المنافقون ١١
کپی متن آیه |
---|
وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ |
ترجمه
المنافقون ١٠ | آیه ١١ | المنافقون ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَفْساً»: (نگا: بقره / و و .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «11»
و هرگز خداوند مرگ كسى را كه اجلش فرارسيده، به تأخير نمىاندازد و خداوند به آنچه عمل مىكنيد آگاه است.
نکته ها
در آيه هفتم، منافقان مىگفتند: به ياران پيامبر كمك نكنيد تا دور او را خلوت كنند. شايد اين آيه براى خنثى كردن طرح آنان، به مؤمنان مىگويد: شما كه ايمان داريد به مؤمنان كمك كنيد تا دور حضرت خالى نشود.
اگر انسان، مرگ و قيامت را باور كند، خيلى راحت انفاق مىكند. قرآن، چندين بار براى ايجاد انگيزه انفاق، مسئله معاد و قيامت را مطرح كرده است، از جمله در سوره بقره آيه 254 مىفرمايد: «أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ» از آنچه به شما دادهايم پيش از آن كه قيامت فرارسد كه دوستى و داد و ستد و شفاعتى در كار نيست، انفاق كنيد.
ابن عباس مىگويد: اين درخواستِ فرصت در لحظه مرگ، براى كسانى است كه زكات مال
جلد 10 - صفحه 64
خود را ندادهاند يا مستطيع بوده، ولى حج انجام ندادهاند. «1»
تقاضاى مهلت و بازگشت به دنيا پذيرفته نيست، نه در آستانه مرگ، كه آيه 100 سوره مؤمنون و اين آيه مىفرمايد و نه در قيامت كه دوزخيان مىگويد: «رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ» «2»
امام باقر عليه السلام با استناد به آيه «وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً»، فرمود: هر سال در شب قدر تمام امور تا شب قدر بعدى، ثبت و حتمى شده و نازل مىشود و تغيير و تأخيرى در آن صورت نمىدهد. «3»
پیام ها
1- براى دعوت مردم به كار خير، بسترسازى كنيد. أَنْفِقُوا ... مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ (فرا رسيدن مرگ و نداشتن فرصت بازگشت و التماس براى تأخير مرگ را يادآورى كنيد).
2- آنچه داريم از خداست نه از خودمان. «رَزَقْناكُمْ»
3- علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد. «مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ» (با فرا رسيدن مرگ راه عمل بسته مىشود)
4- مرگ، بىخبر مىرسد و قابل تأخير نيست. يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ ... لَوْ لا أَخَّرْتَنِي
5- ثروتمندانى كه در زمان حيات خود، اهل انفاق نبودهاند، به هنگام مرگ، تأسف بسيار خواهند خورد. رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي ... فَأَصَّدَّقَ
6- نشانه شايستگى و صالح بودن، انفاق به محرومان است. «أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ»
«والحمد لله رب العالمين»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». مؤمنون، 107.
«3». تفسير نورالثقلين.
جلد 10 - صفحه 66
سوره تغابن
اين سوره هجده آيه دارد و در مدينه نازل شده است.
به مناسبت آيه نهم كه در آن روز قيامت، روز «تغابن» شمرده شده، اين سوره، تغابن نام گرفته است.
تغابن به معناى ديگرى را مغبون كردن و سود را به نفع خود جذب كردن است. در قيامت، هر كس به فكر آن است كه خود را نجات دهد و ديگرى را مقصر بداند.
آيات اين سوره از نظر نظم و سياق، شبيه سوره حديد و گويى خلاصهاى از آن است.
سوره با بيان توحيد و يگانگى خداوند آغاز شده و با هشدار به مردم در مراقبت از اعمالشان و توجّه به قيامت ادامه يافته است و در پايان مردم را به انفاق در راه خدا و دورى از دلبستگى به دنيا سفارش مىكند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «11»
وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً: و هرگز خدا تأخير نياندازد هيچ نفسى را از مرگ، إِذا جاءَ أَجَلُها:
«1» منهج الصادقين، جلد 9، صفحه 299.
