الأنبياء ٣٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۲ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ إِذَا رَآکَ‌ الَّذِينَ‌ کَفَرُوا إِنْ‌ يَتَّخِذُونَکَ‌ إِلاَّ هُزُواً أَ هٰذَا الَّذِي‌ يَذْکُرُ آلِهَتَکُمْ‌ وَ هُمْ‌ بِذِکْرِ الرَّحْمٰنِ‌ هُمْ‌ کَافِرُونَ‌

ترجمه

هنگامی که کافران تو را می‌بینند، کاری جز استهزا کردن تو ندارند؛ (و می‌گویند:) آیا این همان کسی است که سخن از خدایان شما می‌گوید؟! در حالی که خودشان ذکر خداوند رحمان را انکار می‌کنند.

ترتیل:
ترجمه:
الأنبياء ٣٥ آیه ٣٦ الأنبياء ٣٧
سوره : سوره الأنبياء
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِنْ»: حرف نفی است و به معنی (لا) است. «هُزُواً»: مسخره. مصدر است و به معنی اسم مفعول، یعنی مَهْزُوء می‌باشد (نگا: مائده / و ). «وَهُم بِذِکْرِ ...»: جمله حالیّه است. در حالی که خود کافران. «یَذْکُرُ»: عیبجوئی و بدگوئی می‌کند (نگا: اسراء / ). «ذِکْرِ الرَّحْمنِ»: قرآن خداوند مهربان (نگا: آل‌عمران / ، حجر / و . کتابهای آسمانی (نگا: انبیاء / . وحی آسمانی. ایمان به خدا. «هُمْ»: برای تأکید ضمیر ماقبل است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

سدى[۱] و دیگران[۲] چنین نقل نمایند که روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم از راهى مى گذشت. دید ابوجهل و ابوسفیان در مکانى با یکدیگر مشغول سخن گفتن مى باشند. ابوجهل وقتى پیامبر را دید از روى مسخره خندید و به ابوسفیان گفت: پیامبر طائفه عبدمناف مى آید.

ابوسفیان از روى خشم و غضب به ابوجهل گفت: اگر عبدمناف داراى پیامبرى باشند، چه عیبى خواهد داشت. رسول خدا صلی الله علیه و آله کلام هر دو را مى شنید به ابوجهل فرمود: تو از این کار دست بر نخواهى داشت تا این که چیزى که باید بر سر تو آید، نازل شود و به ابوسفیان فرمود: سخنان تو نیز از روى حمیت و غیرت طائفه و قبیله اى بوده است که در پاسخ به او گفته اى، سپس این آیه نازل شد.

تفسیر


نکات آیه

۱- کافران و مشرکان مکه، به هنگام رو به رو شدن با پیامبر(ص)، آن حضرت را مورد تمسخر و استهزا قرار مى دادند. (و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا )

۲- تمسخر و استهزا، تنها شیوه برخورد مشرکان و کافران مکه با شخص پیامبر(ص) بود. (و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا ) حرف نفى «إن» و حرف استثنا «إلاّ» پس از آن - که بر قصر دلالت مى کند - و نیز آمدن «هزواً» به صورت مصدر، همگى بیانگر استمرار و شدت در کار استهزا و تمسخر است.

۳- ناتوانى و درماندگى کافران و مشرکان مکه، در مبارزه با اسلام و منطق پیامبر(ص) (و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا ) از این که کافران و مشرکان، به گونه اى مستمر به استهزاى پیامبر(ص) مى پرداختند، برمى آید که آنان در توسل به منطق و دلیل و برهان ناتوان بودند و هیچ راهى جز این نداشتند.

۴- مبارزه با شرک و معبودهاى پندارى و باطل مشرکان، در رأس برنامه هاى پیامبر(ص) (أهذا الذى یذکر ءالهتکم ) ذکر و یادکردن، هم به خیر است و هم به شر; ولى در این آیه - به قرینه مقام - ذکر به شرّ است.

