الأنعام ١٤٦
کپی متن آیه |
---|
وَ عَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا کُلَ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذٰلِکَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَ إِنَّا لَصَادِقُونَ |
ترجمه
الأنعام ١٤٥ | آیه ١٤٦ | الأنعام ١٤٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ذِی ظُفُرٍ»: ناخندار. مراد درندگان دارای پنجه و پرندگان دارای چنگال است (نگا: تفسیرالمنار، سوره نساء / و سوره انعام / . برخی (ذی ظُفُر) را شامل حیواناتی میدانند که دارای سم یکپارچه باشند، و پرندگانی که انگشتهای پایشان با پرده به هم پیوسته باشد. «الْحَوایَا»: جمع حاوِیَة و حَوِیّة، مجموعه محتویات شکم حیوان است که به صورت یک کره میباشد و اَمْعاء در درون آن قرار دارد. «بِبَغْیِهِمْ»: به سبب ستمگری آنان. (نگا: نساء / اعراف / یونس / ، طه / - ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا... (۲) فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا... (۳) وَ عَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا... (۲)
تفسیر
- آيات ۱۵۰ - ۱۳۶، سوره انعام
- بيان آيات شريفه ، كه متضمن احتجاج عليه مشركين در مورد قربانى كردن فرزندانشان در برابر بت ها، و بعض احكام در مورد خوردنى ها، مى باشد.
- مراد از نهى از اسراف در: (( و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين )) .
- خداوند متعال به مشيت تكوينى خود از هيچكس ايمان نخواسته است .
- رواياتى در مورد حق فقراء و مساكين در محصول زراعت .
- معناى : (( ثمانيه ازواج من الظاءن اثنين ... )) .
- در قيامت از جاهل سؤ ال مى شود: چرا علم نياموختى تا بدان عمل كنى ؟.
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما إِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما أَوِ الْحَوايا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ «146»
و بر يهوديان، هر (حيوان) ناخن دار را حرام كرديم و از گاو و گوسفند، پيه هر دو را بر آنان حرام ساختيم مگر آن مقدار كه بر پشت گاو و گوسفند يا همراه روده ومخلوط به استخوان است. اين (تحريم)، كيفر ماست به خاطر ظلمى كه مرتكب شدند و قطعاً ما راستگوييم.
جلد 2 - صفحه 574
نکته ها
در آيهى قبل، محرّمات در اسلام و در اين آيه، محرمات يهود بيان شده، تا معلوم گردد كه عقائد خرافى مشركان، با هيچ يك از اديان آسمانى سازگار نيست. «1»
«ظُفُرٍ» به معناى ناخن است، امّا به سُمّ برخى حيوانات كه شكاف ندارد (مثل سمّ اسب يا نوك پاى شتر) نيز اطلاق شده است، از اين رو شتر و حيواناتى كه سُمچاك نيستند، چه چهار پايان چه پرندگان، بر يهود حرام است. «2»
«حوايا» جمع «حاويه»، به محتويات شكم گفته مىشود. «3»
در آيهى 160 سوره نساء هم مىخوانيم: «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ» حرام شدن برخى طيّبات بر يهود، به خاطر ظلمهاى آنان بوده است، بگذريم كه يهود نيز مانند مشركان پارهاى از چيزها را بر خود حرام كرده بودند. قرآن مىفرمايد: «كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى نَفْسِهِ» «4»
تحريم بعضى خوردنىها بر يهود، موقّت بود و توسّط حضرت عيسى عليه السلام بر طرف شد.
چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ» «5»
احكام الهى سه نوع است:
الف: داراى مصلحت يا مفسدهى واقعى است. مثل اكثر احكام.
ب: داراى جنبه آزمايشى است مثل فرمان ذبح حضرت اسماعيل.
ج: داراى جنبهى كيفرى است، مثل همين آيه.
آرى، يكى از عذابهاى خدا، تنگناهاى معيشتى است.
پیام ها
1- گاهى محدود ساختن غذاى متخلّفان و ياغيان، بلامانع است. حَرَّمْنا ... بِبَغْيِهِمْ
2- كيفر الهى منحصر در آخرت نيست، در دنيا هم هست. «جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ»
«1». تفسير نمونه.
