طه ٥٧
کپی متن آیه |
---|
قَالَ أَ جِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِکَ يَا مُوسَى |
ترجمه
طه ٥٦ | آیه ٥٧ | طه ٥٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَرْضِنَا»: سرزمین ما. مراد مصر است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه
- بيان ريشه اعتقادى اين سؤال فرعون كه گفت: «فَمَن رَبُّكُمَا يَا مُوسَى»
- اقوال مختلف درباره مذهب و اعتقاد فرعون
- توضيح نكات جواب موسى «ع» در معرفی ربُّ العالَمين
- بيان تناسب جواب موسى «ع»، با مقضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسران در معنای آيه
- پاسخ موسى «ع» به فرعون، در بعید شمردن مسأله معاد
- تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن، براى آن
- متهم ساختن موسى «ع»، به توطئه و ساحرى
- موعظه موسى «ع» به فرعون و فرعونيان، در نهى از بت پرستى
- مشاوره فرعون با ايادى خود، و اتخاذ تصميم هاى محرمانه
- رويارویى موسى «ع» با ساحران، در روز موعود
- وجوه گفته شده در باره مقصود از نگرانی موسی«ع»، بعد از مشاهده سحر ساحران
- سجده ساحران در برابر معجزۀ موسی«ع»، و واکنش فرعون به ایمان آنان
- دو دیدگاه مختلف مادی و الهی فرعون و ساحران
- دنباله پاسخ ساحران، كه از توبه حقيقى آنان حكايت مى كند
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ أَ جِئْتَنا لِتُخْرِجَنا مِنْ أَرْضِنا بِسِحْرِكَ يا مُوسى «57»
(فرعون) گفت: اى موسى! آيا تو آمدهاى تا با سحر خود ما را از منطقه و سرزمينمان بيرون كنى؟!
«1». بحار، ج 85، ص 132.
جلد 5 - صفحه 356
پیام ها
1- خداوند متعال حتّى براى فرعونها نيز اتمام حجّت مىكند. «وَ لَقَدْ أَرَيْناهُ آياتِنا كُلَّها»
2- براى بعضى از منكرين يك معجزه كافى است، امّا براى طاغوتى مثل فرعون بايد معجزات متعدّدى را ارائه كرد. «أَرَيْناهُ آياتِنا كُلَّها»
3- هرگاه قلب و روح انسان مريض شود، هيچ دليلى نمىتواند او را قانع سازد.
«وَ لَقَدْ أَرَيْناهُ آياتِنا كُلَّها فَكَذَّبَ وَ أَبى»
4- انسان لجوج به منزلهى ابليس است. «فَكَذَّبَ وَ أَبى» چنانكه خداوند در آيه 34 سوره بقره در مورد شيطان مىفرمايد: «أَبى وَ اسْتَكْبَرَ»
5- طاغوتها در زمان درماندگى با سوء استفاده از عواطف و حربهى وطندوستى، احساسات مردم را تحريك مىكنند. «لِتُخْرِجَنا مِنْ أَرْضِنا»
6- تهمت و ايجاد سوءظنّ نسبت به مردان خدا، شيوهى استكبارى است.
«لِتُخْرِجَنا مِنْ أَرْضِنا بِسِحْرِكَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ أَ جِئْتَنا لِتُخْرِجَنا مِنْ أَرْضِنا بِسِحْرِكَ يا مُوسى (57)
قالَ أَ جِئْتَنا لِتُخْرِجَنا: گفت فرعون آيا آمدهاى به ما تا بيرون كنى ما را.
