الصافات ٨٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۴۰ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
ثُمَ‌ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ‌

ترجمه

سپس دیگران [= دشمنان او] را غرق کردیم!

|سپس ديگران را غرق كرديم
سپس ديگران را غرق كرديم.
آن گاه دیگران را همه غرق دریای هلاک گردانیدیم.
سپس دیگران را غرق کردیم؛
سپس ديگران را غرقه ساختيم.
سپس دیگران را غرقه ساختیم‌
سپس ديگران را غرق كرديم.
سپس دیگران را غرق کردیم.
سپس دیگران را غرق کردیم.
سپس غرق ساختیم دگران را

Then We drowned the others.
ترتیل:
ترجمه:
الصافات ٨١ آیه ٨٢ الصافات ٨٣
سوره : سوره الصافات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ثُمَّ»: بعد از نجات نوح و همراهان. «الآخَرِینَ»: دیگران. مراد قوم کافر نوح است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ «80» إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ «81» ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ «82»

همانا ما نيكوكاران را اين گونه پاداش مى‌دهيم. به راستى كه او از بندگان مؤمن ما بود. سپس ديگران را غرق كرديم.

نکته ها

در قرآن، بارها درباره‌ى حضرت نوح كه الگو و اسوه‌ى مقاومت است و تاريخ آن حضرت براى پيامبر اسلام سبب دلگرمى و آرامش بوده، سخن به ميان آمده است. اين پيامبر الهى ويژگى‌هايى داشت از جمله:

الف) اولين پيامبر اولوا العزم است كه به عنوان شيخ الانبيا ناميده شده است.

ب) تنها پيامبرى است كه مدّت رسالتش در قرآن مطرح شده است.

ج) سلام خداوند به نوح ويژگى خاصى دارد و عبارت‌ «فِي الْعالَمِينَ» به آن اضافه شده است.

د) پيامبرى است كه حتّى فرزند و همسرش با او مخالف بودند و به او ايمان نياوردند.

كلمه‌ى «آخر» در زبان عربى به معناى پايان و «آخرين» به معناى آيندگان است. امّا «آخر» به معناى ديگر و «آخرين» به معناى ديگران است.

فرق ميان تاريخى كه قرآن بيان مى‌كند با ساير كتب تاريخ آن است كه قرآن بعد از نقل يك ماجراى واقعى، سنّت‌هاى الهى در مورد آن را بيان مى‌نمايد. «كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»

شايد مراد از نداى حضرت نوح در اين آيه، همان آيه 26 سوره‌ى مؤمنون باشد كه گفت:

«رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ» خدايا در برابر تكذيب آنان مرا يارى كن.

خداوند، «فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ» است، يعنى آنچه را به صلاح بنده باشد اجابت مى‌كند، نه آنچه را بنده معيّن كرده است. لذا گاهى خواسته‌اى دارى و خداوند چيز ديگرى جايگزين آن مى‌كند.

گاهى خواسته‌ات را با تأخير اجابت مى‌كند و گاهى اصلًا خواسته‌ات را نمى‌دهد، چنانكه نوح، نجات فرزندش را خواست ولى اجابت نشد.

مقصود از بلا و اندوه بزرگ‌ «الْكَرْبِ الْعَظِيمِ» يا طوفان و غرق است و يا آزار مردم. آرى،

جلد 8 - صفحه 39

رسالت و تبليغ دينى مشكلات و اندوه‌هايى در پى دارد.

امام باقر عليه السلام فرمود: مراد از بقا در آيه‌ «جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ» بقاى دين و كتاب و نبوت در عقب و نسل نوح است. «1»

پیام ها

1- مردان خدا به بن بست نمى‌رسند و هنگامى كه كار بر آنان سخت شود با دعا و استمداد از قدرت غنى خداوند مشكل خود را حل مى‌كنند. «نادانا نُوحٌ»

2- با اين كه خداوند از درون همه آگاه است امّا براى گفتن و خواستن و دعا كردن آثار خاصى است. «نادانا» (آرى ندا و دعا و اظهار حاجت به درگاه خداوند اجابت الهى را در پى دارد).

