الأحزاب ٥٧
کپی متن آیه |
---|
إِنَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَاباً مُهِيناً |
ترجمه
الأحزاب ٥٦ | آیه ٥٧ | الأحزاب ٥٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یُؤْذُونَ اللهَ»: مراد از آزار رساندن به خدا، بر سر خشم آوردن خدا به سبب کفر و الحاد است. یا این که اذیّت و آزار رساندن به پیغمبر و مؤمنان مراد است و ذکر خدا برای نشان دادن اهمّیّت و تأکید مطلب است. «لَعَنَهُمْ ...»: (نگا: بقره / و نساء / و ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
از طریق عوفى از ابن عباس نقل شده که این آیه درباره کسانى نازل گردیده که پیامبر را به خاطر ازدواج با صفیه دختر حى بن اخطب مورد سرزنش و شماتت قرار داده بودند و نیز جویبر از ضحاک او از ابن عباس نقل نماید که درباره عبدالله بن ابى و عده اى نازل شده که در افک عائشه شرکت داشته اند.[۱]
تفسیر
- آيات ۴۹ - ۶۲ سوره احزاب
- بيان آيات مربوط به نكاح و طلاق كه بعضى مخصوص پيامبر (صلى الله عليه و آله وسلم ) و برخى راجع به همه مسلمانان است
- بيان هفت طائفه از زنان كه خدا در پيامبر(ص )حلال كرده است
- دستور به مسلمانان كه از وراى حجاب با همسران پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم )ملاقات كنند
- معناى صلات خدا و ملائكه و مؤ منين بر پيامبر اكرم (ص )
- معناى اينكه خدا آزاردهندگان پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) را در دنيا و آخرت لعنتكرده است
- وجه اينكه آزار مؤ منين را ((بهتان )) و ((اثم مبين )) خواند
- تهديد منافقين و بيماردلان و شايعه پرااكنان به اخراج از شهر و مدور ساختن خونشان ،اگر از فساد دست نكشند
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل آيات مربوط به ازدواج پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و احكاممربوط به همسران آن جناب (صلى الله عليه و آله و سلم )
- شاءن نزول آيه ((و امراء مؤ منة ان وهبت نفسها للنبى ...))بنقل از كتاب شريف كافى
- شاءن نزول آيه (يا ايها الذين آمنوا لا تدخلوا بيوت النبى ...)
- چند روايت درباره معناى صلوات خدا و ملائكه و مؤ منين بر پيامبر (صلى الله عليه و آله وسلم ) و كيفيت صلوات فرستادن بر آن حضرت
- دو روايت در ذيل آيه مربوط به حجاب زنان و درذيل آيه متضمن تهديد منافقان و بيمار دلان و شايعه پراكنان
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً «57»
همانا كسانى كه خدا و رسولش را آزار مىدهند، خداوند در دنيا و آخرت آنان را لعنت مىكند، و براى آنان عذاب خوار كنندهاى آماده كرده است.
نکته ها
آزار خداوند، يعنى انجام كارى بر خلاف خواست و رضاى او كه به جاى جلب رحمت الهى، غضب و لعنت خداوند را به دنبال دارد.
شايد مراد از اذيّت خدا، اذيّت بندگان خدا باشد، نظير قرض دادن به بنده كه قرض دادن به خداست، و مراد از اذيّت كردن پيامبر صلى الله عليه و آله تكذيب و تهمت و برخورد بىادبانه با آن حضرت و اذيّت كردن اهل بيت اوست، همان گونه كه در چند روايت آمده است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «فاطمة بضعة منى فمن اغضبها اغضبنى» «1» فاطمه پارهى تن من است، هر كه او را خشمگين سازد مرا به خشم آورده است.
«1». صحيح بخارى، ج 5، ص 26 و صحيح مسلم، ج 4، ص 1903.
جلد 7 - صفحه 397
پیام ها
1- بندهى مخلص به جايى مىرسد كه رنجاندن او، رنجاندن خدا مىشود.
«يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
2- بخشى از كيفر توهين و تحقير و آزار و اذيّتِ اهل ايمان، در همين دنيا ظاهر مىشود. «لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا»
3- چون هدف ايذا كننده اهانت است، كيفر او نيز اهانت در آخرت است. «عَذاباً مُهِيناً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً (57)
بعد از بيان صلوات كه مبتنى بر تعظيم و تكريم و رفعت شأن آن قدوه
«1» بحار الانوار، ج 94 ص 49 باب 29، ج 9 بنقل از قرب الاسناد: 12.
«2» همان مدرك ص 50 ج 12 و خصال ج 2 ص 394 (چاپ دار التعارف) باب النسبة روايت 101.
«3» معانى الاخبار، چاپ حيدرى، ص 246 روايت 9 باب البخل و الشح.
«4» بحار الانوار ج 94 ص 56 كتاب الدعاء، باب 29، ج 29 بنقل از امالى الصدوق ص 120 و نظير آن در بحار 94 ص 48 ح 4 بنقل از امالى الصدوق: 228 و امالى الطّوسى ج 2، ص 37.
جلد 10 - صفحه 484
عالميان است، در مقام تهديد كسانى كه در صدد ايذاء و آزار آن حضرتند به دست و زبان، مىفرمايد:
إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ: بدرستى كه آنانكه مىرنجانند خدا و رسول او را، يعنى مرتكب امرى مىشوند كه موجب كراهت و نارضايتى خدا و رسول است از كفر و معاصى، يا اذيت مىرسانند رسول او را به زبان و دست كه سخنان نالايق در حق او گويند مانند ساحر و شاعر و غير آن، و دندان مباركش را آسيب و الم بر لب مبارك مىرسانند، لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا: لعن فرمايد و دور گرداند خدا ايشان را از رحمت واسعه خود در دنيا، وَ الْآخِرَةِ: و در سراى آخرت، وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً: و مهيا و آماده گرداند براى او در آخرت عذابى خوار كننده.
تنبيه: در ايذاء خدا و رسول وجوهى است:
اما ايذاى خدا:
1- نسبت ناشايسته به ذات كبريائى دادند مانند يهود كه گفتند: (يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ «1» و إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ) «2». و نصارى كه گفتند: (إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ) «3» و مشركان كه گفتند: (الملائكة بنات اللّه) «4»؛ همه اين طوائف هم در صدد ايذاى پيغمبر خدا بودند.
در منهج- از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مروى است كه حق تعالى فرمايد:
پسر آدم مرا دشنام مىدهد و سزاوار نيست مرا دشنام دهد، و ايذا مىرساند و سزاوار نيست كه مرا ايذا رساند؛ اما دشنام قول او است به اتخاذ ولد؛ و اما ايذاى او اينكه مىگويد مرا اعاده نخواهد كرد بعد از مردن «5».
«1» سوره مائده آيه 64.
«2» سوره آل عمران آيه 181.
«3» سوره مائده آيه 73.
«4» سوره نحل آيه 57 و سوره صافات آيه 149 تا 153 اشاره به اين مطلب دارد.
«5» منهج الصادقين، ج 7، ص 366.
جلد 10 - صفحه 485
2- مراد، مصورانند «1»، كه در صدد آنند چنان صورتى كه خدا خلق فرموده تصوير كنند، و در حديث است از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله كه خدا فرمايد:
كيست ظالمتر از آن كس كه مىخواهد مانند آنچه من خلق كردهام خلق كند، و مصدق اينست كه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: لعن اللّه المصوّرون «2». حق تعالى صورتگران را لعن فرموده و از رحمت واسعه خود دور گردانيده.
اما ايذاى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله:
چقدر از قوم اذيت كشيد! از جمله مغيره سنگى انداخت به دست حضرت رسيد، و سنگى ديگر به پيشانى مبارك، و در احد دشمنان حمله به آن حضرت به شمشير و نيزه و تير و سنگ و غيره، و اذيت زبانى جسارت ورزيده ساحر و مجنون گفتند، به اندازهاى اذيت جسمى و روحى به آن حضرت وارد ساختند كه: (ما اوذى نبى مثل ما اوذيت) و مسلم است هر قدر نفس، عالى و شريف باشد، تألمات روحى او بيشتر باشد. بلكه اذيت به آل آن سرور اذيت آن حضرت باشد.
