الحديد ٨
کپی متن آیه |
---|
وَ مَا لَکُمْ لاَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوکُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّکُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِيثَاقَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ |
ترجمه
الحديد ٧ | آیه ٨ | الحديد ٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَدْ أَخَذَ مِیثَاقَکُمْ»: خداوند از شما پیمان ایمان آوردن گرفته است. این پیمان غیر از طریق وحی و نقل، به دو شیوه از طریق درک و عقل، از هر انسانی گرفته شده است: الف - خدا انسان را بر فطرت سلیم خداشناسی سرشته است، و اگر حجاب مادیات و لذائذ دنیوی بگذارد، انسان ذاتاً خداشناس است، و ندای وجدان او را به پرستش یزدان فریاد میدارد (نگا: روم / ). ب - خدا قوانین و ضوابط و عجائب و غرائبی را در جلو دیدگان انسان گذاشته است و جهانی را در پیش روی او گسترانیده است که از ذره تا کهکشان آن، دالّ بر وجود یزدان است (نگا: اعراف / . «إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»: اگر خواستار ایمان و حاضر برای پذیرش آن هستید. این بخش از آیه، در معنی مقدم بر دیگر قسمتهای آیه است، و در اصل چنین است: إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ، مَا لَکُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللهِ، وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّکُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِیثَاقَکُمْ؟ (نگا: روحالمعانی، التفسیر القرآنی للقرآن). پس منظور از (إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ) این است که: اگر شما حاضر به ایمان آوردن به خدا و پذیرش دلائل هستید، اینجا جای آن است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷ - ۱۵، سوره حديد
- بيان اينكه آيه : ((آمنوا بالله و رسوله و انفقوا...)) خطاب به مؤ منين و امر به آثارايمان است
- وجه و نكته اينكه فرمود از آنچه كه خدا شما را در آن جانشين كرده انفاق كنيد
- مراد از ميثاقى كه از مؤ منين گرفته شده است
- توبيخ شديد كسانى كه از انفاق مالى كه خدا تنها وارث آنستبخل مى ورزند
- عدم تساوى انفاق در زمان جنگ با انفاق بعد از فتح
- توضيحى درباره اجر دادن خدا به بنده و اينكه اجرى كه خدا درمقابل عمل عبد مى دهد تفضلى است از او عزوجل
- توضيحى درباره اجر دادن خدا به بنده و اينكه اجرى كه خدا درمقابل عمل عبد مى دهد تفضلى است از او عزوجل بيان حد اعلاى تشويق به انفاق در راه خدا،
- تقاضاى منافقان از مؤ منان ، در قيامت ، و جوابى كه به آنان داده مى شود: به دنيابرگرديد و نور به دست آوريد
- مقصود از ديوارى كه بين منافقان و مؤ منان زده مى شود و مفاد اين تمثيل در بيان حال منافقان
- استمداد منافقان از مؤ منان و جواب ايشان به آنها
- دنباله گفتار مؤ منان بر منافقان : شما امروز هيچ ياورى نداريد!
- (رواياتى در ذيل آيه مربوط به انفاق قبل از فتح و بعد از فتح ، گفتگوى منافقان و مؤمنان در قيامت و روايتى درباره آرزوى دراز)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما لَكُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِيثاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ «8»
و شما را چه شده كه به خدا ايمان نداريد؟ در حالى كه پيامبر، شما را براى اينكه به پروردگارتان ايمان آوريد، فرا مىخواند و به راستى خداوند از شما (از طريق عقل و فطرت و انبيا) پيمان گرفته است، اگر باور داريد.
