النساء ١٧٦
کپی متن آیه |
---|
يَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيکُمْ فِي الْکَلاَلَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَکَ وَ هُوَ يَرِثُهَا إِنْ لَمْ يَکُنْ لَهَا وَلَدٌ فَإِنْ کَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَکَ وَ إِنْ کَانُوا إِخْوَةً رِجَالاً وَ نِسَاءً فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَکُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِکُلِ شَيْءٍ عَلِيمٌ |
ترجمه
النساء ١٧٥ | آیه ١٧٦ | سوره_المائدة | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَسْتَفْتُونَکَ»: از تو فتوا میطلبند. «یُفْتِیکُمْ»: برایتان فتوا میدهد و حکم صادر میکند. «الْکَلالَةِ»: کسی که فرزندی و پدری نداشته باشد، و هنگامی که بمیرد افرادی چون برادران و خواهران، از او ارث ببرند. وارثانی جز فرزند و پدر. «حَظِّ»: سهم. قسمت.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
يَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ... (۱) وَ لَکُمْ نِصْفُ مَا تَرَکَ... (۱۷) إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْکُمُ... (۰) حُرِّمَتْ عَلَيْکُمُ الْمَيْتَةُ وَ... (۰) إِنَ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ... (۲) وَ الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ... (۰) وَ لاَ تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلٰهاً... (۴) کُلُ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ (۲) وَ يَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو... (۰) فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ... (۳)
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
اين آيه درباره مسيحيان نجران نازل شده، موقعى كه نزد پيامبر آمده و گفتند: يا محمد از تو ميخواهيم كه نسبت به صاحب ما عيبجوئى نكنى. پيامبر فرمود: من هيچ عيبى بر عيسى نگرفته ام، گفتند: چرا، تو گفتى كه حضرت عیسی|عيسى بنده خدا است در صورتى كه او بنده خدا نبوده، بلكه فرزند خدا است سپس اين آية نازل گرديد.[۳]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمَّا تَرَكَ وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالًا وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «176»
(اى پيامبر!) از تو فتوا مىخواهند، بگو: خداوند دربارهى (ارث) كلاله (/ برادر و خواهر پدرى يا پدر و مادرى) به شما چنين فتوا مىدهد كه: اگر مردى بميرد و فرزندى (يا پدر و مادرى) نداشته باشد ولى خواهرى داشته باشد، نصف آنچه به جا گذاشته از آنِ خواهر است و او نيز از خواهرش اگر فرزندى نداشته باشد همهاموال را ارث مىبرد و اگر دو خواهر باشند، دو سوّم دارايى به جامانده را ارث مىبرند (/ هر كدام يك سوّم) و اگر چند برادر و خواهر باشند مرد برابر سهم دو زن ارث مىبرد. خداوند احكام را براى شما بيان مىكند تا گمراه نشويد و خداوند به هر چيز دانا است.
«1». ابراهيم، 4.
جلد 2 - صفحه 224
نکته ها
در آيه 12 همين سوره آمده بود كه خواهر و برادر از يكديگر يك ششم ارث مىبرند و اينجا مىفرمايد: نصف ارث مىبرد. اين به خاطر آن است كه در آنجا مراد، خواهر و برادر مادرى بود و در اينجا پدرى، يا پدر و مادرى. «1»
ارث بردن خواهر و برادر از ميّت، وقتى است كه او فرزند يا پدر و مادر نداشته باشد. وگرنه نوبت به خواهر و برادر نمىرسد.
سورهى نساء با مسائل خانواده آغاز شد و با مسائل خانواده به پايان رسيد.
پیام ها
1- وظيفهى مردم، براى يادگيرى مسائل و احكام دينى، رجوع به رهبران دينى است. «يَسْتَفْتُونَكَ»
2- دين براى دنياى مردم برنامه دارد. موضوع ارث از يك جهت موضوعى اقتصادى و از جهتى موضوعى خانوادگى است و دين به لحاظ هر دو جهت، براى آن احكامى مقرّر داشته است. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ»
3- رعايت اولويّتها در تقسيم ارث، بيانگر اولويّتها در رسيدگى به اعضاى فاميل است. پدر ومادر و فرزندان در يك رديفاند، امّا خواهران و برادران در مرحلهى بعدى. «لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ»
4- دو برابر بودن سهم ارث مرد نسبت به زن، بر پايه علم الهى است، نه شرايط خاص اجتماعىِ زمان پيامبر كه زنان ضعيف شمرده مىشدند. «وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
«1». تفسير نمونه.
