الملك ١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۵۵ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
تَبَارَکَ‌ الَّذِي‌ بِيَدِهِ‌ الْمُلْکُ‌ وَ هُوَ عَلَى‌ کُلِ‌ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

ترجمه

پربرکت و زوال‌ناپذیر است کسی که حکومت جهان هستی به دست اوست، و او بر هر چیز تواناست.

پرخير و پاينده است آن كه فرمانروايى به دست اوست و او بر هر چيزى تواناست
بزرگوار [و خجسته‌] است آنكه فرمانروايى به دست اوست و او بر هر چيزى تواناست.
بزرگوار خدایی که سلطنت ملک هستی به دست قدرت اوست و بر همه چیز تواناست.
همیشه سودمند و با برکت است آنکه فرمانروایی [همه هستی] به دست اوست و او بر هر کاری تواناست.
بزرگوار و متعالى است خداوندى كه فرمانروايى به دست اوست و او بر هر چيزى تواناست.
بزرگا کسی که فرمانروایی به دست اوست و او بر هر کاری تواناست‌
بزرگ و بزرگوار است آن كه پادشاهى به دست اوست و او بر هر چيزى تواناست
بزرگوار و دارای برکات بسیار، آن کسی که فرمانروائی (جهان هستی) از آن او است و او بر هر چیزی کاملاً قادر و توانا است.
مبارک است کسی که فرمانروایی (جهان) تنها به دست اوست، و (هم) او بر هر چیزی بسی تواناست.
خجسته باد آنکه به دستش پادشاهی است و او است بر همه چیز توانا

Blessed is He in whose hand is the sovereignty, and Who has power over everything.
ترتیل:
ترجمه:
سوره الملك آیه ١ الملك ٢
سوره : سوره الملك
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَبَارَکَ»: والا مقام است. خجسته است. دارای برکات بسیار است (نگا: اعراف / ، مؤمنون / ، فرقان / و و ). «الْمُلْکُ»: حکومت. فرماندهی.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «1» الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ «2»

مايه خير و بركت و بلند مرتبه است آن (خدايى) كه فرمانروايى به دست اوست و او بر هر چيزى تواناست. او كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك از شما كار بهترى انجام مى‌دهيد و اوست عزّتمند و آمرزنده.

نکته ها

علاوه بر اين سوره، سوره فرقان نيز با كلمه‌ «تَبارَكَ» آغاز شده است.

«تَبارَكَ» از مصدر «بركات» هم به معناى خير پايدار است و هم به معناى بلند مرتبه ضمناً به محلى كه در آن آب جمع مى‌شود، «بِركه» مى‌گويند.

هدف از آفرينش انسان چيست؟

پاسخ: قرآن چهار هدف را براى آفرينش انسان بيان كرده است:

الف) عبادت كردن. در قرآن مى‌خوانيم: ما جن وانس را جز براى عبادت نيافريديم. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» «1»

ب) انتخاب راه صواب از ناصواب و رسيدن به رشد و كمال در سايه آزمايش‌هاى الهى: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ»

ج) رحمت بر مردم. قرآن هدف ديگر خلقت را رحمت خاص خداوند بر مردم ذكر مى‌كند و


«1». ذاريات، 56.

جلد 10 - صفحه 146

مى‌فرمايد: (انسان‌ها) براى آن آفريده شدند كه به رحمت خاص خداوند هدايت شوند: «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ» «1»

كار «حسن» و نيك چه شرايطى دارد؟

كار نيك، كارى است كه از نظر هدف، زمان، مكان، ضرورت، تداوم، ابزار مورد استفاده، همكاران، بهره گيران، استقامت در كار، استحكام، نظم، آينده‌نگرى در عمل، اولويت‌هاى مورد نياز، نشاط، اعتدال، دقّت، سرعت و سلامت كار، مورد سنجش و برنامه ريزى قرار گرفته باشد و به دور از آفت‌هاى عجب، حبط، ريا و سمعه انجام پذيرد.

خداوند متعال هم در دنيا حكومت دارد: «بِيَدِهِ الْمُلْكُ» و هم در آخرت حاكم است. «الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ» «2»

خداوند، حاكم يگانه است: «لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ» «3»*، «بِيَدِهِ الْمُلْكُ» و حكومت او همراه با قداست است. «الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ» «4»*

جلوه‌هاى بركت خداوند هم در تكوين و آفرينش وجود دارد: تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ‌ ...

خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ و هم در تشريع و قانون‌گذارى. «تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ» «5»

امام صادق عليه السلام ذيل آيه فرمود: مراد عمل بيشتر نيست، بلكه مراد بهترين عمل است و آن انجام عمل است همراه با خشيت الهى و نيّت صادق و نيكوكارى. «6»

پیام ها

1- گرچه قرآن درباره خودش و پيامبرى كه بر وى نازل شده، كلمه‌ «تَبارَكَ» را به كار برده است، ولى سرچشمه تمام بركات، خداوند و قدرت اوست. «تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ»

2- تمام قدرت‌ها و حكومت‌ها از بين رفتنى هستند، تنها حكومت خداوند ابدى است. «بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ»


«1». هود، 119.

«2». حج، 76.

«3». فرقان، 2.

«4». جمعه، 1.

«5». فرقان، 1.

«6». كافى، ج 2، ص 16.

جلد 10 - صفحه 147

3- حكومت‌هاى دنيا، جزيى، موقّت و محدود است و لذا بركت گسترده‌اى ندارد. «تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ»

4- تقدير مرگ و حيات، جلوه‌اى از حاكميّت مطلق خداوند است. بِيَدِهِ الْمُلْكُ‌ ...

خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ

5- حاكمان دنيايى، در همه امور قدرت ندارند، ولى خداوند حاكم و بر همه چيز قادر است. «بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ»

6- مرگ به معناى فنا و نابودى نيست، بلكه امرى وجودى است كه آفريده شده و آن انتقال از اين دنيا به دنياى ديگر است. «خَلَقَ الْمَوْتَ»

7- آفرينش مرگ، آزمايشى براى ظهور صبر، و آفرينش حيات، آزمايشى براى ظهور شكر است. «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ»

8- آفريده‌ها همه هدفمندند و هيچ چيز، عبث آفريده نشده است و خداوند انسان را براى تكامل انتخابى آفريده است. «لِيَبْلُوَكُمْ»

9- جوهره انسان در لابلاى گرفتارى‌ها و تلخ و شيرينى‌ها روشن مى‌شود. «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ»

10- آزمايش الهى براى مشخص شدن علم خداوند نيست، زيرا او همه چيز را از قبل مى‌داند؛ بلكه براى آن است كه عملى از ما صادر شود. «لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» (مثل استادى كه معلومات شاگردش را مى‌داند، ولى او را امتحان مى‌كند تا استحقاق نمره شاگرد جلوه كند.)

11- ملاك عمل، كيفيّت است نه كميّت. «أَحْسَنُ عَمَلًا» (نه «اكثر عملا»)

12- آزمايش الهى هميشگى وبراى همه است. «لِيَبْلُوَكُمْ» (نشان استمرار است)

13- به خوب بودن كار، قانع نباشيم، بايد بهترين كار انجام شود. «أَحْسَنُ عَمَلًا»

14- تنها حكومت و قدرت خدا شكست‌ناپذير است. بِيَدِهِ الْمُلْكُ‌ ... قَدِيرٌ ... هُوَ الْعَزِيزُ

15- عزّت و قدرت خداوند همراه با رأفت و رحمت است. «الْعَزِيزُ الْغَفُورُ»

16- از شكست در آزمايش‌هاى الهى مأيوس نشويد، كه او بخشنده است. «الْغَفُورُ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 148

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «1»

تَبارَكَ‌: بزرگوار و متعالى است از صفات مخلوقين در ذات و صفات، يا


«1» نور الثقلين، جلد 5، صفحه 378.

جلد 13 - صفحه 238

ثابت است بر دوام ذاتى، يا كثير البركات است، الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ‌: آن ذاتى كه به دست قدرت او است پادشاهى در دنيا و عقبى و تصرف در امور ملكى. ذكر (يد) مجاز است از احاطه او به جميع مكنونات، و استيلاى او بر همه ممكنات، يعنى جميع تصرفات و تدبيرات در قبضه اقتدار او است، زيرا علم و قدرت سبحانى محيط است به همه معلومات و مقدورات، و يكسان است نسبت آن به جميع موجودات. وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ: و خداى تعالى بر هر چيز توانا، و همه ممكنات در تحت قدرت او است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «1» الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ «2» الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَرى‌ فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى‌ مِنْ فُطُورٍ «3» ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ «4»

وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعِيرِ «5»

ترجمه‌

بلند مرتبه و پرخير و بركت است آنكه بدست او است اختيار امور و او بر همه چيز توانا است‌

آنكه پديد آورد مرگ و زندگانى را تا بيازمايد شما را كه كدام خوبتريد از جهت كردار و او است ارجمند آمرزنده‌

آنكه آفريد هفت آسمانرا طبقه بر طبقه بالاى يكديگر نمى‌بينى در آفرينش خداى بخشاينده تفاوتى پس بازگردان ديده را آيا مى‌بينى هيچ خللى‌

پس بازگردان ديده را مكرّر باز گردد بسوى تو ديده دور شده از منظور با آنكه خسته و مانده شده است‌

و بتحقيق آراستيم آسمان نزديكتر را بچراغهائى و قرار داديم آنها را رانندگانى براى شيطانها و مهيّا ساختيم براى آنها عذاب آتش سوزان.

