السجدة ١٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۲۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
تَتَجَافَى‌ جُنُوبُهُمْ‌ عَنِ‌ الْمَضَاجِعِ‌ يَدْعُونَ‌ رَبَّهُمْ‌ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ‌ يُنْفِقُونَ‌

ترجمه

پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور می‌شود (و بپا می‌خیزند و رو به درگاه خدا می آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید می‌خوانند، و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند!

|از بسترهاى خواب [براى عبادت شب‌] پهلو تهى مى‌كنند و پروردگارشان را با خوف و رجا مى‌خوانند و از آنچه روزيشان كرده‌ايم انفاق مى‌كنند
پهلوهايشان از خوابگاهها جدا مى‌گردد [و] پروردگارشان را از روى بيم و طمع مى‌خوانند، و از آنچه روزيشان داده‌ايم انفاق مى‌كنند.
(شبها) پهلو از بستر خواب تهی کنند و با بیم و امید (و ناله اشتیاق در نماز شب) خدای خود را بخوانند و آنچه روزی آنها کرده‌ایم (به مسکینان) انفاق کنند.
[ملازم بستر استراحت و خواب نیستند، بلکه] پهلوهایشان از خوابگاه هایشان دور می شود در حالی که همواره پروردگارشان را به علت بیم [از عذاب] و امید [به رحمت و پاداش] می خوانند و از آنچه آنان را روزی داده ایم، انفاق می کنند.
از بستر خواب پهلو تهى مى‌كنند، پروردگارشان را با بيم و اميد مى‌خوانند و از آنچه به آنها داده‌ايم انفاق مى‌كنند.
پهلوهایشان از بسترها جدا شود [و به نیایش شبانه برخیزند و] پروردگارشان را با بیم و امید بخوانند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم ببخشند
پهلوهاشان از بسترها [براى نماز شب‌] دور مى‌شود، پروردگار خويش را با بيم و اميد مى‌خوانند و از آنچه روزيشان داده‌ايم انفاق مى‌كنند.
پهلوهایش از بسترها به دور می‌شود (و خواب شیرین را ترک گفته و به عبادت پروردگارشان می‌پردازند و) پروردگار خود را با بیم و امید به فریاد می‌خوانند، و از چیزهائی که بدیشان داده‌ایم می‌بخشند.
پهلوهایشان از خوابگاه‌ها(شان) جدا می‌گردد حال آنکه پروردگارشان را از روی بیم و طمع می‌خوانند و از آنچه روزیشان دادیم انفاق می‌کنند.
دوری گزیند پهلوهای ایشان از خوابگاه‌ها خوانند پروردگار خویش را بیمی و امیدی و از آنچه روزیشان دادیم ببخشند

Their sides shun their beds, as they pray to their Lord, out of reverence and hope; and from Our provisions to them, they give.
ترتیل:
ترجمه:
السجدة ١٥ آیه ١٦ السجدة ١٧
سوره : سوره السجدة
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَتَجَافی»: رها و به دور می‌شوند. مراد برخاستن از خواب خوش و ترک بستر نرم و گرم است. «الْمَضَاجِعِ»: جمع مَضْجَع، بسترها، رختخوابها. «خَوْفاً وَ طَمَعاً»: با بیم و امید. در حال خوف و رجا. مفعول مطلق فعل محذوف بوده و تقدیر چنین است: یَخَافُونَ خَوْفاً وَ یَطْمَعُونَ طَمَعاً. یا این که حال ضمیر (و) است و به معنی خَآئِفِینَ وَ طَامِعِینَ می‌باشند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

ابوعبیدة الخداء از امام باقر علیه‌السلام نقل نماید که این آیه درباره امیرالمؤمنین على علیه‌السلام و پیروان او از شیعیان ما نازل گردیده که در ابتداى شب می‌خوابند و وقتى که ثلث شب گذشت با حال ترس و خوف از خدا و رغبت و میل شدید در طاعت او براى عبادت از خواب برمی‌خیزند و خداوند لطف و عنایت خویش را براى آنان به رسول خویش طى این آیه آشکار ساخت.[۱]

