الأعراف ٤٣
ترجمه
الأعراف ٤٢ | آیه ٤٣ | الأعراف ٤٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَزَعْنَا»: بیرون کشیدیم. «غِلٍّ»: کینه. دشمنی.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ يَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ... (۴) وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي... (۵) وَ تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِي... (۴)
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (۱) وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا... (۴) وَ لَوْ لاَ نِعْمَةُ رَبِّي لَکُنْتُ... (۲) لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا... (۳) إِنَ هٰذَا کَانَ لَکُمْ جَزَاءً وَ... (۲)
تفسیر
- آيات ۳۷ - ۵۴، سوره اعراف
- مراد از افترا بر خدا به كذب در آيه (( فمن اظلم ممن افترى ...(( شرك ورزيدن به خداو انكار توحيد است .
- مشاجره و گفتگوى دوزخيان با يكديگر
- جمله : (( لاتكلّف نفسا الّا وسعها(( مفيد رفع نگرانى از عدم قدرت بر انجام دادن جميعاعمال صالح است .
- معناى (( غل (( و اشاره به اينكه غل از بزرگترين ناملايمات است .
- توضيحى در مورد تعبير به اينكه مؤ منين بهشت را به ارث مى برند.
- وجه اختلاف تعبير در (( وعدنا ربنا(( و (( وعد ربكم (( در آيه شريفه
- اشاره به نفوذ حكم و امر انسان در قيامت
- معناى (( اعراف (( و مراد از آن در آيه شريفه
- رجال اعراف از طايفه جن يا ملك نيستند
- مراد از رجال اعراف ، مستضعفين نيستند
- اصحاب اعراف از جنس بشر هستند و خصوصياتى كه براى آنان ذكر شده با جمله : (( والامر يومئذ للّه (( منافات ندارد
- اشاره به اقوال متعددى كه درباره معناى اعراف و مراد از اصحاب اعراف گفته شده است .
- روايتى از آلوسى درباره مراد از رجال اعرافنقل كرده و صاحب المنار آن را بى اعتبار دانسته است .
- سخن ما با صاحب المنار كه با مقايسه مسائل قيامت با نظام جارى در دنيا روايت مذكور رامردود دانسته است .
- دو قول ديگر در معناى اعراف و بيان اصول اقوال در مسئله اعراف
- معناى اعراف در قرآن
- دلالت جمله : (( الذين اتّخذوا دينهم لهوا و لعبا(( بر اينكه انسان ناچار از تدين به ديناست .
- بحث روايتى (در ذيل آيات شريفه )
- روايتى از پيغمبر اكرم (ص ) درباره كيفيت مرگ مؤ من و كافر
- چند روايت ديگر درباره جهنم كافر و اهل دوزخ
- رواياتى در اين باره كه مراد از (( مؤ ذن (( در (( و اذّن مؤ ذن بينهم ...(( على (ع ) مىباشد
- مؤ ذن بودن على عليه السلام و اعلام حكم خداوند توسط او در آخرت ازفضائل آن حضرت به حساب مى آيد.
- رواياتى درباره اصحاب اعراف
- اشكال وارد بر رواياتى كه اصحاب اعراف را به كسانى كه داراى حسنات و سيئاتمساوى هستند تفسير مى كنند.
- چند روايت در مورد اينكه ائمه اهل بيت عليهم السلام اصحاب اعراف هستند.
نکات آیه
۱- خداوند دلها و سینه هاى اهل بهشت را از هر کینه و دشمنى پاک خواهد کرد. (و نزعنا ما فى صدورهم من غل) «غل» به معناى کینه است.
۲- زندگى بهشتیان آکنده از صلح و سلامت و به دور از کشمکشهایى مانند جدال دوزخیان است. (و نزعنا ما فى صدورهم من غل) هدف از بیان پاکیزگى دل هاى بهشتیان از کینه و عداوت پس از گوشزد کردن نزاع دوزخیان، مقایسه دو جایگاه از جهت صفا و صمیمیت و عداوت و کینه توزى است.