نکته ها
عبارتِ «إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» در پايان آيه، بيانگر آن است كه خطاب آيه به مؤمنان است. لذا مراد از «ما لَكُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ»، عمل به لوازم ايمان است. يعنى شما كه ايمان داريد، چرا كارى مىكنيد كه گويا به خدا ايمان نداريد؟
اگر چه بعضى مفسّران، مقصود از ميثاق را عالم ذرّ گفتهاند، ولى پيمان عالم ذرّ از همه مردم بوده و ميثاق در اين آيه، پيمان خاصى است كه از مؤمنان گرفته شده است. «أَخَذَ مِيثاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»
پیام ها
1- در تبليغ، گاهى توبيخ لازم است. «وَ ما لَكُمْ لا تُؤْمِنُونَ»
2- خداوند با مردم اتمام حجّت مىكند. «وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ»
3- انبيا، مردم را به سوى خدا دعوت مىكنند، بر خلاف ديگران كه مردم را به سوى خود دعوت مىكنند. «لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ»
4- خداوند، مردم را دعوت مىكند كه به رسول ايمان آورند، «آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ» رسول هم از مردم مىخواهد كه به خدا ايمان آورند. «يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما لَكُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِيثاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ «8»
وَ ما لَكُمْ: و چيست شما را اى اهل كفر و شرك، لا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ: ايمان نمىآوريد و اقرار نمىكنيد به خدا و به يگانگى او، وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ: و حال آنكه پيغمبرى كه فرستاده او است مىخواند شما را به حجت و برهان، لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ: تا ايمان آريد به پروردگار خود؛ يعنى چه خواهيد كرد در ترك ايمان، در حالتى كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شما را به آن دعوت مىكند و بر آن بينه مىنمايد و كتاب ما را كه ناطق است به براهين و حجج بر شما مىخواند. وَ قَدْ أَخَذَ مِيثاقَكُمْ: و بتحقيق فراگرفته است خداى [از شما، پيمان] شما را قبل از اين دعوت، كه آن نصب ادله و تمكين شما در تفكر و ازاحه علل است؛ و چون شما را بعد از ادله عقول و بينه رسول، عذرى و مانعى نيست، پس چيست شما را نگرويدن و تصديق ننمودن به خدا و رسول. نزد بعضى مراد به ميثاق، روز است، يعنى خدا در آن روز از شما عهد گرفت به اقرار ربوبيت و نفى شريك از ذات سبحانى او، و پيغمبر شما را دعوت به آن نمايد. إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ: اگر هستيد تصديق نمايندگان و به حق باورندگان، و اكنون كه ظاهر است اعلام حق و واضح است براهين آن، پس چرا ايمان نياوريد.
تنبيه: آيه شريفه به تمام منكرين اسلام و معاندين قرآن در هر عصر و زمان به لسان ناطق براى الزام حجت اعلام فرمايد بدين تقرير: براى تحقق و ثبوت امرى دو مقدمه لازم باشد: يكى وجود مقتضى، و ديگر مانع مفقود باشد. و در ايمان شما منكرين، مقتضى، موجود است كه آن اعطاى عقل و تمكين و ظهور حجت و برهان بر حقانيّت باشد و مانع عقلى هم مفقود است، پس چرا تعقل نمىكنيد در حجج ظاهره و آيات بينه تا مهتدى شويد. بنابراين مانع از ايمان آوردن شما نيست مگر عناد و لجاج و انكار، و اين دور از انصاف است.
جلد 13 - صفحه 18
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ «7» وَ ما لَكُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِيثاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ «8» هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلى عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ «9» وَ ما لَكُمْ أَلاَّ تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ «10»
ترجمه
ايمان بياوريد بخدا و پيغمبرش و انفاق كنيد از آنچه قرار داد شما را جانشينان در آن از پيشينيان پس آنانكه ايمان آوردند از شما و انفاق كردند براى ايشان پاداشى است بزرگ
و چيست شما را كه ايمان نميآوريد بخدا با آنكه پيغمبر ميخواند شما را كه ايمان بياوريد به پروردگارتان و بتحقيق گرفت پيمان از شما اگر هستيد ايمان آورندگان
او است آنكه ميفرستد بر بنده خود آيات واضح الدّلالات را تا بيرون آورد شما را از تاريكيها بروشنى و همانا خدا بشما هر آينه با رأفت و مهربان است
و چيست شما را كه انفاق نميكنيد در راه خدا و مر خدا را است ميراث آسمانها و زمين برابر نيست از شما كسى كه انفاق كرد پيش از فتح و كارزار كرد آن گروه بلند مرتبهترند از آنان كه انفاق كردند بعد از آن و كارزار كردند و به تمامى خدا وعده داده است پاداش نيك را و خدا بآنچه ميكنيد آگاه است.