تفسير

بزرگى و بزرگوارى و برترى و بالاترى و منشأ خيرات و بركات بودن ذات احديّت محتاج ببيان نيست و نفوذ اراده و اختيار و سلطنت حقّه و قدرت مطلقه او در كائنات و بر ممكنات واضح و آشكار در نزد اولو الابصار است و مقدّر فرموده مرگ و زندگانى را و قمّى ره نقل فرموده مراد تقدير حيات است پيش از موت و در كافى از امام باقر عليه السّلام اينمعنى تأييد شده است و بعضى گفته‌اند مراد خلق‌


جلد 5 صفحه 237

اشياء بيروح است مانند خاك و نطفه قبل از حيوان كه داراى روح است و بنظر حقير مطلب همانستكه امام عليه السّلام فرموده نهايت آنكه تقديم موت بر حيات در كلام الهى براى مزيد تأثير آن در آزمايش الهى است بندگانرا كه مقصود از خلقت است و خداوند بيان فرموده چون مرگ و ياد آن بيشتر از هر چيز انسانرا وادار مينمايد كه بتكليف الهى عمل كند و آزمايش بآن حاصل ميشود و حسن عمل بخلوص نيّت و مزيد همّت و ورع از معصيت و مقارنت با خوف و خشيت و ازدياد نظر و فكرت و امتثال اوامر و نواهى بسرعت است نه بكثرت عبادت و اشتغال بنوافل و تهيّه وسائل چنانچه از روايات معتبره اينمقام استفاده ميشود و خداوند عزيز است از عمل بد كسى عاجز نميشود و غفور است گناه تائب را ميآمرزد آنذات مقدّسى كه خلق فرمود هفت آسمانرا طبقه بطبقه هر يك فوق ديگرى چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده نمى‌بيند بينا در مخلوقات خداوند تفاوتى در اتقان صنع و مطابقت حكمت و مصلحت با اختلاف فاحش در صورت و هيئت و هر قدر انسان در اجزاء عالم وجود نظر نمايد بيشتر پى بعظمت صنع و صانع آن ميبرد ولى افسوس كه نظر خسته و بصر مانده و بصيرت رانده و بعشرى از اعشار و بكمى از مصالح و حكم بسيار آن پى نخواهد برد و لذا امر فرموده بناظرى كه نظام عالم را مشاهده نموده كه اعاده نظر نمايد در صنع و به بيند نقص و خللى ندارد پس تكرار كند آنرا تا رانده شود از مقام عقل گويا باو ميگويند ديگر بس است و خسته و مانده شود از فكر و يقين كند كه عيبى نداشته چون لفظ كرّتين اگر چه تثنيه است ولى مراد تكرار و ازدياد است و از اين قبيل تثنيه در كلام عرب يافت ميشود و مخفى نماند كه ناظر هر چه بيشتر نظر كند بهتر ميفهمد صانع اين مصنوعات عالم و حكيم و تمام آنها بر طبق حكمت و مصلحت است ولى حكم و مصالح آنها را كاملا درك نميكند و بايد باين ملاحظه امر بتكرار نظر شده باشد با آنكه ناظر نااميد و نظر نامراد بصاحبش برميگردد اگر چه گفته شده مراد آنستكه هر قدر نظر كنى نقصى نخواهى يافت خسته و نااميد از يافتن نقص برميگردى و بنابراين مقصود از امر فقط اثبات عجز مأمور است از پيدا كردن عيب و نقص در دستگاه‌