جلد 13 - صفحه 185
چون بيايد و برسد وقت رفتن آن، چه حكمت او سبحانه مقتضى آنست كه چون عمر به آخر رسد، چيزى بر آن نيفزايد و از آن كم نكند. وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ: و خدا آگاه است به آنچه مىكنند آدميان از خير و شر، و همه را بر وفق عمل جزا خواهد داد.
تنبيه: آيه آگاهى است كه چون شما دانستيد موت از وقت خود متأخر نمىشود و لا محاله واقع خواهد شد، و خدا آگاه است به احوال شما و شما را جزا خواهد داد، پس هرچه زودتر مسارعت نمائيد به بيرون آمدن از عهده واجبات و مستعد شدن به درك مثوبات و اين بهتر باشد. و از علماى عظام منقول است كه: (ليس فى الزجر عن التفريط فى حقوق اللّه آية اعظم من هذه الايه): نيست در زجر از تفريط و تقصير در حقوق الهى آيهاى عظيمتر از اين آيه.
جلد 13 - صفحه 186
ج13، ص187
سوره شصت و چهارم (التغابن)
سورة التغابن: اين سوره مباركه نزد ابن عباس مكى است الّا سه آيه آخر كه در مدينه نازل گشته است.
عدد آيات: هيجده آيه است به اتفاق امت.
عدد كلمات: دويست و چهل و يك.
عدد حروف: هزار و هفتاد.
ثواب تلاوت: ثواب الاعمال از حضرت صادق عليه السّلام مروى است: هر كه سوره تغابن را در نماز واجبه بخواند، اين سوره شافع او شود روز قيامت و شاهد عدل باشد بر اعمال صالحه او نزد كسى كه اجازه شهادت او داده باشد و از او مفارقت نكند تا آنكه به بهشت درآورد. «1» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ «6» هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ «7» يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ «8» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ «9» وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ «10»
وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «11»
جلد 5 صفحه 210
ترجمه
يكسان است براى آنها كه آمرزش طلبى براى آنها يا آمرزش نطلبى برايشان هرگز نميآمرزد خدا آنها را همانا خدا هدايت نميكند گروه متمرّدان را
آنها كسانى هستند كه ميگويند انفاق نكنيد بر آنانكه نزد پيغمبر خدايند تا متفرّق شوند و مر خدا را است خزانههاى آسمانها و زمين ولى منافقان نميفهمند
ميگويند اگر بازگشتيم بمدينه هر آينه بيرون ميكند البتّه عزيزترين مردم از آن شهر ذليلترين آنانرا و مر خدا را است عزّت و مر پيغمبر او را ولى منافقان نميدانند
اى كسانيكه ايمان آورديد مشغول نگرداند شما را مالهاى شما و نه فرزندانتان از ياد خدا و هر كه چنين كند پس آنگروه آنها زيانكارانند
و انفاق كنيد از آنچه روزى داديم شما را پيش از آنكه بيايد يكى از شما را مرگ پس بگويد پروردگار من چرا تأخير نينداختى مرگ مرا تا مدّت نزديكى پس صدقه دهم و باشم از شايستگان
و هرگز تأخير نيندازد خدا مرگ كسيرا وقتى كه بپايان رسد مدّت او و خداوند آگاه است از آنچه بجا ميآوريد.
