القمر ٣٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۲۵ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ‌ بُکْرَةً عَذَابٌ‌ مُسْتَقِرٌّ

ترجمه

سرانجام صبحگاهان و در اول روز عذابی پایدار و ثابت به سراغشان آمد!

|و همانا سپيده دم عذابى پايدار و ثابت بر سرشان آمد
و به راستى كه سپيده‌دم عذابى پيگير به سر وقت آنان آمد.
و شبی به صبحگاه رسید که (مرگ آمد و) عذاب دایم (دوزخ) گریبانشان گرفت.
به یقین در سپیده دم عذابی پیگیر و پایدار به آنان رسید.
هر آينه بامدادان عذابى پايدار به سر وقتشان آمد.
و به راستی بامدادی پگاه عذابی پایدار آنان را فرو گرفت‌
و همانا بامداد عذابى پايدار بديشان رسيد.
بامدادان عذاب پیاپی و کوبنده و پایدار به سراغ ایشان آمد.
و به‌راستی صبحگاهان بی‌امان عذابی ماندنی به سراغ آنان آمد.
و همانا بامداد کرد بر ایشان بگاه عذابی جایگزین‌

Early morning brought upon them enduring punishment.
ترتیل:
ترجمه:
القمر ٣٧ آیه ٣٨ القمر ٣٩
سوره : سوره القمر
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«صَبَّحَهُمْ»: در فاصله طلوع فجر صادق و طلوع خورشید به سروقتشان آمد. «صَبَّحَ»: از مصدر تصبیح، بامدادان به پیش کسی آمدن. «بُکْرَةً»: صبح زود. اول صبح. «مُسْتَقِرٌّ»: دائم و همیشگی، چرا که عذاب دنیوی ایشان با عذاب برزخی آنان اتصال پیدا کرد. پیاپی و کاری، زیرا تا آنان را از میان نبرد، ادامه داشت (نگا: قمر / نمل / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ «38» فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ «39»

و صبحگاهان عذابى پايدار به سراغشان آمد. پس بچشيد عذاب من و هشدارم را.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ (38)

وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً: و هر آينه بتحقيق صبح نمود به قوم لوط در اول روز، يعنى بوقت صبح بديشان آمد، عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ: عقوبتى قرار گرفته و دائم و پيوسته به عذاب آخرت، يعنى آن عذاب از ايشان مرتفع نشد تا همه ايشان را هلاك كرد و به آتش جهنم متصل ساخت؛ و گفتيم به ايشان به لسان ملائكه،


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (32) كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ (33) إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً إِلاَّ آلَ لُوطٍ نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ (34) نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنا كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ (35) وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ (36)

وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ (37) وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ (38) فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ (39) وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (40) وَ لَقَدْ جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ (41)

كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ (42)

ترجمه‌

و بتحقيق آسان نموديم قرآن را براى پند گرفتن پس آيا پند گيرنده‌اى هست‌

تكذيب كردند قوم لوط بيم دهندگان را

همانا ما فرستاديم بر آنها باد ريزنده سنگ‌ريزه را مگر كسان لوط كه نجات داديمشان سحرگاه‌

براى نعمت دادن از قبل خودمان اين چنين پاداش ميدهيم كسى را كه شكرگزارى نمود

و بتحقيق ترساند آنها را از گرفتن ما آنانرا بعذاب پس تشكيك و ترديد نمودند در بيم‌دهندگان‌

و بتحقيق خواستند از او كام گرفتن از ميهمانانش را پس محو كرديم چشمهاشان را پس بچشيد عذاب من و بيم دادن مرا

و بتحقيق وارد شد بر آنها در اول روز عذابى برقرار

پس بچشيد عذاب و بيم دادن مرا

و بتحقيق آسان نموديم قرآن را براى پند پس آيا پندگيرنده‌اى هست‌

و بتحقيق آمدند آل فرعون را بيم‌دهندگان‌

تكذيب كردند نشانه‌هاى قدرت ما را بتمامى پس گرفتيمشان مانند گرفتن توانائى با اقتدار.

تفسير

نكته تكرار آيه اولى در آيات سابقه گذشت و قوم لوط پيغمبر هم تكذيب نمودند بنوبه خود پيغمبران خدا را كه منذرين مردم از عذاب اويند بتقريبى كه ذكر شد قبلا يا انذار الهى را اگر نذر مصدر باشد و اينجا آن معنى آكد است چون حضرت لوط ظاهرا از طرف حضرت ابراهيم عليه السّلام هم مبعوث بوده و تكذيب او تكذيب آنحضرت هم محسوب ميشود و تكذيب آن حضرت چون پايه گذار توحيد در عالم بوده مسلّما تكذيب تمام اتباع و مروّجين آن مسلك است و خداوند علاوه بر آنكه قراء آنها را زير و زبر فرمود بباديكه سنگ‌ريزه بر سر


