مريم ٣٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۱۲ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ أَنْذِرْهُمْ‌ يَوْمَ‌ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ‌ الْأَمْرُ وَ هُمْ‌ فِي‌ غَفْلَةٍ وَ هُمْ‌ لاَ يُؤْمِنُونَ‌

ترجمه

آنان را از روز حسرت [= روز رستاخیز که برای همه مایه تأسف است‌] بترسان، در آن هنگام که همه چیز پایان می‌یابد! و آنها در غفلتند و ایمان نمی‌آورند!

|و آنها را از روز حسرت آنگاه كه كار تمام مى‌شود بترسان، و حال آن كه هم اكنون غافلند و ايمان نمى‌آورند
و آنان را از روز حسرت بيم ده، آنگاه كه داورى انجام گيرد، و حال آنكه آنها [اكنون‌] در غفلتند و سر ايمان آوردن ندارند.
و (ای رسول ما) امت را از روز غم و حسرت (یعنی روز مرگ و قیامت) بترسان که آن روز دیگر کارشان گذشته است و آنها سخت از آن روز غافلند و به آن ایمان نمی‌آورند.
و آنان را از روز حسرت ـ آن گاه که کار از کار بگذرد ـ بترسان، در حالی که آنان در بی خبری [شدیدی] هستند و ایمان نمی آورند.
آنان را از روز حسرت كه كار به پايان آمده و آنان همچنان در حال غفلت و بى‌ايمانى هستند بترسان.
و آنان را از روز حسرت بترسان، که امر [الهی‌] تحقق یابد و آنان غافلند و ایمان نیاورند
و آنان را از روز دريغ و پشيمانى بترسان آنگاه كه كار برگزار شود. و [امروز] ايشان در غفلت‌اند و [آن روز را] باور نمى‌دارند.
(ای پیغمبر!) ظالمان را از روز حسرت (که رستاخیز است) بترسان. آن هنگامی که کار از کار می‌گذرد و (همه‌چیز دنیا پایان می‌گیرد و وقت حساب و کتاب فرا می‌رسد، و ستمکاران می‌بینند که) ایشان در غفلت (عمر گرانمایه را) بسر برده‌اند و (به قیامت و بهشت و دوزخی) ایمان نداشته‌اند.
و آنان را (از) آن روز حسرت بیم ده، چون داوری انجام گرفت. حال آنکه آنان در (ژرفای) غفلتند و آنان ایمان نمی‌آورند.
و بترسانشان روز دریغ (حسرت) را هنگامی که گذشت کار و ایشانند در غفلتی و ایمان نمی‌آورند

And warn them of the Day of Regret, when the matter will be concluded. Yet they are heedless, and they do not believe.
ترتیل:
ترجمه:
مريم ٣٨ آیه ٣٩ مريم ٤٠
سوره : سوره مريم
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَوْمَ الْحَسْرَةِ»: روز قیامت است که هنگام پشیمان شدن و فسوسا و دریغا گفتن است و آه کشیدن و تأسّف خوردن که: نکردیم کاری که امروز ما را به کار آید. «إِذْ قُضِیَ الأمْرُ»: آن گاه که کار دنیا پایان می‌گیرد (نگا: انعام / و زمر / ). آن گاه که به حساب همگان رسیدگی می‌گردد و نیکان رهسپار بهشت و بدان رهسپار دوزخ می‌شوند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ «39»

و آنان را از روز ندامت و حسرت بترسان، آن هنگام كه كار (از كار) بگذرد (و همه چيز پايان يابد) در حالى كه (اكنون) آنان در غفلتند و ايمان نمى‌آورند.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ (39)

بعد از آن حضرت نبوى صلّى اللّه عليه و آله را امر مى‌فرمايد:

وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ: و بترسان كفار و مخالفين را از روز ندامت كه در آن بدكاران متحسر باشند كه چرا بد كرديم، و نيكوكاران حسرت برند كه چرا نيكى بيشتر نكرديم. إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ: وقتى كه حساب تمام خلايق شود و حكم صادر گردد.