تفسير
شأن نزول اين آيات در ضمن آيات سابقه ذكر شد خداوند به پيغمبر خود ميفرمايد آنمنافقين بواسطه كثرت معاصى و رسوخ كفر و نفاق و عداوت و شقاق در دلهاى آنها و مسدود شدن روزنه قلبشان بعالم غيب از قابليّت هدايت الهيّه ساقط شدهاند و ديگر استغفار تو بحال آنها فائده ندارد خدا آنها را نميآمرزد و بحال كفر ميميرند و بجهنّم ميروند اينها همان كسانى هستند كه ميگويند بجماعت انصار كه در مكّه عهد نمودهاند در حفظ و حمايت تو و پيروانت از جان و مال دريغ ننمايند انفاق ننمائيد بكسانيكه در اطراف پيغمبرند از فقرا تا از دورش متفرّق شوند بگمان آنكه روزى آنها بدست اينها است و نفهميدند كه قسمت كننده ارزاق بندگان خدا است و كليد گنجهاى آسمان و زمين بدست او است و بهر كس خواسته باشد ميدهد و ميگيرد ميگويند اگر برگشتيم بمدينه عزيزترين خلق ذليلترين آنها را بيرون ميكند و اراده مينمايند بيرون كردن خودشان پيغمبر و پيروان او را با آنكه عزّت حقيقى و سلطنت واقعى از آن خدا و پيغمبر است و غلبه و فتح و ظفر با اهل ايمان خواهد بود چون خداوند بآنها وعده نصرت داده و او غالب و قادر
جلد 5 صفحه 211
و توانا و مقتدرى است كه هيچ قوه و قدرتى نميتواند مانع از اجراء مراد او گردد و اينها جاهل باوصاف الهى و عظمت مقام رسالت پناهى ميباشند و خطاب باهل ايمان فرموده ميفرمايد عزيزترين اشياء نزد شما كه اموال و اولاد شما است نبايد باز دارد شما را از ياد خدا كه نماز و ساير عبادات است و كسانيكه مشغول بجمع مال و سرگرم به اولاد شوند و از ياد خدا باز بمانند زيان كلّى بر آنها وارد شده چون نعيم باقى را بامر فانى فروختهاند پس خوب است زائد از قدر حاجت را در راه خدا صرف نمائيد چون وقتى مرگ سر وقت شما آمد و آنرا بچشم مشاهده نموديد پشيمان خواهيد شد از بخل و ترك انفاق و در دل خواهيد گفت پروردگارا مدّت كمى بما مهلت ده و باقى گذار ما را در دنيا تا از اموال خود صدقه دهيم و بحج مشرّف شويم و از معاصى توبه كنيم و از بندگان صالح تو باشيم زيرا روايت شده كه هر كس زكوة مالش را نداده باشد و مستطيع شده و بحج مشرّف نشده باشد اين تمنّى را از خدا در دم مرگ خواهد نمود و صلاح در اينجا از ائمه اطهار بحج تفسير شده ولى افسوس كه پشيمانى ديگر سودى ندارد چون اجل محتوم وقتى رسيد برنميگردد بلى اجل اگر معلّق باشد قابل تقديم و تأخير است و خداوند از تمام اعمال بندگان از خير و شرّ آگاه است و جزاى آنرا خواهد داد و ثواب قرائت اين سوره در ذيل سوره سابقه ذكر شد و الحمد للّه ربّ العالمين.
جلد 5 صفحه 212
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَن يُؤَخِّرَ اللّهُ نَفساً إِذا جاءَ أَجَلُها وَ اللّهُ خَبِيرٌ بِما تَعمَلُونَ «11»
و هرگز خداوند تأخير نمياندازد هيچ نفسي را زماني که آمد اجل آنها و خداوند خبير است بآنچه عمل ميكنيد، در جاي ديگر ميفرمايد: وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُم لا يَستَأخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَستَقدِمُونَ اعراف آيه 34. بلكه نفسها شماره دارد آخرين نفس که آمد ديگر بر نميگردد حتي در اخبار دارد مجال نميدهد چشم باز كند يا هم گذارد روزيها معين است آخرين روزي ديگر تمام ميشود روزي ندارد لذا تعبير فرمود:
وَ لَن يُؤَخِّرَ اللّهُ که لن از براي نفي تأبيد است بزبان ما هرگز.
نَفساً شامل تمام نفوس جن و انس و حيوانات و ملائكه ميشود.
إِذا جاءَ أَجَلُها که در لوح محفوظ ثبت شده بلي در لوح محو و اثبات ممكن است براي برخي از اعمال صالحه طول عمر پيدا كند و براي بعضي از سيئات كوتاهي عمر پيدا شود آن را هم خدا ميداند كي طول عمر پيدا ميكند و كي كوتاهي.
