سبإ ٣١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۲۶ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ قَالَ‌ الَّذِينَ‌ کَفَرُوا لَنْ‌ نُؤْمِنَ‌ بِهٰذَا الْقُرْآنِ‌ وَ لاَ بِالَّذِي‌ بَيْنَ‌ يَدَيْهِ‌ وَ لَوْ تَرَى‌ إِذِ الظَّالِمُونَ‌ مَوْقُوفُونَ‌ عِنْدَ رَبِّهِمْ‌ يَرْجِعُ‌ بَعْضُهُمْ‌ إِلَى‌ بَعْضٍ‌ الْقَوْلَ‌ يَقُولُ‌ الَّذِينَ‌ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ‌ اسْتَکْبَرُوا لَوْ لاَ أَنْتُمْ‌ لَکُنَّا مُؤْمِنِينَ‌

ترجمه

کافران گفتند: «ما هرگز به این قرآن و کتابهای دیگری که پیش از آن بوده ایمان نخواهیم آورد!» اگر ببینی هنگامی که این ستمگران در پیشگاه پروردگارشان (برای حساب و جزا) نگه داشته شده‌اند در حالی که هر کدام گناه خود را به گردن دیگری می‌اندازد (از وضع آنها تعجّب می‌کنی)! مستضعفان به مستکبران می‌گویند: «اگر شما نبودید ما مؤمن بودیم!»

