ص ١٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۲۳ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
إِنْ‌ کُلٌ‌ إِلاَّ کَذَّبَ‌ الرُّسُلَ‌ فَحَقَ‌ عِقَابِ‌

ترجمه

هر یک (از این گروه‌ها) رسولان را تکذیب کردند، و عذاب الهی درباره آنان تحقق یافت!

|هيچ يك از اينها نبودند جز اين كه پيامبران را تكذيب كردند، پس عقوبت من [بر آنان‌] واقع شد
هيچ كدام نبودند كه پيامبران [ما] را تكذيب نكنند، پس عقوبت [من بر آنان‌] سزاوار آمد.
و آنان به جز تکذیب انبیا فکری و عملی نداشتند، بدین جهت عقاب من بر آنها حتم و واجب گردید.
که هر یک از اینان پیامبران را انکار کردند، پس عقوبت [من بر آنان] محقق و ثابت شد،
از اينان كس نبود مگر آنكه پيامبران را تكذيب كرد، و عقوبت من واجب آمد.
یکایک آنان جز تکذیب پیامبران کاری نکردند، و لذا عقاب من [در حق آنان‌] تحقق یافت‌
هيچ كس از اينان نبود مگر آنكه پيامبران را تكذيب كردند پس كيفر من [بر آنان‌] سزا گشت.
هر یک از این گروهها، پیغمبران را تکذیب کرده و عذاب من گریبانگیرشان گشته است.
هیچ کدام نبودند جز اینکه پیامبران (ما) را تکذیب کردند. پس عقوبت من (بر آنان) بجا و پای‌برجا آمد.
نیست هیچیک جز آنکه تکذیب کرد فرستادگان را پس سزاوار گشت (یا فرود آمد) عذاب مرا

None of them but denied the messengers, so My retribution was deserved.
ترتیل:
ترجمه:
ص ١٣ آیه ١٤ ص ١٥
سوره : سوره ص
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِن کُلٌّ ...»: (إِنْ) حرف نفی و به معنی (مَا) است. «فَحَقَّ عِقَابِ»: (نگا: حجّ / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقابِ «14»

هر يك از اين گروهها، رسولان را تكذيب كردند و عذاب الهى در مورد آنان تحقّق يافت.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنْ كُلٌّ إِلاَّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقابِ «14»

إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ‌: نبود هيچيك از ايشان مگر كه تكذيب نمودند انبياء را، فَحَقَّ عِقابِ‌: پس سزاوار شد و واجب گشت بر آنها عذاب كه معاقب سازم آنها را از آنچه حق عقاب و عذاب من است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


جُنْدٌ ما هُنالِكَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزابِ «11» كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتادِ «12» وَ ثَمُودُ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ أُولئِكَ الْأَحْزابُ «13» إِنْ كُلٌّ إِلاَّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقابِ «14» وَ ما يَنْظُرُ هؤُلاءِ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً ما لَها مِنْ فَواقٍ «15»