۳- دشمنى و کینه توزى، رذایلى ریشه دار و مبارزه با آن نیازمند سعى و تلاش است. (و نزعنا ما فى صدورهم من غل) به کارگیرى «نزع»، به معناى کندن، براى رهاسازى انسان از کینه و عداوت، مى تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.
۴- زدودن کینه و عداوت از سینه ها، ارزش الهى است. (و نزعنا ما فى صدورهم من غل)
۵- وجود برخى از کینه ها در سینه مؤمنان قبل از ورود به بهشت و زدودن آن با ورود به بهشت* (و نزعنا ما فى صدورهم من غل)
۶- بهشت داراى نهرهایى متعدد، لبریز و همواره جارى (تجرى من تحتهم الأنهر) اِسناد جریان به خود نهرها، همانند «جرى المیزاب»، حکایت از پر بودن و لبریز بودن نهرهاى بهشتى دارد.
۷- جایگاه رفیع بهشتیان، مشرف بر نهرهایى جارى (تجرى من تحتهم الأنهر)
۸- نهرهاى جارى بهشت، پاداش مؤمنان نیک کردار (تجرى من تحتهم الأنهر)
۹- بهشتیان پس از ورود به بهشت و مشاهده مواهب آن، خداوند را به خاطر هدایت شدن و نیلشان به بهشت، سپاس مى گویند. (و قالوا الحمد للّه الذى هدینا لهذا)
۱۰- رهیابى به بهشت جاودان، جز در پرتو هدایت الهى میسر نیست. (و ما کنا لنهتدى لو لا أن هدینا اللّه)
۱۱- خداوند هدایت کننده مردم به ایمان و انجام اعمال صالح براى رساندن آنان به بهشت و مواهب آن (و قالوا الحمد للّه الذى هدینا لهذا) برداشت فوق بر این اساس است که متعلّق «هدینا»، به قرینه آیه پیشین، ایمان و عمل صالح و «لام» در «لهذا» بیانگر هدف و غایت هدایت باشد. یعنى: هدانا إلى الایمان لنکون من أصحاب الجنة.
۱۲- رهیابى به ایمان و عمل صالح، جز در پرتو هدایت و توفیق الهى میسر نیست. (و ما کنا لنهتدى لو لا أن هدینا اللّه) متعلَّق «لنهتدى» و «هدینا»، به قرینه آیه قبل، مى تواند ایمان به آیات الهى و انجام اعمال صالح باشد. یعنى: ما کنا لنهتدى إلى الایمان و الاعمال الصالحة لو لا أن هدانا اللّه إلى ذلک.
۱۳- عدم اتکاى بهشتیان به اعمال خویش، در رسیدن به نعمتهاى بهشت (و قالوا الحمد للّه الذى هدینا لهذا و ما کنا لنهتدى)
۱۴- بهشتیان حقانیت رسالت و وعده هاى پیامبران را درمى یابند و با سوگند آن را بازگو مى کنند. (لقد جاءت رسل ربنا بالحق)
۱۵- رسالت فرستادگان الهى براى تربیت و رشد آدمیان است. (لقد جاءت رسل ربنا بالحق) برداشت فوق با توجه به کلمه «رب» استفاده شده است.
۱۶- بهشت تفضلى است از جانب خداوند به مؤمنان نیک کردار، نه پاداشى همپایه عملکرد آنان (تلکم الجنة اورثتموها بما کنتم تعملون) خداوند از یک سو بهشت را پاداش عملکرد اهل ایمان دانسته (بما کنتم تعملون) و از سوى دیگر آن را میراث (دستیابى به چیزى بدون عوض) خوانده است تا به این حقیقت اشاره کند که اعطاى بهشت همپایه اعمال مؤمنان نیست، بلکه تفضلى است از جانب خداوند به ایشان.