|و كسانى كه كافر شدند گفتند: نه به اين قرآن و نه به آن [كتاب‌هايى‌] كه پيش از آن است هرگز ايمان نخواهيم آورد. و اى كاش اين ظالمان را هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان بازداشت شده‌اند ببينى كه [چگونه‌] سخن را به يكديگر برمى‌گردانند [و جدل مى‌كنند و] ضعي
و كسانى كه كافر شدند گفتند: «نه به اين قرآن و نه به آن [توراتى‌] كه پيش از آن است هرگز ايمان نخواهيم آورد.» و اى كاش بيدادگران را هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان بازداشت شده‌اند مى‌ديدى [كه چگونه‌] برخى از آنان با برخى [ديگر جدل و] گفتگو مى‌كنند؛ كسانى كه زيردست بودند به كسانى كه [رياست و] برترى داشتند، مى‌گويند: «اگر شما نبوديد قطعاً ما مؤمن بوديم.»
و کافران مشرک گفتند: ما هرگز به این قرآن و به کتابهایی که پیش از این فرستاده‌اند (از تورات و انجیل و زبور و غیره) ایمان نخواهیم آورد. (وای بر آنها) و اگر روزی که آن ستمکاران را در پیشگاه خدا باز داشته‌اند مشاهده کنی در حالی که با یکدیگر به خصومت و گفتگو برخاسته و ضعیفان تابع به رؤسای گردنکش خطاب کنند که اگر اغوای شما نبود ما البته ایمان می‌آوردیم!
و کافران گفتند: ما به این قرآن و کتاب هایی که پیش از آن بوده است، هرگز ایمان نمی آوریم. و اگر ستمکاران را زمانی که در پیشگاه پروردگارشان [برای محاکمه] بازداشت شده اند، ببینی در حالی که هر کدام گناه و بدبختی خود را بر عهده دیگری می اندازد [امر عجیبی می بینی] مستضعفان به مستکبران می گویند: اگر شما سر راه ما نبودید یقیناً ما مؤمن بودیم.
و كافران گفتند: ما نه به اين قرآن ايمان مى‌آوريم و نه به كتابهاى پيش از آن. اگر ببينى، آن روز كه ستمكاران را به پيشگاه پروردگارشان نگه دارند، هر كس گناه خود به گردن ديگرى اندازد. زبون‌شدگان به قدرتمندان گويند: اگر شما نبوديد، ما ايمان آورده بوديم.
و کافران گویند هرگز به این قرآن، و به آنچه پیش از آن بود، ایمان نمی‌آوریم، و اگر ستمکاران [مشرک‌] را بنگری که نزد پروردگارشان بازداشته شوند، بعضی با بعضی دیگر بگو مگو کنند مستضعفان به مستکبران گویند اگر شما نبودید بی‌شک، ما مؤمن بودیم‌
و كسانى كه كافر شدند گفتند: هرگز به اين قرآن ايمان نياوريم و نه به آن [كتاب‌] كه پيش از آن بوده و اگر ببينى آنگاه كه آن ستمكاران- كافران- نزد خداوندشان [براى حسابرسى‌] بازداشته شوند! برخى‌شان سخن را به برخى ديگر برمى‌گردانند، آنها كه ناتوان و زبون گرفته شده‌اند- زيردستان- به آنان كه گردنكشى كردند- رهبران و پيشوايان قدرتمند خود-، گويند: اگر شما نبوديد، هر آينه ما مؤمن بوديم.
کافران می‌گویند: ما هرگز به این قرآن و دیگر کتابهای پیش از آن ایمان نخواهیم آورد. اگر برایت ممکن بود که ببینی (حال چنین ستمگرانی را) در آن زمان که ستمگران در پیشگاه پروردگارشان (برای حساب و کتاب) نگاه داشته شده‌اند (از کارشان در شگفت می‌ماندی. چرا که) همه با یکدیگر در گفتگویند و هر یکی گناه را به گردن دیگری می‌اندازد. مستضعفان و زیردستان، به مستکبران و بالادستان می‌گویند: اگر شما نبودید (و ما را گمراه نمی‌کردید) ما ایمان می‌آوردیم (و اکنون رستگار می‌شدیم).
و کسانی که کافر شدند گفتند: «نه به این قرآن و نه به آن کتاب‌هایی که روبه‌روی آن است هرگز ایمان نخواهیم آورد.» و ای کاش بیدادگران را هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان بازداشت می‌باشند می‌دیدی (که چگونه) برخی از آنان با برخی سخن رد و بدل می‌کنند؛ کسانی که مستضعف و زیردست بودند به کسانی‌که مستکبر و زبردست بودند، می‌گویند: «اگر شما نبودید بی‌گمان ما (از) مؤمنان بودیم.»
و گفتند آنان که کفر ورزیدند هرگز ایمان نیاریم بدین قرآن و نه بدانچه پیش روی آن است و کاش می‌دیدی گاهی که ستمگران بازداشت شدگانند نزد پروردگار خویش برگردانند برخی از ایشان به برخی گفتار را گویند آنان که ناتوان شمرده شدند بدانان که برتری جستند اگر نبودید شما هرآینه می‌بودیم ما مؤمنان‌

Those who disbelieve say, “We will never believe in this Quran, nor in what came before it.” If you could only see the wrongdoers, captive before their Lord, throwing back allegations at one another. Those who were oppressed will say to those who were arrogant, “Were it not for you, we would have been believers.”
ترتیل:
ترجمه:
سبإ ٣٠ آیه ٣١ سبإ ٣٢
سوره : سوره سبإ
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«وَ لَوْ تَری ...»: (نگا: انعام / و و ، انفال / ، سجده / ). «یَرْجِعُ»: ردّ می‌کنند. بازگشت می‌دهند. مراد لومه و سرزنش و گناه را به گردن یکدیگر انداختن است. این فعل از افعال ذو وجهین است و در اینجا متعدّی است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَرى‌ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى‌ بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ «31»

و كسانى كه كافر شدند گفتند: ما نه به اين قرآن و نه به آن (كتابى) كه پيش از آن بوده است، هرگز ايمان نخواهيم آورد. (و تعجب مى‌كنى) اگر ببينى وقتى كه ستمگران (مشرك) در پيشگاه پروردگارشان بازداشت شده‌اند در حالى كه بعضى با بعض ديگر جدل و گفتگو مى‌كنند (و گناه خود را به گردن يكديگر مى‌اندازند.) كسانى كه ضعيف نگاه داشته شده‌اند (زير دستان) به مستكبران مى‌گويند: اگر شما نبوديد، حتماً ما مؤمن بوديم.