ترجمه‌

لشگرى ناقابل در آنجا شكست خورده است از دسته‌ها

تكذيب كردند پيش از آنها قوم نوح و عاد و فرعون صاحب ميخها

و ثمود و قوم لوط و اهل أيكه آنانند دسته‌ها نبودند

همه مگر آنكه تكذيب كردند پيمبران را پس لازم شد عقوبت من‌

و انتظار نميبرند اينها مگر يك فرياد را نيست براى آن مهلتى.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب ردّ كفّار قريش و كسر صولت آنها بر سبيل تحقير فرموده كه لشگر مختصرى باشند در آنجا كه بر خلاف تو قيام نمايند كه شكست خورده باشند از قبيل دستجاتى كه بر خلاف انبياء گذشته قيام نمودند چنانچه مفسّرين فرموده‌اند و قمّى ره فرموده يعنى آنانند دستجاتى كه برخلاف تو در وقت حفر خندق قيام نمايند و بنظر حقير چون آنجنگ را دستجات عرب بپا نمودند و لذا بجنگ احزاب ناميده شد و سوره‌اى بنام آن نازل شده خداوند خواسته اعجاز قرآن را ثابت فرمايد كه در مكّه از ابتداى امر دعوت خبر داده است از آن فتح كه بدون جنگ فقط بقتل عمرو بن عبد ود بدست امير المؤمنين و مرعوب شدن كفّار مكّه و كمك غيبى الهى آنها شكست خورده و متفرّق خواهند شد پس چگونه چنين مردم ناتوانى ميتوانند تصرّف در مقدّرات الهيه و اوضاع سماويّه نمايند و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نبايد بسخنان آنها اعتنا نمايد و از تكذيب آنها دلتنگ شود چون اقوام انبياء سلف هم ايشانرا تكذيب نمودند مانند قوم نوح و عاد و فرعون كه آنحضرت و هود و موسى على نبيّنا و آله و عليهم السلام را تكذيب نمودند و فرعون را ذو الاوتاد گفتند براى آنكه كسيرا كه عذاب ميكرد بچهار ميخ چهار دست و پاى او را بزمين يا تخته‌اى محكم ميكوبيد و ميگذارد به اين باشد تا بميرد چنانچه در علل از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و همچنين قوم ثمود و قوم لوط و اهالى أيكه يعنى جنگل كه حضرت صالح و لوط و شعيب انبياء خود را تكذيب نمودند اينها دستجات مختلفى هستند كه هر يك بنوبه خود پيغمبران را تكذيب نموده و مستحق عقوبت شدند و بسزاى خود رسيدند و جند مهزوم از پيغمبر آخر الزمان هم يكى از آنها است اگرچه خودش هم مؤتلف از احزاب باشد و انتظار نميبرند اين‌


جلد 4 صفحه 461

جماعت قريش يا اين جماعت مخالفين انبياء و دين حق در هر زمان باشند مگر يك صيحه و بانگ نفخه اولى از اسرافيل را كه همه بدون مهلت بميرند يا رجوعى بدنيا براى آنها نباشد چنانچه گفته‌اند و آنكه فواق فاصله ميان دو دوشيدن شير است يعنى باين اندازه هم تأخيرى در مرگ يا رجوعى براى آنها نباشد و خداوند عذاب سماوى را از اين امّت برداشته و عذاب آنها را محوّل بآخرت فرموده و بنظر حقير آيه ناظر بخصوصيّت حال اين امّت براى شرافت پيغمبر آخر الزمان نيست ميخواهد بفرمايد و اين جماعت مخالفين انبيا كه مستحق عقاب شدند بايد منتظر صيحه آسمانى و عذاب ناگهانى خدا باشند كه افاقه و فتور و مهلتى براى آن نيست تا باين بيان انذار و تخويف براى مخالفين پيغمبر خاتم حاصل شود اگر چه خداوند باحترام پيغمبر عذاب بر آنها نازل نفرمايد و ظاهرا فواق مأخوذ از افاقه و مستعمل در هر مهلتى براى استراحت است و بضمّ فاء نيز قرائت شده و لغتى است در آن و بعضى كلمه ما در جند ما را زائده دانسته‌اند و جند مبتدا و مهزوم خبر آن است و مجوّز ابتداء بنكره توصيف آن بما يا بهنا لك يا بيان آن بمن الاحزاب است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌ كُل‌ٌّ إِلاّ كَذَّب‌َ الرُّسُل‌َ فَحَق‌َّ عِقاب‌ِ «14»

نبودند ‌کل‌ اينها مگر اينكه‌ تكذيب‌ كردند پيغمبران‌ ‌را‌ ‌پس‌ ثابت‌ و محقق‌ شد ‌بر‌ ‌آنها‌ عقاب‌ ‌من‌.

بسيار مورد تعجب‌ ‌است‌ ‌در‌ زمان‌ ‌خود‌ آدم‌ ‌که‌ زنده‌ ‌بود‌ ‌تا‌ زمان‌ ولادت‌ نوح‌ ‌با‌ اينكه‌ ‌در‌ اولادهاي‌ آدم‌ انبياء بودند مثل‌ شيث‌، و ادريس‌ و امثال‌ اينها باز بسياري‌ ‌از‌ اولادهاي‌ آدم‌ مشرك‌ شدند و تكذيب‌ انبياء كردند و بالاخص‌ ‌در‌ زمان‌ نوح‌ چون‌ هفتصد سال‌ گذشت‌ ‌که‌ نوح‌ مبعوث‌ ‌به‌ رسالت‌ شد انقدر شرك‌ رواج‌ پيدا كرد ‌که‌ ‌در‌ مقابل‌