و نیز درباره نزول این آیه سه قول هم گفته اند: اول حسن بصرى و مجاهد گویند: درباره متهجدان و شب زنده داران است که در دل شب از خواب برمی‌خیزند و نماز شب می‌خوانند[۲]، دوم؛ درباره جماعتى از انصار نازل شده که فاصله بین نماز مغرب و عشاء را با خواندن نماز به هم مى پیوستند و آن نماز را صلوة الاوّابین گویند[۳] چنان که بزار نیز آن را از بلال روایت نموده است، سوم این آیه در مدح کسانى است که نماز عشاء و صبح را به جماعت گذارند.[۴]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


تَتَجافى‌ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ «16»

(مؤمنان، به هنگام شب،) پهلوهايشان از بسترها دور مى‌ماند (و) پروردگارشان را از روى بيم و اميد مى‌خوانند، و از آنچه به آنان روزى داده‌ايم انفاق مى‌كنند.

پیام ها

1- سحر خيزى و دل كندن از رختخواب، يكى ديگر از نشانه‌هاى مؤمنان است.

تَتَجافى‌ جُنُوبُهُمْ‌ ...

2- عبادت‌هايى كه با نوعى رياضت و خفا همراه باشد ارزش بيشترى دارد.

«تَتَجافى‌»

3- مؤمن، نه مأيوس است، نه مغرور، هم بيم دارد، هم اميد. «يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً»

جلد 7 - صفحه 312

4- تواضع، سحرخيزى و انفاق، خصلت دايمى مؤمنان است. «لا يَسْتَكْبِرُونَ‌- يَدْعُونَ‌- يُنْفِقُونَ» (همه با صيغه‌ى مضارع آمده است.)

5- رابطه‌ى شبانه با خداوند، بايد با رسيدگى به محرومان همراه باشد. «يَدْعُونَ‌- يُنْفِقُونَ»

6- مورد انفاق، تنها مال نيست، بلكه شامل علم و آبرو و ديگر سرمايه‌هاى انسان نيز مى‌شود. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



تَتَجافى‌ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ «16»

صفت ديگر آنان آنكه:

تَتَجافى‌ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ‌: دور مى‌شود و بلند گردد پهلوهاى آنها از خوابگاه، يعنى برمى‌خيزند از رختخوابها، يَدْعُونَ رَبَّهُمْ‌: در حالتى كه مى‌خوانند پروردگار خود را به نماز و دعا و ثنا و راز و نياز، خَوْفاً وَ طَمَعاً: به جهت ترس از غضب الهى و اميد به رحمت سبحانى. اكثر مفسرين و به روايت حضرت باقر و صادق عليهما السّلام آيه شريفه در شأن متهجدان و شب خيزان است‌ «1» كه چون پرده‌اى فرو گذارند و جهانيان سر به بالين غفلت نهند، ايشان پهلو را از بستر گرم برداشته به نماز بايستند و در نيمه شب به درگاه قاضى الحاجات متوجه، و طلب عفو و رحمت نمايند.

فضيلت نماز شب: ابن بابويه رحمه اللّه در ثواب الاعمال روايت نموده از حضرت صادق عليه السّلام: قال: صلاة اللّيل تحسن الوجة و تحسن الخلق و تطيّب الرّيح و تدرّ الرزق و تقضى الدّين و تذهب الهمّ و تجلو البصر. فرمود: نماز شب نيكو نمايد روى را، و نيكو گرداند خلق را، و خوشبو سازد بو را، و فراوان كند روزى را، و ادا نمايد دين را، و مى‌برد غصه را، و جلا دهد چشم را «2».

در وسائل- از حضرت باقر عليه السّلام در اين آيه شريفه فرمود: نازل شده در حق امير المؤمنين عليه السّلام و جماعتى از شيعيان ما، مى‌خوابند اول شب پس وقتى دو ثلث شب گذشت يا آنچه را خدا خواهد برمى‌خيزند و فزع مى‌نمايند


«1» مجمع البيان، ج 4 ص 331.