چنانكه در مجمع- ابو القاسم حسكانى از محدثين عامه روايت نموده از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام كه حضرت موى مبارك به دست مبارك گرفته فرمود كه: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله موى خود را به دست مبارك گرفته فقال:
يا على من اذى بشعرة منك فقد آذاني و من آذاني فقد اذى اللّه و من اذى اللّه فعليه لعنة اللّه، فرمود: يا على هر كه به موئى از تو اذيت رساند، به تحقيق به من اذيت نموده و هر كه مرا اذيت رساند، به تحقيق خدا را اذيت نموده؛ و هر كه خدا را اذيت نمايد، پس بر اوست لعنت خدا «3».
و در حديث ديگر فرمود: من ابغضك فقد ابغضنى و من ابغضنى فقد ابغض
«1» وسائل الشيعة، ج 3 ص 563 ح 12: عن ابى جعفر عليه السّلام: قال إن الذين يؤذون اللّه و رسوله هم المصورون يكلفون يوم القيامة أن ينفخوا فيها الروح.
«2» مجمع البيان، ج 4، ص 383. و در مورد عذاب مصوّران به كتاب مستدرك الوسائل، ج 2، كتاب التجارة، باب 75 ص 457 مراجعه كنيد.
«3» تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 370 و نظير اين حديث در بحار الانوار، ج 39، باب 89 ص 332.
جلد 10 - صفحه 486
اللّه. هر كه دشمن دارد تو را پس به تحقيق مرا دشمن داشته، و هر كه مرا دشمن دارد خدا را دشمن داشته «1».
و نسبت به حضرت فاطمه عليها السّلام فرمود: فاطمة بضعة منّى من آذاها فقد آذاني و من آذاني فقد اذى اللّه. فاطمه عليها السّلام پاره تن من است، هر كه اذيت كند او را مرا اذيت نموده، و هر كه مرا اذيت كند خدا را اذيت نموده «2».
و در حق حسنين عليهما السّلام فرمود: الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنّة من احبّهما احبّنى و من ابغضهما ابغضنى. حسن و حسين عليهما السّلام دو سيد جوانان اهل بهشتاند، هر كه دوست دارد آن دو را، مرا دوست داشته، و هر كه دشمن دارد آن دو را مرا دشمن داشته. «3» و احاديث در اين قسمت بسيار است، بنابراين كسانى كه آل عصمت را اذيت نمودند داخل در آيه شريفه، و لعنت الهى شامل حال آنها خواهد بود.
تتمه: اين مطلب مبين است هتاكى و تجاسر در نافرمانى آنكه واجب الاتباع است، هر آينه به اعتبارى آن را اذيت اطلاق كنند، چنانچه در عرف متعارف است وقتى پسر در مقام هتاكى پدر برآيد، او را گويد: چرا اين قدر مرا اذيت كنى. پس ستيزگى نمودن در مخالفت فرامين سبحانى و اوامر حضرت رسالت پناهى، به اين اعتبار اذيت باشد، و چون آيات قرآنى عبرت به عموم لفظ است، بدين لحاظ كسانى كه تجرى نمايند در مخالفت احكام اسلامى و هتك حرمات الهى در هر عصر و زمانى، چنانچه به همين حال باقى باشند مشمول آيه شريفه خواهند بود.
«1» روايات به اين مضمون فراوان است كه حضرت رسول (ص) فرمودند: من ابغضك فقد ابغضنى از جمله در امالى الصدوق (با ترجمه كمرهاى) مجلس 14 ص 61 روايت 11 و مجلس 20 صفحه 95. و نيز در كتاب ينابيع المودة (طبع هشتم 1385 هجرى)، باب 59، ص 282 بنقل از طبرانى.