تفسير قمى- از حضرت صادق عليه السلام اين آيه سؤال شد، فرمود: بعد از آنكه اهل بهشت به بهشت و اهل جهنم به جهنم درآيند، منادى از جانب حق ندا كند: اى اهل بهشت و اى اهل جهنم، آيا مى‌شناسيد مرگ را به صورتى از صور.


«1» سوره بقره آيه 171.

جلد 8 - صفحه 184

گويند: نه. پس مرگ را در صورت گوسفند سياه و سفيد بين بهشت و جهنم بدارند، ندا كنند مشرف شويد تماما و نگاه كنيد به مرگ. پس نگاه كنند، بعد امر فرمايد خداوند عز و جل ذبحش نمايند، و گويند: اى اهل بهشت، مخلد، و مرگ نباشد. و اى جهنميان مخلد، و مرگ نباشد؛ و اينست فرمايش الهى‌ «وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ» يعنى حكم شود بر بهشتيان به خلود در آن و حكم شود به جهنميان به خلود در جهنم‌ «1».

وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ (حال و متعلق بقوله فى ضلال مبين) يعنى كفار در گمراهى آشكارايند در حالتى كه ايشان در غفلت و بى‌خبرى هستند از احوال آخرت به جهت اشتغال آنها به حطام دنيوى و غرور به آن. وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ‌: در حالتى كه ايمان نمى‌آورند به آخرت و متعلقات آن.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ (37) أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (38) وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ (39) إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ (40)

ترجمه‌

پس اختلاف نمودند فرقه‌ها از ميان آنها پس واى مر آنانرا كه كافر شدند از حضور روزى بزرگ‌

چه شنوايند آنها و چه بينا روز كه ميآيند نزد ما ولى باشند ستمكاران امروز در گمراهى آشكار

و بيم ده آنها را از روز حسرت چون تمام شود كار با آنكه آنها در غفلتند و آنان ايمان نمى‌آورند

همانا ما ميراث بريم زمين را و هر كس بر آنست و بسوى ما باز ميگردند.

تفسير

- حزب جماعتى را گويند كه منفرد باشند بعقيده و مسلكى و ظاهرا نصارى بعد از حضرت عيسى يعنى عروجش بآسمان در باره او اختلاف نمودند بعضى گفتند او پسر خدا بود و ملحق بپدر شد و بعضى گفتند خدا بود چندى هبوط بزمين نمود و بعد عروج بآسمان كرد و بعضى گفتند بنده خدا بود و پيغمبر و روح او و يهود گفتند ساحر و كذّاب بود و متولّد از يوسف نجّار پس هم مردم اختلاف نمودند هم نصارى و هم اختلاف از ميان آنها برخاست چون يك دسته ثابت بر قول حق بودند و هم اختلاف در ميان آنها بود چون گفته‌اند كلمه من زائده است در هر حال واى يعنى عذاب شديد ثابت و لازم است براى كسانيكه كافر شدند بخدا و حضرت عيسى كه نشناختند او را بمقامى كه داشت و در حقّ او افراط و تفريط نمودند مانند


