الأعراف ١٦٤
ترجمه
الأعراف ١٦٣ | آیه ١٦٤ | الأعراف ١٦٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أُمَّةٌ»: جماعت. گروه. «مَعْذِرَةً»: برای داشتن عذر تقصیر در پیشگاه ربّ جلیل. مفعولله است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۶۱ - ۱۷۱، سوره اعراف
- بيان آيات شريفه ، كه قسمت ديگرى از داستان هاى بنىاسرائيل و نافرمانى هايشان را نقل مى كند.
- جواب دسته اى از امت موسى (ع ) كه نهى از منكر مى كردند به دسته ديگرى كه سكوتپيشه كرده بودند
- مقصود از نسيان در آيه شريفه بى اثر شدن تذكرات در دلهاى بنىاسرائيل است .
- معناى : ان ربك لسريع العقاب
- اميدوارى به خدا، بدون اضطراب و بيم از گناه و گفتن اينكه خدا ما را مى آمرزد(سيغفرلنا) اميد صادق نيست .
- توضيحى درباره رابطه دين و فطرت بشر و اصلاح شؤ ون زندگى بشر
- دين ، بشر را جز به اصلاح اعمال و شؤ ونش دعوت نمى كند
- روايتى درباره نافرمانى قومى از اهل (( ايله (( در مورد ترحيم صيد ماهى در روز شنبه ومسخ شدنشان به ميمون .
- فقط فرقه اى كه نهى از منكر كردند از عذاب نجات يافتند و مرتكبين صيد و ساكتين دربرابر آنها عذاب شدند
- روايتى از امام صادق (ع ) در ذيل (فلما كنسوا ما ذكّروا به ...) و بررسى آن
- ۰هيچ اشكالى در اين معنا نيست ، جز اينكه علت عذاب ساكتين را خوددارى از صيد دانسته ، وحال آنكه مقام اقتضاء
- چند روايت در مورد قرار گرفتن كوه بر بالاى سر بنىاسرائيل و پذيرفتن آنان تورات را پى از آن
نکات آیه
۱- یهودیان ساکن در ایله متشکل از سه گروه بودند: تجاوزگران فاسق، صالحان موعظه گر و نهى کننده از منکرات، تارکان نهى از منکر. (إذ قالت أمة منهم لم تعظون قوماً) مقصود از موعظه، به دلیل «الذین ینهون عن السوء» در آیه بعد، نهى از منکر است.
۲- اکثریت ساکنان ایله به گناه صید ماهى در روز شنبه آلوده شدند. (إذ قالت أمة منهم لم تعظون قوماً) تعبیر از تجاوزگران با کلمه «قوما» مى تواند گویاى برداشت فوق باشد.
۳- موعظه گران یهود در آبادى ایله، همکیشان خویش را از نافرمانى خدا (شکستن احکام روز شنبه) برحذر مى داشتند. (لم تعظون قوماً)
۴- تارکان نهى از منکر در میان یهودیان ایله، به موعظه گران اعتراض کردند و عمل آنان (نهى از منکر) را نابجا شمردند. (لم تعظون قوماً)
۵- پرهیزکنندگان از صید ماهى در میان یهودیان ایله (چه موعظه گران و چه تارکان نهى از منکر) مطمئن به نزول عذاب الهى بر متجاوزان و یا به هلاکت رسیدن ایشان به دست خدا (اللّه مهلکهم أو معذبهم عذاباً شدیداً)
۶- اطمینان به هلاکت متجاوزان ایله و یا گرفتارى آنان به عذابى سخت، بهانه تارکان نهى از منکر براى سکوت خویش در برابر آنان و مایه نابجا شمردن عمل موعظه گران (نهى از منکر) (لم تعظون قوماً اللّه مهلکهم أو معذبهم عذاباً شدیداً)
۷- شکستن حرمت تعطیلى روز شنبه گناهى بزرگ در آیین یهود و در پى دارنده عذاب شدید (اللّه مهلکهم أو معذبهم عذاباً شدیداً) شدت عذاب، حکایت از بزرگى گناه دارد.
۸- داشتن عذر در پیشگاه خداوند و نیز امید به پرهیز تجاوزگران از تجاوز خویش، پاسخ موعظه گران یهود به اعتراض تارکان نهى از منکر (قالوا معذرة إلى ربکم و لعلهم یتقون) «معذرة» مصدر و به معناى حجت داشتن است. این کلمه مفعول له براى فعل مقدّر «نعظهم» مى باشد ; یعنى آنان را موعظه مى کنیم تا در پیشگاه خدا حجت و عذر داشته باشیم.
۹- اصلاحگران ایله سکوت در برابر گناه را ناروا شمرده و تارکان نهى از منکر را در پیشگاه خدا معذور نمى دانستند. (قالوا معذرة إلى ربکم و لعلهم یتقون) ظاهر اقتضا مى کرد که موعظه گران بگویند «ربنا» (پروردگارمان)، نه «ربکم» (پروردگار شما). این جا به جایى اشاره به این حقیقت دارد که خداوند پروردگار شما نیز هست و باید در برابر او عذرى داشته باشید و بدانید که اگر نهى از منکر نکنید، معذور نیستید.