«2» بحار الانوار، ج 43، ص 39. و نيز امالى شيخ صدوق (با ترجمه كمرهاى) ص 487.
«3» بحار الانوار، ج 43، ص 303. بنقل از كتاب الآل؛ شبيه اين روايت در صفحات 264 و 265 بحار 43 موجود است.
جلد 10 - صفحه 487
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً (57) وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً (58) يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً (59) لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلاَّ قَلِيلاً (60) مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلاً (61)
سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً (62)
ترجمه
همانا آنها كه آزار ميكنند خدا و پيغمبرش را دور ميگرداند آنها را خدا از رحمت خود در دنيا و آخرت و آماده كرده برايشان عذابى خوار كننده
و آنها كه آزار ميكنند مردان با ايمان و زنان با ايمان را بغير آنچه كسب كردند پس بتحقيق متحمّل شدند نسبت دروغ و گناهى آشكار را
اى پيغمبر بگو بزنانت و دخترانت و زنان گروندگان نزديك كنند بر خودشان از چادرهاشان اين نزديكتر است بآنكه شناخته شوند پس آزار نشوند و بوده است خدا آمرزنده مهربان
هر آينه اگر باز نايستند منافقان و آنها كه در دلهاشان بيمارى است و منتشر كنندگان اخبار دروغ وحشت انگيز در مدينه هر آينه بر انگيزانيم تو را بسوى آنها پس مجاورت نميكنند تو را در آن مگر اندكى
با آنكه دورشدگان از رحمتند هر كجا يافته شوند گرفته ميشوند و كشته ميشوند كشته شدنى سخت
بود اين طريقه خداوند در باره آنانكه گذشتند از پيش و هرگز نمىيابى براى طريقه خدا تغييرى.
تفسير
خداوند متعال بعد از حكم بوجوب درود و ثنا و دعاء بر پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و انقياد و اطاعت احكام او نهى فرموده است از آزار و ايذاء او باين بيان كه كسانى كه اذيّت ميكنند خدا و پيغمبر او را چون اذيّت پيغمبر خدا اذيّت خدا است بزبان درازى و تجاوز از حدّ و مقام و مخالفت و عناد و كفر و الحاد خداوند آنها را از رحمت خود دور ميفرمايد در دنيا و آخرت و آماده فرموده است براى آنان عذاب اليم خوار كنندهئى قمّى ره فرموده نازل شده در حقّ كسانيكه غصب نمودند حقّ امير المؤمنين عليه السّلام را و گرفتند حقّ فاطمه عليها سلام را و اذيّت نمودند او را با آنكه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرمود كسيكه اذيّت كند فاطمه را در حيات من مانند كسى است كه اذيّت كند او را بعد از موت من و كسيكه اذيّت كند او را بعد از موت من مانند كسى است كه اذيّت كند او را در حيات من و كسيكه اذيّت كند او را مرا اذيّت كرده و كسيكه مرا
جلد 4 صفحه 340
اذيّت كند خدا را اذيّت كرده و اينمعناى قول خدا الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ است و در شفاء الصدور بعد از اثبات آنكه اوّلى و دوّمى اذيّت نمودند حضرت زهرا عليها سلام را و اثبات اين حديث شريف از طرق معتبره اهل سنّت فرموده بقياس شكل اوّل كه بديهى است نتيجه دادنش ثابت ميشود استحقاق اوّلى و دوّمى براى لعن باين آيه شريفه و در تهذيب از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه يكشب پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نماز عشا را تأخير انداخت عمر آمد در خانه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را كوبيد و گفت يا رسول اللّه زنها و بچهها خوابيدند آنحضرت بيرون آمد و فرمود شما حق نداريد مرا اذيّت كنيد و بمن امر نمائيد بر شما است كه گوش دهيد و اطاعت كنيد و نيز نهى فرموده از ايذاء و آزار اهل ايمان باين تقريب كه كسانيكه آزار ميكنند مردان مؤمن و زنان مؤمنه را بدون