جلد 2 - صفحه 227
سورهى مائده
اين سوره يكصد و بيست آيه دارد و چند ماه پيش از رحلت پيامبراكرم صلى الله عليه و آله نازل شده و هيچ يك از آيات آن نسخ نگشته است.
اين سوره به خاطر دعاى حضرت عيسى عليه السلام براى نزول مائدهى آسمانى كه در آيهى 114 آمده، «مائده» ناميده شده است؛ البتّه به «عهد» و «عقود» نيز نامگذارى شده، در مجموع آياتِ اين سوره نسبت به يك پيمانشكنى مهم هشدار مىدهد.
بيشترين خطاب «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»* در اين سوره است. مثلًا در سورهى بقره يازده مرتبه؛ ولى در اين سوره، شانزده مرتبه آمده است.
اين سوره شامل مسائلى از قبيل: ولايت و رهبرى، ردّ عقيدهى تثليث، وفاى به عهد و پيمانها، گواهى دادن به عدل، تحريم قتل، احكام خوردنىها، احكام وضو، غسل و تيمّم، سفارش به عدالت اجتماعى و احكام وصيّت، قصاص، سرقت، زنا و ... مىباشد.
چون از آخرين سورههايى است كه نازل شده، با جملهى «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» در آغاز سوره، سفارش به انجام همهى تعهّدات و پيمانها دارد.
جلد 2 - صفحه 228
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشندهى مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمَّا تَرَكَ وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالاً وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (176)
شأن نزول: از جابر انصارى منقول است كه گفت: من بيمار شدم به شدّت.
حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به عيادت آمد، نشست، چون ساعتى گذشت، قدرى آب طلبيد و به روى من ريخت. به هوش آمدم. گفتم: يا رسول اللّه مرا مالى است و كلالهام، يعنى ولد و والدين ندارم و نه خواهر دارم پس مال خود را چگونه بر ايشان قسمت كنم؟ حضرت جوابى نداد و بيرون رفت. نوبت ديگر كه تشريف آورد، فرمود: اى جابر تو را اين مرض مرگ نخواهد بود، و لكن حق تعالى در باب تو و خواهران تو اين آيه را نازل فرموده است: «1» يَسْتَفْتُونَكَ: اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم طلب فتوى و حكم مىكنند از تو در ميراث كلاله، قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ: بگو خداى تعالى حكم مىفرمايد در ميراث كلاله كه غير ولد والدين است به اين وجه كه، إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ: اگر مردى بميرد كه نباشد براى او فرزندى، خواه پسر و خواه دختر، وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ: و براى او
«1» منهج الصادقين، جلد 3، صفحه 159.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 671
خواهرى باشد از پدر و مادر، يا از پدر تنها، پس مر آن خواهر است، نصف آنچه گذاشته از مال (حكم خواهر مادرى در اوايل سوره مذكور شد). وَ هُوَ يَرِثُها: و آن مرد مذكور ميراث مىبرد از خواهر در صورتى كه امر به عكس باشد. إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ: اگر نباشد مر آن خواهر را فرزندى، فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمَّا تَرَكَ: پس اگر باشند خواهران آن مرد، دو تا، پس مر ايشان راست دو ثلث از تركه ميت، وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالًا وَ نِساءً: و اگر باشند وارثان او، برادران و خواهران پدرى و مادرى، يا پدرى تنها كه مردان و زنان باشند.
خلاصه معنى آنكه اگر وارث، برادران و خواهران باشند، مجتمع با يكديگر، فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ: پس مذكر را باشد از ميراث، مانند بهره مؤنث، يعنى پسر، دو برابر دختر ارث مىبرد. و تفصيل اين در كتب فقه مسطور است.
يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ: بيان مىفرمايد خدا براى احكام ميراث، حق و صواب آن را، أَنْ تَضِلُّوا: به جهت كراهت اينكه گمراه شويد. يا بيان فرمايد آنچه صدق و حق است تا گمراه نشويد. يا خداوند بيان نمايد ضلال شما را كه از شأن شماست، براى آنكه متبع آن گرديد اگر به اتباع خود گذاشته شويد. اين بيان براى آن است كه تا محترز شويد از آن و خلاف آن را تحرى نمائيد. وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ: و خداى تعالى به همه چيزها از مصالح عباد در حيات و ممات، داناست.