«2». تورات، سِفر لاويان، فصل 11.
«3». تفسير نمونه.
«4». آلعمران، 93.
«5». آلعمران، 50.
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 575
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما إِلاَّ ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما أَوِ الْحَوايا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ (146)
بعد از آن محرمات بر يهود را مىفرمايد:
وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا: و بر كسانى كه يهودند حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ: حرام فرموديم هر جانورى كه ناخن دارد مانند سباع و طيور. در مجمع فرمايد: در معنى ظفر اختلاف است 1- نزد ابن عباس هر حيوانى كه منفرج الاصابع باشد مانند شتر و شترمرغ. 2- جميع درندگان و سگها و آنچه هر ظفر صيد كند 3- هر صاحب چنگال است از طير و هر صاحب سم از چهارپا و جنبندهها وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ: و از گاو و گوسفند. حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما: حرام فرموديم ما بر ايشان پيههائى كه در درون آنها بود (اضافه به جهت زيادتى ربط است).
إِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما: مگر آنچه چسبيده بر پشت و پهلوى گاو و گوسفند از درون و بيرون أَوِ الْحَوايا: و آنچه مشتمل است بر امعاء يعنى چربى كه ملصق است به رودههاى آنها أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ: و آنچه آميخته شده به استخوان مثل دنبه و بناگوش و مغز استخوان ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ: اين محرمات را جزا داديم بسبب ظلم ايشان. على بن ابراهيم قمى فرمايد: ملوك بنى اسرائيل منع فقرا مىكردند از خوردن گوشت طير و چربيها، حق تعالى اشياء مذكوره را برايشان حرام نمود «1» وَ إِنَّا لَصادِقُونَ: و بدرستى كه ما صادقيم و راستگو در خبر دادن از همه اشياء يا در وعد و وعيد.
«1» تفسير قمّى، جلد اوّل، صفحه 220.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 397
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما إِلاَّ ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما أَوِ الْحَوايا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ (146)
ترجمه
و بر آنانكه يهودى شدند حرام كرديم هر صاحب ناخنى را و از گاو و گوسفند حرام كرديم بر آنها پيههاى آندو را مگر آنچه را برداشت پشتهاى آندو يا رودهها يا آنچه آميخته باشد باستخوان اين جزا داديم آنها را بسبب ظلمشان و بدرستيكه ما هر آينه راستگويانيم.
تفسير
خداوند بر يهود حرام فرمود هر حيوان ناخن دارى را از دوابّ و طيور و از گاو و گوسفند حرام فرمود بر آنها پيه آندو را مگر آنچه معلّق باشد بر پشت آنها يا
جلد 2 صفحه 394
مشتمل باشد بر رودهها يا ملتئم باشد با استخوان مانند دنبه و اين مجازات دنيوى خدا بود از آنها براى ظلم و عصيانشان در قتل انبياء و اكل مال مردم بباطل و ساير معاصى كه مرتكب ميشدند و الّا قبلا حلال بوده و كسانيكه مدعى هستند كه اينها هميشه حرام بوده دروغ گويند و خداوند راستگو است در اخبار و وعد و وعيد خود ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ عَلَي الَّذِينَ هادُوا حَرَّمنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ البَقَرِ وَ الغَنَمِ حَرَّمنا عَلَيهِم شُحُومَهُما إِلاّ ما حَمَلَت ظُهُورُهُما أَوِ الحَوايا أَو مَا اختَلَطَ بِعَظمٍ ذلِكَ جَزَيناهُم بِبَغيِهِم وَ إِنّا لَصادِقُونَ (146)
و بر كساني که يهود هستند يعني بني اسرائيل ما حرام كرديم هر حيوان ناخن و پنجه دار را و از گاو و گوسفند حرام كرديم بر آنها پي و چربي آنها را مگر دنبه که در عقب آنها است يا چربيها که در اطراف رودهها است در شكم يا چربيها که اطراف استخوان است که اينها حرام نبود بر آنها اينکه حكم را بر آنها جزاء
جلد 7 - صفحه 232
تجاوزات و تعديات آنها فرموديم و محققا ما هراينه راستگويانيم.