جلد 15 - صفحه 222

دعوت‌ نوح‌ گفتند وَ قالُوا لا تَذَرُن‌َّ آلِهَتَكُم‌ وَ لا تَذَرُن‌َّ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا يَغُوث‌َ وَ يَعُوق‌َ وَ نَسراً‌-‌ نوح‌ آيه 22 ‌الي‌ 24‌-‌ ‌که‌ اسامي‌ بتهاي‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ و ‌با‌ اينكه‌ نهصد و پنجاه‌ سال‌ ‌آنها‌ ‌را‌ دعوت‌ فرمود ميفرمايد وَ ما آمَن‌َ مَعَه‌ُ إِلّا قَلِيل‌ٌ‌-‌ هود آيه 42‌-‌ و ‌پس‌ ‌از‌ هلاكت‌ تمام‌ مشركين‌ روي‌ زمين‌ باز ‌در‌ اولادهاي‌ حضرت‌ نوح‌ ‌تا‌ زمان‌ حضرت‌ هود و صالح‌ و ابراهيم‌ صفحه زمين‌ ‌از‌ مشركين‌ مملوّ شد ‌که‌ فقط ‌به‌ ابراهيم‌ يك‌ لوط ايمان‌ داشت‌ و ساره‌ عيال‌ ابراهيم‌ و همچنين‌ ‌پس‌ ‌از‌ ابراهيم‌ دستگاه‌ شرك‌ ‌به‌ انحاء مختلف‌ ‌تا‌ زمان‌ نبي‌ّ اكرم‌ رواج‌ داشت‌ لذا ميفرمايد:

إِن‌ كُل‌ٌّ إِلّا كَذَّب‌َ الرُّسُل‌َ ‌ان‌ نافيه‌ ‌کل‌ نكره‌ ‌در‌ سياق‌ نفي‌ افاده عموم‌ اشاره‌ ‌به‌ اينكه‌ تمام‌ امم‌ ماضيه‌ تكذيب‌ رسل‌ نمودند و كلمه الرسل‌ ‌هم‌ جمع‌ محلّي‌ بالف‌ و لام‌ ‌است‌ افاده عموم‌ دارد ‌يعني‌ جميع‌ پيغمبران‌ ‌را‌ تكذيب‌ كردند يك‌ رسولي‌ نبود ‌که‌ مكذّب‌ نداشته‌ ‌باشد‌ و همين‌ جريان‌ ‌در‌ ائمه اطهار ‌هم‌ بوده‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌تا‌ حضرت‌ بقية اللّه‌ ‌هر‌ كدام‌ ‌در‌ عصر ‌خود‌ و هكذا ‌در‌ دوره غيبت‌ ‌با‌ علماء دين‌ ‌الي‌ كنون‌ ‌که‌ چه‌ بسيار مخالف‌ و معاند و مكذّب‌ داشتند: ‌از‌ شيخ‌ كليني‌ عطر اللّه‌ مضجعه‌ ‌که‌ الان‌ چه‌ اهانت‌هايي‌ نسبت‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ بزرگوار ميكنند ‌که‌ كتاب‌ كافي‌ مجعولات‌ و اخبار ضعاف‌ ‌است‌ چون‌ مشتمل‌ ‌بر‌ فضائل‌ ائمه‌ و مثالب‌ خلفا ‌است‌ و همين‌ نحو ‌در‌ ‌هر‌ عصري‌ بعض‌ ‌آنها‌ ‌را‌ كشتند بعضي‌ ‌را‌ حبس‌ كردند بعضي‌ ‌را‌ رمي‌ ‌به‌ كذب‌ و فسق‌ كردند ‌که‌

يفرون‌ ‌من‌ العلماء فرار الغنم‌ ‌من‌ الذئب‌

و

الراد ‌عليهم‌ كالراد علينا و الراد علينا كالراد ‌علي‌ اللّه‌ و الراد ‌علي‌ اللّه‌ ‌في‌ حد الشرك‌ باللّه‌.

جلد 15 - صفحه 223

فَحَق‌َّ عِقاب‌ِ عقابي‌ ‌بود‌، كسره‌ بجاي‌ ياء ‌است‌. ديگران‌ طعم‌ ‌آن‌ ‌را‌ چشيدند و بقيّه‌ ‌هم‌ خواهند چشيد منتظر باشند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 14)- «هر یک (از این گروهها) رسولان را تکذیب کردند و عذاب الهی در باره آنها تحقق یافت» (إِنْ کُلٌّ إِلَّا کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقابِ).