۱۰- باور مصلحان یهود به ربوبیت خداوند بر بندگان، وادارکننده ایشان به تلاش براى اصلاح جامعه و بازدارى منحرفان از گناه و تجاوز (قالوا معذرة إلى ربکم) برداشت فوق از آوردن اسم «رب» استفاده شده است.
۱۱- داستان مناظره دو گروه پرهیزکننده از صید ماهى در میان یهودیان (موعظه گران و تارکان نهى از منکر) داستانى آموزنده و شایان به یاد داشتن.* (إذ قالت أمة منهم لم تعظون ... قالوا معذرة إلى ربکم) برداشت فوق مبتنى بر این است که «إذ قالت ... » متعلق به فعل محذوف «اذکر» باشد.
۱۲- نهى از منکر وسیله اى براى بازدارى مردم از گناهان (و لعلهم یتقون)
۱۳- تلاش براى اصلاح جامعه و نهى از منکر، امرى لازم بر عهده همگان (قالوا معذرة إلى ربکم و لعلهم یتقون)
۱۴- تنها مصلحان و نهى کنندگان از منکر در جوامع فسادپیشه، داراى عذرى قابل قبول در پیشگاه خداوند هستند. (لم تعظون قوماً ... قالوا معذرة إلى ربکم)
۱۵- پرهیزکنندگان از فساد در صورتى که براى بازدارى جامعه از گناه تلاش نکنند، در پیشگاه خداوند مسؤولند. (قالوا معذرة إلى ربکم و لعلهم یتقون)
۱۶- حق ناپذیرى فاسقان مجوّز ترک نهى از منکر نیست. (لم تعظون قوماً اللّه مهلکهم ... قالوا معذرة إلى ربکم و لعلهم یتقون) موعظه گران یهود دو دلیل براى نهى از منکر اقامه کردند: داشتن عذر در پیشگاه خدا (معذرة إلى ربکم)، احتمال تأثیر (لعلهم یتقون). مقتضاى سخن آنان این است که نبود احتمال تأثیر نمى تواند مجوّز ترک نهى از منکر باشد و عذر پذیرفته شده اى نخواهد بود.
۱۷- فاسقان متمرد از فرمانهاى الهى، در خطر نابود شدن و یا گرفتار گشتن به عذابى شدید از جانب خداوند (اللّه مهلکهم أو معذبهم عذاباً شدیداً)
موضوعات مرتبط
- ادیان: امر به معروف در ادیان ۱، ۳
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۰
- ایله: آمران به معروف ایله ۴، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱ ; اکثریت اهل ایله ۲ ; تارکان نهى از منکر ایله ۱، ۴، ۶، ۸، ۱۱ ; فاسقان ایله ۱ ; صالحان ایله ۱ ; صید ماهى در ایله ۵ ; عبرت از قصه اهل ایله ۱۱ ; عذاب متجاوزان ایله ۵، ۶ ; عصیان اهل ایله ۲ ; قصه اهل ایله ۲، ۳، ۴، ۸ ; متجاوزان ایله ۱ ; مصلحان ایله ۱، ۳، ۴، ۵، ۸، ۹، ۱۰ ; ناهیان از منکر ایله ۱، ۳، ۱۰ ; نهى از منکر در ایله ۳، ۴ ; هلاکت متجاوزان ایله ۵، ۶
- ایمان: آثار ایمان ۱۰ ; ایمان به ربوبیت خدا ۱۰
- تاریخ: عبرت از تاریخ ۱۱
- تجاوز: ممانعت از تجاوز ۸
- تکلیف: زمینه ترک تکلیف ۶
- جامعه: اصلاح جامعه ۱۳ ; عذر جامعه فاسد ۱۴
- خدا: عذابهاى خدا ۵، ۱۷ ; عذر به پیشگاه خدا ۸، ۱۴ ; عصیان از خدا ۳، ۱۷
- ذکر: حوادث تاریخ ۱۱
- شنبه: تعطیلى شنبه ۷ ; صید ماهى در شنبه ۲
- صید: اجتناب از صید ماهى ۱۱
- عذاب: موجبات عذاب ۷
- فاسقان: ابتلاى فاسقان ۱۷ ; حق ناپذیرى فاسقان ۱۶ ; عذاب فاسقان ۱۷
- کنترل اجتماعى:۱۰، ۱۳، ۱۵ ابزار کنترل اجتماعى ۱۰، ۱۳، ۱۵ ۱۲
- گناه: اجتناب از گناه ۱۵ ; سکوت در برابر گناه ۶، ۹ ; ممانعت از گناه ۱۰، ۱۲، ۱۵
- مسؤولیت: همگانى ۱۳
- مصلحان: عذر مصلحان ۱۴
- ناهیان از منکر: عذر ناهیان از منکر ۱۴
- نهى از منکر: اهمیت نهى از منکر ۱۵ ; ترک نهى از منکر ۱۶ ; عمومیت نهى از منکر ۱۳ ; فلسفه نهى از منکر ۸، ۱۲ ; گناه تارکان نهى از منکر ۹ ; نهى از منکر در ادیان ۱، ۳
- یهود: تاریخ یهود ۱ ; شنبه در یهود ۲، ۷ ; صید ماهى در یهود ۱۱ ; گناهان کبیره در یهود ۷ ; محرمات یهود ۷ ; یهود ایله ۱، ۴، ۵