وَ عَلَي الَّذِينَ هادُوا يكي از ابناء يعقوب يهودا بود بني اسرائيل را نسبت باو دادند گفتند يهود و بسا يا ساقط ميشود هود ميگويند يعني كساني که مسمي باين اسم شدند که بني اسرائيل باشند حَرَّمنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ پنجه و چنگالدار چه از سباع باشد يا طيور که اينکه حيوانات مطلقا بجميع اجزاء آنها بر آنها حرام كرديم وَ مِنَ البَقَرِ وَ الغَنَمِ و از گاو و گوسفند فقط حَرَّمنا عَلَيهِم شُحُومَهُما شحم پي و چربي است که از اينکه دو حيوان بر آنها حرام شده إِلّا ما حَمَلَت ظُهُورُهُما که بر گرده آنها باشد مثل اليه که دنبه باشد أَوِ الحَوايا پيهايي که برودهها در شكم اينها است أَو مَا اختَلَطَ بِعَظمٍ که اطراف استخوانها است که اينکه سه قسم چربي از مطلق شحوم استثناء شده و بر آنها حلال شده و بقيه شحوم بر آنها حرام.
ذلِكَ جَزَيناهُم بِبَغيِهِم اينکه حكم تحريم يك بار سنگين و تضييق و اصري بود جزاي تعديات و تجاوزات آنها وَ إِنّا لَصادِقُونَ كانّه يهود انكار اينکه حكم را كرده بودند که همچه تحريمي بر ما نبوده خداوند بنون تأكيد و لام تأكيد بيان ميفرمايد که اينکه حكم صدق و ما راستگو هستيم.
اشكال- احكام تابع حكم و مصالح بندهگان است عقوبت و جزاء منشأ حكم نيست جواب- بسيار اشتباه بزرگي است حكم و مصالح بخصوصيات و بوجوه و اعتبار تغيير ميكند چه بسا اخلاق حسنه و سيّئه يا احسان و ظلم منشأ حسن و قبح ميشود و حكم تابع حسن و قبح است و احكام شرعيه و مبلغين شرع از انبياء و اوصياء و علماء اطباء روح هستند چنانچه اطباء جسم هر مرضي را يك نحو معالجه ميكنند اطباء روح هم مختلف ميشود معالجه قسيّ القلب با رقيق القلب و يكي از حكم نسخ شرايع هم همين است و خداوند عالم بحكم و مصالح عباد است او بايد تعيين كند.
233
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- خداوند خوردن گوشت حیوانات داراى ناخن (چنگال) را بر یهود حرام کرده بود. (و على الذین هادوا حرمنا کل ذى ظفر) «هادوا» از ریشه «هود» است، یعنى کسانى که یهودى شدند.
۲- خوردن گوشت حیوانات ناخن دار و پیه گاو و گوسفند براى یهود از آغاز حرام نبوده است. (و على الذین هادوا حرمنا ... ذلک جزینهم ببغیهم)
۳- خوردن دنبه و پیه گاو و گوسفند بر یهود، جز آنچه بر پشت و چسبیده بر روده و استخوان بوده، حرام بوده است. (و من البقر و الغنم حرمنا علیهم شحومهما إلا ما حملت) «شحم» به معنى چربى و پیه است و «ظهر» یعنى پشت و «حوایا»، جمع «حویة»، به معنى روده است.
۴- دنبه و پیه گاو و گوسفند از نظر غذایى براى یهودیان ارزش فراوانى داشت. (و على الذین هادوا ... حرمنا علیهم شحومهما ... ذلک جزینهم ببغیهم) چون تحریم پیه و دنبه بر یهودیان به عنوان مجازاتى در برابر ظلم و تجاوز آنها مطرح شده، طبیعتاً چیزهایى مرغوب و مورد پسند و نیاز آنها بوده تا عنوان مجازات لغو و بى اثر نباشد.