پیام ها

1- كفّار به خاطر لجاجت، هرگز حاضر به ايمان آوردن نيستند. «وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ»

2- كفّار در واقع هيچ يك از كتب آسمانى را قبول نداشتند. «لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ»

3- ايمان به كتب آسمانىِ قبل از قرآن نيز مورد سفارش پيامبر اسلام بود و كفّار اين سفارش را ناديده مى‌گرفتند. «وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ»

4- دادگاه قيامت بسيار سخت است. «وَ لَوْ تَرى‌»

5- مشركان به خود ستم مى‌كنند. «إِذِ الظَّالِمُونَ»

6- سروكار مشركان با خداست. «مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ»

7- ترسيم صحنه‌هاى سخت قيامت، بهترين وسيله‌ى تربيت است. «مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ»

8- مستضعفانى كه پيرو مستكبرانند نيز مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت. «يَقُولُ‌

جلد 7 - صفحه 447

الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا»

9- صحنه‌ى قيامت، صحنه‌ى گفتگو و جدال است. يَقُولُ الَّذِينَ‌ ...

10- در قيامت، مجرمان در پى توجيه گناه خود، به بزرگان خود مى‌گويند: اگر شما نبوديد ما اين همه گناه نمى‌كرديم. «لَوْ لا أَنْتُمْ»

11- در قيامت، ايمان عامل نجات است. «لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَرى‌ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى‌ بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ (31)

شأن نزول: كفار مكه اهل كتاب را كه به شرف اسلام مشرف شده بودند از احوال حضرت پرسيدند، ايشان گفتند: ما در كتب خود وصف او را خوانده‌ايم كه او پيغمبر حق است. ابو جهل و امثال او در غضب شده گفتند: ما به كتب شما نيز ايمان نداريم، آيه شريفه نازل شد:

وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و گفتند آنانكه كافر شدند به مؤمنان اهل كتاب، لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ‌: هرگز ايمان نياوريم به اين قرآن كه به اين شخص نازل شده، وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ‌: و نه به آن كتاب كه نازل شده پيش از او، يعنى‌

جلد 10 - صفحه 536

تورات و انجيل. قول ديگر آنكه اين مكالمه را يهود با نصارى نمودند. نزد بعضى نسبت به قيامت است، يعنى كفار همه گفتند ما به قرآن ايمان نمى‌آوريم و نه به آنچه در پيش مى‌آيد از قيامت.

حق تعالى از عاقبت امر و مآل ايشان در آخرت خبر مى‌دهد كه: وَ لَوْ تَرى‌ إِذِ الظَّالِمُونَ‌: و اگر ببينى چون ستمكاران، يعنى مشركان، مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ‌: بازداشته شوند نزد پروردگار، يعنى در موقف محاسبه هر آينه ببينى امرى سخت و هولناك، يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى‌ بَعْضٍ الْقَوْلَ‌: در حالتى كه بازگردانند بعضى از ايشان بسوى بعضى ديگر سخن را، يعنى محاوره مى‌كنند و سخن را به هم باز مى‌گردانند و رد مى‌كنند در مجادله به اين وجه كه: يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا: مى‌گويند آنانكه ناتوان و پست هستند، يعنى تابعان و پيروان، لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا: مر آنان را كه سركشى كردند، يعنى پيشوايان و بزرگان، لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ‌: اگر نمى‌بوديد شما، يعنى اضلال شما نمى‌بود هر آينه ما بوديم ايمان آورندگان به خدا و رسول، اما شما ما را گمراه نموديد و از ايمان باز داشتيد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَرى‌ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى‌ بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ (31) قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُدى‌ بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ (32) وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (33) وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ (34) وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (35)