تفسير
خداوند متعال دعوت فرموده بندگان خود را بايمان يعنى اعتقاد قلبى و اقرار زبانى بخداى يگانه و پيغمبر خاتم و انفاق در راه خير و رواج دين حق از اموالى كه خداوند بعاريت بآنها سپرده و جانشين ديگران در آن فرموده چون تمام اموال از آن حق است و هر وقت بعنوانى از عناوين از قبيل بيع و شرى و ميراث و غنيمت و غيرها كسى را جانشين ديگرى در مالى ميفرمايد پس بايد بندگان
جلد 5 صفحه 142
بدانند اموال همانطور كه از ديگران بآنها رسيده از آنها هم بغير خواهد رسيد و بآن دلبستگى پيدا نكنند و از صرف در راه خير مضايقه ننمايند و بايد بدانند كه خداوند بكسانيكه ايمان آوردند از بندگان بآنچه بايد ايمان بياورند از توحيد و نبوت و امامت و معاد و انفاق نمودند با نيت خالص اموال خودشان را در راه رضاى او مسلّما اجر جزيل و ثواب جليل در دنيا و آخرت عنايت خواهد فرمود و ميفرمايد كه چه موجب شده كه شما مردم ايمان نميآوريد بخداى يگانه با آنكه پيغمبر او شما را دعوت ميكند بپروردگار و ولى نعمت خودتان و خدا بشما عقل داد و بآن اعطاء از شما عهد گرفت كه هر وقت پيغمبرى با ادلّه و براهين و معجزات شما را براه حق دعوت كند اجابت نمائيد اگر اهل ايمان بحق و حقيقت باشيد و بتوانيد دست از هواى نفس و تعصّب و عناد برداريد چنانچه خودتان مدّعى هستيد كه ما اگر حق را بيابيم مؤمن بآن خواهيم شد و ديگر چگونه ميشود حق را از اين آشكارتر نمود كه خداوند نازل فرمود بر بنده خود كه همه بصدق و صفا او را ميشناسيد معجزات باهرات و آيات ظاهرات قرآن را كه اعجاز آنهم نزد شما واضح است تا بيرون آورد شما را از ظلمات جهل و نادانى و حيرت و سرگردانى و وارد كند در وادى علم و معرفت كه روشن و نورانى است چون خدا بحال شما رأفت ميكند و با شما مهربان است و رأفت و رحمت اگر چه ظاهرا مرادفند و براى تأكيد ذكر شده ولى غالبا رأفت بحال مبتلا ميشود و رحمت اعمّ است و چه موجب شده كه انفاق نميكنيد مال خودتان را در راه رضاى خدا با آنكه تمام اموالى كه در آسمانها و زمين است بخدا ميرسد و همه ميميرند يا از دستشان ميرود و معطّل ميماند و كسانيكه انفاق كنند در راه خدا از قبيل بذل بفقراء اهل ايمان كه تمكّن مالى ندارند براى جهاد يا غير آن و جهاد نمايند پيش از فتح مكّه و قوّت اسلام مساوى نيستند در درجه و مقام و اجر و ثواب با كسانيكه بعد از آن انفاق نمايند بلكه درجه و مقام و مرتبه سابقين نزد خدا برتر و بالاتر و اجرشان زيادتر است چون آنها در وقت عسرت و حاجت و ضعف اسلام كمك نمودهاند و چون مال و جان در معرض زوال و فنا است هر چه زودتر انسان آنرا در مصرف خير و باقى صرف نمايد بهتر است و مع ذالك خداوند بتمام منفقين
جلد 5 صفحه 143
و مجاهدين وعده جزاى خير و ثواب داده و همه را بپاداش و اجر كامل خودشان ميرساند و خداوند از ظاهر و باطن اعمال شما آگاه است و بحسب مراتب اخلاص نيّت و موقعيّت عمل بشما اجر عنايت خواهد فرمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما لَكُم لا تُؤمِنُونَ بِاللّهِ وَ الرَّسُولُ يَدعُوكُم لِتُؤمِنُوا بِرَبِّكُم وَ قَد أَخَذَ مِيثاقَكُم إِن كُنتُم مُؤمِنِينَ «8»
و چه باعث شده براي شما که ايمان نميآوريد به خداوند متعال و پيغمبر دعوت ميكند شما را که ايمان بياوريد به پروردگار خود و حال آنكه اخذ ميثاق
جلد 16 - صفحه 422
گرفته از شما اگر بوديد ايمان آورنده.