وَ اللّهُ خَبِيرٌ بِما تَعمَلُونَ تفسيرش واضح است. و ظاهرا اينکه جمله اشاره به منافقين است که كفر و شرك خود را مخفي ميكنند بر خدا مخفي نيست چنانچه ميفرمايد: وَ مِمَّن حَولَكُم مِنَ الأَعرابِ مُنافِقُونَ وَ مِن أَهلِ المَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَي النِّفاقِ لا تَعلَمُهُم نَحنُ نَعلَمُهُم سَنُعَذِّبُهُم مَرَّتَينِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلي عَذابٍ عَظِيمٍ توبه آيه 101.
تم بحمد اللّه تفسير هذه السورة و يتلوه ان شاء اللّه تفسير سورة التغابن، و الحمد للّه
جلد 17 - صفحه 30
اولا و آخرا و ظاهرا و باطنا و الصلاة و السلام علي جميع الانبياء و المرسلين و الاوصياء الطيبين و انا العبد الحسين الطيب.
للّه الحمد، و لنبيه و آله الصلاة و السلام، و لاعدائهم اللعن و العذاب من بدو الخلقة الي يوم القيام.
سورة التغابن مدنية ثمان عشر آية
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 11)- در آخرین آیه با قاطعیت تمام، میافزاید: «و خداوند هرگز (مرگ) کسی را، هنگامی که اجلش فرا رسد، به تأخیر نمیاندازد»! (و لن یؤخر الله نفسا اذا جاء اجلها).
چنانکه در آیه 34 سوره اعراف میخوانیم: «هنگامی که مرگ آنها فرا رسد، نه یک ساعت پیش میگیرند نه یک ساعت، تأخیر میکنند».
و سر انجام آیه را با این جمله پایان میدهد: «و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است» (و الله خبیر بما تعملون).
و همه آنها را برای پاداش و کیفر، ثبت کرده و در برابر همه آنها به شما جزا میدهد.
«پایان سوره منافقون»
ج5، ص197
سوره تغابن [64]
اشاره
این سوره در «مدینه» نازل شده و 18 آیه است
محتوای سوره:]
لحن آیات اخیر این سوره، با سورههای مدنی هماهنگ است، ولی صدر آن، با سورههای مکّی موافقتر است، اما به هر حال ما مجموع آن را طبق مشهور مدنی، تلقی میکنیم.
از نظر محتوا، این سوره را میتوان به چند بخش تقسیم کرد:
1- آغاز سوره که از توحید و صفات و افعال خدا بحث میکند.
2- به دنبال آن، با استفاده از علم خداوند، به مردم هشدار میدهد که مراقب اعمال پنهان و آشکار خود باشند و سرنوشت اقوام پیشین را فراموش نکنند.
3- در بخش دیگری از سوره، سخن از معاد است. و این که روز قیامت روز «تغابن» و مغبون شدن گروهی و برنده شدن گروه دیگری است (نام این سوره نیز از همین گرفته شده).
4- در بخشی دیگر دستور به اطاعت خدا و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله داده و پایههای اصل نبوت را تحکیم میبخشد.
5- آخرین بخش سوره، مردم را به انفاق در راه خدا تشویق میکند و از این که فریفته اموال و اولاد و همسران شوند بر حذر میدارد، و سوره را با نام و صفات خدا پایان میدهد همان گونه که آغاز کرده بود.
ج5، ص198
فضیلت تلاوت سوره:]
در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: «کسی که سوره تغابن را در نماز فریضهاش بخواند شفیع او روز قیامت خواهد شد، و شاهد عادلی است در نزد کسی که شفاعت او را اجازه میدهد، سپس از او جدا نمیشود تا داخل بهشت گردد».
