الزلزلة ٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۲۲:۲۹ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
فَمَنْ‌ يَعْمَلْ‌ مِثْقَالَ‌ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ‌

ترجمه

پس هر کس هموزن ذرّه‌ای کار خیر انجام دهد آن را می‌بیند!

پس هر كه به اندازه‌ى ذره‌اى نيكى كند آن را ببيند
پس هر كه هموزن ذرّه‌اى نيكى كند [نتيجه‌] آن را خواهد ديد.
پس هر کس به قدر ذره‌ای کار نیک کرده باشد (پاداش) آن را خواهد دید.
پس هرکس هموزن ذره ای نیکی کند، آن نیکی را ببیند.
پس هر كس به وزن ذره‌اى نيكى كرده باشد آن را مى‌بيند.
پس هر کس هم سنگ ذره‌ای عمل خیر انجام داده باشد، [پاداش‌] آن را می‌بیند
پس هر كه همسنگ ذره‌اى- يا مورچه‌اى خرد- نيكى كند آن را ببيند.
پس هرکس به اندازه‌ی ذرّه‌ی غباری کار نیکو کرده باشد، آن را خواهد دید (و پاداشش را خواهد گرفت).
پس هر کس هم‌وزن ذرّه‌ای نیکی کند، همان را خواهد دید.
پس هر که کند سنگینی ذرّه نیکی بیندش‌

Whoever has done an atom's weight of good will see it.
ترتیل:
ترجمه:
الزلزلة ٦ آیه ٧ الزلزلة ٨
سوره : سوره الزلزلة
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مِثْقَالَ ذرَّةٍ»: به اندازه ذرّه غباری (نگا: نساء / ، یونس / ، سبأ / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

شأن نزول آیات ۷ و ۸:

مقاتل و سعید بن جبیر گویند: وقتى که آیه «وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً» نازل گردید، مسلمین مى پنداشتند که اگر مال کمى را انفاق و بخشش کنند داراى پاداش و ثواب نخواهند بود و نیز اگر گناهانى که به نظرشان کوچک مى آمد از قبیل دروغ و نگاه کردن از روى شهوت به نوامیس مردم و غیبت کردن را مرتکب گردند، مؤاخذه نخواهند شد.

سپس این آیات نازل گردید و به آن‌ها فهمانید که بر کوچکترین اعمال خیر و شر پاداش و کیفر خواهند دید[۱] و نیز گویند: پیامبر با ابوبکر مشغول خوردن غذا بودند این آیات نازل شد.[۲]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها «1» وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها «2» وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها «3» يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها «4» بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى‌ لَها «5» يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ «6» فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ «7» وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ «8»

آن گاه كه زمين به لرزش شديد خود لرزانده شود. و زمين بارهاى سنگين خود را بيرون افكند. و انسان بگويد: زمين را چه شده است؟ (كه اينگونه سخت مى‌لرزد). در آن روز زمين خبرهاى خود را بازگو كند. چرا كه پروردگارت به آن وحى كرده است. در آن روز مردم به طور پراكنده (از قبرها) بيرون آيند تا كارهايشان به آنان نشان داده شود. پس هر كس به مقدار ذرّه‌اى كار نيك كرده باشد همان را ببيند. و هركس هم وزن ذره‌اى كار بد كرده باشد آن را ببيند.

نکته ها

مراد از «أَثْقالَها»، مردگان هستند كه در قيامت، زمين آنها را بيرون مى‌افكند. چنانكه در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد: «وَ أَلْقَتْ ما فِيها وَ تَخَلَّتْ» «1»


«1». انشقاق، 4.

جلد 10 - صفحه 563

حضور مردم در قيامت بطور پراكنده است. چنانكه در آيات ديگر مى‌فرمايد: «أَشْتاتاً»، «كَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ» «1»، «كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ» «2» حضور متفرق مردم در قيامت يا به خاطر آن است كه هر كس همراه رهبرى كه در دنيا انتخاب كرده، مى‌باشد يا آنكه خوبان و بدان از يكديگر جدا مى‌شوند.