آوردهاند كه چون اين آيه نازل شد، جابر گفت اين آيه در شأن من نازل شد. از قتاده مروى است كه صحابه را اهتمام تام بود در بيان كيفيت ميراث كلاله، حق تعالى اين آيه نازل فرمود. جابر گويد: نزول اين آيه در مدينه بود.
ابن سيرين گفته: در سفرى نازل شد كه حضرت با اصحاب بود و اين آيه را آية الصيف مىگويند، زيرا حق تعالى دو آيه را در باب كلاله انزال فرمود: يكى در شتاء (زمستان)، و آن در اول سوره مذكور شده؛ و يكى در صيف (تابستان)، و اين آيه است. از عمر خطاب روايت است كه گفت: ميراث كلاله را از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پرسيدم، فرمود: يكفيك او يجزيك اية الصّيف، يعنى اين آيه صيف تو را كافى است، يا فرمود تو را مجزى است.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 672
تتمّه: تصوّر نشود چرا دختر با عدم قدرت انتفاع از امرى، يكى ميراث برد و پسر با قدرت بر كسب، دو برابر دختر ارث دارد، و حال آنكه به حسب ظاهر قضيه بايد به عكس باشد. چنين نيست، بلكه تمام احكام شرع به حكمت و مصلحت است. سهم دختر را كه يكى مقرر فرموده، نفقه او را بر شوهر مفروض ساخته؛ و لكن پسر البته بايد خرج خود و هم نفقات زوجهاش را بدهد، لذا سهم پسر دو برابر نصيب دختر خواهد بود.
و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على سيّدنا و نبيّنا جدى محمد و اله الطاهرين المعصومين و لعنة اللّه على اعدائهم اجمعين الى يوم الدين. و انا الا حقر العاصى الحسين بن احمد الحسينى الاثنى عشرى الشاه عبد العظيمى اللّهم اغفر لهما و لجميع المؤمنين و المؤمنات دوشنبه 15 محرم الحرام 1377.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 673
فهرست مجلدات تفسير اثنى عشرى
تفسير اثنى عشرى مشتمل است بر چهارده جلد به نام نامى چهارده معصوم عليهم السلام:
جلد اول. مشتمل بر دو سوره: سوره فاتحه، سوره بقره.
جلد دوم. مشتمل بر دو سوره: سوره آل عمران، سوره نساء.
جلد سوم. مشتمل بر دو سوره: سوره مائده، سوره انعام.
جلد چهارم. مشتمل بر دو سوره: سوره اعراف، سوره انفال.
جلد پنجم. مشتمل بر دو سوره: سوره توبه، سوره يونس.
جلد ششم. مشتمل بر سه سوره: سوره هود، سوره يوسف، سوره رعد.
جلد هفتم. مشتمل بر چهار سوره: سوره ابراهيم، سوره حجر، سوره نحل سوره بنى اسرائيل.
جلد هشتم. مشتمل بر چهار سوره: سوره كهف، سوره مريم، سوره طه، سوره انبياء.
جلد نهم. مشتمل بر پنج سوره: سوره حج، سوره مومنون، سوره نور سوره فرقان، سوره شعراء.
جلد دهم. مشتمل بر هشت سوره: سوره نمل، سوره قصص، سوره عنكبوت، سوره روم، سوره لقمان، سوره سجده، سوره احزاب، سوره السباء
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 674
جلد يازدهم. مشتمل بر نه سوره: سوره فاطر، سوره يس، سوره الصافات، سوره ص، سوره زمر، سوره مومن، سوره سجده، سوره شورى سوره زخرف.
تفسير اثنا عشرى ج2 674
د دوازدهم. مشتمل بر سيزده سوره: سوره الدخان، سوره الجاثيه، سوره الاحقاف، سوره محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، سوره الفتح، سوره الحجرات، سوره ق، سوره و الذاريات، سوره الطور، سوره النجم، سوره القمر، سوره الرحمن، سوره الواقعه، جلد سيزدهم. مشتمل بر بيست و يك سوره: سوره الحديد، سوره المجادله، سوره الحشر، سوره الممتحنه، سوره الصف، سوره الجمعه، سوره المنافقين، سوره التغابن، سوره الطلاق، سوره التحريم، سوره الملك، سوره ن، سوره الحاقه، سوره المعارج، سوره نوح، سوره الجن، سوره المزمل، سوره المدثر، سوره القيمه، سوره الدهر، سوره المرسلات.