۵- تحریم کامل برخى از حیوانات و تحریم بخشهایى از گاو و گوسفند بر یهود، سزاى تجاوزگرى آنان بود. (و على الذین هادوا حرمنا ... ذلک جزینهم ببغیهم) «بغى» به معناى تجاوز و تعدى است. (لسان العرب).
۶- جعل احکام سخت و محدود کردن بهره بردارى از مواهب، از انواع مجازاتهاى خداوند براى برخى اقوام بوده است. (و على الذین هادوا حرمنا کل ذى ظفر ... ذلک جزینهم ببغیهم)
۷- روح دین الهى در صدد برداشتن موانع خرافى در راه استفاده از مواهب و نعمتهاى الهى است. (و قالوا هذه أنعم و حرث ... قل ءالذکرین حرم ... و على الذین هادوا حرمنا) محور بحث از آیه ۱۳۸ تا ۱۴۵ درباره تحریمهاى خرافى و بى جاى مشرکان است. آیه ۱۴۶- بیان حکمى استثنایى است که همان تحریم برخى مواهب بر یهود است. از این حکم استثنایى، که به سبب تجاوزکارى یهود بر آنان وضع گردیده، این مطلب که روح ادیان الهى در نقطه مقابل تحریمهاى بى جا قرار دارد، استفاده مى شود.
۸- آنچه را مشرکان عصر جاهلى حرام مى شمردند، حتى در ادیان پیشین حرام نشده بود. (و على الذین هادوا حرمنا) چون پس از یادآور شدن تحریمهاى بى جاى مشرکان عصر جاهلى به تاریخ تحریم برخى طیبات بر یهودیان اشاره شده است، مى توان به این نکته پى برد که فلسفه یادآورى این جنبه تاریخى اثبات عدم مشابهت میان آن چیزى است که مشرکان بر خود تحریم کرده بودند و آنچه در ادیان الهى تحریم شده است.
۹- یهود، مردمى تجاوز پیشه بودند. (و على الذین هادوا ... ذلک جزینهم ببغیهم)
۱۰- خبرهاى خداوند بدون تردید صادق و مطابق واقع است. (ذلک جزینهم ببغیهم و إنا لصدقون)
۱۱- تجاوز پیشگى یهود در تاریخ، خبرى راست و عین حقیقت است. (ذلک جزینهم ببغیهم و إنا لصدقون)
۱۲- حلیت نخستین برخى از حیوانات و تحریم آن به واسطه تجاوزگرى بر یهودیان، خبرى راست و مطابق واقع از جانب خداوند است. (على الذین هادوا ... ذلک جزینهم ببغیهم و إنا لصدقون)
موضوعات مرتبط
- احکام:۳
- اقوام: عذاب اقوام پیشین ۶
- تجاوز: آثار تجاوز ۱۲
- تکلیف: تشریع تکلیف شاق ۶
- حیوانات: تحریم حیوانات چنگال دار ۱; حلیّت اولیّه حیوانات ۱۲
- خدا: صدق اخبار خدا ۱۰، ۱۲; عذابهاى خدا ۶
- خرافات: مبارزه با خرافات ۷
- خوردنیها: احکام خوردنیها ۱، ۳
- دنبه: تحریم دنبه ۳
- عذاب: اقسام عذاب ۶
- کیفر: با تحریم مباحات ۶
- گاو: تحریم پیه گاو ۳، ۵
- گوسفند: تحریم پیه گوسفند ۳، ۵
- مباحات: تحریم مباحات ۸
- متجاوزان:۹
- محرمات: در جاهلیت ۸
- مشرکان: دوران جاهلیت ۸
- نعمتها: استفاده از نعمتها ۷
- یهود: ارزش دنبه در یهود ۴; پیه گاو در یهود ۲; پیه گوسفند در یهود ۲; تجاوزگرى یهود ۹، ۱۱، ۱۲; تحریم حیوانات در یهود ۵، ۱۲; حیوانات چنگال دار در یهود ۲; خوردنیهاى حرام در یهود ۱، ۲، ۳; کیفر تجاوزگرى یهود ۵، ۱۲; محرمات یهود ۱، ۲، ۳، ۵، ۱۲; منابع غذایى یهود ۴
منابع