وَ ما لَكُم لا تُؤمِنُونَ بِاللّهِ با اينکه ادلّه واضحه و براهين قطعيّه عقليّه و حسّيه و وجدانيّه و نقليّه که ديگر جاي شبهه بر احدي باقي نگذاشته و راه ريب را بكلّي بسته چه سبب شده و عذر شما چيست! که دست از شرك بر نميداريد و ايمان به خداي متعال نميآوريد جز تقليد آباء و هواي نفس و اطاعت شيطان و حبّ دنيا چيزي در دست نداريد.
وَ الرَّسُولُ يَدعُوكُم لِتُؤمِنُوا بِرَبِّكُم و حال آنكه پيغمبر با اينکه همه معجزات بالاخصّ سر تا سر قرآن شما را دعوت فرموده که ايمان به پروردگار خود بياوريد که نتوانيد فرداي قيامت بگوئيد: لَو لا أَرسَلتَ إِلَينا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِن قَبلِ أَن نَذِلَّ وَ نَخزي طه آيه 134 يا بگوئيد: لَو لا أَرسَلتَ إِلَينا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آياتِكَ وَ نَكُونَ مِنَ المُؤمِنِينَ قصص آيه 47 خداوند ميفرمايد: رسولاني فرستادم با معجزات با هرات و آيات نازل كردم و شما ايمان نياورديد.
وَ قَد أَخَذَ مِيثاقَكُم اگر فاعل اخذ ربّكم باشد اخذ ميثاق در عالم ذرّ است که ميفرمايد: وَ إِذ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِم ذُرِّيَّتَهُم وَ أَشهَدَهُم عَلي أَنفُسِهِم أَ لَستُ بِرَبِّكُم قالُوا بَلي شَهِدنا أَن تَقُولُوا يَومَ القِيامَةِ إِنّا كُنّا عَن هذا غافِلِينَ اعراف 171 و ميفرمايد: أَ لَم أَعهَد إِلَيكُم يا بَنِي آدَمَ أَن لا تَعبُدُوا الشَّيطانَ إِنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبِينٌ وَ أَنِ اعبُدُونِي هذا صِراطٌ مُستَقِيمٌ يس آيه 60 و 61 و اگر فاعل اخذ رسول باشد مراد قرار دادهايي بود که با او ميكرديد که اگر فلان معجزه را اقامه كردي يا فلان حاجت ما را انجام دادي يا فلان بلا را بر طرف نمودي ايمان ميآوريم و پس از انجام تخلف كرديد.
إِن كُنتُم مُؤمِنِينَ اگر به عهد و قرار داد خود ثابت هستيد و راست ميگوييد که ما ايمان آوردهايم.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 8)- بعد از امر به «ایمان» و «انفاق» در باره هر یک از این دو به بیانی میپردازد که به منزله استدلال و برهان است.
ج5، ص97
نخست به صورت یک استفهام توبیخی علّت عدم پذیرش دعوت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را در مورد ایمان به خدا جویا شده، میفرماید: «چرا به خدا ایمان نیاورید در حالی که رسول (او) شما را میخواند که به پروردگارتان ایمان بیاورید و از شما پیمان گرفته است (پیمانی از طریق فطرت و خرد) اگر آماده ایمان آوردنید» (وَ ما لَکُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّکُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِیثاقَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ).