جلد چهاردهم. مشتمل بر سى و هفت سوره: سوره النبأ، سوره النازعات، سوره عبس، سوره التكوير، سوره الانفطار، سوره المطففين، سوره الانشقاق سوره البروج، سوره الطارق، سوره الاعلى، سوره الغاشيه، سوره الفجر سوره البلد، سوره الشمس، سوره الليل، سوره الضحى، سوره الم نشرح، سوره التين، سوره اقرء، سوره القدر، سوره البينه، سوره الزلزال، سوره العاديات، سوره القارعه، سوره التكاثر، سوره و العصر، سوره الهمزه، سوره الفيل، سوره قريش، سوره الماعون، سوره الكوثر، سوره الكافرون، سوره النصر، سوره تبت، سوره الاخلاص، سوره الفلق، سوره الناس.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمَّا تَرَكَ وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالاً وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (176)
ترجمه
مىپرسند حكم را از تو بگو خدا حكم ميدهد شما را در خويشان اگر مردى بميرد كه نباشد مر او را فرزندى و از براى او خواهرى باشد پس از براى آن خواهر است نصف آنچه گذارده و او ارث ميبرد از خواهرش اگر نباشد خواهرش را فرزندى و اگر باشد خواهر دو تا پس مر آندو راست دو سوم از آنچه گذارده و اگر باشند آنها برادر و خواهر مردان و زنان پس از براى مرد است مانند بهره دو زن بيان ميكند خدا براى شما مبادا آنكه گمراه شويد و خدا بهر چيزى دانا است..
جلد 2 صفحه 165
تفسير
در خبر است كه جابر بن عبد اللّه مريض شد و پيغمبر (ص) بعيادت او آمد عرض كرد يا رسول اللّه من كلاله دارم چگونه مال خود را تقسيم نمايم اين آيه نازل شد و معنى كلاله در اوائل سوره ذكر شد كه غير از والدين و اولاد است و كلام در ارث كلاله است و آن در صورتى است كه ميت پدر و مادر و اولاد نداشته باشد كه با بودن يكى از آنها كلاله ارث نميبرند و چون ولد هر قدر نازل باشد مانع از ارث كلاله است ولى والدين در صورتى مانعند كه بدون واسطه باشند و الا با كلاله در يك طبقه خواهند بود در آيه فقط تقييد بعدم ولد شده است و از والدين اسم برده نشده است تا شامل شود صورت اجتماع كلاله را با جدّ و جده كه آنها هم والدينند ولى با واسطه و مراد از برادر و خواهر در اين آيه ابوينى يا ابى است زيرا حكم برادر و خواهر امّى در اول سوره بيان شد و از حضرت صادق عليه السلام هم روايت شده است و حاصل معنى آنستكه اگر مردى بميرد و يك خواهر پدر و مادرى يا پدرى تنها داشته باشد نصف مال از آن اوست و آنمرد ارث ميبرد از آن خواهر خود تمام مال را در صورت انحصار وارث باو و اگر ميت دو خواهر داشته باشد دو سوم مال بآنها ميرسد و اگر ورّاث برادر و خواهر متعدد مركب از مردان و زنان باشند هر مردى مساوى با دو زن ارث ميبرد و در لفظ اخوه تغليب جانب رجال شده است اين اجمالى است از حكم كلاله غير امّى كه خداوند تصريح بآن فرموده اما احكام صور انفراد و اجتماع آنها با كسانيكه با آنها در يك طبقه هستند از قبيل كلاله امى و اجداد و جدات و زوج و زوجه و حكم ردّ بقيّه مال بآنها و كيفيت تقسيم آن از آيات ديگر و آيه اولو الارحام و اخبار ائمه اطهار استفاده ميشود و بايد بكتب فقهيّه مراجعه شود و بيان آن از وظيفه مفسرين خارج و آنچه در اينمقام آنها نوشتهاند ناتمام است خداوند احكام را بيان ميفرمايد براى آنكه مردم گمراه نشوند پس تقدير آيه كراهة ان تضلّوا يا لئلا تضلوا است يا مراد آنستكه خداوند ضلالت شما را كه مقتضى طبع شما است بيان ميفرمايد تا از آن دورى كنيد و بنابر اين تقديرى در كلام نيست و خداوند عالم بمصالح بندگان است در حال حيات و ممات آنها و در ثواب الاعمال و عياشى از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه كسى كه بخواند سوره نساء را در هر جمعه از فشار قبر مأمون خواهد بود انشاء اللّه تعالى.
