الشورى ٤٣
کپی متن آیه |
---|
وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَ ذٰلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ |
ترجمه
الشورى ٤٢ | آیه ٤٣ | الشورى ٤٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَمِنْ عَزْمِ الْاُمُورِ»: (نگا: آلعمران / لقمان / )
تفسیر
- آيات ۲۷ - ۵۰ سوره شورى
- سنت الهى در روزى دادن به مردم : ((ينزل بقدر ما يشاء))
- شباهت رزق مادى با معارف حقه و شرايع آسمانى ، از نظرنزول و قسمت
- توضيحى راجع به ((قدير)) بودن خداى تعالى
- بررسى مفاد آيه ((و ما اصبكم من مصيبه فبما كسبت ايديكم ....)) كه وجود ارتباط بينگناهان و مصائب دنيوى را افاده مى كند
- سه مطلبى كه از سياق آيه شريفه بدست مى آيد
- تفسيرى بى پايه براى آيه و وجه بى پايگى آن
- بيان آيات ((و من آياته الجوار فى البحر...)) كه كشتى ها را به عنوان يكى از آياتخداوند به ياد مى آورد
- دو تفسير ديگر در معنا مى آيد كه هر دو بى مورد و داراى تكلف اند
- صفات نيك مؤ منين : اجتناب از كبائر و فواحش ، گذشت ، دفع ظلم از يكديگر و...))
- معناى مشورت و آيه ((و اءمرهم شورى بينهم ))
- وجه اينكه در جمله ((و جزاء سيئة سيئه مثلها))عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را ((سيئه )) ناميد
- سه وجه در بيان ((انه لا يحب الظالمين ))
- مظلوم حق مقابله به مثل دارد گو اينكه صبر و گذشت فضيلتى برتر است
- وصف حال غير مؤ منين در روبرو شدن با عذاب الهى
- معناى جمله ((ان الخاسرين الذين خسروا انفسهم و اهليهم )) و اينكه گوينده آن كيانند و دركجا آن را مى گويند
- مفاد جمله : ((يوم لا مرد له من الله )) درباره قيامت
- توبيخ انسان متنعم سرگرم به دنيا
- چند روايت درباره تقدير روزى از جانب خداوند سبحان
- بيان سه اشكال در رابطه با ((ما اءصابكم ...)). و مفاد روايات مربوط به آن
- بيان رواياتى در ارتباط با ((يهب لمن يشاء اناثا
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ «43»
و البتّه كسى كه صبر نمايد (و مجرم را ببخشد) همانا اين از كارهاى استوار است.
جلد 8 - صفحه 419
نکته ها
قرآن كريم در آيه 91 سوره توبه مىفرمايد: «ما عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ» بر نيكوكاران هيچ راه نكوهشى نيست. در آيه قبل نيز خوانديم كه بر مظلوم حرجى نيست، اكنون مىفرمايد: نكوهش بر ستمگران است.
به نظر مىرسد «ظلم»، مربوط به اشرار است گرچه افراد عادى و فقير باشند ولى «بغى» مربوط به توطئهگران و استعمارگران است.
پیام ها
1- تجاوز به حقوق مردم (حتّى غير مسلمان و در هر شكل) ناروا و سزاوار پيگيرى و مؤاخذه است. «إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ»
2- ظلمى را بايد افشا كرد كه رنگ فتنه و فساد و جنبه اجتماعى داشته باشد.
«يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ»
3- گرچه وظيفه مردم در دنيا استمداد و افشاگرى است ولى خداوند هم به حساب ظالمان خواهد رسيد. «لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ»
4- گذشت از ظالم كار سادهاى نيست، اراده و تصميم استوار لازم دارد. «لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»
5- خويشتندارى و گذشت (به جاى انتقام) مورد سفارش قرآن است. «وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»
6- كسانى اهل گذشت هستند كه صبور باشند. (كلمه «صبر» قبل از كلمه «مغفرت» آمده است) «لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ»
7- صبر و گذشت، بستر صفات برجسته انسان است. «وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»
8- اسلام دين جامعى است كه هم حقّ مظلوم را به رسميّت شناخته است و هم راه را براى عفو و گذشت باز گذاشته است. لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ ... وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 420
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (43)
وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ: و هر آينه براى كسى كه صبر نمايد بر آزار ظلمه و درگذرد از مظلم ايشان و در صدد انتقام نباشد، إِنَّ ذلِكَ: بدرستى كه اين صبر و گذشتن، لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ: از كارهاى جازمه لازمه است، يعنى جماعتى كه موصوفند به كمال ايمان و مزيت احسان، قصد ايشان جزم و ثابت است بر اين نوع كارها، زيرا همه كس را توانائى آن نباشد كه جفا كشد و وفا نمايد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ (41) إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (42) وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (43) وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ وَ تَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلى مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ (44) وَ تَراهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْها خاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍّ وَ قالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذابٍ مُقِيمٍ (45)
ترجمه
و هر آينه آنكه انتقام كشيد بعد از ستم شدن بر او پس آنگروه نيست بر آنها هيچ راه اشكالى
جز اين نيست كه راه عتاب و عقاب بر كسانى است كه ستم ميكنند بر مردم و تعدّى مينمايند در زمين بناحق آنگروه براى آنها عذابى است دردناك
و هر آينه آنكه صبر كرد و گذشت نمود همانا آن هر آينه از كارهاى مطلوب الهى است
و هر كه را واگذارد در گمراهى خدا پس نيست براى او هيچ ياورى بعد از او و مىبينى ستمكاران را چون ديدند عذاب را ميگويند آيا بسوى بازگشتن راهى هست
و مىبينى آنانرا كه عرضه ميشوند بر آن با آنكه فروتنانند از خوارى نگاه ميكنند از ديده پنهان و گويند آنانكه ايمان آوردند همانا زيانكاران آنانند كه زيانكار نمودند خودشان و خانوادهشان را روز قيامت آگاه باشيد همانا ستمكاران در عذاب دائمند.