یعنی، اگر به راستی شما آمادگی برای پذیرش حق دارید دلائلش روشن است، هم از طریق فطرت و عقل، و هم از طریق دلیل نقل.
نکات آیه
۱ - ایمان به خداوند، محور دعوت پیامبراکرم(ص) و اصلى ترین هدف رسالت آن حضرت (و ما لکم لاتؤمنون باللّه و الرسول یدعوکم لتؤمنوا بربّکم) «لام» در «لتؤمنوا» براى غایت است. از این که ایمان به خدا، تنها هدف و غایت رسالت قرار داده شده، مطلب بالا قابل استفاده است.
۲ - سرپیچى مشرکان صدراسلام، از پذیرش دعوت پیامبر(ص) و ایمان آوردن به یگانگى خداوند (و ما لکم لاتؤمنون باللّه و الرسول یدعوکم لتؤمنوا بربّکم) خطاب در آیه شریفه، متوجه کافران شرک پیشه صدراسلام است.
۳ - نکوهش مشرکان صدراسلام از سوى خداوند، به خاطر موضع گیرى مخالفت آمیزشان در برابر دعوت پیامبر(ص) و سرباز زدن از پذیرش ایمان به خدا (و ما لکم لاتؤمنون باللّه و الرسول یدعوکم لتؤمنوا بربّکم)
۴ - حضرت محمد(ص)، رسول و فرستاده خداوند است. (و الرسول یدعوکم)
۵ - خداوند، پروردگار و مربى انسان ها (و الرسول یدعوکم لتؤمنوا بربّکم) واژه «ربّ» مشترک لفظى میان وصف و مصدر است و در آیه شریفه معناى وصفى آن (تربیت کننده، مربى و پروردگار) اراده شده است.
۶ - بعثت پیامبران، مقتضاى ربوبیت خداوند و در راستاى تربیت و رشد و کمال انسان ها (و الرسول یدعوکم لتؤمنوا بربّکم) «ربّ»; یعنى، تربیت کننده و تربیتْ ایجاد حالتى در شىء پس از حالت قبل است، تا آن گاه که به حد تمام و کمال برسد (مفردات راغب).
۷ - ایمان آوردن به خدا و سرنهادن در پیشگاه ربوبیت یگانه او، میثاق فطرى انسان ها با خداوند (لتؤمنوا بربّکم و قد أخذ میثقکم) ضمیر فاعل در «أخذ» به خدا بازمى گردد و مراد از میثاق، ظاهراً همان میثاق فطرت است که در روایات از آن به «عالم ذر» تعبیر شده است. براى اطلاع بیشتر به آیه ۱۷۲- سوره «اعراف» مراجعه شود.
۸ - کفر ورزیدن به خداوند و انکار ربوبیت یگانه او، خروج از فطرت و شکستن میثاق است. (و ما لکم لاتؤمنون باللّه ... و قد أخذ میثقکم)
۹ - باور کردن موضوع میثاق فطرت (پیمانى که خداوند از همه انسان ها در عالم ذر گرفته،) براى کافران امرى دشوار است. (و قد أخذ میثقکم إن کنتم مؤمنین)
موضوعات مرتبط
- انبیا: زمینه نبوت انبیا ۶
- انسان: انسان ها در عالم ذر ۹; اهمیت تربیت انسان ها ۶; فطریات انسان ۷; مربى انسان ها ۵
- ایمان: اهمیت ایمان به خدا ۱; فطریت ایمان به خدا ۷
- توحید: تکذیب توحید ربوبى ۸
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۶; ربوبیت خدا ۵; سرزنشهاى خدا ۳; عهد خدا با انسانها ۷، ۹; عهدشکنى با خدا ۸
- رسولان خدا :۴
- عصیان: عصیان از محمد(ص) ۲، ۳
- کفر: منشأ کفر ۸
- محمد(ص): مقامات محمد(ص) ۴; مهمترین رسالت محمد(ص) ۱; نبوت محمد(ص) ۴
- مشرکان: سرزنش مشرکان صدراسلام ۳; عصیان مشرکان صدراسلام ۲، ۳; کفر مشرکان صدراسلام ۲، ۳
منابع