«2» ثواب الاعمال، ص 65- 64، روايت 9. (چ حيدرى تهران 1391 هجرى)

جلد 10 - صفحه 387

بدرگاه پروردگارشان در حالتى كه راغبند و راهبند و طمع دارند به آنچه نزد او باشد، پس خدا ذكر فرموده در كتابش براى پيغمبر و اخبار فرموده به آنچه را عطا فرمايد به ايشان و ساكن نمايد آنها را در جوار خود و داخل فرمايد ايشان را در بهشت و ايمن گرداند خوف ايشان را «1».

صفت ديگر آنان آنكه: وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ‌: و بعض آنچه روزى داده‌ايم ايشان را انفاق مى‌كنند در راه خداى تعالى.

تنبيه: حق تعالى در اين آيات شريفه وصف مؤمنين به آيات خود را فرمايد به اوصافى چند: 1- خاكسار و سجده كنندگان نزد آيات الهى. 2- تسبيح و تحميد كنندگان سبحانى. 3- تكبر ننمودن نسبت به اطاعت الهى. 4- تهجد و شب زنده‌دارى به نماز و دعا و زارى. 5- انفاق در راه خدا به خيرات و مبرّات. و البته به اجتماع صفات پنجگانه مقام شامخ كمال ايمان را دارا باشند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


تَتَجافى‌ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ «16» فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «17» أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ «18» أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوى‌ نُزُلاً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «19» وَ أَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْواهُمُ النَّارُ كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها أُعِيدُوا فِيها وَ قِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «20»

ترجمه‌

تهى و خالى ميگردد پهلوهاشان از خوابگاهها ميخوانند پروردگارشان را از روى ترس و اميد و از آنچه روزى داديمشان انفاق ميكنند

پس نميداند كسى آنچه را كه پنهان كرده شده براى ايشان از روشنى چشمها بپاداش آنچه بودند كه بجا مى‌آوردند

آيا پس كسى كه باشد گرونده مانند كسى است كه باشد متمرّد يكسان نيستند

امّا آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى نيك پس براى ايشان است بهشتهائيكه جاى اقامت است برسم تشريفات مهمان بسبب آنچه بودند كه ميكردند

و اما آنانكه تمرّد نمودند پس جايگاهشان آتش است هرگاه بخواهند كه بيرون آيند از آن بر گردانده شوند در آن و گفته شود بآنها بچشيد عذاب آتش را كه بوديد آنرا تكذيب ميكرديد.

تفسير

خداوند سبحان در مقام تعريف و توصيف سجده كنندگان اهل ايمان كه در آيه سابقه اشاره بايشان شده بود فرموده كه خالى ميشود و بيرون ميآيد پهلوهاشان از بسترها در وقت سحر براى خلوت با خدا و راز و نياز و نماز و دعا از ترس جهنّم و اميد بهشت و از آنچه ما بايشان عطا نموديم از مال و جاه و دانش در راه خير صرف مينمايند و امساك نميكنند و براى اشاره بآنكه اين سحر خيزى طبيعى و ناشى از شوق مؤكّد آنها است نسبت آنرا بجنوب داده يعنى بى‌اختيار از خواب بيدار و از رختخواب دور ميشوند و بچنين كار پر زحمتى بسهولت قيام مينمايند پس هيچ كس نميداند آنچه در خزانه غيب الهى است‌