جهتى كه مستحقّ آن شوند از معاصى پس بتحقيق بدوش كشيدند اگر تهمت و افترا زده باشند بآنها و دروغ گفته باشند از قولشان بهتان را كه دروغ بزرگ بهت آور است و اگر غير از اين باشد از ساير آزارهاى زبانى و غير زبانى بگردن گرفتند گناه آشكارى را و در هر حال مرتكب گناه آشكارى شدند چون قبح تهمت و افترا و بهتان واضح و گناهش آشكار است و قمّى ره فرموده مراد امير المؤمنين و حضرت زهرا عليهما السلامند ولى جارى است در تمام مردم و ظاهرا مقصود بيان اكمل افراد مؤمنين و اظهر اشخاص مؤمنات باشد و اتمّ انواع اذيت و آزار كه منافقان نسبت بآن دو وجود مبارك روا دانستند و بجا آوردند در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون روز قيامت شود منادى ندا كند كجايند اذيّت كنندگان اولياء من پس بر ميخيزند قوميكه گوشت در صورتهاشان نيست و گفته ميشود اينانند كه اذيّت مينمودند اهل ايمانرا و قيام ميكردند بعداوت و عناد در برابر ايشان و بمشقّت مىانداختند آنانرا در دينشان پس امر ميشود كه بجهنم برند آنها را و در خصال از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مردم دو صنفند مؤمن و جاهل پس اذيّت مكن مؤمن را و جهالت منما بر جاهل تا مانند او باشى و قمّى ره در شأن نزول آيه سوّم فرمود كه زنها براى نماز مغرب و عشاء و صبح كه بمسجد ميآمدند مبتلا بتعرّض و آزار جوانهائى كه در سر راه آنها مىنشستند ميشدند پس اين آيه نازل شد و مفادش آنستكه اى پيغمبر بگو بزنانت
جلد 4 صفحه 341
و دخترانت و زنان اهل ايمان كه نزديك كنند و بپوشانند بر خود ساترى از قبيل چادرهاشان كه تمام بدن و سر و صورت آنها را بپوشاند اين نزديكتر است بآنكه شناخته شوند بنجابت و عفّت پس آزار كرده نشوند و خداوند آمرزنده و مهربان است لذا بىچادرى سابقشان را مىبخشد و اين احكام را كه موجب حفظ عفّت و نجابت و موافق با عزّت و جلالت آنان است فرموده و در واقع آيه حجاب اين است نه آيه سابق اين سوره كه در آداب خانه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم بود و نه آيه غضّ در سوره نور كه دلالتش بر ستر وجه و كفّين واضح نبود و دلالت اين آيه بحمد اللّه تعالى واضح و آشكار است و قمّى ره در شأن نزول آيه چهارم فرموده كه نازل شد در باره قومى از منافقين كه اخبار دروغ وحشت آورى راجع به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله شهرت ميدادند وقتى كه آنحضرت ببعضى از جنگها تشريف ميبرد از قبيل آنكه كشته شد و اسير شد و مسلمانان غمگين ميشدند و شكايت به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و سلم مينمودند تا اين آيه نازل شد و آنحضرت تهديد باخراجشان از مدينه فرمود و مفادش آنستكه اگر منافقين و كسانيكه در دلهاشان مرض شكّ است و كسانيكه اراجيف و اخبار دروغ وحشت انگيز را منتشر مينمايند در مدينه طيّبه منتهى نشوند و دست از اين عمل زشت خود بر ندارند هر آينه تو را امر نمائيم بجنگ با آنها و خراجشان پس درنگ نخواهند نمود در جوار تو مگر زمان كمى كه فاصله بين فرمان جنگ و كشته شدن يا فرار نمودن باشد و دور شدگانند از رحمت حق و در صورت فرار مسلمانان هر جا آنها را بيابند خواهند كشت بذلّت و خوارى و بوده است اين طريقه و دستور الهى در امم ماضيه كه ميكشتند منافقين و شكّاكين و سعى كنندگان در متزلزل نمودن اهل ايمان بانبياء عليهم السلام را و در طريقه الهيّه تغيير و تبديلى روى نميدهد چون كسى در مقابل اراده او عرض اندامى ندارد و اراجيف مأخوذ از رجفه بمعناى زلزله است و در اخبار بىاصل كه موجب تشويش است استعمال ميشود و ارجاف مردم بامرى اضطراب آنها است بآن و اغراء خواندن شخصى است بگرفتن چيزى و تحريص او بآن.