جلد 3 صفحه 474

آن دو دسته از نصارى و يهود از مشاهده و معاينه و شهود و حضور آنها در روز بزرگ كه قيامت كبرى است براى حساب اعمال و جزاء كردارشان چه قدر شنوا و بينايند در آنروز چون پرده‌ئى و حجابى نيست ولى امروز در امر چنين پيغمبر اولو العزمى فكر نمى‌كنند و ظلم ميكنند بخودشان و او كه از قدر او تجاوز ميكنند يا در حقّ او تقصير مينمايند و در وادى ضلالت و گمراهى متحيّر و سرگردان ميمانند با آنكه اگر قدرى نظر و اجتهاد نمايند خوب قدر و حقّ او را درك ميكنند كه همان پيغمبر اولو العزم و روح اللّه است نه آنكه پسر يا شريك خدايا العياذ باللّه خدا است و بيم ده اى پيغمبر كفار را از روز حسرت خوردن و ندامت بردن بدكار از كار بدش و نيكوكار از كمى كار خوبش كه آن روز قيامت است وقتى كه مردم از حساب اعمال فارغ شوند و اهل بهشت و دوزخ تعيين گردد و كار تمام شود كه ديگر حسرت و ندامت فائده نداشته باشد چون جهنّمى بگويد چرا كارى كردم كه مستحق جهنّم شدم و بهشتى بگويد چرا كارى نكردم كه بيش از اين مستحق ثواب شوم با آنكه آنها تا در دنيا هستند سر گرم بهوى و هوسند و در غفلت از چنين روز كه در پيش دارند ميگذرانند و آنها معتقد بآنروز و نبوّت تو نيستند تا بدستورات تو عمل نمايند براى اصلاح حال خودشان و تهيّه توشه آخرت در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه روز حسرت روزى است كه مرگ را ميآورند و سر ميبرند و ظاهرا اشاره بحديثى است كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و صادقين عليهما السلام در كتب عامّه و خاصه نقل شده كه وقتى اهل بهشت داخل بهشت و اهل جهنّم داخل جهنّم شدند مرگ مصوّر ميشود بصورت قوچ سياه و سفيدى و ميآورند آنرا در بين بهشت و جهنّم نگاه ميدارند و منادى از جانب خداوند ندا ميكند اى اهل بهشت و اى اهل جهنّم بيائيد و نگاه كنيد و آنها ميآيند و نگاه ميكنند و ميشناسند آنرا كه مرگ است و مصوّر باين صورت شده بعد او را ذبح ميكنند و ميگويند اى اهل بهشت هميشه هستيد و مرگ نيست و اى اهل جهنّم هميشه هستيد و مرگ نيست پس اهل بهشت بقدرى خوشحال ميشوند كه اگر مرگ بود از شدّت فرح ميمردند و اهل جهنم نعره‌اى ميكشند كه اگر مرگ بود از غصّه ميمردند و قيامت وقتى بر پا ميشود كه تمام مردم مرده باشند و كسى متصرّف در زمين جز خدا نباشد چون وارث كسى است كه بعد از مردن كسى بماند


جلد 3 صفحه 475

و اموال او را تصرّف نمايد يا با او پايدار باشد و خداوند با زمين و اهل آن بهر دو معنى وارث است و همه در خاتمه امر باو رجوع و بازگشت مينمايند ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ أَنذِرهُم‌ يَوم‌َ الحَسرَةِ إِذ قُضِي‌َ الأَمرُ وَ هُم‌ فِي‌ غَفلَةٍ وَ هُم‌ لا يُؤمِنُون‌َ (39)

و بترسان‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ روز حسرت‌ و ندامت‌ زماني‌ ‌که‌ گذشته‌ كار و ‌آنها‌ ‌در‌ غفلت‌ بودند و ‌آنها‌ ايمان‌ نمي‌آورند و انذرهم‌ ‌که‌ اولين‌ تكليف‌ پيغمبران‌ بشارت‌ و انذار ‌است‌ بشارت‌ باهل‌ ايمان‌ و تقوي‌ و اعمال‌ صالحه‌ و انذار ‌از‌ شرك‌ و كفر و ضلالت‌ و فسق‌ و فجور و اعمال‌ سيّئه‌ و اخلاق‌ رذيله‌ و صفات‌ خبيثه‌.

يوم الحسرة ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ اسامي‌ يوم القيامة يوم الحسرة ‌است‌ ‌حتي‌ اهل‌ بهشت‌ حسرت‌ ميبرند ‌که‌ اي‌ كاش‌ بيشتر و بهتر عمل‌ كرده‌ بوديم‌ ‌تا‌ درجات‌ ‌آنها‌ بيشتر و بالاتر ميشد.

إِذ قُضِي‌َ الأَمرُ ‌پس‌ ‌از‌ مردن‌ ديگر نه‌ ايمان‌ قبول‌ ميشود و نه‌ توبه‌.