و تاریخ نشان می‌دهد که چگونه هر گروهی از آنها به بلائی جان سپردند و در مدت کوتاهی شهر و دیارشان به ویرانه‌ای تبدیل شد، و نفراتشان به جسدهائی بی‌روح!

نکات آیه

۱ - قوم نوح، عاد، فرعون، ثمود، لوط و اصحاب ایکه (قوم شعیب)، پیامبران خود را تکذیب کردند. (قوم نوح ... ثمود ... أصحب لئیکة ...إن کلّ إلاّکذّب الرسل)

۲ - تکذیب پیامبران از سوى قوم نوح، عاد، فرعون، ثمود، لوط و اصحاب ایکه (قوم شعیب)، بسیار شدید بود. (إن کلّ إلاّکذّب الرسل) «إن» نافیه و «کلّ» از الفاظ عموم و تنوین آن عوض از محذوف است، یعنى، «کلّهم». عبارت «إلاّ کذّب الرسل» استثنا از نفى جنس و مفید تأکید حصر است; یعنى، این اقوام آن قدر به تکذیب پیامبران خود پرداختند که گویى به جز تکذیب هیچ کار و یا صفت دیگرى نداشتند.

۳ - نزول کیفر و عذاب الهى بر قوم نوح، عاد، فرعون، ثمود، لوط و اصحاب ایکه (قوم شعیب) به جرم تکذیب پیامبران (إن کلّ إلاّکذّب الرسل فحقّ عقاب) «حقّ» به معناى «ثَبَتَ» (ثابت و محقق است) مى باشد.

۴ - تکذیب پیامبران الهى، در پى دارنده کیفر و عذاب استیصال (إن کلّ إلاّکذّب الرسل فحقّ عقاب)

۵ - سران کفر و شرک در صدراسلام، به کیفر و عذاب استیصال تهدید شدند. (إن کلّ إلاّکذّب الرسل فحقّ عقاب) این آیه و آیات گذشته - که سرگذشت هلاکت بار اقوام بزرگ و مقتدر پیشین را یادآور شده - در واقع در جهت تهدید کافران و مشرکان مکه است که رهبرى جریان مخالف با رسول اکرم(ص) را در دست داشتند.

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۵
  • اصحاب ایکه: تاریخ اصحاب ایکه ۱، ۲; تکذیبگرى اصحاب ایکه ۱; شدت تکذیبگرى اصحاب ایکه ۲; فلسفه عذاب اصحاب ایکه ۳; کیفر اصحاب ایکه ۳
  • امتها: تاریخ امتها ۱
  • انبیا: کیفر تکذیب انبیا ۳، ۴; مکذبان انبیا ۱، ۲
  • رهبران: تهدید رهبران شرک ۵; تهدید رهبران کفر ۵
  • عذاب: تهدید به عذاب استیصال ۵; موجبات عذاب ۳; موجبات عذاب استیصال ۴
  • فرعونیان: تاریخ فرعونیان ۱، ۲; تکذیبگرى فرعونیان ۱; شدت تکذیبگرى فرعونیان ۲; فلسفه عذاب فرعونیان ۳; کیفر فرعونیان ۳
  • قوم ثمود: تاریخ قوم ثمود ۱، ۲; تکذیبگرى قوم ثمود ۱; شدت تکذیبگرى قوم ثمود ۲; فلسفه عذاب قوم ثمود ۳; کیفر قوم ثمود ۳
  • قوم عاد: تاریخ قوم عاد ۱، ۲; تکذیبگرى قوم عاد ۱; شدت تکذیبگرى قوم عاد ۲; فلسفه عذاب قوم عاد ۳; کیفر قوم عاد ۳
  • قوم لوط: تاریخ قوم لوط ۱، ۲; تکذیبگرى قوم لوط ۱; شدت تکذیبگرى قوم لوط ۲; فلسفه عذاب قوم لوط ۳; کیفر قوم لوط ۳
  • قوم نوح: تاریخ قوم نوح ۱، ۲; تکذیبگرى قوم نوح ۱; شدت تکذیبگرى قوم نوح ۲; فلسفه عذاب قوم نوح ۳; کیفر قوم نوح ۳

منابع