ترجمه‌

و گفتند آنها كه كافر شدند هرگز نمى‌گرويم باين قرآن و نه بآنچه پيش از آن آمده است و اگر به بينى هنگاميكه ستمكاران بازداشته شدگانند نزد پروردگارشان برميگردانند بعضيشان بسوى بعضى سخن را ميگويند آنانكه زير دست شدند بآنها كه بزرگى جستند اگر شما نبوديد هر آينه بوديم گروندگان‌


جلد 4 صفحه 364

گويند آنانكه بزرگى جستند بآنانكه زير دست شدند آيا ما بازداشتيم شما را از هدايت بعد از آنكه آمد شما را بلكه بوديد گناهكاران‌

و گويند آنها كه زير دست شدند به آنها كه بزرگى جستند بلكه بازداشت مكر شما در شب و روز هنگاميكه امر ميكرديد ما را كه كافر شويم بخدا و قرار دهيم برايش همتايان و پنهان دارند پشيمانى را چون بينند عذاب را و ميگذاريم غلها را در گردنهاى آنها كه كافر شدند آيا جزا داده ميشوند مگر آنچه را كه بودند ميكردند

و نفرستاديم در هيچ آبادى بيم‌دهنده‌اى را مگر آنكه گفتند ثروتمندانش همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم‌

و گفتند ما بيشتريم از جهت اموال و اولاد و نيستيم ما عذاب شوندگان.

تفسير

كفّاريكه منكر مبدء و معاد بودند گفتند ما نه باين قرآن ايمان داريم و نه بساير كتب آسمانى و هرگز معتقد بآنها نخواهيم شد لذا خداوند شمه‌ئى از احوال آنها را در روز قيامت براى حبيب خود ذكر فرموده باين تقريب كه اگر به بينى وقتى را كه آن ستمكاران بخويش و خلق در كسب عقائد باطله و اظهار آن در پيشگاه الهى توقيف و بازداشت شوند و با يكديگر مجادله نمايند تعجّب ميكنى از آنكه چگونه يكديگر را تكذيب و كتب سماوى را تصديق ميكنند ضعفاء و زير دستان و اتباع برؤساء و اقوياء و بالادستان خود ميگويند اگر شما نبوديد ما به پيغمبران ايمان ميآورديم شما مانع از تصديق ما شديد و ما را از متابعت ايشان منصرف نموديد رؤساء جواب ميگويند اين چه سخنى است كه شما ميگوئيد آيا ما شما را مانع شديم از قبول دين حقّ با آنكه وسائل هدايت شما از جانب خدا بارسال رسول و انزال كتاب و ارائه معجزات فراهم شده بود و آمده بود براى شما نه چنين است بلكه شما خودتان جنسا خبيث و مجرم و مايل بنافرمانى بوديد لذا تقليد پدرانتان را بر تبعيّت از انبياء ترجيح داديد زير دستان ميگويند نه چنين است بلكه شما شب و روز بمكر و حيله و اشتباه كارى باطل را بنظر ما حقّ و حقّ را باطل جلوه داديد و ما را آلت پيشرفت اغراقتان كرديد وقتى كه بما ميگفتيد منكر خداى يگانه شويد و دست از عبادت بتها بر نداريد و هر دو دسته وقتى عذاب الهى را مشاهده نمايند پشيمانى خودشان را از يكديگر پنهان‌