جلد 4 صفحه 293

از موجبات مسرّت و خوشنودى براى ايشان بپاداش آن اعمال خالص خالى از اغراضشان جز خدا و از زيادى و خوبى نميشود بيان نمود و قرّة عين اگر چه معمولا بروشنى چشم ترجمه و تفسير ميشود ولى واقعا بمعناى خنكى چشم است چون ميگويند گريه اگر از حزن باشد اشك چشم گرم و اگر از سرور باشد خنك است لذا خنكى چشم را كنايه از مسرّت خاطر قرار داده‌اند و اخفى بسكون ياء نيز قرائت شده است و در آيه دلالت است بر آنكه اگر عمل باميد ثواب و ترس عقاب باشد ممدوح و مستحسن است و اينكه در بعضى از روايات از آن تعبير بعمل مزدوران و غلامان شده بالنّسبه بعمل اولياء است كه بمرتبه اعلى از معرفت رسيده‌اند و عبادت را فقط بداعى استحقاق و اهليّت خداوند براى عبادت و اطاعت مينمايند در مجمع از جمعى از مفسّرين نقل نموده كه اين آيه راجع باهل تهجّد و نماز شب است كه از بستر راحت براى عبادت بر ميخيزند و آنرا به مروى از امام باقر و امام صادق عليهما السلام نسبت داده و در روايات متعدّده از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم و ائمه اطهار اينمعنى تأييد شده و در بعضى به نزول آن در باره امير المؤمنين عليه السّلام و شيعيان او تصريح شده و وقت بيدارى در ثلث آخر شب يا قدرى زودتر و ديرتر بعد از خواب سر شب تعيين گرديده است و پاداش مخفى را بذهاب خوف و رعب از ايشان و دخول در بهشت و سكونت در جوار الهى تفسير فرموده‌اند و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هيچ كار خوبى نيست مگر آنكه براى آن ثوابى مذكور است در قرآن مگر نماز شب كه خداوند ثواب آنرا بيان نفرموده براى عظمت قدر آن و فرموده تتجافى جنوبهم تا آخر و بعدا امام عليه السّلام كرامتهاى خداوند را باهل ايمان در هر جمعه بيان فرموده و آنكه خداوند بهشتى را بدست قدرت خود خلق فرموده كه كسى آنرا نديده و مطلع از آن نشده و همه روزه بر بوى خوش آن مى‌افزايد و آن آنستكه خداوند فرموده‌ فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ‌ و از بعضى روايات استفاده ميشود كه آن چيزى است كه خداوند براى بندگان صالح خود تهيه فرموده كه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و بخاطر هيچ بشرى خطور نكرده و انصافا فوائد دنيوى و آثار اخروى اين عمل بقدرى زياد است كه حقا نميشود احصاء و تعداد نمود كسانيكه تجربه كرده‌اند ميدانند و ميدانند


جلد 4 صفحه 294

كه هيچ توفيق و سعادتى برتر و بالاتر از اين نيست و آداب آن در كتب فقهيه مفصلا ذكر شده است و پس از آن خداوند بر سبيل استفهام تقريرى فرموده آيا ممكن است شخص مؤمن موحّد فرمانبردار خدا و رسول مانند مرد كافر متمرّد از فرمان آن دو باشد در فضل و شرف و تقرب بخدا و پاداش روز جزا و خود جواب داده كه هرگز آندو نفر مساوى نخواهند بود و تفاوت را مفصلا بيان فرموده كه اما آنانكه ايمان آوردند و كارهاى شايسته نمودند مر آنها را است بهشتهائى كه مأوى و منزل حقيقى هميشگى كه كسى از آن بيرون نميرود آنمنزل است و تازه آنمنزل باتمام لوازم تعيّش كامل كه در آن است برسم پيشكشى و تشريفات و رودى مهمان از جانب خداوند بايشان تقديم ميشود آنهم بعنوان استحقاق در مقابل اعماليكه در دنيا براى رضاى خدا بجا مى‌آوردند و اما آنانكه كافر و متمرد از حكم خدا و رسول گشتند جايگاه آنها آتش جهنم است و چون داخل آن شوند هفتاد سال پائين روند تا به ته جهنم برسند و چون رسيدند هر وقت فشار آتش بالاشان آورد كه بخواهند بيرون آيند ملائكه با گرزهاى آهنين كه بفرقشان ميكوبند بر ميگردانند آنها را بجاى خودشان و باين حال هميشه باقى و بر قرار خواهند بود چنانچه قمى ره نقل نموده و از جانب خداوند بآنها گفته ميشود بچشيد عذاب آتشى را كه در دنيا تكذيب مينموديد آنرا و اين براى توهين و تعيير و مزيد تعذيب آنها است فيض ره فرموده اخبار از طريق عامه و خاصه مستفيض است كه اين سه آيه و آيه بعد در باره امير المؤمنين عليه السّلام و وليد بن عقبه نازل شده است و قمى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه امير المؤمنين با وليد بن عقبه مشاجره نمودند آنملعون گفت من از تو طلاقت لسان و حدّت سنانم بيشتر و در جنگ ثبات قدمم زيادتر است حضرت فرمود ساكت شو تو فاسقى و اين آيات نازل شد و در احتجاج از امام مجتبى عليه السّلام باين معنى و آنكه مراد از مؤمن امير المؤمنين عليه السّلام و مراد از فاسق وليد است تصريح شده و معلوم است كه شأن نزول منافات با عموم كلام ندارد و مراد از فسّاق كفارند كه براى تكذيب و انكار معذّب شده‌اند.