با اراده خدا در قيامت، جمادات نيز به سخن مى‌آيند، نه فقط زمين، بلكه اعضاى بدن انسان عليه او گواهى مى‌دهند. «وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ» «3»

در روايات آمده است كه در مكان‌هاى مختلف نماز بخوانيد، زيرا آن مكان در قيامت براى شما شهادت مى‌دهد. «4»

در روايت ديگرى آمده است كه در بيابانها نيز اذان بگوييد، زيرا به هر سنگ و كلوخى كه صداى شما برسد، گواه قيامت شماست.

حضرت على عليه السلام پس از آنكه بيت المال را تقسيم مى‌كرد، دو ركعت نماز مى‌خواند و به زمين خطاب مى‌كرد: «اشهدى انى ملئتك بحق و فرغتك بحق» «5» اى زمين گواهى بده كه من تو را از بيت المال بر اساس حق پر كردم و سپس بر اساس حق خالى كردم.

در روايات است كه نحوه خبر دادن زمين اين گونه است كه مى‌گويد: فلانى در فلان زمان فلان عمل را روى من انجام داد. «6»

«مِثْقالَ» از «ثقيل» به معناى ميزان سنگينى است و كلمه‌ «ذَرَّةٍ» يا به معناى كوچك‌ترين مورچه است و يا به معناى ذرات سبك پراكنده در هوا. البته امروز به اتم نيز ذرّه مى‌گويند.


«1». قمر، 7.

«2». قارعه، 4.

«3». فصّلت، 21.

«4». تفسير مجمع‌البيان.

«5». لئالى الاخبار، ج 5، ص 79.

«6». تفسير نورالثقلين.

جلد 10 - صفحه 564

ولى به هر حال مراد از آن كوچك‌ترين واحد وزن است.

در روايات مى‌خوانيم: مرد عربى وارد مسجد پيامبر اكرم شد و گفت: «علمنى بما علمك الله» از آنچه خدا به تو ياد داده مرا ياد بده! حضرت شخصى را مأمور آموزش قرآن به او كردند.

معلم براى او سوره‌ إِذا زُلْزِلَتِ ... را خواند، همين كه به آيه‌ فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ‌ ... رسيد، مرد عرب گفت: «كفانى» مرا بس است و سپس رفت. پيامبر فرمود: «رجع فقيها» «1»

در سوره لقمان نيز، لقمان به فرزندش مى‌فرمايد: اگر به اندازه وزن خردلى عمل نيك يا بد داشته باشى، در دل سنگ يا در اوج آسمان يا در زمين باشد، خداوند در قيامت براى حساب مى‌آورد. «يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ» «2»

گواهى و شهادت زمين در قيامت، بيانگر آن است كه در همين حال، زمين آگاهانه كارهاى ما را درك مى‌كند و در آن روز با فرمان و وحى الهى بازگو مى‌كند.

جناب آقاى حسان در ديوان خود، آيات سوره زلزال را اين گونه به نظم در آورده است:

اين زمين در آن زمان پر بلا

ناگهان چون زلزلت زلزالها

از درونش اخرجت اثقالها

با تعجب قال الانسان مالها

مردگان خيزند بر پا كلّهم‌

تا همه مردم يروا اعمالهم‌

هر كه آرد ذرّةً خيراً يره‌

يا كه آرد ذرّةً شرّاً يره‌

آن زمان خورشيد تابان كوّرت‌

كوههاى سخت و سنگين سُيّرت‌

آبها در كام دريا سجّرت‌

آتش دوزخ به شدت سعّرت‌

چون در آن هنگام جنّت ازلفت‌

خود بداند هركسى ما احضرت‌

اضافه شدن زلزله به زمين «زلزالها» هم رمز عظمت زلزله است و هم رمز گستردگى آن در تمام زمين. در اولين آيه سوره حج نيز عظمت اين زلزله مطرح شده است: «إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْ‌ءٌ عَظِيمٌ» در خطبه 157 نهج‌البلاغه نيز مى‌خوانيم: «عباد الله احذروا يوما تفحص فيه الاعمال و يكثر فيه الزلزال و تشيب فيه الاطفال» بندگان خدا! بترسيد از روزى كه در آن، تمام اعمال بررسى شود، زلزله‌ها زياد مى‌شود و كودكان (به خاطر طولانى بودن يا سختى آن روز) پير مى‌شوند.