3- اگر كسى از سر اخلاص خدا را بخواند، دعايش مستجاب خواهد شد.

نادانا ... فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ‌

4- استجابت دعا، همراه با حكمت و رحمت و بدون منّت است. «فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ»

5- نوح هلاكت كفّار و سلامت سفر با كشتى را براى خود و يارانش از خداوند درخواست كرد، لكن خدا نام نيك، بقاى نسل وسلام ابدى خود را نثار او كرد و شايد اين معناى‌ «فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ» باشد يعنى بيش از آنچه تو خواستى داديم.

6- خداوند نوح را در آب حفظ كرد و ابراهيم را در آتش. «نَجَّيْناهُ» (آب و آتش در برابر اراده‌ى خدا چيزى نيستند).

7- نسبت و قوميّت همه جا سبب اهل بودن نيست. (اين آيه مى‌فرمايد: ما اهل نوح را نجات داديم در حالى كه مى‌دانيم خداوند فرزندش را غرق كرد.

بنابراين مراد از اهل، همفكران وپيروان او هستند نه تنها بستگانش). «أَهْلَهُ»

8- انقراض يا بقاى هر نسلى به دست خداست. «جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ»

9- نسل بشر امروز، از حضرت نوح و همراهان او هستند. «هُمُ الْباقِينَ»


«1». تفسير نورالثقلين.

جلد 8 - صفحه 40

10- اولياى خدا زنده‌اند و سلام‌ها را دريافت مى‌كنند. «سَلامٌ عَلى‌ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ»

11- عامل بقاى نام نيك در ميان مردم و سلام از سوى خداوند، نيكوكارى است.

«نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»

12- پاداش الهى در مورد نيكوكاران، يك جريان و سنّت است نه يك حادثه و جرقّه. «كَذلِكَ نَجْزِي»

13- خداوند پاداش نيكوكاران را در دنيا نيز مى‌دهد. «إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»

14- سلام به انبيا و اولياى در گذشته، كار خدايى است. «سَلامٌ عَلى‌ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ»

15- نيكوكارانى به درجات الهى مى‌رسند كه كارشان برخاسته از ايمان باشد نه براى نام و شهرت. «نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ»

16- اگر احسان و نيكوكارى با ايمان و عبوديّت همراه باشد، نزد خداوند ارزش بيشترى دارد. «إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ»

17- هنگام نزول عذاب در دنيا، تنها مؤمنان نجات مى‌يابند و ديگران كيفر مى‌شوند، چه كافر باشد و چه بى‌تفاوت. آيه مى‌فرمايد: «أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ» و نمى‌فرمايد: «اغرقنا الكافرين»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ (82)

ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ‌: پس از آن غرق كرديم ديگران را، يعنى كفار قوم او كه ايمان نياوردند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ (71) وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ (72) فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ (73) إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (74) وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ (75)

وَ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ (76) وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ (77) وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ (78) سَلامٌ عَلى‌ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ (79) إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (80)

إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ (81) ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ (82)

ترجمه‌

و بتحقيق گمراه شدند پيش از آنها بيشتر پيشينيان‌

و بتحقيق فرستاديم در آنها بيم‌دهندگان را

پس بنگر چگونه بود سر انجام بيم داده‌شدگان‌

مگر بندگان خدا كه خالص‌شدگانند

و بتحقيق خواند ما را نوح پس هر آينه خوب اجابت كنندگانيم‌

و نجات داديم او و اهلش را از اندوه بزرگ‌

و قرار داديم فرزندان او را آنانكه بازماندگانند

و باقى گذارديم براى او در آيندگان‌

ذكر خير سلام بر نوح در جهانيانرا

همانا ما اينچنين پاداش ميدهيم نيكوكارانرا

همانا او است از بندگان ما كه گروندگانند

پس غرق نموديم ديگران را.