تفسير
خداوند سبحان در تعقيب و تأكيد مفاد آيات سابقه فرموده و هر آينه كسانيكه انتقام بكشند از ظالم بر خودشان بعد از آنكه مظلوم واقع شدند
جلد 4 صفحه 587
بهيچ وجه جاى اعتراض و راه اشكالى بر آنها نيست چون حق داشتند كه قصاص يا تقاص نمايند و ذكر شد كه در بعضى از موارد راجح است بلى اشكال و اعتراض بر كسانى است كه ابتداء بظلم و ستم بر مردم مينمايند و تعدّى و تجاوز از حد و قدر خودشان ميكنند در زمين بناحق و ناروا و آنها مشمول عذاب اليم جهنّم در قيامت خواهند بود و اگر كسى صبر كند بر جور و ستمى كه بر او وارد شده و گذشت نمايد و عفو و اغماض كند در مورديكه مقتضى براى عفو باشد كه در آيات سابقه بيان شد هر آينه كارى كرده كه مرضىّ خدا و پسند اولياء و از اخلاق ستوده است كه بايد شخص بزرگ بر آن ثابت و بزرگوارى خود را بآن اثبات نمايد خلاصه آنكه از امورى است كه بايد در موقعش عزم بر آن داشت و اين تفصيل كه حسن انتقام و عفو باشد هر كدام بجاى خود مستفاد از بعضى روايات و موافق با موازين علم اخلاق است و كسيرا كه خداوند براى عدم قابليت و اعراض از ذكر حق بحال ضلالت و گمراهى واگذارد و توفيق و تأييد خود را از او سلب فرمايد نيست و نخواهد بود براى او دوست و يار و ياور و نگهبان و نگهدارى در رتبه متأخّره از خدا كه با او يارى و او را نگهدارى نمايد از بليّات دنيا و عقوبات آخرت و مىبينى تو اى پيغمبر ستمكاران را در روز قيامت وقتى مشاهده عذاب را نمودند كه آرزو مينمايند و ميگويند آيا ممكن است يكمرتبه ديگر ما بدنيا برگرديم و مىبينى تو آنها را كه عرضه داشته ميشوند بر آتش جهنّم در حال خضوع و خشوع از ذلّت و خوارى كه مينگرند به آتش از زير چشم مانند كسانى كه براى كشتن حاضر كرده شوند كه بشمشير نگاه ميكنند و چون اهل ايمان آنها را باين حال مىبينند ميگويند الحقّ زيانكاران آنكسانى هستند كه خودشان و اهل و عيالشان را بخسران انداختند و زيانكار نمودند در روز قيامت چون آنها را سوق بحق ننمودند بلكه تربيت بباطل كردند و از منافع و فوائد اخروى ايمان و عمل صالح باز ماندند و مستحق عذاب جهنّم شدند و خدا ميفرمايد بدانيد كه ستمكاران بر خويش و خلق بكفر و ضلال در عذاب دائم بىزوال جاى دارند.
جلد 4 صفحه 588
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَمَن صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِن عَزمِ الأُمُورِ (43)
و هر آينه كسي که صبر كند و گذشت كند هر آينه اينکه صبر و گذشت از كارهاي بسيار بزرگ پسنديده است.
وَ لَمَن صَبَرَ صبر بر اذيت و ظلم ظالمين که امير المؤمنين عليه الصلاة و السلام فرمود
(صبرت و في العين قذي و في الحلق شجي)
و از القاب مختصه بآن حضرت است (اصبر الصابرين) و در حق ابي عبد اللّه عليه السلام
(لقد عجبت من صبرك ملائكة السماء)
و
جلد 15 - صفحه 503
هكذا ساير ائمه هدي عليهم السلام و ميتوان گفت امروز صبر حضرت بقية اللّه با مشاهده اينکه اوضاع كنوني و انتظار فرج از صبر تمام انبياء و اولياء بالاتر و سختتر است.