«1». تفاسير نمونه و نورالثقلين.

«2». لقمان، 16.

جلد 10 - صفحه 565

پیام ها

1- زلزله بزرگ زمين در آستانه قيامت، امرى قطعى و حتمى است. «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها» (كلمه اذا در موردى بكار مى‌رود كه امر قطعى باشد)

2- معاد جسمانى است. (جسم انسانها در زمين دفن شده كه در قيامت خارج مى‌شود، نه روح آنها) «أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها»

3- قيامت روز تحيّر انسان است. «قالَ الْإِنْسانُ ما لَها»

4- هستى شعور دارد. «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها»

5- زمين از گواهان قيامت است. «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها»

6- در قيامت راه هرگونه انكار بسته است. «لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ»

7- همه مردم در دادگاه عدل الهى يكسان‌اند. فَمَنْ يَعْمَلْ‌ ... فَمَنْ يَعْمَلْ‌ ...

8- كيفر و پاداش الهى، بر اساس عمل است. فَمَنْ يَعْمَلْ‌ ... فَمَنْ يَعْمَلْ‌ ...

9- عمل هر چه هم كوچك باشد، حساب و كتاب دارد. لذا نه گناهان را كوچك شمريد و نه عبادات را. «مِثْقالَ ذَرَّةٍ»

10- تجسم و ديدن عمل در آن روز خود عذاب يا لذت است. «يَرَهُ»

«والحمدللّه ربّ العالمين»

جلد 10 - صفحه 568

سوره عاديات‌

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ «7»

فَمَنْ يَعْمَلْ‌: پس هر كه به جا آورده باشد. مِثْقالَ ذَرَّةٍ: به اندازه ذره (مور صغير) يا مقدار آنچه ديده مى‌شود در شعاع آفتاب در روزنه از هبا و غبار خَيْراً يَرَهُ‌: به اين مقدار نيكى را، ببيند پاداش و جزاى آن را.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها «1» وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها «2» وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها «3» يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها «4»

بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى‌ لَها «5» يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ «6» فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ «7» وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ «8»

ترجمه‌

وقتى كه متزلزل شود زمين متزلزل شدنى مخصوص بخود

و بيرون افكند زمين بارهاى گران خود را

و گويد آدمى چيست مر آنرا

در آن روز نقل مينمايد وقايع خود را

براى آنكه پروردگار تو الهام كند مر او را

در آن روز بيرون ميآيند مردم پراكنده گروه گروه براى آنكه نموده شود بآنها كارهاشان‌

پس كسيكه بجا آورد بقدر ذره‌اى خوبى را مى‌بيند آنرا

و كسيكه بجا آورد بقدر ذره‌اى بدى را ميبيند آنرا.

تفسير

خداوند سبحان در اين سوره مباركه شمه‌اى از اوضاع قيامت را بيان فرموده باين تقريب كه وقتى متزلزل شود زمين متزلزل شدن مخصوص بخود بحسب شدّت و احاطه بتمام زمين در وقت مقدر كه زنده شدن مردگان باشد و خارج كند زمين بارهاى سنگين خود را از دفائن و كنوز و ابدان مردگان براى زير و زبر شدن و حسرت بردن صاحبان دفينه از ديدن آنها در وقتى كه بكار نيايد و مردمان از روى تعجّب و وحشت گويند چه روى داده است براى زمين كه متزلزل شده اين گونه كه سابقه ندارد در آن روز نقل ميكند زمين تمام اعمالى را كه در آن واقع شده از اطاعت و معصيت و شهادت ميدهد بر صاحبان اعمال در پيشگاه الهى براى اذن خداوند بآن در تكلّم و الهام پروردگار بآنكه بگويد اعمال واقعه بر خود را