جلد 4 صفحه 342
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ الَّذِينَ يُؤذُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِي الدُّنيا وَ الآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُم عَذاباً مُهِيناً (57)
بدرستي که كساني که اذيت ميكنند خدا و رسول خدا را لعن فرموده خداوند آنها را در دنيا و آخرة و مهيا نموده از براي آنها عذاب خوار كنندهاي.
حكاية: گفتند در زمان شريف حسين که سلطان حجاز بود يكي از علماء شيعه بنام حاج شيخ محمّد باقر حجه فروش يك سال که مشرف شد دو نيابت باو دادند يكي در همين سال و ديگري در سال بعد چون مشرف شد پس از فراغ از اعمال حج نظر به اينكه بايد سال ديگر هم مشرف شود و رفتن و برگشتن بر او دشوار بود در مكه توقف كرد علماء سني نزد شريف حسين رفتند شكايت از شيعيان که اينها لعن اينکه دو خليفه را ميكنند شريف حسين جلوگيري كند،
جلد 14 - صفحه 525
و فرستاد اينکه شيخ را آوردند گفت جواب اينها را بده گفت ما اينجا در تقيه هستيم گفت نترس من تو را حفظ ميكنم شيخ رو بعلماء سني كرد و گفت در كتب اخبار شما مثل صحاح سته و ساير كتب ندارد که فاطمه زهرا موقعي که از دنيا رفت از اينکه دو نفر آزرده خاطر بود و يك يك كتب آنها را شمرد که مجال انكار بر آنها نماند تصديق كردند پرسيد آيا هست در كتب شما که پيغمبر فرمود
«فاطمة بضعة مني من آذاها فقد آذاني و من آذاني فقد آذي اللّه»
و يك يك كتابها را شمرد تصديق كردند گفت آيا در قرآن نيست «إِنَّ الَّذِينَ يُؤذُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِي الدُّنيا وَ الآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُم عَذاباً مُهِيناً آنها مغلوب شدند و در مقام قتل او بر آمدند و خداوند او را حفظ فرمود.
إِنَّ الَّذِينَ يُؤذُونَ اللّهَ اذيت بخدا شرك بخدا إِنَّ الشِّركَ لَظُلمٌ عَظِيمٌ (لقمان آيه 13) و كفر باللّه است و ترك دين الهي و مخالفت اوامر او و توهين به مقدسات دين او.
وَ رَسُولَهُ جسارت كردن بمقام مقدس او ساحر كذاب مجنون مفتري گفتند چه قدر ظلم كردند که فرمود
«ما اوذي نبي مثل ما اوذيت»
و ظلم به اهل بيت او و اوصياء طيبين او و ذراري او و كتاب او و دين او و دستورات او و هر چه باو تعلق دارد.
لَعَنَهُمُ اللّهُ فِي الدُّنيا وَ الآخِرَةِ لعن بعد از رحمت است و تعبير بدنيا و آخرة دليل بر دوام است.
وَ أَعَدَّ لَهُم عَذاباً مُهِيناً قبلا مهيا فرموده و تمام عذابهاي الهي مهين است لكن هر چه سختتر باشد اهانتش بيشتر است و درجه اعلا نسبت بما دون مهين است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 57)- این آیه در حقیقت نقطه مقابل آیه گذشته را بیان میکند، میگوید: «کسانی که خدا و پیامبرش را ایذاء میکنند خداوند آنها را در دنیا و آخرت از رحمت خود دور میسازد و برای آنان عذاب خوار کنندهای آماده کرده است» (إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً).
منظور از «ایذاء پروردگار» همان کفر و الحاد است که خدا را به خشم میآورد و اما ایذاء پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله مفهوم وسیعی دارد، و هر گونه کاری که او را آزار دهد شامل میشود.