جلد 2 صفحه 166
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يَستَفتُونَكَ قُلِ اللّهُ يُفتِيكُم فِي الكَلالَةِ إِنِ امرُؤٌ هَلَكَ لَيسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُختٌ فَلَها نِصفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِن لَم يَكُن لَها وَلَدٌ فَإِن كانَتَا اثنَتَينِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمّا تَرَكَ وَ إِن كانُوا إِخوَةً رِجالاً وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثلُ حَظِّ الأُنثَيَينِ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُم أَن تَضِلُّوا وَ اللّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ (176)
از شما سؤال ميكنند بيان حكم را بفرما خداوند بيان ميفرمايد در مورد كلاله خواهر و برادر اگر مردي مرد و اولاد ندارد و از براي او است يك خواهر نصف آنچه گذارده ميبرد و اگر خواهر مرد و اولاد ندارد برادر تمام ارث را ميبرد و اگر دو خواهر دارد دو سوم مال را ميبرند بالمناصفه و اگر خواهر و برادر دارد تمام مال را ميبرند برادرها دو برابر خواهرها يعني هر برادري دو برابر خواهر ميبرد بيان ميفرمايد براي شما که گمراه نشويد و خدا بهر چيزي عالم است
(اشكال)
در اوائل سوره خداوند براي خواهر و برادر شش يك قرار داده در آيه 12 ميفرمايد وَ إِن كانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلالَةً أَوِ امرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَو أُختٌ فَلِكُلِّ واحِدٍ مِنهُمَا السُّدُسُ فَإِن كانُوا أَكثَرَ مِن ذلِكَ فَهُم شُرَكاءُ فِي الثُّلُثِ الاية و در اينکه آيه براي يك خواهر نصف معين فرموده و براي دو خواهر دو ثلث.
(جواب)
اما در آنجا راجع بخواهر امي است و در اينجا راجع بابي و ابويني است يَستَفتُونَكَ فتوي بيان حكم است و استفتاء سؤال از بيان حكم است که از حضرتش سؤال كردند قُلِ اللّهُ يُفتِيكُم خداوند بيان ميفرمايد فِي الكَلالَةِ تفسير كلالة در اول سوره گذشت و بمقتضاي حديث منقول از حضرت صادق (ع) مراد اخوة و اخوات است و البته ميراث آنها در طبقه دوم است زيرا طبقه اول ابوين و اولاد
جلد 6 - صفحه 285
هستند هر چه نازل شوند و طبقه دوم اجداد و جدات و اخوات هستند و ميراث آنها دو قسم است بالفرض و بالنصيب و آيه بالفرض را متذكر مينمايد و آن اگر اخوه و اخوات امي باشند نصيب من يتقرب به را ميبرند که مادر باشد که در اوائل سوره بيان شده که اگر يكي باشند سدس ميبرند و اگر دو ببالا باشند ثلث ميبرند و تقسيم بين آنها بالسويه است ذكر و انثي، و اما اگر ابويني باشند يا با فقد ابويني ابي تنها باشند اينکه آيه بيان ميفرمايد إِنِ امرُؤٌ هَلَكَ و هلاكت عبارت از موت است و لَيسَ لَهُ وَلَدٌ که جزو طبقه اول است و با وجود او ميراث بطبقه دوم نميرسد چنانچه اگر والدين هم باشند چون جزو طبقه اولند ارث بخواهر و برادر نميرسد بلي آنها حاجب ام ميشوند که تفصيلش گذشت که در صورت نبودن اخوه و اخوات مادر ثلث ميبرد و بقيه بپدر ميرسد و با وجود آنها مادر سدس ميبرد و بقيه راجع بپدر است.