جلد 5 صفحه 238

خلقت بتأمّل و نظر نه اثبات عجز او از ادراك مصالح و حكم و اعتراف بعظمت صنع و صانع آن كه بيان شد و خاسئ بر سگ و خوك رانده و دور شده اطلاق ميشود و حسير بر شتر خسته مانده و خساء البصر گويند وقتى چشم خيره و تيره شود و قمّى ره نقل فرموده كه مراد از تفاوت فساد است و مقصود از تكرار نظر تأمّل در ملكوت آسمانها و زمين است و خداوند آسمان اوّل را كه مشهود است زينت فرموده بچراغهائى از انواع ستارگان و قرار داده است آنها را وسيله از براى راندن شيطانها از نفوذ در آسمان كه گاهى مشاهده ميشود از آنها برقى لامع و بجانبى سريعا سير مينمايد و شرح آن مكرّر گذشته است و اين راندن و سوزاندن آنها منافات با عذاب آخرتشان ندارد چون آنها هم تكليف دارند و در صورت تخلّف بعذاب دنيا و عقبى مبتلا خواهند شد چون خداوند آتش سوزان جهنّم را براى كفّار از جنّ و انس آماده و مهيّا فرموده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ

تَبارَك‌َ الَّذِي‌ بِيَدِه‌ِ المُلك‌ُ وَ هُوَ عَلي‌ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ قَدِيرٌ «1»

اما الكلام‌ ‌في‌ فضلها‌-‌ ‌از‌ ‌إبن‌ بابويه‌ مسندا ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) ‌که‌ ‌اينکه‌ سوره‌ ‌را‌ خواندن‌ ‌در‌ مكتوبه‌ و قبل‌ ‌از‌ نوم‌ موجب‌ امان‌ الهي‌ ‌است‌ ‌تا‌ صبح‌ و امان‌ الهي‌ ‌است‌ ‌در‌ قيامت‌ ‌تا‌ دخول‌ جنت‌، و ‌از‌ كليني‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر (ع‌) مسندا ‌که‌ مانع‌ ‌از‌ عذاب‌ قبر و جلوگيري‌ ‌از‌ دخول‌ نكير و منكر ‌در‌ قبر ميشود، و ‌از‌ خواص‌ القرآن‌ ‌که‌ قرائت‌ ‌او‌ ثواب‌ احياء شب‌ قدر دارد و ‌در‌ روايتي‌ شب‌ عيد فطر، و انيس‌ ‌در‌ قبر ميشود و صاحبش‌ ‌را‌ حفظ ميكند ‌از‌ عذاب‌ ‌تا‌ روز قيامت‌ و شفاعت‌ ‌او‌ ‌را‌ ميكند ‌تا‌ دخول‌ جنت‌، و هديه‌ ‌او‌ ‌براي‌ اموات‌ مثل‌ برق‌ بآنها ميرسد و أنيس‌ ‌آنها‌ ميشود ‌در‌ قبر و ‌غير‌ اينها ‌از‌ فضائل‌ و مثوبات‌.

تَبارَك‌َ الَّذِي‌ بِيَدِه‌ِ المُلك‌ُ تمام‌ بركات‌ چه‌ بدون‌ واسطه‌ و اسباب‌ و چه‌ بواسطه‌ و اسباب‌ ‌از‌ جانب‌ ‌او‌ ‌است‌ و معناي‌ بركت‌ داراي‌ جميع‌ خيرات‌ و تفضلات‌ و نعم‌ لذا قرآن‌ ‌را‌ ميفرمايد: وَ هذا كِتاب‌ٌ أَنزَلناه‌ُ مُبارَك‌ٌ انعام‌ آيه 92. زيرا قرآن‌ جامع‌ بركات‌ ‌است‌ ‌از‌ حيث‌ قرائت‌ و تلاوت‌ و حفظ و عمل‌ باو و نظر ‌در‌ ‌او‌ و تفكر ‌در‌ آيات‌ و اتعاظ بمواعظ ‌او‌ و هدايت‌ و ارشاد و شفاعت‌ ‌او‌ ‌در‌ قيامت‌، مِن‌ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيتُونَةٍ نور آيه 35. زيرا فوائد زيتون‌ بسيار ‌است‌، فِي‌ البُقعَةِ المُبارَكَةِ قصص‌ آيه 30، زمين‌ نجف‌ وادي‌ ‌السلام‌ بهشت‌ عالم‌ برزخ‌ و اعظم‌ بركاتش‌ مرقد مطهر امير المؤمنين‌ و چهار پيغمبر آدم‌ و نوح‌ هود و صالح‌.