حتی از روایاتی که در ذیل آیه وارد شده چنین استفاده میشود که آزار خاندان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مخصوصا علی علیه السّلام و دخترش فاطمه زهرا علیها السّلام نیز مشمول همین آیه بوده است.
ج3، ص630
رسول خدا فرمود: «فاطمه پارهای از تن من است هر چه او را آزار دهد مرا میآزارد».
شبیه همین معنی در باره علی علیه السّلام نیز از پیامبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله نقل شده است.
نکات آیه
۱ - آزاردهندگان و اذیت کنندگان خدا و پیامبر(ص)، مشمول لعن خدا در دنیا و آخرتند. (إنّ الذین یؤذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فى الدنیا و الأخرة)
۲ - آزار دادن و اذیت کردن پیامبر(ص)، همسان آزار و اذیت خدا است. (إنّ الذین یؤذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فى الدنیا و الأخرة) از این که براى آزار دهندگان و اذیت کنندگان خدا و پیامبر یک کیفر قرار داده شده، فهمیده مى شود که آزار پیامبر(ص)، در ردیف اذیت خدا است.
۳ - آزار دادن پیامبر(ص)، درپى دارنده محرومیت از رحمت خداوند است. (إنّ الذین یؤذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فى الدنیا و الأخرة) «لعن» در لغت، به معناى «طرد و دور کردن از روى غضب و ناراحتى» است. لعن خدا در دنیا، به معناى بریده شدن از قبول رحمت الهى است (مفردات راغب).
۴ - کسانى که وارد منزل پیامبر(ص) شوند و اقامت خود را در حدّ آزاردهندگى آن حضرت ادامه دهند، مورد لعن خدایند. (و لامستئنسین لحدیث إنّ ذلکم کان یؤذى النبىّ ... إنّ الذین یؤذون ... و رسوله لعنهم اللّه فى الدنیا و الأخرة)
۵ - منافقان و کافران آزاردهنده رسول خدا(ص)، مورد لعن خدایند. (و لاتطع الکفرین و المنفقین و دَعْ أذیهم ... إنّ الذین یؤذون ... و رسوله لعنهم اللّه فى الدنیا و الأخرة)
۶ - مذاکره کنندگان بى پرده و رو در رو با همسران پیامبر - که موجب آزار دادن رسول خدا(ص) است - مشمول لعن خداوندند. (و إذا سألتموهنّ متعًا فسئلوهنّ من وراء حجاب... و ما کان لکم أن تؤذوا رسول اللّه... إنّ الذین یؤذون... و رسوله لعنهم اللّه فى الدنیا و الأخرة)
۷ - خداوند، براى آزاردهندگان خود و پیامبرش، عذابى خوارکننده تدارک دیده است. (إنّ الذین یؤذون اللّه ... و أعدّ لهم عذابًا مهینًا)
۸ - عذاب هاى خداوند، داراى مراتب است. (عذابًا مهینًا)
موضوعات مرتبط
- آخرت: لعن در آخرت ۱
- خدا: اذیت خدا ۱، ۲; رحمت خدا ۳; عذابهاى خدا ۸
- رحمت: عوامل محرومیت از رحمت ۳
- عذاب: عذاب ذلت بار ۷; مراتب عذاب ۸; موجبات عذاب ۷
- کافران: اذیتهاى کافران ۵; لعن بر کافران ۵
- لعن: مشمولان لعن خدا ۱، ۴، ۵، ۶
- محمد(ص): آثار اذیت محمد(ص) ۳، ۴، ۶; اذیت محمد(ص) ۱، ۲، ۵; اقامت طولانى در خانه محمد(ص) ۴; کیفر اذیت محمد(ص) ۷; گفتگو با همسران محمد(ص) ۶; ورود به خانه محمد(ص) ۴
- منافقان: اذیتهاى منافقان ۵; لعن بر منافقان ۵
منابع
- ↑ تفسیر ابن ابى حاتم.