وَ غَفَرَ و گذشت كردن که دارد صديقه طاهره موقعي که مشاهده كرد علي را پاي منبر طناب به گردن شمشير بالاي سر فرمود پيراهن پدر بر سر مياندازم و نفرين ميكنم امير المؤمنين سلمان را فرستاد نگذار فاطمه نفرين كند چنانچه پدر بزرگوارش هم آنچه اذيت ديد که فرمود
(ما اوذي نبيّ مثل ما اوذيت)
نفرين نكرد و عرض كرد
(اللهم اهد قومي فانهم لا يعلمون).
ذلِكَ لَمِن عَزمِ الأُمُورِ عزم قوة القلب است و خودداري است و تحمل مشاق و حلم و حوصله و بردباري است در كليه امور و لو هر چه مشكل و سخت باشد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 43)- در این آیه باز به سراغ مسأله صبر و شکیبایی و عفو میرود تا بار دیگر بر این حقیقت تأکید کند که حق انتقام گیری و قصاص و کیفر برای مظلوم در برابر ظالم هرگز مانع از مسأله گذشت و عفو و بخشش نیست، میفرماید: «اما کسانی که شکیبایی کنند، و طرف را مورد عفو قرار دهند این از کارهای پر ارزش است» (وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ).
تعبیر به «عزم الامور» ممکن است اشاره به این باشد که این از کارهایی است که خداوند به آن فرمان داده و هرگز نسخ نمیشود و یا از کارهایی است که انسان باید نسبت به آن عزم راسخ داشته باشد.
نکات آیه
۱ - شکیبایى و بخشش خطاکار، امرى ارزشمند و نیازمند اراده قوى است. (و لمن صبر و غفر إنّ ذلک لمن عزم الأُمور) اضافه «عزم» به «أمور»، از باب اضافه صفت به موصوف است; یعنى، «من الأمور المعزومة» معناى این ترکیب در آیه - چنان که مفسران گفته اند - این است که صبر و گذشت، از امورى است که نیازمند به تصمیم و اراده استوار، مى باشد.
۲ - نظام حقوقى دین، طرفدار حاکمیت روحیه عفو و بخشش بر جامعه بشرى و روابط انسانى (و لمن انتصر بعد ظلمه ... و لمن صبر و غفر)
۳ - خویشتن دارى و گذشت به جاى انتقام جویى و مقابله به مثل، توصیه اکید خداوند به دادخواهان ستمدیده است. (و لمن انتصر بعد ظلمه ... و لمن صبر و غفر إنّ ذلک لمن عزم الأُمور) لام در «لمن صبر» لام قسم و در «لمن عزم الأمور» لام تأکید است که در هر دو نمایانگر اهمیت توصیه الهى به عفو و گذشت است.
۴ - تنها انسان هاى صابر و شکیبا، قادر به عفو و بخشش خطاکاران اند. (و لمن صبر و غفر إنّ ذلک لمن عزم الأُمور) ذکر صبر قبل از غفران، مى تواند اشاره به این نکته داشته باشد که اگر روحیه شکیبایى نباشد; آتش انتقام در انسان شعله ور شده و مانع عفو و گذشت مى شود.
۵ - انسان هاى برخوردار از اراده قوى و خویشتن دار و اهل گذشت ارزشى والا دارند. (و لمن صبر و غفر إنّ ذلک لمن عزم الأُمور)
۶ - عفو، گذشت و خویشتن دارى در حال توانمندى بر انتقام، نشانگر اراده و تصمیم قوى انسان است. (و لمن صبر و غفر إنّ ذلک لمن عزم الأُمور) قدرت بر انتقام از واژه «غفر» استفاده مى شود; چه این که ظهور مغفرت آن است که انسان توان انتقام را داشته باشد.
۷ - عزم و اراده قوى، پایه و اساس کمال و رشد آدمى و اصلاح اخلاق و رفتار او (و لمن صبر و غفر إنّ ذلک لمن عزم الأُمور)
موضوعات مرتبط
- اراده: آثار اراده ۱، ۷; ارزش اراده ۵; نشانه هاى قوت اراده ۶
- تکامل: عوامل تکامل ۷
- خدا: توصیه هاى خدا ۳
- خطاکاران: عفو از خطاکاران ۴
- رفتار: پایه هاى رفتار ۷
- صابران: عفوهاى صابران ۴; فضایل صابران ۴، ۵
- صبر: ارزش صبر ۱، ۵; زمینه صبر ۱
- عفو: ارزش عفو ۱، ۵; اهمیت عفو ۲; توصیه به عفو ۳; زمینه عفو ۱; عفو هنگام قدرت ۶
- مظلومان: توصیه به مظلومان ۳
منابع