جلد 17 - صفحه 87

الَّذِي‌ بِيَدِه‌ِ المُلك‌ُ يد جارحه‌ نيست‌ يد قدرت‌ ‌است‌ و يد اراده‌ و مشيت‌ ‌است‌ ‌که‌: دائما افاضه‌ ميفرمايد و تمام‌ ‌ما سوي‌ اللّه‌ ‌در‌ قبضه قدرت‌ ‌او‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد وَ قالَت‌ِ اليَهُودُ يَدُ اللّه‌ِ مَغلُولَةٌ غُلَّت‌ أَيدِيهِم‌ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَل‌ يَداه‌ُ مَبسُوطَتان‌ِ يُنفِق‌ُ كَيف‌َ يَشاءُ مائده‌ آيه 69، كُل‌َّ يَوم‌ٍ هُوَ فِي‌ شَأن‌ٍ الرحمن‌ آيه 29.

وَ هُوَ عَلي‌ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ قَدِيرٌ تعبير بشي‌ء بمعني‌ ‌ما يشي‌ء وجوده‌ و تمام‌ موجودات‌ امكاني‌ ‌از‌ عالم‌ عقول‌ و نفوس‌ و لوح‌ و قلم‌ و عالم‌ ارواح‌ و ملائكه‌ و جن‌ و انس‌ و عرش‌ و كرسي‌ و سماوات‌ و ارض‌ و ‌ما ‌فيها‌ و ‌ما بينهما تمام‌ محدود هستند و قدرت‌ عين‌ ذات‌ و ‌غير‌ محدود، و تعبير بكل‌ شي‌ء ‌از‌ ضيق‌ عبارت‌ ‌است‌ و ذات‌ اقدس‌ ربوبي‌ ‌غير‌ متناهي‌ ‌است‌ ازلا و ابدا: كُل‌ُّ شَي‌ءٍ هالِك‌ٌ إِلّا وَجهَه‌ُ قصص‌ آيه 88، كُل‌ُّ مَن‌ عَلَيها فان‌ٍ وَ يَبقي‌ وَجه‌ُ رَبِّك‌َ ذُو الجَلال‌ِ وَ الإِكرام‌ِ الرحمن‌ آيه 27.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 1)- این سوره با مسأله مهم مالکیت و حاکمیت خداوند و جاودانگی ذات پاک او آغاز می‌شود که در واقع کلید همه بحثهای این سوره است.

می‌فرماید: «پر برکت و زوال ناپذیر است کسی که حکومت جهان هستی به دست اوست، و او بر هر چیز تواناست» (تبارک الذی بیده الملک و هو علی کل شی‌ء قدیر).

نکات آیه

۱ - خداوند، ذاتى پاینده و حقیقتى جاودانه (تبرک) «تبارُک» (مصدر «تبارَکَ») چنانچه از «بَرَکَ» (لَزَمَ و ثَبَتَ) گرفته شده باشد، به معناى جاودانگى و همیشگى و اگر از «برکت» گرفته شده باشد، به معناى افاضه برکت ها و خیرها خواهد بود (برگرفته از لسان العرب). برداشت یاد شده، براساس معناى نخست است.

۲ - خداوند، منشأ خیرات و برکات است. (تبرک)

۳ - فرمانروایى جهان، تنها در دست خداوند است. (الذى بیده الملک) تقدیم مسند (بیده) بر مسندالیه (الملک)، افاده اختصاص مى کند.

۴ - افاضه خیرها و برکت ها از سوى خداوند، برخاسته از فرمانروایى انحصارى او بر جهان است. (تبرک الذى بیده الملک) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که جمله «الذى بیده الملک» مى تواند در مقام توضیح و تبیین «تبارک» باشد.

۵ - خداوند، بر انجام هر کارى توانا است. (و هو على کلّ شىء قدیر)

۶ - قدرت خداوند، مطلق و بى پایان است. (و هو على کلّ شىء قدیر)

۷ - افاضه خیرها و برکت ها از سوى خداوند، برخاسته از قدرت مطلق و بى پایان او است. (تبرک الذى ... هو على کلّ شىء قدیر) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که جمله «و هو على کلّ شىء قدیر» مى تواند در مقام توضیح و تبیین «تبارک» قرار داشته باشد.

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: حاکم آفرینش ۳، ۴
  • اسماء و صفات: قدیر ۵
  • برکت: منشأ برکت ۲، ۴، ۷
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۳، ۴
  • خدا: آثار حاکمیت خدا ۴; آثار قدرت خدا ۷; اختصاصات خدا ۳; افعال خدا ۴، ۷; جاودانگى خدا ۱; جاودانگى قدرت خدا ۶; حاکمیت خدا ۳; قدرت خدا ۵; نقش خدا۲; وسعت قدرت خدا ۶، ۷
  • خیر: منشأ خیر ۲، ۴، ۷

منابع