جلد 4 صفحه 295

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


تَتَجافي‌ جُنُوبُهُم‌ عَن‌ِ المَضاجِع‌ِ يَدعُون‌َ رَبَّهُم‌ خَوفاً وَ طَمَعاً وَ مِمّا رَزَقناهُم‌ يُنفِقُون‌َ «16»

پهلو تهي‌ مي‌كنند ‌از‌ فراش‌ خواب‌ و ‌خدا‌ ‌را‌ مي‌خوانند ‌با‌ حالت‌ خوف‌ و رجاء و ‌از‌ ‌آن‌ چه‌ ‌به‌ ‌آنها‌ روزي‌ كرديم‌ انفاق‌ مي‌كنند.

تَتَجافي‌ جُنُوبُهُم‌ عَن‌ِ المَضاجِع‌ِ اشاره‌ ‌به‌ شب‌ خيزي‌ و سحر بيداري‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ فراش‌ خواب‌ بيرون‌ مي‌آيند و ‌از‌ لذت‌ خواب‌ صرف‌ نظر مي‌كنند و موفق‌ ‌به‌ نماز شب‌ و مناجات‌ ‌با‌ قاضي‌ الحاجات‌ و راز و نياز ‌با‌ پروردگار ‌خود‌ مي‌شوند و ‌در‌ اخبار ‌براي‌ فضيلت‌ نماز شب‌ قريب‌ سي‌ فائده‌ ذكر فرموده‌اند و گفتند ‌بر‌ پيغمبر اكرم‌ (ص‌) واجب‌ ‌بود‌ و ‌در‌ قرآن‌ مجيد مي‌فرمايد:

وَ مِن‌َ اللَّيل‌ِ فَتَهَجَّد بِه‌ِ نافِلَةً لَك‌َ عَسي‌ أَن‌ يَبعَثَك‌َ رَبُّك‌َ مَقاماً مَحمُوداً (اسراء ‌آيه‌ 79) و يكي‌ ‌از‌ علائم‌ مؤمن‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ خبر ‌از‌ حضرت‌ عسكري‌ ‌است‌ فرمود:

«علائم‌ المؤمن‌ خمس‌: صلوة احدي‌ و خمسين‌ و الجهر ببسم‌ اللّه‌ الرحمن‌ الرحيم‌ و التختم‌ باليمين‌ و تعفير الجبين‌ و زيارت‌ الاربعين‌».

يَدعُون‌َ رَبَّهُم‌ خَوفاً وَ طَمَعاً مؤمن‌ بايد هميشه‌ ‌بين‌ خوف‌ و رجا ‌باشد‌ دو معصيت‌ ‌از‌ معاصي‌

جلد 14 - صفحه 459

كبيره‌ ‌است‌: «امن‌ ‌من‌ مكر اللّه‌ و يأس‌ ‌عن‌ روح‌ اللّه‌» ‌هم‌ خائف‌ ‌از‌ عذاب‌ ‌باشد‌ و ‌هم‌ اميدوار ‌به‌ رحمت‌ ‌باشد‌.