جلد 4 صفحه 365

كنند از ترس شماتت دشمنان بر ضلالت و اضلالشان در دنيا و محتمل است پنهان نمودن پشيمانى مخصوص بمستكبرين باشد براى بقاء ملكه تكبّر در آنها كه آنجا هم نميخواهند صولت خودشان را از دست بدهند با آنكه آنها را با غلهاى آتشين با كمال ذلّت و خوارى بجهنّم ميبرند براى كفرشان و اين مجازات اعمال آنها است در دنيا بقدر استحقاقشان نه زائد بر آن و در خاتمه براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم فرموده كه اين انكار و تكذيب مستكبرين اختصاص بتو ندارد در هيچ آبادى و بلد و شهرى ما پيغمبر بيم دهنده‌ئى نفرستاديم مگر آنكه ثروتمندانى كه در ناز و نعمت بودند ايشان و دستوراتشان را كه از طرف ما بود تكذيب نمودند و منكر شدند و هميشه اتباع پيغمبران و اولياء خدا مردمان فقير يا متوسط بودند و اغنياء بآنها ميگفتند ما مال و اولاد و اتباعمان بيشتر است پس پيش خدا عزيزيم بر فرض هم عذابى باشد ما را عذاب نميكند غافل از آنكه هر قدر نعمت بيشتر باشد كفرانش بيشتر موجب عقاب است و مزيد اختصاص آنها بكفر غرور و نخوتى است كه از مال و جاه دنيا براى اهل آن حاصل ميگردد و بايد بخدا پناه برد از محبّت بمال و جاه دنيا كه رأس هر خطا و لغزش است و خدا در آيه بعد از تصوّر آنها كه ثروت كاشف از عزّت پيش خدا است جواب فرموده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ قال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَن‌ نُؤمِن‌َ بِهذَا القُرآن‌ِ وَ لا بِالَّذِي‌ بَين‌َ يَدَيه‌ِ وَ لَو تَري‌ إِذِ الظّالِمُون‌َ مَوقُوفُون‌َ عِندَ رَبِّهِم‌ يَرجِع‌ُ بَعضُهُم‌ إِلي‌ بَعض‌ٍ القَول‌َ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ استُضعِفُوا لِلَّذِين‌َ استَكبَرُوا لَو لا أَنتُم‌ لَكُنّا مُؤمِنِين‌َ (31)

و گفتند كساني‌ ‌که‌ كافر بودند هرگز ‌ما ايمان‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ قرآن‌ نمي‌آوريم‌ و نه‌ ‌به‌ ‌آن‌ چه‌ قبل‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ قرآن‌ بوده‌ ‌از‌ توراة موسي‌ و زبور داود و انجيل‌ عيسي‌ و ‌اگر‌ مي‌ديدي‌ زماني‌ ‌که‌ ظالمين‌ ‌را‌ نگاه‌ دارند ‌در‌ پيشگاه‌ احديت‌ نزد پروردگار ‌آنها‌ رجوع‌ مي‌كنند بعض‌ ‌آنها‌ ‌به‌ سوي‌ بعض‌ ديگر قول‌

جلد 14 - صفحه 565

‌را‌ ‌يعني‌ ‌با‌ ‌هم‌ بحث‌ و جدال‌ مي‌كنند مي‌گويند ضعفاء كفار برؤساء و بزرگان‌ ‌خود‌ ‌اگر‌ ‌شما‌ نبوديد ‌هر‌ آينه‌ ‌ما بوديم‌ مؤمنين‌ و ايمان‌ آورده‌ بوديم‌.

وَ قال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا ظاهرا همان‌ مشركين‌ باشند زيرا يهود ايمان‌ ‌به‌ توراة و زبور داشتند و نصارا ‌که‌ انجيل‌ ‌را‌ ‌هم‌ معتقد بودند ‌اينکه‌ مشركين‌ گفتند:

لَن‌ نُؤمِن‌َ بِهذَا القُرآن‌ِ لن‌ ‌براي‌ نفي‌ تأبيد ‌است‌ ‌يعني‌ ‌هر‌ چه‌ زحمت‌ بكشي‌ و سوره‌، ‌به‌ سوره‌ و ‌آيه‌ ‌به‌ ‌آيه‌ بياوري‌ ‌ما ايمان‌ نمي‌آوريم‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ قرآن‌ و ‌او‌ ‌را‌ افسانه‌ و مفتريات‌ مي‌پنداريم‌.