جلد 5 صفحه 106

آنها ميزد معذّب نمود و حضرت لوط و دو دختر او را نجات داد از آن عذاب در سحرگاه براى انعام بايشان و پاداش شكر نعمتى كه بجا آورده بودند و اين اختصاص بآنها ندارد خداوند هر شاكر نعمتى را جزاى خير ميدهد و آن حضرت قبلا آنها را از مؤاخذه و انتقام الهى و عذاب ناگهانى او ترسانده بود ولى آنها تشكيك و ترديد نموده يا مجادله بباطل با آن حضرت كرده بودند و اخيرا بى‌شرمى را از حدّ گذرانده ميخواستند با ملائكه‌ئى كه بصورت جوانان نيكو منظر در آمده بودند و ميهمان حضرت شده بودند عمل بدى انجام دهند پس جبرئيل كه يكى از آنها بود باشاره يا مشتى سنگ‌ريزه همه را كور كرد و شرح اين قصه در سوره هود گذشت و خداوند باقتضاء حال يا لسان ملائكه بآنها فرمود پس بچشيد عذاب مرا در نتيجه انذارات من و بتحقيق نازل شد صبح بر آنها اوّل وقت عذابى كه باقى و برقرار بود تا همه مردند و بجهنّم رفتند و فيض ره در اينمقام فرموده تكرار اين آيات بعد از هر قصه‌اى براى اشعار بآنست كه تكذيب هر پيغمبرى مقتضى نزول عذاب و استماع هر قصه‌اى مستدعى تذكّر و اتّعاظ است و براى اعاده آگاه نمودن و بيدار كردن است تا غلبه ننمايد بر آنها سهو و غفلت و همچنين است تكرار قول خداوند فبأى آلاء ربّكما تكذّبان و ويل للمكذّبين و مانند آن دو و خداوند فرعون و فرعونيان را بانذار يا انذاراتى تهديد فرمود بتوسط حضرت موسى و آنها آيات الهى و معجزات متعدّد آنحضرت را كه مكرّر بيان شده بكلّى منكر شدند و تكذيب نمودند تمامى را و خداوند گرفت آنها را بكيفر اعمالشان مانند گرفتن شخص تواناى غالب قادر مقتدرى كه كسى از دست او رهائى ندارد و او هر چه بخواهد ميكند و تفصيل اين واقعه در سوره بقره و غيرها گذشته است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَقَد صَبَّحَهُم‌ بُكرَةً عَذاب‌ٌ مُستَقِرٌّ (38)

و ‌هر‌ آينه‌ بتحقيق‌ صبح‌ كرد ‌آنها‌ ‌را‌ همان‌ اول‌ صبح‌ عذابي‌ ‌که‌ دوام‌ و استقرار داشت‌.

وَ لَقَد صَبَّحَهُم‌ بُكرَةً چون‌ لوط و اهلش‌ سحر نجات‌ پيدا كردند ‌که‌ ميفرمايد:

نَجَّيناهُم‌ بِسَحَرٍ صبح‌ عذاب‌ نازل‌ شد آنهم‌ چه‌ عذابي‌.

عَذاب‌ٌ مُستَقِرٌّ

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 38)- عاقبت عذاب نهائی فرا رسید، و با زلزله‌ای ویرانگر که با نخستین شعاع صبحگاهی آن سرزمین را تکان داد شهرهایشان زیر و رو شد، بدنها قطعه قطعه و متلاشی و زیر آوارها فرو رفت، باران شدیدی از سنگ بر آنها فرو ریخت، و آثار ویرانه‌های آنها را نیز محو کرد! چنانکه آیه مورد بحث به صورت

ج5، ص39

سر بسته و فشرده به این معنی اشاره کرده، می‌گوید: «سر انجام صبحگاهان و در اول روز عذابی پایدار و ثابت به سراغشان آمد» (وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُکْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ).

آری! در لحظاتی کوتاه همه چیز پایان گرفت و اثری از آنها باقی نماند.

نکات آیه

۱ - نزول عذاب بر قوم لوط، در صبحگاهان (و لقد صبّحهم بکرة عذاب مستقرّ)

۲ - وزش طوفان شن بر قوم لوط، در نخستین ساعات روز (إنّا أرسلنا علیهم حاصبًا ... و لقد صبّحهم بکرة عذاب)

۳ - عذاب قوم لوط، عذابى فراگیر و مایه نابودى همه آنان (و لقد صبّحهم بکرة عذاب مستقرّ) وصف «مستقرّ» مى رساند که طوفان شن، آن قدر استمرار یافت تا تمامى قوم لوط به هلاکت رسیدند.

۴ - برجاى ماندن آثار عذاب نازل شده بر قوم لوط، پس از هلاکت آنان (و لقد صبّحهم بکرة عذاب مستقرّ) واژه «مستقرّ» مى تواند نظر به استمرار یافتن آثار عذاب نازل شده بر قوم لوط داشته باشد. برداشت یاد شده بر پایه این احتمال است.

موضوعات مرتبط

  • طوفان: نقش طوفان شن ۲
  • عذاب: ابزار عذاب ۲; عذاب در صبح ۱، ۲
  • قوم لوط: آثار عذاب قوم لوط ۴; تاریخ قوم لوط ۱، ۲، ۳، ۴; وسعت عذاب قوم لوط ۳; وقت عذاب قوم لوط ۱، ۲; ویژگیهاى عذاب قوم لوط ۳; هلاکت قوم لوط ۳، ۴

منابع