وَ مِمّا رَزَقناهُم‌ يُنفِقُون‌َ كلمه ‌ما موصوله‌ ‌است‌ افاده عموم‌ مي‌كند و رزق‌ ‌هم‌ عموم‌ دارد ‌هر‌ چه‌ ‌به‌ انسان‌ عنايت‌ مي‌شود رزق‌ ‌است‌ و انفاق‌ ‌هر‌ چيزي‌ ‌به‌ حسب‌ مناسب‌ ‌آن‌ چيز ‌است‌. انفاق‌ علم‌ ‌به‌ بيان‌ احكام‌ و ارشاد و هدايت‌ و مواعظ و نصايح‌ ‌است‌، انفاق‌ قواي‌ بدن‌ ‌به‌ خدمت‌ ‌به‌ جامعه‌ و قضاء حوائج‌ مؤمنين‌، انفاق‌ مال‌ ‌به‌ بذل‌ ‌آن‌ ‌به‌ فقراء و محتاجين‌ وصله‌ ارحام‌ و صرف‌ ‌في‌ سبيل‌ اللّه‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 16)- سپس به وصف پنجم آنها اشاره کرده، می‌گوید: «پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور می‌شود» «2» و به پا می‌خیزند و رو به درگاه خدا می‌آورند (تَتَجافی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ).

آری! آنها به هنگامی که چشم غافلان در خواب است و آرامش و خاموشی همه جا را فراگرفته و خطر آلودگی عبادت و ریا کمتر وجود دارد و بهترین شرایط حضور قلب فراهم است، با تمام وجودشان رو به درگاه معبود می‌آورند و آنچه در دل دارند با او در میان می‌گذارند.

و در وصف ششم و هفتم می‌افزاید: «آنها پروردگار خود را با بیم و امید می‌خوانند» (یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً).

نه از غضب و عذاب او ایمن می‌شوند، و نه از رحمتش مأیوس می‌گردند،


(1) این آیه سجده واجب دارد.

(2) این تعبیر کنایه از بر خاستن از خواب و پرداختن به نماز شب و عبادت پروردگار در دل شب است.

ج3، ص578

چرا که غلبه خوف بر امید، انسان را به یأس و سستی می‌کشاند. و غلبه رجا و طمع انسان را به غرور و غفلت وا می‌دارد، و این هر دو دشمن حرکت تکاملی انسان در سیر او به سوی خداست.

آخرین و هشتمین ویژگی آنها این است که: «و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند» (وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ).

نه تنها از اموال خویش به نیازمندان می‌بخشند که از علم و دانش، نیرو و قدرت، رأی صائب و تجربه و اندوخته‌های فکری خود، از نیازمندان مضایقه ندارند.

نکات آیه

۱ - برکندن تَن از بستر آسایش در دل شب، براى نیایش خدا، نشان مؤمنان راستین است. (إنّما یؤمن بأیتنا الذین ... تتجافى جنوبهم عن المضاجع) «تتجافى» از ریشه «جفى» به معناى «ملازم نبودن با مکان و جا» است (المنجد) لازم به ذکر است که «تتجافى» حال براى «الذین» در آیه پیش است.

۲ - ایمان حقیقى، مستلزم چشم پوشى از آسایش و ترک خواب است. (إنّما یؤمن بأیتنا ... تتجافى جنوبهم عن المضاجع)

۳ - نیایش مؤمنان راستین به درگاه خدا در دل شب، همراه با بیم و امید است. (یدعون ربّهم خوفًا و طمعًا)

۴ - ربوبیت خداوند، متقاضاى دعا به درگاه او است. (یدعون ربّهم خوفًا و طمعًا)

۵ - توأم بودن بیم و امید در دعا و نیایش، امرى بایسته و لازم است. (یدعون ربّهم خوفًا و طمعًا)

۶ - ترس و امید، برانگیزاننده مؤمنان به تهجد و شب زنده دارى است. (یدعون ربّهم خوفًا و طمعًا) «خوفاً» و «طمعاً» بنابراین که مفعول لأجلِه باشند، مفید این معنایند که آنان به خاطر ترس و امیدى که در دل دارند، اقدام به نیایش مى کنند.

۷ - مؤمنان راستین ، تحت عنایت و توجه ویژه پروردگارند. (یدعون ربّهم) اضافه «ربّ» به ضمیر «هم» - که مرجع آن مؤمنان است - با توجه به این که پروردگار، ربّ همه انسان ها است، مى تواند به نکته یاد شده اشاره داشته باشد.