وَ لا بِالَّذِي‌ بَين‌َ يَدَيه‌ِ هيچ‌ كدام‌ ‌از‌ انبياء ‌را‌ قبول‌ نداريم‌ و هيچ‌ كتاب‌ آسماني‌ ‌را‌ معتقد نيستيم‌ مثل‌ صحف‌ آدم‌ و نوح‌ و ابراهيم‌ و توراة موسي‌ و زبور داود و انجيل‌ عيسي‌ تمام‌ دروغ‌ و افتراء ‌است‌.

وَ لَو تَري‌ إِذِ الظّالِمُون‌َ مَوقُوفُون‌َ عِندَ رَبِّهِم‌ فرداي‌ قيامت‌ ‌که‌ تمام‌ مجتمع‌ مي‌شوند و گرفتار عذاب‌ مي‌شوند.

يَرجِع‌ُ بَعضُهُم‌ إِلي‌ بَعض‌ٍ القَول‌َ تقصير ‌را‌ بعضي‌ گردن‌ بعض‌ ديگر مي‌گذارند بلكه‌ بشود ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ تقصير بيرون‌ آورند.

يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ استُضعِفُوا ضعفاء ‌آنها‌ و تابعين‌ ‌آنها‌.

لِلَّذِين‌َ استَكبَرُوا ‌به‌ رؤساء و پيشوايان‌ ‌خود‌:

لَو لا أَنتُم‌ لَكُنّا مُؤمِنِين‌َ ‌شما‌ ‌ما ‌را‌ ‌به‌ كفر و شرك‌ دعوت‌ كرديد و جلوگيري‌ كرديد ‌از‌ اينكه‌ ‌ما برويم‌ ايمان‌ بياوريم‌ و مانع‌ شديد ‌اگر‌ ‌شما‌ نبوديد ‌ما رفته‌ بوديم‌ و ايمان‌ آورده‌ بوديم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 31)- به تناسب بحثی که در آیات گذشته پیرامون موضعگیری مشرکان در برابر مسأله معاد بود در اینجا بعضی از صحنه‌های دردناک معاد را برای آنها مجسم می‌سازد تا به سر انجام کار خویش واقف گردند.

نخست می‌گوید: «کافران گفتند: ما هرگز به این قرآن و کتابهای آسمانی دیگری که قبل از آن بوده ایمان نخواهیم آورد» (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ).

انکار ایمان نسبت به کتب انبیای پیشین شاید به این منظور بوده که قرآن روی این مطلب تکیه می‌کند که نشانه‌های پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله در تورات و انجیل به وضوح آمده است، آنها برای نفی نبوّت پیامبر اسلام کتب آسمانی دیگر را نیز نفی می‌کنند.

سپس به وضع آنها در قیامت پرداخته روی سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله کرده، می‌گوید: «اگر ببینی هنگامی که این ستمگران در پیشگاه پروردگارشان (برای حساب و دادرسی) نگه داشته شده‌اند در حالی که هر کدام گناه خود را به گردن دیگری می‌اندازد» از وضع آنها تعجّب می‌کنی (وَ لَوْ تَری إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ یَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ الْقَوْلَ).

در این حال «مستضعفان به مستکبران می‌گویند: اگر شما نبودید ما مؤمن بودیم» (یَقُولُ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَکُنَّا مُؤْمِنِینَ).

آنها می‌خواهند به این وسیله تمام گناهان خویش را بر گردن این «مستکبران» بی‌رحم بیندازند، هر چند در دنیا حاضر نبودند چنین برخورد قاطعی با آنها داشته باشند.

نکات آیه

۱ - کافران مکه اعلام کردند که به هیچ رو به قرآن و کتاب هاى پیشینِ آسمانى ایمان نمى آورند. (و قال الذین کفروا لن نؤمن بهذا القرءان و لا بالذى بین یدیه)

۲ - وجود اطلاعاتى در کتاب هاى آسمانى پیشین درباره پیامبراسلام (و قال الذین کفروا لن نؤمن بهذا القرءان و لا بالذى بین یدیه) احتمال دارد غرض کافران از اعلام عدم ایمان به کتاب هاى پیشین، به خاطر وجود اطلاعاتى درباره پیامبراسلام باشد.