وَ لَيسَت‌ِ التَّوبَةُ لِلَّذِين‌َ يَعمَلُون‌َ السَّيِّئات‌ِ حَتّي‌ إِذا حَضَرَ أَحَدَهُم‌ُ المَوت‌ُ قال‌َ إِنِّي‌ تُبت‌ُ الآن‌َ وَ لَا الَّذِين‌َ يَمُوتُون‌َ وَ هُم‌ كُفّارٌ نساء ‌آيه‌ 18.

وَ هُم‌ فِي‌ غَفلَةٍ تصور ميكنند و خيال‌ مي‌كنند هميشه‌ ‌در‌ دنيا هستند و ‌پس‌ ‌از‌ موت‌ خبري‌ نيست‌ و بكلّي‌ منكر معاد ميشوند وَ هُم‌ لا يُؤمِنُون‌َ بيوم‌ القيامة

جلد 12 - صفحه 443

و يوم البعث‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 39)- بار دیگر روی سر نوشت افراد بی‌ایمان و ستمگر در آن روز تکیه کرده، می‌فرماید: «آنان را از روز حسرت [- روز رستاخیز که برای همه مایه تأسف است] بترسان، در آن هنگام که همه چیز پایان می‌یابد! و آنها در غفلتند و ایمان نمی‌آورند»! (وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِی غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا یُؤْمِنُونَ).

هم نیکو کاران تاسف می‌خورند ای کاش بیشتر عمل نیک انجام داده بودند و هم بد کاران چرا که پرده‌ها کنار می‌رود و حقایق اعمال و نتائج آن بر همه کس آشکار می‌شود.

نکات آیه

۱- پیامبراکرم(ص) مأمور انذار و هشدار دادن به مردم در مورد حوادث حسرت آفرین قیامت (و أنذرهم یوم الحسرة) ضمیر «هم» در «أنذرهم» شامل همه مردم مى شود. از اضافه شدن «یوم» به «الحسرة» معلوم مى شود که در آن روز همگان برگذشته خویش تأسف مى خورند، به طورى که آن روز «روز حسرت» نامیده شده است.

۲- قیامت، روز حسرت و افسوس آدمیان بر عملکرد خویش در دنیا است. (و أنذرهم یوم الحسرة)

۳ - «یوم الحسرة» (روز افسوس و دریغ)، از اوصاف و نام هاى قیامت است. (و أنذرهم یوم الحسرة)

۴- قیامت، روز پایان فرصت ها و جبران ناپذیرى خطاها و انحرافات است. (و أنذرهم یوم الحسرة إذ قضى الأمر) مراد از «الأمر» به قرینه «یوم الحسرة» فرصت هایى است که از کف دادن آن موجب حسرت شده است و «قضى» از «قضاء»به معناى فیصله دادن و به پایان رساندن است، به گونه اى که مورد آن جبران پذیر نباشد (مفردات راغب).

۵- حسرت کافران و ستم گران در قیامت، به خاطر از دست دادن فرصت ها در دنیا (و أنذرهم یوم الحسرة إذ قضى الأمر) «إذ» در «إذ قضى الأمر» بیانگر «یوم الحسرة» است و مراد این است که روز حسرت، هنگامى است که موضوع خاتمه یافته باشد.

۶- قیامت، روز فیصله امور و تعیین سرنوشت قطعى انسان (إذ قضى الأمر) ممکن است مقصود از «الأمر» حکم قطعى و تعیین بهشتى و یا دوزخى بودن مردم باشد در این صورت «قضى الأمر» ناظر به صدور احکام قطعى و گذشتن از آن مرحله است.

۷- اعتقاد به فرزندى عیسى(ع) براى خداوند، مایه دریغ و حسرت در قیامت (فاختلف الأحزاب ... و أنذرهم یوم الحسرة)

۸- مرگ همراه با غفلت و بى ایمانى، موجب حسرت در قیامت است. (و أنذرهم یوم الحسرة إذ قضى الأمر و هم فى غفلة و هم لایؤمنون) ضمیر «هم» به «الظالمون» - در آیه قبل - بازمى گردد و جمله «هم فى...» حالیه است و مفاد آیه این است که در حالى فرصت دنیایى ظالمان پایان یافت که آنان غافل بودند و به معاد ایمان نمى آوردند.