جلد 5 صفحه 420

تا حجّت از هر جهت بر گناهكاران تمام شود و اهل عبادت و اطاعت خرسند و سر فراز گردند چنانچه در حديث نبوى ذكر شده كه روز قيامت زمين شهادت ميدهد بر تمام بندگان باعمال خوب و بد آنها هر چه باشد با تمام خصوصيّات آن اعمال و اوقات آنها آنچه بيان شد بر حسب ظاهر است ولى مستفاد از روايات ائمه اطهار آنست كه مراد از انسان امير المؤمنين عليه السّلام است كه زمين اخبار خود را براى او نقل ميكند و از حضرت زهرا سلام اللّه عليها نقل شده كه در زمان ابو بكر زلزله شديدى در مدينه روى داد كه مردم متوسل بابو بكر و عمر شدند و با آن دو خدمت حضرت امير عليه السّلام رسيدند و او با آنها از مدينه بيرون رفت و بر فراز تپه‌اى قرار گرفت و مردم گرد او حلقه زدند و نگاه بمدينه ميكردند كه ديوارهاى آن در حركت است و متوحّش بودند و حضرت بهيچ وجه تشويشى نداشت پس دست مبارك خود را بزمين زد و فرمود چه ميشود تو را ساكن شو پس ساكن شد و بر تعجب مردم افزود و حضرت فرمود تعجّب نكنيد منم آن انسان كه خدا فرموده اذا زلزلت الارض زلزالها و اخرجت الارض اثقالها و قال الانسان ما لها يعنى ميگويد بزمين چه ميشود تو را و نقل ميكند زمين براى من اخبارش را در آن روز مردم از قبرها بيرون ميآيند دسته دسته متفرّق از يكديگر بر حسب مراتبشان چون بعضى مؤمنند و بعضى كافر و بعضى منافق براى آنكه ارائه داده شود بآنها اعمالشان در نامه‌ها كه بدستشان داده ميشود يا بيرون ميآيند از محشر و ميروند دسته دسته ببهشت و جهنّم براى آنكه ارائه داده شود بآنها نتيجه اعمالشان از خير و شرّ كه براى آنها در آن دو جا تهيه شده از نعيم مؤبّد و عذاب مخلّد يا خودشان تهيّه نموده‌اند براى خودشان از اشكال و صور بتجسّم اعمال بصور حسنه و قبيحه كه مكرّر بيان شده و بهر سه معنى هر كس بقدر ذره‌اى خير و خوبى از او در دنيا سر زده خواهد ديد آنرا و هر كس بقدر ذره‌اى شر و بدى از او صادر شده باشد خواهد ديد آنرا و ظاهرا اين در صورتى است كه صورت عمل را از نفس خود پاك نكرده باشد به ارتداد يا توبه و با آن صورت از دنيا برود و الا مشاهده نخواهد نمود جز صورت اخير خود را كه در دنيا براى او تهيه شده از خير و شرّ و بعبارت ديگر ثبت شده اعمال خود