۱۷- بهشت، جایگاهى بس والا و ارجمند در پیشگاه خداوند (أن تلکم الجنة) به کارگیرى کلمه «تلکم»، على رغم نزدیک بودن مشارالیه آن (بهشت)، بیانگر عظمت و ارجمندى بهشت است.
۱۸- برخوردارى مؤمنان از نعمتهاى الهى در بهشت، نتیجه کردار نیک و مستمر آنان است. (و نودوا أن ... بما کنتم تعملون)
روایات و احادیث
۱۹- و روى عن النبى (ص) انه قال: ما من احد إلا و له منزل فى الجنة و منزل فى النار ... و المؤمن یرث الکافر منزله من الجنة فذلک قوله: «اورثتموها ... » ;[۱] از رسول خدا (ص) روایت شده است: هیچ کس نیست مگر آن که منزلى در بهشت و منزلى در جهنم دارد ... و مؤمن، منزل کافر را در بهشت به ارث مى برد. و این است معناى قول خداوند: «اورثتموها ... ».
۲۰- عن رسول اللّه (ص) (فى حدیث) انه قال فى وصف أهل الجنة: و الانهار تجرى من تحت مساکنهم وذلک قول اللّه عز و جل «تجرى من تحتهم الانهار ... ».[۲] از رسول خدا (ص) ضمن حدیثى طولانى در وصف اهل بهشت روایت شده است: نهرها از زیر خانه هاى آنها جارى است. و این اس--ت معناى قول خدا که فرمود: «تجرى من تحتهم الانهار ...».
موضوعات مرتبط
- اخلاق: مبارزه با رذایل اخلاقى ۳
- ارزشها:۴
- انبیا: حقانیت رسالت انبیا ۱۴ ; فلسفه بعثت انبیا ۱۵
- ایمان: عوامل ایمان ۱۲ ; هدایت به ایمان ۱۱
- بهشت: آثار ورود به بهشت ۵ ; ارزش بهشت ۱۷ ; تزکیه قبل از بهشت ۵ ; تعدد نهرهاى بهشت ۶ ; جاودانگى بهشت ۱۰ ; جریان نهرهاى بهشت ۶ ; صفات نهرهاى بهشت ۶ ; ظهور حقایق در بهشت ۱۴ ; موجبات بهشت ۱۰، ۱۱، ۱۳، ۱۶ ; نعمتهاى بهشت ۹، ۱۱، ۱۳، ۱۸ ; نهرهاى بهشت ۷، ۸
- بهشتیان: در بهشت ۹ ; بهشتیان و کینه ۱ ; بهشتیان و وعده انبیا ۱۴ ; پاکى قلب بهشتیان ۱، ۵ ; جایگاه بهشتیان ۷ ; زندگى بهشتیان ۲ ; سوگند بهشتیان ۱۴ ; شکر بهشتیان ۹ ; صفات بهشتیان ۱۳ ; صلح بهشتیان ۲ ; صمیمیت بهشتیان ۲ ; عمل بهشتیان ۱ ; مقامات بهشتیان ۷
- تربیت: عوامل تربیت ۱۵
- تزکیه: ارزش تزکیه ۴
- جهنمیان: منازعه جهنمیان ۲
- خدا: فضل خدا ۱۶ ; هدایت خدا ۱۰، ۱۱، ۱۲
- رشد: عوامل رشد ۱۵
- شکر: نعمت بهشت ۹ ; شکر نعمت هدایت ۹
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۱۶ ; پاداش عمل صالح ۱۸ ; موجبات عمل صالح ۱۲ ; هدایت به عمل صالح ۱۱
- کینه: ارزش رفع کینه ۴ ; اهمیت رفع کینه ۴
- مؤمنان: پاداش مؤمنان ۸، ۱۶ ; تفضل به مؤمنان ۱۶ ; عمل صالح مؤمنان ۱۸ ; کینه در مؤمنان ۵ ; مؤمنان در بهشت ۵، ۱۸
- نیکوکاران: پاداش نیکوکاران ۸
- هدایت: عوامل هدایت ۱۱، ۱۲