مِنْ أَرْضِنا بِسِحْرِكَ يا مُوسى: از زمين ما كه مصر است به سبب سحر خود اى موسى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالَ أَ جِئْتَنا لِتُخْرِجَنا مِنْ أَرْضِنا بِسِحْرِكَ يا مُوسى (57) فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنا وَ بَيْنَكَ مَوْعِداً لا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَ لا أَنْتَ مَكاناً سُوىً (58) قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى (59) فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتى (60) قالَ لَهُمْ مُوسى وَيْلَكُمْ لا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِباً فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذابٍ وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى (61)
فَتَنازَعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوى (62) قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ يُرِيدانِ أَنْ يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلى (63) فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى (64) قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى (65) قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى (66)
ترجمه
گفت آيا آمدى نزد ما تا بيرون كنى ما را از زمين ما بسحر خود اى موسى
پس هر آينه آوريم تو را بسحرى مانند آن پس قرار ده ميان ما و ميان خود ميعادى كه تخلف نكنيم از آن ما و نه تو در مكانى كه مساوى باشد نسبت آن بدو طرف
گفت ميعاد شما روز آرايش است و آنكه جمع كرده شوند مردم در بلندى آفتاب
پس رو گردان شد فرعون و جمعآورى نمود وسائل مكر خود را پس آمد
گفت مر آنها را موسى واى بر شما مبنديد بر خدا دروغ را پس نابود كند شما را بعذابى و بتحقيق محروم ماند كسيكه افترا بست
پس كشانيدند بنزاع كارشان را ميان خودشان و پنهان داشتند راز گوئى را
گفتند همانا اين دو نفر هر آينه دو ساحرند ميخواهند كه بيرون كنند شما را از زمينتان بسحرشان و براندازند آئين شما را كه بهتر است
پس جمع كنيد وسائل مكرتان را پس بيائيد صف كشيده و بتحقيق رستگار شد امروز كسيكه غلبه نمود
گفتند اى موسى يا اين است كه مىاندازى و يا آنكه باشيم ما اوّل كسيكه انداخت
گفت بلكه بيندازيد پس آنگاه ريسمانهاشان و عصاهاشان بخيال او افتاده ميشد از سحر آنان كه آنها مىشتابند.
تفسير
- پس از طى مذاكرات سابقه بين فرعون و حضرت موسى آن ملعون از محاجّه طفره زد و از روى تعجّب بآنحضرت گفت پس از آنكه از مصر گريختى
جلد 3 صفحه 512
و سالها فرارى بودى اينك آمدى بطمع آنكه مملكت ما را بوسيله جادو و نيرنگهائى كه در اينمدت آموختى تصرف كنى و بهانه كردهاى كه من ميخواهم بنى اسرائيل را با خود ببرم بشامات اين خيال خام را از سر بدر كن كه هرگز بمقصود نخواهى رسيد ولى باطنا ترسيده بود از غلبه آنحضرت و زوال ملك خودش لذا در مقام معارضه بمثل با آنحضرت بر آمد باعتقاد خود كه گفت پس هر آينه ما هم ميآوريم براى تو سحرى مانند سحر تو پس قرار ده ميان ما و خود وعدهاى كه تخلّف از آن ننمائيم در مكانى كه فاصله آن از ما و شما يكسان و مساوى باشد و بعضى گفتهاند مراد مكانى است كه مستوى و هموار باشد و پست و بلند نباشد و سوى بكسر سين نيز قرائت شده است حضرت موسى فرمود وعده شما با ما روز عيد باشد كه مردم زينت و زيور مينمايند و آن در سال يكروز بود و تمام مردم جمع شوند در وقت بلندى آفتاب كه موقع چاشت است براى آنكه خوب حقّ و باطل بر همه واضح و آشكار گردد و خبرش بتمام نواحى و اقطار برسد و همه مطّلع گردند فرعون هم قبول نمود و از مجلس بيرون آمد و امر كرد كه هر قدر ممكن باشد از جادو گران و وسائل جادو و نيرنگ تهيّه نمايند و مهيا شد و در موعد مقرّر و مكان مقدّر حاضر و ناظر گرديدند و حضرت موسى زبان بنصيحت و