بدیهی است این تلاوت باید توأم با اندیشه باشد اندیشهای که محتوای آن را در عمل منعکس کند، تا این همه آثار و برکات بر آن مترتب گردد.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نکات آیه
۱ - درخواست مهلت، هر چند اندک به هنگام فرارسیدن مرگ فایده ندارد. (فیقول لولا أخّرتنى إلى أجل قریب ... و لن یؤخّر اللّه نفسًا إذا جاء أجلها)
۲ - زندگى دنیایى، انسان ناپایدار است. (و لن یؤخّر اللّه نفسًاإذا جاء أجلها)
۳ - مرگ، سرنوشت حتمى همه انسان ها (و لن یؤخّر اللّه نفسًا إذا جاء أجلها)
۴ - هرکس، داراى اجل (زمان مردن) معینى است که فرا خواهد رسید. (و لن یؤخّر اللّه نفسًا إذا جاء أجلها)
۵ - در صورت فرارسیدن اجل هرکس، مرگش قطعى است. (و لن یؤخّر اللّه نفسًا إذا جاء أجلها)
۶ - مرگ انسان ها، در اختیار خداوند است. (و لن یؤخّر اللّه نفسًا إذا جاء أجلها)
۷ - خداوند، هیچ کس را پس از فرارسیدن مرگش، مهلت نمى دهد. (و لن یؤخّر اللّه نفسًا إذا جاء أجلها)
۸ - آگاهى گسترده و همه جانبه خداوند، به اعمال انسان (و اللّه خبیر بما تعملون)
۹ - نیک بختى یا بدبختى انسان پس از مرگ، در گرو اعمال خوب یا بد او است. (و لن یؤخّر اللّه ... و اللّه خبیر بما تعملون)
۱۰ - توجه و اذعان به آگاهى همه جانبه خداوند به اعمال مردمان، برانگیزاننده انسان به کارهاى نیک و پرهیز از کارهاى ناپسند (و اللّه خبیر بما تعملون)
روایات و احادیث
۱۱ - «عن أبى جعفر(ع) فى قول اللّه: «و لن یؤخّر اللّه نفساً إذا جاء أجلها» قال: إنّ عنداللّه کُتُباً مرقومةً یقدّم منها ما یشاء و یؤخّر ما یشاء فإذا کان لیلة القدر أنزل اللّه فیها کلَّ شىء یکون إلى لیلة مثلها فذلک قوله: «و لن یؤخّر اللّه نفساً إذا جاء أجلها» إذا أنزله و کتبه کتّاب السماوات و هو الذى لایؤخّره;[۱] از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند: «و لن یؤخّر اللّه نفساً إذا جاء أجلها» روایت شده که فرمود: نزد خداوند کتاب هایى است [که حوادث آینده] در آنها نوشته شده [و آن حوادث قطعى نیست]. خداوند هر چه را از آن بخواهد، مقدم مى آورد و هر چه را بخواهد تأخیر مى اندازد. پس چون شب قدر فرا رسد، آنچه را که تا شب قدر سال بعد باید واقع شود، نازل مى کند [و حتمى مى سازد] و این است سخن خدا: «و لن یؤخّر اللّه نفساً إذا جاء أجلها»; یعنى، آن گاه که خداوند اجل را [در شب قدر] نازل کرد و کاتبان آسمان آن را ثبت کردند، آن همان است که به تأخیر نمى اندازد».
موضوعات مرتبط
- اجل: اجل مسمى ۴، ۵، ۱۱
- انسان: اجل انسان ها ۳، ۴، ۱۱; فرجام انسان ها ۳
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۰
- خدا: اختصاصات خدا ۶; علم خدا به اعمال ۸; مهلتهاى خدا۷; وسعت علم خدا ۸
- ذکر: آثار ذکر علم خدا ۱۰
- زندگى: ناپایدارى زندگى دنیوى ۲
- سعادت: عوامل سعادت اخروى ۹
- شقاوت: عوامل شقاوت اخروى ۹
- عمل: آثار عمل ناپسند ۹; زمینه اجتناب از عمل ناپسند ۱۰
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۹; زمینه عمل صالح ۱۰
- مرگ: استمهال هنگام مرگ ۷; بى تأثیرى استمهال هنگام مرگ ۱; حتمیت مرگ ۳، ۵، ۱۱; منشأ مرگ ۶; وقت مرگ ۴
منابع
- ↑ تفسیر قمى، ج ۲، ص ۳۷۱; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۳۷، ح ۲۲.