تفسير

خداوند متعال براى تسليت خاطر مبارك پيغمبر خود از اصرار قومش بر كفر ميفرمايد قسم بخدا پيشتر از اينها بيشتر مردم سابق گمراه شدند و اين دليل است بر آنكه هميشه در دنيا اكثريّت با كفّار و فجّار بوده و بتحقيق فرستاديم در ميان آنها انبياء عظام و اوصياء كرام را كه بيم ميدادند آنانرا از عذاب خدا و بخرج آنها نميرفت پس ملاحظه كن و ببين چگونه شد عاقبت آنها كه بيم داده شدند و متنبّه نشدند و اصرار بر معصيت نمودند چنانچه قوم تو هم ديدند آثار باقيه آنانرا كه معذّب شدند و شنيدند اخبار آنها را و متأثر نشدند با آنكه بايد به بينند و متنبّه شوند بلى در ميان آنانكه بيم داده شدند كسانى بودند كه خداوند موفق فرمود آنها را بقبول ايمان و اعمال صالحه با نيّت خالص كه نجات يافتند از عذاب و از جمله اقوام سابقه كه معذّب بعذاب الهى شدند قوم نوح اول پيغمبر اولو العزم است كه او خواند ما را بعد از آنكه از ايمان آنها مأيوس شد و نفرين فرمود در باره آنان و ما هم قسم بخدا بخوبى اجابت نموديم ملتمس او را و نجات داديم او و خانواده‌اش را از آزار قوم و اندوه غرق و مشاهده معصيت كه براى اولياء خدا اندوه بزرگ است و قرار داديم اولاد او را آنانكه نام و آثار و ذكر خير ايشان در جهان باقى و برقرار خواهد ماند يا قرار داديم اولاد او را فقط باقى در جهان چون گفته‌اند بعد از آنكه نوح عليه السّلام از كشتى فرود آمد تمام كسانيكه با او بودند مردند جز زنان و فرزندان او لذا او را ابو البشر ثانى ناميدند و فعلا تمام مردم از نسل آنحضرتند


جلد 4 صفحه 436

ولى قمّى ره از امام باقر عليه السّلام در تفسير اين آيه نقل نموده كه مراد بقاء حقّ و نبوّت و كتاب و ايمان است در اولاد او و تمام اهل زمين از بنى آدم اولاد نوح عليه السّلام نيستند خدا باو فرمود كه حمل كن در آن از هر جفتى دو عدد و اهلت را مگر كسيكه سبقت گرفته است بر او عذاب از آنان و هر كه ايمان آورده و ايمان نيآورده بودند با او مگر كمى و نيز فرموده در احوال امم سابقه ذرّية من حملنا مع نوح و ظاهرا امام عليه السّلام بآيه اوّل استدلال فرموده براى ردّ بعضى كه گفته‌اند غير از اولاد و زنان آنحضرت همه در كشتى مردند چون مناسب نيست كه كشتى براى نجات اهل ايمان باشد و آنجا بميرند و بآيه دوم استدلال فرموده براى ردّ كسانيكه گفته‌اند بعد از فرود آمدن مردند چون ظاهر ذريّة من حملنا مع نوح ذريّه اهل ايمان از غير اولاد او ميباشد و الّا ذريّة نوح بايد گفته شود در هر حال خداوند فرموده و باقى گذارديم بعد از او نام نيك و ذكر خير او را در امم انبياء تا پيغمبر آخر الزّمان و سلامتى از ما براى او بود در دنيا و آخرت و بنابراين مفعول‌تر كنا محذوف است و سلام از جانب خدا است بر او و قويّا محتمل است مراد آن باشد كه ما باقى گذارديم ذكر خيرى را كه آنسلام و تحيّت مردم و دعاى ملائكه است براى او تا روز قيامت و بنابراين مفعول‌تر كنا جمله سلام على نوح فى العالمين است كه عبارت از تسليم ميباشد و همان ذكر خير است كه باحتمال اوّل حذف شده بود و گفته‌اند براى دفع گزند مار و عقرب گفتن اين سلام نافع است و خدا ميفرمايد ما نيكوكارانرا باين نحو جزاى خير ميدهيم در دنيا چه رسد بآخرت كه دار جزا است همانا او از بندگان مؤمن ما بود كه بالاتر از آن مقامى نيست و بعد از اين مطالب بدانيد كه ما كفّار قوم او را تماما غرق نموديم كه عبرت براى جهانيان باشد و شرح اين قضايا در سور سابقه ذكر شده است.