دلالت آنها گشود كه بيائيد از خدا بترسيد و افترا بخدا نزنيد كه معجزات او را بگوئيد سحر است و براى او شريك قرار دهيد چون كسيكه مرتكب اين قبيل امور گردد بعذاب الهى در دنيا و آخرت گرفتار خواهد شد و نيست و نابود ميگردد و محروم از هر خير و نا اميد از هر ثواب خواهد بود در اين وقت كلام حضرت موسى در بعضى از سحره اثر كرد و گفتند از لحن اين شخص معلوم است كه جادو گر نيست و نبايد با او طرفيّت نمود ولى بعضى ديگر مخالفت نمودند و محرمانه با يكديگر صحبت كردند و گفتند اگر موسى بر ما غالب شد تبعيّت از او ميكنيم و اگر ما بر او غلبه نموديم معلوم ميشود ساحر بوده و فرعون و كسانش گفتند مسلّما اين دو نفر ساحرند ميخواهند شما را از مملكت خودتان بيرون كنند بواسطه سحرشان و طريقه شما را كه بهترين طريقه و مذهب است از ميان ببرند و دين خودشان را رواج دهند و بعضى گفتهاند مراد از طريقه مثلى صاحبان آن ميباشند و باين كلمه از اشراف و وجوه قوم تعبير ميشود
جلد 3 صفحه 513
يعنى ميخواهند بزرگان و اشراف شما را از بين ببرند و كلمه ان ظاهرا مخفّفه از مثقّله است و ملغى از عمل شده بدليل دخول لام بر خبر و محتمل است نافيه باشد و لام بمعناى الا باشد و بعضى انّ بتشديد قرائت نمودهاند و بنابراين اختصاص بلغت بعضى دارد كه الف تثنيه را در احوال سه گانه اعراب ثابت قرار دادهاند و بعضى هذين خواندهاند و بنابراين اشكالى نيست و وجوه ديگرى هم نقل شده كه ذكرش لزوم ندارد و در خاتمه مذاكرات با يكديگر تصميم گرفتند و گفتند هر وسيلهاى كه داريد براى جادوگرى جمعآورى كنيد و بيائيد باتفاق صف بسته تا مهابت شما زيادتر شود و گفتهاند هفتاد هزار نفر بودند كه هر يك با عصا و ريسمانى وارد ميدان شدند و در مقابل حضرت موسى صف بستند و با خود گفتند امروز روزى است كه كامران شود كسيكه غالب گردد و بآنحضرت گفتند تو اوّل عصاى خود را مىاندازى يا ما اوّل بيندازيم و چون آنها بمراعات ادب اين اظهار را نموده بودند حضرت موسى هم در مقابل تأدّب فرمود و جواب داد شما بيندازيد و شايد مقصود حضرت اين بود كه آنها هر چه تهيّه كردهاند بكار بزنند بعد او معجزه الهيّه را ظاهر نمايد و سحر و نيرنجات آنها را ضايع و باطل كند علاوه بر آنكه مستظهر بلطف الهى بود و از عمليّات آنها باكى نداشت و آنها عصاها و ريسمانهاشان را انداختند و چون بصورت مار تعبيه نموده بودند و آلوده بجيوه كرده بودند و آفتاب بآنها تابيد همه بحركت آمدند بطوريكه در نظر حضرت موسى نمودار شد و بخيال او در آمد براى اين سحرى كه نموده بودند كه آن عصاها و ريسمانها به تندى حركت ميكنند و روى زمين راه ميروند و بعضى بجاى يخيّل بصيغه مجهول با ياء كه قرائت مشهور است تخيّل با تاء بصيغه معلوم قرائت نمودهاند و بنابراين معنى واضحتر است چون فاعل آن ضمير مستتر راجع بحبال و عصى است و جمله انّها تسعى بدل اشتمال از ضمير است و بقرائت مشهور جمله فاعل يخيّل است و بعضى گفتهاند زيبق را در باطن آنها جا داده بودند و چون حرارت آفتاب بآنها رسيد زيبق ميل بصعود نمود و بحركت در آمدند و بعضى گفتهاند فرعون بخيال افتاد كه آنها حركت ميكنند و راه ميروند و اين خلاف ظاهر است.
جلد 3 صفحه 514
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ أَ جِئتَنا لِتُخرِجَنا مِن أَرضِنا بِسِحرِكَ يا مُوسي (57)
گفت فرعون ايا آمده نزد ما براي اينكه ما را بيرون كني از زمين خود ما بسبب سحر خود اي موسي موسي نفرموده بود که از مصر خارج شويد فرمود ايمان بيگانگي خداوند بياوريد و بني اسرائيل را از قيد اسارت و شكنجه نجات دهيد و با ما رها كنيد و گويا غرض فرعون اينکه بود که ميخواهي ما را از سلطنت و رياست و عزّت و دولت و دعوي الوهيت بيرون بري که.
(قالَ أَ جِئتَنا لِتُخرِجَنا مِن أَرضِنا) و مراد از ارض همان مصر و اطراف آن بود که در قلمرو سلطنت فرعون بود.