۵- پیامبر(ص)، مورد تحقیر مداوم کافران مکه قرار مى گرفت. (و إذا رءاک ... أهذا الذى یذکر ءالهتکم ) همزه استفهامیه در «أهذا...» براى تعجب است و اسم اشاره «هذا» - به قرینه استهزا - در تحقیر استعمال گردیده است.

۶- استفاده از احساسات و عقاید دینى مردم و تحریک آنان علیه پیامبر(ص)، از شیوه هاى سران شرک و کفر در برخورد با آن حضرت (أهذا الذى یذکر ءالهتکم ) از این که کفار مکه، مردم را مخاطب خود قرار داده و «آلهتکم» گفته اند و نه «آلهتنا» استفاده مى شود که آنان از احساسات و عقاید مردم علیه پیامبر(ص) بهره مى گرفتند.

۷- کافران و مشرکان مکه، نسبت به نام «رحمان» براى خداوند، بسیار حساس و منکر رحمانیت او بودند. (و هم بذکر الرحمن هم کفرون ) اختصاص به ذکر یافتن نام «رحمان» از میان دیگر نام هاى مقدس پروردگار و نیز تکرار «هم»، بیانگر برداشت یاد شده است.

۸- کافران مکه، منکر خداى رحمان بودند. (و هم بذکر الرحمن هم کفرون ) گفتنى است که کافران منکر نام رحمان بودند; به اولویت استفاده مى شود که منکر ذات خداى رحمان نیز بوده اند.

۹- آسمانى بودن قرآن، مورد انکار کافران و مشرکان مکه بود. (و هم بذکر الرحمن هم کفرون ) برداشت یاد شده مبتنى براین است که مقصود از «ذکر» قرآن کریم باشد، چنان که در موارد متعدد در قرآن - از جمله آیه دوم همین سوره - از قرآن به «ذکر» یاد شده است. رحمان، از اوصاف و اسماى مهم و برجسته خداوند (و هم بذکر الرحمن هم کفرون ) از این که خداوند در معرفى کافران مستحق عذاب، اینان را منکران رحمانیت خویش دانسته است، م توان برداشت یاد شده را به دست آورد.

۱۱- کافران و مشرکان مکه مردمى تنگ نظر، متعصب و ناتوان در تحمل افکار مخالفان بودند. (أهذا الذى یذکر ءالهتکم و هم بذکر الرحمن هم کفرون ) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که کافران مکه، حتى تحمّل شنیدن نام خداى رحمان را نداشتند، و با پیامبر اسلام، همواره با تمسخر و استهزا برخورد مى کردند.

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲، ۵، ۶; مبارزه با اسلام ۳
  • اسماء و صفات: رحمان ۱۰
  • خدا: اهمیت رحمانیت خدا ۱۰; مکذبان رحمانیت خدا ۷، ۸
  • رهبران: روش برخورد رهبران شرک ۶; روش برخورد رهبران کفر ۶
  • قرآن: مکذبان وحیانیت قرآن ۹
  • کافران مکه: استهزاهاى کافران مکه ۱، ۲; بینش کافران مکه ۷، ۸، ۹; روش برخورد کافران مکه ۱، ۲، ۵; ضق صدر کافران مکه۱۱;عجز کافران مکه ۳; مبارزه کافران مکه ۳
  • محمد(ص): استهزاى محمد(ص) ۱، ۲; تحقیر محمد(ص) ۵; شرک ستیزى محمد(ص) ۴; مبارزه با محمد(ص) ۳; مبارزه محمد(ص) ۴; مهمترین رسالت محمد(ص) ۴
  • مشرکان مکه: استهزاهاى مشرکان مکه ۱، ۲; بینش مشرکان مکه ۷، ۹; روش برخورد مشرکان مکه ۱، ۲; عجز مشرکان مکه ۳; مبارزه مشرکان مکه ۳
  • معبودان باطل: مبارزه با معبودان باطل ۴

منابع

  1. تفسیر ابن ابى حاتم.
  2. تفسیر کشف الاسرار.