۸ - دعا و نیایش در تاریکى شب، امرى بایسته و پسندیده است. (تتجافى جنوبهم عن المضاجع یدعون ربّهم خوفًا و طمعًا)

۹ - مؤمنان راستین، همواره بخشى از امکانات خدادادى خویش را در راه خدا انفاق مى کنند. (و ممّا رزقنهم ینفقون)

۱۰ - امکانات و دارایى هاى انسان، منشأ خدایى دارد. (و ممّا رزقنهم ینفقون)

۱۱ - توجه دادن به خدایى بودن امکانات، زمینه ساز و برانگیزاننده انسان به انفاق کردن است. (و ممّا رزقنهم ینفقون) این که خداوند در وصف انفاق کردن مؤمنان مى فرماید: «از روزى هایى که ما دادیم انفاق مى کنند.» حاکى است که یادآورى منشأ امکانات و روزى ها، مى تواند داراى چنین نقشى باشد.

۱۲ - مؤمنان راستین، به اعمال فردى و اجتماعى و عبادى و مالى خود عمل مى کنند. (إنّما یؤمن بأیتنا الذین إذا ذکّروا بها خرّوا ... تتجافى جنوبهم ... یدعون ربّهم ... و ممّا رزقنهم ینفقون) فرازهاى «تتجافى...» و «یدعون...» مربوط به اعمال فردى و عبادى و فراز «ممّا رزقناهم...» امرى اجتماعى - مالى است.

۱۳ - اَعمال عبادى و اجتماعى، در بینش الهى داراى پیوندى تنگاتنگ اند. (یدعون ربّهم ... و ممّا رزقنهم ینفقون)

۱۴ - انفاق، داراى اهمیتى در رتبه نیایش و دعا به درگاه خداوند است. (یدعون ربّهم ... و ممّا رزقنهم ینفقون) ذکر انفاق در ردیف، تهجّد و دعا و تسبیح، نشان دهنده اهمیت آن و هم رتبه بودنش با آنها است.

۱۵ - مؤمنان، در قبال نیازهاى اقتصادى جامعه، تعهد دارند. (یدعون ربّهم ... و ممّا رزقنهم ینفقون)

موضوعات مرتبط

  • آسایش: ترک آسایش ۲
  • امکانات مادى: منشأ امکانات مادى ۱۰، ۱۱
  • امیدوارى: آثار امیدوارى ۶
  • انفاق: اهمیت انفاق ۱۴; زمینه انفاق ۱۱
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۶، ۱۱
  • ایمان: آثار ایمان ۲
  • ترس: آثار ترس ۶
  • تهجد: اهمیت تهجد ۱; زمینه تهجد ۶
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۴; رازقیت خدا ۱۰
  • خواب: ترک خواب ۲
  • دعا: امیدوارى در دعا ۳، ۵; اهمیت دعا ۱۴; اهمیت دعا در شب ۸; ترس در دعا ۳، ۵; دعا در شب ۱، ۳; زمینه دعا ۴
  • دین: ابعاد دین ۱۳; تعالیم اجتماعى دین ۱۳; تعالیم عبادى دین ۱۳; دین و عینیت ۱۳
  • رفتار: پایه هاى رفتار ۱۱
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۷
  • مؤمنان: انفاق مؤمنان ۹; تکلیف اجتماعى مؤمنان ۱۲; تکلیف عبادى مؤمنان ۱۲; تکلیف فردى مؤمنان ۱۲; تکلیف مالى مؤمنان ۱۲; دعاى مؤمنان راستین ۳; مسؤولیت مؤمنان ۱۵; مقامات مؤمنان ۷; مؤمنان و نیازهاى اقتصادى ۱۵; نشانه هاى مؤمنان راستین ۱
  • مناجات: امیدوارى در مناجات ۵; اهمیت مناجات ۱۴; اهمیت مناجات در شب ۸; ترس در مناجات ۵; مناجات در شب ۱، ۳

منابع

  1. کتاب من لایحضره الفقیه.
  2. تفسیر کشف الاسرار.
  3. البته نماز مزبور به عقیده عامه است چنان که در صحیح ترمذى و تفسیر کشف الاسرار ذکر شده است.
  4. تفاسیر روض الجنان از خاصه و کشف الاسرار از عامه.