(بِسِحرِكَ) که مثل عصا ثعبان شدن و دست مثل خورشيد درخشنده شود سحر شمرد و انكار معجزه كرد (يا مُوسي).
48
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 57)- اکنون ببینیم فرعون طغیانگر، مستکبر و لجوج در برابر موسی و معجزات او چه گفت، و او را چگونه- طبق معمول همه زمامداران زورگو- متهم ساخت؟ «گفت: ای موسی! آیا آمدهای که ما را از سر زمین و وطنمان با سحرت بیرون کنی؟!» (قالَ أَ جِئْتَنا لِتُخْرِجَنا مِنْ أَرْضِنا بِسِحْرِکَ یا مُوسی).
اشاره به این که: ما میدانیم مسأله نبوت و دعوت به توحید، و ارائه این معجزات همگی توطئه برای غلبه بر حکومت و بیرون کردن ما و قبطیان از سر زمین آباء و اجدادمان است.
این تهمت درست همان حربهای است که همه زور گویان و استعمار گران در طول تاریخ داشتهاند که هر گاه خود را در خطر میدیدند، برای تحریک مردم به نفع خود، مسأله خطری که مملکت را تهدید میکرد، پیش میکشیدند مملکت یعنی حکومت این زورگویان و موجودیتش یعنی موجودیت آنها!
نکات آیه
۱ - فرعون مدعى مالکیت خود و پیروانش (قبطیان) بر سرزمین مصر (لتخرجنا من أرضنا ) از اضافه شدن «أرض» به ضمیر متکلم «نا» برمى آید که فرعونیان، سرزمین مصر را متعلق به خویش و از آنِ خود مى دانستند و براى دیگران حقى در آن قائل نبودند.
۲ - سِحر و ساحرى، از اتهامات فرعون به موسى(ع) (أجئتنا ... بسحرک یموسى )
۳ - برنامه ریزى و توطئه براى بیرون راندن فرعون و فرعونیان از مصر و تلاش براى رسیدن به حکومت، اتهام فرعون به حضرت موسى(ع) (أجئتنا لتخرجنا من أرضنا بسحرک یموسى )
۴ - فرعون آیات و معجزات الهى موسى(ع) را سِحر خواند و آن را وسیله اى براى بیرون راندن فرعونیان از مصر دانست. (لتخرجنا من أرضنا بسحرک یموسى )
۵ - فرعون، با اعلام خطر به قبطیان در مورد خطر اخراج از مصر، به تحریک آنان در جهت مقابله با موسى(ع) پرداخت. (أجئتنا لتخرجنا من أرضنا ) در کلام موسى(ع) با فرعون، هیچ نشانه اى به چشم نمى خورد که دال بر تصمیم او بر اخراج فرعونیان از مصر باشد. آنچه موسى(ع) خواهان آن بود، نجات دادن بنى اسرائیل از بردگى و بیرون بردن آنان از مصر بود. بنابراین مطرح شدن این سخن (اخراج قبطیان) از سوى فرعون، صرفاً به جهت برانگیختن احساسات آنان علیه موسى(ع) بوده است.
۶ - اتهام زدن، از ترفندهاى قدرت ها براى مقابله با پیامبران و حق گویان (أجئتنا لتخرجنا من أرضنا بسحرک)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: مکذبان آیات خدا ۴
- انبیا: تهمت به انبیا ۶; تهمتهاى دشمنان انبیا ۶; روش برخورد دشمنان انبیا ۶
- سرزمینها:
- ادعاى مالکیت سرزمین مصر :۱
- فرعونیان: اخراج فرعونیان از مصر ۳، ۴; تحریک فرعونیان ۵; مالکیت فرعونیان ۱
- فرعون: اخراج فرعون از مصر ۳; ادعاى فرعون ۱; بینش فرعون ۴; تهمتهاى فرعون ۲، ۳، ۴; جوسازى فرعون ۵; روش برخورد فرعون ۵; مالکیت فرعون ۱
- موسى(ع): تهمت جادوگرى به موسى(ع) ۲، ۴; تهمت حکومت طلبى به موسى(ع) ۳; جوسازى علیه موسى(ع) ۵; قصه موسى(ع) ۳، ۴، ۵; مکذبان معجزه موسى(ع) ۴
منابع