۳ - پیامبر(ص)، به تعالیم کتاب هاى آسمانى پیشین (تورات و انجیل) آگاهى داشته است. (و لا بالذى بین یدیه) تعبیر از کتاب هاى پیشین آسمانى به «الذى بین یدیه» حکایت از آگاهى پیامبراسلام(ص) از آنها داشته است.

۴ - مشرکان، مردمانى کفرپیشه اند. (قل أرونى الذین ألحقتم به شرکاء ... و قال الذین کفروا) مراد از «الذین کفروا» - چنان که مفسران نیز اذعان کرده اند - مشرکانى اند که در آیات پیش از آنان سخن گفته شده است.

۵ - مؤمنان، باید به کتاب هاى آسمانى پیشین، همچون قرآن، ایمان بیاورند. (لن نؤمن بهذا القرءان و لا بالذى بین یدیه) از این که کافران به صراحت و قاطعیت اعلام کرده اند که به قرآن، تورات و انجیل ایمان نمى آورند، استفاده مى شود که ایمان به کتاب هاى پیشین نیز لازم است.

۶ - مبادى ایمان، امرى اختیارى است. (لن نؤمن) از این که مشرکان ادعا کرده اند «ما هرگز ایمان نمى آوریم»، به دست مى آید که ایمان آوردن در اختیار خود انسان است.

۷ - مشرکان، در قیامت خطاهاى خود را به یکدیگر نسبت خواهند داد. (و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم یرجع بعضهم إلى بعض القول)

۸ - مشرکان، مردمانى ظالم اند. (و قال الذین کفروا لن نؤمن ... و لو ترى إذ الظلمون)

۹ - مؤاخذه شدن مشرکان در پیشگاه خداوند در قیامت (و قال الذین کفروا ... و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم)

۱۰ - مؤاخذه شدن ظالمان در پیشگاه پروردگار در قیامت (و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم یرجع بعضهم إلى بعض القول)

۱۱ - ظلم، درپى دارنده مؤاخذه در قیامت (و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم) وضع اسم ظاهر «الظالمون» به جاى ضمیر، مى تواند بیانگر این نکته باشد که ظلم باعث مؤاخذه شدن است.

۱۲ - کافران به قرآن، مردمانى ظالم اند. (و قال الذین کفروا لن نؤمن بهذا القرءان ... و لو ترى إذ الظلمون)

۱۳ - کافران به قرآن، در قیامت مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت. (و قال الذین کفروا لن نؤمن بهذا القرءان ... و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم یرجع بعضهم إلى بعض القول)

۱۴ - وضعیت کافران به قرآن در قیامت، رقّت بار و شگفت آور است. (و قال الذین کفروا لن نؤمن بهذا القرءان ... و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم) جواب «لو» محذوف است و عبارت مى تواند چیزى همانند و لو ترى ... لرأیت أمراً عجباً باشد.

۱۵ - ربوبیت الهى، مقتضى مؤاخذه کافرانِ به قرآن (و قال الذین کفروا لن نؤمن بهذا القرءان ... و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم)

۱۶ - اعتراض مستضعفان به مستکبران در قیامت، به این که آنان مانع ایمانشان گردیدند. (یقول الذین استضعفوا للذین استکبروا لولا أنتم لکنّا مؤمنین)

۱۷ - مستکبران، عاملى براى انحراف مردم از دین الهى و مانع ایمان آنان، از دیدگاه مستضعفان (یقول الذین استضعفوا للذین استکبروا لولا أنتم لکنّا مؤمنین)

۱۸ - مستضعفان تابع نیز، در صورت انتخاب عقیده کفرآلود، همچون مستکبران مؤاخذه خواهند شد. (و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم ... یقول الذین استضعفوا للذین استکبروا)

۱۹ - مستضعفان و مستکبران کافر، هر دو ظالم اند. (و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم ... یقول الذین استضعفوا للذین استکبروا) خداوند، پس از آن که مشرکان را مردمانى ظالم معرفى کرد به بیان تفضیلى مشاجره آنان پرداخت. این نشان مى دهد که مشرکان ظالم به دو گروه مستضعف و مستکبر تقسیم مى شوند.