جلد 5 صفحه 421

را مشاهده خواهد نمود نه محو شده آنرا ولى از ابن عباس نقل شده كه هيچ مؤمن و كافرى نباشد كه در دنيا خير و شرى از او صادر شده باشد مگر آنكه خداوند باو بنمايد تا پريشان و غمگين گردد اگر بد باشد و خوشحال و مسرور شود اگر خوب باشد پس گناهان مؤمن را بيامرزد و اجر دهد و حسنات كافر را ردّ و او را معذب فرمايد و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه اهل آتش باشد و در دنيا بقدر ذره‌اى كار خير از او سر زده باشد ميبيند آنرا تا افسوس خورد بر آنكه چرا براى غير خدا آنرا بجا آورده و كسيكه اهل بهشت باشد و عمل شرى از او صادر شده باشد آن شر را ميبيند پس آمرزيده ميشود براى او و بنظر حقير آيه شريفه در مقام حكم اقتضائى است براى آنكه كسى تصور نكند عمل خير يا شر اگر كم يا كوچك باشد مؤثر نيست و لذا ميفرمايد هر قدر كم و كوچك باشد اقتضاء تأثير و مشهود شدن اثر در عالم آخرت در آن است و اين معنى منافات ندارد با آنكه بعضى از موانع اثر آنرا ببرد مانند آنكه فرموده گوشت گوسفند حلال است يعنى اقتضاء حليّت در آن موجود است و منافات ندارد كه بواسطه عروض جلل يا موطوئه شدن يا نجس گشتن حرام گردد اينجا هم منافات ندارد كه اثر اعمال خير بعجب يا منّت و آزار يا كفر و ارتداد از بين برود و عمل شر بكفّاره و توبه يا عفو الهى مغفور و محو گردد و حكم كلى براى ذات موضوع محفوظ باشد و منافى با بيانات سابقه هم نيست كه ذكر شد و اللّه اعلم بحقائق الامور و يره بضمّ ياء در هر دو نيز قرائت شده و در مجمع آنرا از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده و گفته شده كه اين آيه محكم‌ترين آيات قرآن است و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنرا جامعه نام نهاده در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه ملول نشويد از قرائت اذا زلزلت الارض چون كسيكه قرائت نمايد آنرا در نوافل خود خداوند او را زلزله زده نميفرمايد و نميميرد بزلزله و صاعقه و نه بآفتى از آفات دنيا و چون بميرد امر ميشود او را ببهشت ببرند و خداوند ميفرمايد اى بنده من مباح نمودم بتو بهشتم را هر جا از آن خواهى سكونت نما كسى مزاحم و مانع تو نخواهد بود و در كافى نيز اين معنى با اضافاتى نقل شده است و الحمد للّه تعالى.


جلد 5 صفحه 422

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَمَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَه‌ُ «7» وَ مَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه‌ُ «8»

و رؤيت‌ عمل‌ بعضي‌ گفتند: جزاء عمل‌ ‌است‌ (‌ان‌ خيرا فخير و ‌ان‌ شرا فشر) بعضي‌ گفتند: مراد ‌در‌ نامه عمل‌ ‌است‌ ‌که‌ بدست‌ ‌او‌ داده‌ ميشود چه‌ اعمال‌ خير و چه‌ اعمال‌ شر تمام‌ ‌در‌ نامه عمل‌ نوشته‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌اگر‌ بدست‌ راست‌ ‌او‌ داده‌ شد مشاهده‌ ميكند ‌که‌ تمام‌ اعمال‌ صالحه‌ ‌او‌ درج‌ ‌شده‌ و سيئات‌ ‌او‌ محو ‌شده‌ فرياد ميزند ‌که‌ ميفرمايد:

فَأَمّا مَن‌ أُوتِي‌َ كِتابَه‌ُ بِيَمِينِه‌ِ فَيَقُول‌ُ هاؤُم‌ُ اقرَؤُا كِتابِيَه‌‌-‌ ‌الي‌ ‌قوله‌‌-‌ فِي‌ الأَيّام‌ِ الخالِيَةِ الحاقه‌ ‌آيه‌ 19 ‌الي‌ 24، و ‌اگر‌ بدست‌ چپ‌ ‌او‌ داده‌ شد مشاهده‌ ميكند ‌که‌ مملو ‌از‌ سيئات‌

جلد 18 - صفحه 200

‌است‌ و هيچ‌ عمل‌ صالحي‌ ‌در‌ ‌او‌ نيست‌ ميگويد: يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتاب‌ِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً كهف‌ ‌آيه‌ 49.

