنین»، که براى افاده منفعت است، استفاده مى شود.
۱۲ - لزوم احترام و خوش بینى نسبت به مؤمنان و تصدیق سخنان آنان (قل أذن خیر لکم ... و یؤمن للمؤمنین)
۱۳ - سعه صدر پیامبر(ص) در گوش دادن به سخنان مردم، مایه رحمت براى مؤمنان (و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم ... و رحمة للذین ءامنوا منکم)
۱۴ - محمّد(ص)، رسول و فرستاده خدا (و الذین یؤذون رسول اللّه)
۱۵ - آزاردهندگان پیامبر(ص)، مستحق عذابى دردناک (و الذین یؤذون رسول اللّه لهم عذاب ألیم)
روایات و احادیث
۱۶ - از امام صادق (ع) روایت شده است: « ... ان اللّه عز و جل یقول فى کتابه: «یؤمن باللّه و یؤمن للمؤمنین» یقول: یصدّق اللّه و یصدّق للمؤمنین ... ;[۱] ... خداى عز و جل در کتاب خود مى فرماید: «یؤمن باللّه و یؤمن للمؤمنین» و مراد این است که [رسول خدا گفته هاى] خدا و مؤمنان را تصدیق مى کند».
۱۷ - از رسول خدا (ص) روایت شده که ضمن یک خطبه طولانى فرمود: «سمونى اذناً و زعموا انّى کذلک لکثرة ملازمته [على (ع)[ ایاى و اقبالى علیه حتى انزل اللّه عز و جل فى ذلک قرآناً «و م-نهم الذین یؤذون النبى و یقولون هو اذن ... » ;[۲] [منافقان] مرا «اذن» (سراپا گوش) نامیدند و به علت کثرت ملازمت على با من و توجّه من به او، گمان کردند، واقعا چنین هستم تا اینکه خداى عز و جل در این باره [این] آیه را نازل فرمود: از منافقان کسانى هستند که پیغمبر را آزار مى دهند و مى گویند او سراپا گوش [و زودباور]است» ... .
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱
- رسولان خدا: ۱۴
- رهبران دینى: رهبران دینى و استماع سخنان مردم ۹ ; صفات رهبران دینى ۹ ; مسؤولیت رهبران دینى ۹
- شرح صدر: اهمیّت شرح صدر ۹
- عذاب: اهل عذاب ۱۵ ; عذاب دردناک ۱۵ ; مراتب عذاب ۱۵
- مؤمنان: اهمیّت خوش بینى به مؤمنان ۱۲ ; تصدیق سخنان مؤمنان ۱۲، ۱۶ ; عوامل رحمت بر مؤمنان ۱۳
- محمّد (ص): آثار شرح صدر محمّد (ص) ۱۳ ; اذیت به محمّد (ص) ۱، ۳، ۱۷ ; ایمان محمّد (ص) ۱۰ ; تاریخ محمّد (ص) ۱ ; تهمت خوش باورى به محمّد (ص) ۳، ۱۷ ; جوسازى علیه محمّد (ص) ۲ ; خیرخواهى محمّد (ص) ۸، ۱۱ ; رسالت محمّد (ص) ۱۴ ; روش برخورد محمّد (ص) ۱۰ ; سوء استفاده از مهربانى محمّد (ص) ۴ ; شرح صدر محمّد (ص) ۴، ۵، ۶ ; صفات محمّد (ص) ۵، ۷ ; عذاب اذیت کنندگان محمّد (ص) ۱۵ ; فضایل محمّد (ص) ۶ ; محمّد (ص) و استماع سخنان مردم ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۰، ۱۱، ۱۳ ; محمّد (ص) و سخنان باطل ۷ ; محمّد (ص) و مؤمنان ۱۰ ; محمّد (ص) و منافع انسانها ۸ ; محمّد (ص) و منافع جامعه ۸ ; محمّد (ص) و منافع مؤمنان ۱۱ ; مدح محمّد (ص) ۶ ; مراد از ایمان محمّد (ص) ۱۶ ; مقامات محمّد (ص) ۱۴
- منافقان: اذیتهاى منافقان ۱، ۳، ۱۷ ; جرایم منافقان ۱، ۲، ۳ ; جوسازى منافقان ۲ ; روش برخورد منافقان ۳ ; سوء استفاده منافقان ۴ ; منافقان و محمّد(ص) ۱، ۲، ۳، ۴، ۱۷