۲۰ - دارندگان روحیه استکبارى، جمعى از مردم را تضعیف کرده و تابع خود مى کنند. (یقول الذین استضعفوا للذین استکبروا لولا أنتم لکنّا مؤمنین)

۲۱ - امکان گفتوگو و مذاکره مردم در صحنه قیامت (و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم یرجع بعضهم إلى بعض القول یقول الذین استضعفوا)

۲۲ - ایمان، عامل نجات در قیامت است. (و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم ... لولا أنتم لکنّا مؤمنین)

موضوعات مرتبط

  • استضعاف: عوامل استضعاف ۲۰
  • استکبار: آثار استکبار ۲۰
  • انسان: اختیار انسان ۶
  • ایمان: آثار ایمان ۲۲; اختیار در ایمان ۶; اهمیت ایمان به کتب آسمانى ۵; ایمان به قرآن ۱، ۵; ایمان به کتب آسمانى ۱
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۱۵
  • خطا: انتساب خطا به دیگران ۷
  • ظالمان :۸، ۱۲، ۱۹ ظالمان ۸، ۱۲، ۱۹ در قیامت ۱۰; ظالمان ۸، ۱۲، ۱۹ در محضر خدا ۱۰; مؤاخذه اخروى ظالمان ۸، ۱۲، ۱۹ ۱۰
  • ظلم: آثار اخروى ظلم ۱۱
  • قرآن: ذلت اخروى مکذبان قرآن ۱۴; ظلم مکذبان قرآن ۱۲; مکذبان قرآن در قیامت ۱۳; مؤاخذه اخروى مکذبان قرآن ۱۳، ۱۵
  • قیامت: گفتگو در قیامت ۲۱; ویژگیهاى قیامت ۲۱
  • کافران: ذلت اخروى کافران ۱۴; شگفتى حالات کافران در قیامت ۱۴; ظلم کافران ۱۹; کافران در قیامت ۱۳; مؤاخذه اخروى کافران ۱۳، ۱۵
  • کافران مکه: لجاجت کافران مکه ۱
  • کتب آسمانى: تعالیم کتب آسمانى ۲
  • کیفر: موجبات کیفر اخروى ۱۱
  • گمراهى: زمینه گمراهى ۲۰
  • مؤمنان: تکلیف مؤمنان ۵
  • محمد(ص): علم محمد(ص) ۳; فضایل محمد(ص) ۳; محمد(ص) در کتب آسمانى ۲; محمد(ص) و انجیل ۳; محمد(ص) و تورات ۳; محمد(ص) و کتب آسمانى ۳
  • مستضعفان: اعتراض مستضعفان ۱۶; بینش مستضعفان ۱۷; ظلم مستضعفان ۱۹; عوامل گمراهى مستضعفان ۱۷; مستضعفان در قیامت ۱۶; مؤاخذه اخروى مستضعفان ۱۸; موانع ایمان مستضعفان ۱۶، ۱۷
  • مستکبران: اعتراض به مستکبران ۱۶; پیروى از مستکبران ۲۰; ظلم مستکبران ۱۹; گمراهگرى مستکبران ۱۷; مؤاخذه اخروى مستکبران ۱۸; مستکبران در قیامت ۱۶; نقش مستکبران ۱۶
  • مشرکان: خطاى مشرکان ۷; ظلم مشرکان ۸; کفر مشرکان ۴; مشرکان در قیامت ۷، ۹; مؤاخذه اخروى مشرکان ۹
  • نجات: عوامل نجات اخروى ۲۲

منابع