اقول‌: ظاهر ‌آيه‌ شريفه‌ رؤيت‌ نفس‌ عمل‌ ‌است‌ نه‌ جزاي‌ عمل‌ و نه‌ كتابت‌ عمل‌ چنانچه‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ تصريح‌ ‌شده‌ مثل‌ همين‌ ‌آيه‌ و ‌در‌ سوره‌ كهف‌ ‌که‌ فرمود:

وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً و ‌آيه‌ شريفه‌: وَ نَضَع‌ُ المَوازِين‌َ القِسطَ لِيَوم‌ِ القِيامَةِ فَلا تُظلَم‌ُ نَفس‌ٌ شَيئاً وَ إِن‌ كان‌َ مِثقال‌َ حَبَّةٍ مِن‌ خَردَل‌ٍ أَتَينا بِها وَ كَفي‌ بِنا حاسِبِين‌َ انبياء ‌آيه‌ 47.

‌که‌ نفس‌ عمل‌ ‌را‌ ميآورند و ‌در‌ ميزان‌ گذارده‌ ميشود، و ‌آيه‌ شريفه‌: وَ قَدِمنا إِلي‌ ما عَمِلُوا مِن‌ عَمَل‌ٍ فَجَعَلناه‌ُ هَباءً مَنثُوراً فرقان‌ ‌آيه‌ 23. و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ و اخباري‌ ‌که‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ اينكه‌ نفس‌ اعمال‌ شهادت‌ ميدهند ‌ يا ‌ نفرين‌ ميكنند مثل‌ نماز ريا كار ‌که‌ خطاب‌ ميرسد بملائكه‌: ‌که‌ ‌بر‌ گردانيد و اضربوا بها وجه‌ صاحبه‌ لانه‌ يريد ‌به‌ غيري‌ و نماز نفرين‌ ميكند و ميگويد: ضيعتني‌ ضيعك‌ اللّه‌، و موارد ديگري‌ و ‌ما احتياج‌ بتوجيه‌ و تقدير نداريم‌ ‌که‌ بگوئيم‌ جزاء عمل‌ ‌ يا ‌ نامه‌ عمل‌، و مفسرين‌ نظر ‌به‌ اينكه‌ توهّم‌ كردند ‌که‌ عمل‌ بمجرد صدور نابود ميشود ناچار محتاج‌ بتوجيه‌ شدند و قبلا ‌هم‌ اشاره‌ كرديم‌ و مثال‌ زديم‌ بضبط صوت‌ و نمايشگاهها. ‌هذا‌ ‌ما عندنا ‌في‌ تفسير ‌هذه‌ السورة و يتلوه‌ ‌ان‌ شاء اللّه‌ ‌تعالي‌ ‌سورة‌ العاديات‌ و بقية السور بعونه‌ و توفيقه‌. و الحمد للّه‌ و الصلاة ‌علي‌ الرسول‌ و اهل‌ بيته‌ و آله‌ و اللعن‌ ‌علي‌ مخالفيهم‌ و معانديهم‌ و الشاكين‌ فيهم‌ و المنحرفين‌ عنهم‌ و ظالميهم‌ و منكري‌ فضائلهم‌ و مناقبهم‌ و انا العبد السيد ‌عبد‌ الحسين‌ المدعو بالطيب‌.

جلد 18 - صفحه 201

‌سورة‌ العاديات‌

بسم‌ اللّه‌ الرحمن‌ الرحيم‌ و الحمد للّه‌ رب‌ العالمين‌ و الصلاة و ‌السلام‌ ‌علي‌ خاتم‌ النبيين‌ و سيد المرسلين‌ و آله‌ اجمعين‌ و اللعن‌ ‌علي‌ اعدائهم‌ اعداء الدين‌.

اما الكلام‌ ‌في‌ فضلها‌-‌ ‌از‌ ‌إبن‌ بابويه‌ مسندا ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) فرمود:

(‌من‌ قرأ ‌سورة‌ العاديات‌ و ادمن‌ قراءتها بعثه‌ اللّه‌ عز و جل‌ ‌مع‌ امير المؤمنين‌ خاصه‌ و ‌کان‌ ‌في‌ حجره‌ و رفقائه‌)