۹- باور نداشتن قیامت و غفلت از حسرت باربودن آن ستم گرى است. (لکن الظلمون ... هم فى غفلة و هم لایؤمنون)

۱۰- باورداران فرزندى عیسى(ع) براى خداوند، فرورفته در غفلتى عمیق و مردمى بى ایمان (فاختلف الأحزاب ... و هم فى غفلة و هم لایؤمنون) نکره آمدن «غفلة» نشانه ناشناخته بودن حد و مرز آن است.

۱۱- انذار غافلان و منکران قیامت و بیم دادن آنان از زمینه هاى حسرت در آن از وظایف پیامبر(ص) است. (و أنذرهم یوم الحسرة ... و هم فى غفلة و هم لایؤمنون)

۱۲- لزوم انذار و بیدارساختن مردم از غفلت درباره سرنوشت اخروى خویش (و أنذرهم ... و هم فى غفلة)

۱۳- غفلت از قیامت، زمینه ساز کفرورزى و بى ایمانى است. (و أنذرهم یوم الحسرة ... و هم فى غفلة و هم لایؤمنون)

روایات و احادیث

۱۴- «عن رسول اللّه(ص): إذا دخل أهل الجنّة الجنّة و أهل النار النار ... یقال: یا أهل الجنّة خلود فلاموت و یا أهل النار خلود فلاموت ثمّ قرأ رسول اللّه (ص): «و أنذرهم یوم الحسرة إذ قضى الأمر و هم فى غفلة» و أشار بیده و قال: أهل الدنیا فى غفلة; از رسول خدا(ص) روایت شده: آن گاه که بهشتیان به بهشت و جهنمیان به جهنم درآیند ... گفته مى شود: اى اهل بهشت! (این جا) جاودانگى است و مرگ نیست و اى اهل آتش! (این جا) جاودانگى است و مرگ نیست، سپس رسول خدا(ص) این آیه را خواند «و أنذرهم یوم الحسرة إذ قضى الأمر و هم فى غفلة» (آن گاه حضرت) با دست خود اشاره کرد و فرمود: اهل دنیا در غفلت اند».[۱]

موضوعات مرتبط

  • انذار: انذار از حسرت اخروى ۱۱; انذار از سرنوشت اخروى ۱۲; انذار از قیامت ۱
  • انسان: غفلت انسان ها ۱۴
  • بهشت: جاودانگى در بهشت ۱۴
  • جهنم: جاودانگى در جهنم ۱۴
  • حسرت: عوامل حسرت اخروى ۵، ۷، ۸
  • ظالمان: حسرت اخروى ظالمان ۵
  • ظلم: موارد ظلم ۹
  • عقیده: آثار اخروى عقیده به فرزنددارى خدا ۷
  • عمل: آثار اخروى عمل ۲; فرصت عمل ۴
  • غافلان: انذار غافلان ۱۱; اهمیت انذار غافلان ۱۲
  • غفلت: آثار غفلت از قیامت ۱۳; غفلت از حسرت اخروى ۹
  • فرصت: آثار تباهى فرصت ۵
  • قیامت: انذار مکذبان قیامت ۱۱; تعیین سرنوشت در قیامت ۶; حسرت در قیامت ۱، ۲; نامهاى قیامت ۳; ویژگیهاى قیامت ۲، ۴، ۶
  • کافران: حسرت اخروى کافران ۵
  • کفر: زمینه کفر ۱۳
  • محمد(ص): انذارهاى محمد(ص) ۱، ۱۱; مسؤولیت محمد(ص) ۱، ۱۱
  • مرگ: آثار مرگ با غفلت ۸; آثار مرگ با کفر ۸
  • مشرکان: بى ایمانى مشرکان ۱۰; غفلت مشرکان ۱۰
  • معاد: تکذیب معاد ۹
  • یوم الحسرة ۳:

منابع

  1. الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۱ و ۵۱۲.