جلد 4 صفحه 437

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


ثُم‌َّ أَغرَقنَا الآخَرِين‌َ (82)

‌پس‌ ‌از‌ جمله وَ نَجَّيناه‌ُ وَ أَهلَه‌ُ مِن‌َ الكَرب‌ِ العَظِيم‌ِ غرق‌ نموديم‌ ديگران‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌غير‌ اهل‌ نوح‌ باشند.

‌که‌ آب‌ ‌از‌ آسمان‌ ميريخت‌ و ‌از‌ زمين‌ ميجوشيد ‌که‌ كره زمين‌ زير آب‌ رفت‌ و آنچه‌ ‌در‌ صفحه زمين‌ ‌بود‌ آب‌ گرفت‌ و هلاك‌ كرد ‌حتي‌ كوه‌ها زير آب‌ رفت‌ ‌پس‌ ‌از‌ آنكه‌ آب‌ فرو نشست‌ و كشتي‌ بكوه‌ جودي‌ قرار گرفت‌ و اينها ‌از‌ كشتي‌ بيرون‌ آمدند كره زمين‌ فقط روي‌ ‌او‌ همين‌ اهل‌ سفينه‌ بودند و بس‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 82)- در این آیه با جمله‌ای کوتاه و کوبنده سرنوشت آن قوم ظالم و شرور و کینه توز را بیان کرده، می‌گوید: «سپس دیگران [دشمنان او] را غرق کردیم» (ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ).

از آسمان سیلاب آمد، و از زمین آب جوشید، و سر تا سر کره زمین به اقیانوس پر تلاطمی مبدل شد! کاخهای بیدادگران را درهم کوبید، و جسدهای بی‌جانشان بر صفحه آب باقی ماند!

نکات آیه

۱ - قوم کافر نوح، همگى غرق شدند. (ثمّ أغرقنا الأخرین) مقصود از «الأخرین» (دیگران) - به قرینه «و نجیناه و أهله...» - قوم کافر نوح مى باشد.

۲ - غرق شدن کافران قوم نوح از سوى خداوند، پس از اتمام حجت بر آنان بود. (و لقد أرسلنا فیهم منذرین . فانظر کیف کان عقبة المنذرین ... و لقد نادینا نوح ... ثمّ أغرقنا الأخرین) نقل داستان نوح(ع)، در آیات پیشین، براى ارائه نمونه اى تاریخى از اقوامى است که رسولان الهى، آنان را انذار و اتمام حجت کردند; ولى آنان ایمان نیاورده و به سرنوشت شوم گرفتار شدند (مفاد آیه ۷۲ و ۷۳).

۳ - اراده خدا، حاکم بر تحولات تاریخ (فانظر کیف کان عقبة المنذرین ... و لقد نادینا نوح ... ثمّ أغرقنا الأخرین)

۴ - دلدارى خداوند به پیامبر(ص) و ایمان آورندگان به آن حضرت در برابر دشمنان و کارشکنى هاى مشرکان و کافران (فانظر کیف کان عقبة المنذرین ... و لقد نادینا نوح ... ثمّ أغرقنا الأخرین) برداشت یاد شده از آن جا است که ذکر داستان نوح(ع) و قومش، پس از توصیه خداوند به پیامبر(ص) مبنى بر تأمل و درس آموزى از سرنوشت مردمى است که اخطارهاى پیامبران را دریافت کردند; ولى به مخالفت با آنها پرداختند. این توصیه مى تواند براى دلدارى به پیامبر(ص) و ایمان آورندگان به آن حضرت باشد که در شرایط دشوار مکه به سر مى بردند.

موضوعات مرتبط

  • تاریخ: منشأ تحولات تاریخ ۳
  • خدا: اتمام حجت خدا ۲; حاکمیت اراده خدا ۳
  • قوم نوح: اتمام حجت بر قوم نوح ۲; تاریخ قوم نوح ۱، ۲; غرق قوم نوح ۱، ۲
  • کافران: عهدشکنى کافران ۴
  • مؤمنان: دلدارى به مؤمنان ۴
  • محمد(ص): دلدارى به محمد(ص) ۴
  • مشرکان: عهدشکنى مشرکان ۴

منابع