و اخبار زيادي‌ ‌از‌ پيغمبر و حضرت‌ صادق‌ (ع‌) روايت‌ كرده‌اند ‌که‌ ‌با‌ قرائت‌ ‌اينکه‌ سوره‌ مديون‌ سريعا دين‌ ‌او‌ اداء ميشود خائف‌ رفع‌ خوفش‌ ميشود جائع‌ رفع‌ جوعش‌ عطشان‌ رفع‌ عطشش‌، و نيز ‌از‌ پيغمبر ‌که‌ فرمود:

(‌من‌ قرأها اعطي‌ ‌من‌ الاجر عشر حسنات‌ بعدد ‌من‌ بات‌ ‌في‌ المزدلفة و شهد جمعا)

لكن‌ ‌اينکه‌ اخبار سند ندارد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 7)- سپس به سر انجام کار هر یک از این دو گروه مؤمن و کافر، نیکوکار و بدکار، اشاره کرده، می‌فرماید: «پس هر کس هم وزن ذرّه‌ای کار خیر انجام دهد آن را می‌بیند» (فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره).

نکات آیه

۱ - انجام دهندگان کار خیر، در قیامت پاداش دیده، با کردار خویش مواجه خواهند شد. (فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره)

۲ - کارهاى خیر، هر چند به وزن مورچه اى ریز و یا ذرّات معلق در هوا باشد، باقى مانده، در قیامت بر انسان عرضه خواهد شد. (فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره) «مثقال»; یعنى، وسیله اى که با آن، وزن چیزى سنجیده شود (مفردات). «ذرّة» (مفرد «ذرّ») به معناى کوچک ترین نوع مورچه است (صحاح اللغة). برخى آن را یک صدم وزن «جو» دانسته و برخى گفته اند: مراد ذرّاتى است که در شعاع خورشید، مشاهده مى شود. (لسان العرب)

۳ - سرنوشت هر کس در آخرت، وابسته به کردار او در دنیا است. (فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره)

۴ - تجسّم و قابل رؤیت شدن تمام اعمال نیکِ انسان - حتى سبکوزن ترین آنها - در آخرت (خیرًا یره)

۵ - زمین، مشخّصات کردارهاىِ ریز و درشت انسان را در خود محفوظ داشته، در قیامت آن را گزارش خواهد کرد. (یومئذ تحدّث أخبارها ... فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره)

روایات و احادیث

۶ - «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «فمن یعمل مثقال ذرّة خیراً یره» یقول إن کان من أهل النار و کان قد عمل فى الدنیا مثقال ذرّة خیراً یره یوم القیامة حسرةً انه کان عمله لغیراللّه»;[۳] از امام باقر(ع)، درباره سخن خداوند «فمن یعمل مثقال ذرّة خیراً یره» روایت شده که خداوند [مى فرماید]: اگر[بنده اى]از اهل آتش بوده و در دنیا به اندازه وزن یک ذره، کار خوب انجام داده باشد، در قیامت آن را مى بیند تا حسرت بخورد که چرا این عمل را براى غیر خدا انجام داده بود».

موضوعات مرتبط

  • تشبیهات قرآن: تشبیه به ذرات هوا ۲; تشبیه به مورچه ریز ۲; تشبیه عمل خیر ۲
  • زمین: افشاى اخبار زمین ۵; گواهى زمین ۵; نقش زمین ۵
  • سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت اخروى ۳
  • عمل: آثار اخروى عمل ۳; بقاى عمل خیر ۲; پاداش اخروى عمل خیر ۱; تجسم عمل خیر ۴; رؤیت اخروى عمل ۱، ۲، ۶; رؤیت اخروى عمل خیر ۴
  • قرآن: تشبیهات قرآن ۲
  • قیامت: زمین در قیامت ۵; عوامل حسرت در قیامت ۶

منابع

  1. تفاسیر روض الجنان از خاصه و کشف الاسرار و ابن ابى حاتم از عامه.
  2. تفسیر کشف الاسرار.
  3. تفسیر قمى، ج ۲، ص ۴۳۳; نورالثقلین، ج ۵، ص ۶۵۱، ح ۱۸.