وَ لَهُ أُختٌ ابويني يا ابي فَلَها نِصفُ ما تَرَكَ و بقيه اگر زوجه و اجداد و جدات نباشند بهمين خواهر ميرسد بالنصيب وَ هُوَ يَرِثُها إِن لَم يَكُن لَها وَلَدٌ که اگر خواهر بميرد و طبقه اول نباشند تمام ارث ببرادر ميرسد.
فَإِن كانَتَا اثنَتَينِ يعني متوفي چه مرد باشد و چه زن اگر دو خواهر دارد و طبقه اولي نيستند دو ثلث ميبرند بالفرض فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمّا تَرَكَ و اگر وارث ديگري در اينکه طبقه مثل اجداد و جدات نيستند و زوج يا زوجه هم ندارد ثلث ديگر را بالنصيب ميبرند.
وَ إِن كانُوا إِخوَةً رِجالًا وَ نِساءً که اگر متوفي برادر و خواهر هر دو را دارد چه متعدد باشند يا نباشند ولي ابويني يا ابي با فقد ابويني تمام مال تقسيم بين آنها ميشود برادر دو برابر خواهر فَلِلذَّكَرِ مِثلُ حَظِّ الأُنثَيَينِ و فروع بسياري داريم که در كتاب ميراث متعرض هستند و يك قسمت آنها را در اول سوره متعرض شديم
جلد 6 - صفحه 286
يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُم أَن تَضِلُّوا يعني خداوند بيان احكام ارث را فرمود که اگر بيان نفرموده بود شما بضلالت ميافتاديد كانه تقديريست که سياق كلام دلالت دارد وَ اللّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ.
تمت بعون اللّه و توفيقه سورة مباركة النساء في ليلة العشرين من ذي القعدة الحرام سنه 1377 بيد مؤلفه الحاج سيد عبد الحسين طيب ايده اللّه تعالي في الدارين و يتلوها بتوفيقه و تأييده انشاء اللّه تعالي سورة المائدة و الحمد للّه و الصلاة علي محمّد و آله صلّي اللّه عليه و آله و سلّم
جلد 6 - صفحه 287
تفسير سوره مائده
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم الحمد للّه ربّ العالمين و صلي اللّه علي محمّد و آله الطاهر و اللعن علي اعدائهم اجمعين بيد مؤلفه الحاج سيد عبد الحسين طيب آيات آن بنا بر معروف بين قراء 120 آيه، بعضي گفتند 123 بعضي 125 آيه، و فضيلت آن از شيخ صدوق (ره) بسند خود از ابي جارود از حضرت باقر عليه السّلام فرمود
(من قرء سورة المائدة في کل خمس لم يلبس ايمانه بظلم و لم يشرك بربه احدا)
و از ابي بن كعب از حضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله و سلّم که فرمود هر كس سوره مائده را بخواند عطاء ميشود باو بعدد نفوس تمام يهود و نصاري ده حسنه و محو ميشود از او ده سيئه و رفع ميشود براي او ده درجه.
و از امير المؤمنين عليه السّلام مرويست که اينکه سوره قبل از وفات پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم دو ماه يا سه ماه نازل شده و هيچ آيه آن نسخ نشده و غير اينها مروي در كتب تفاسير، قال اللّه تبارك و تعالي.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- پرسش و استفتاء مکرر مردم از پیامبر (ص) درباره ارث کلاله (یستفتونک قل اللّه یفتیکم فى الکللة) «کلاله» یا به میتى گفته مى شود که نه فرزند دارد و نه پدر و یا به وارثانى گفته مى شود که پدر و مادر و فرزند میت نیستند. فعل مضارع یا صیغه جمع، دلالت بر تکرار سؤال و تعدد سؤال کنندگان دارد.
۲- تشریع احکام به دست خداوند و پیامبر (ص)، مبلغ آن است. (قل اللّه یفتیکم فى الکللة) مردم از پیامبر (ص) استفتاء کردند و خداوند در جواب آنها فرمود: خداوند پاسخ استفتاى شما را خواهد داد. یعنى تشریع احکام از آن اوست نه پیامبر (ص) و کلمه «قل» مى رساند که شأن پیامبر (ص) تبلیغ آن احکام است.
۳- برادران و خواهران میت از جمله وارثان وى (قل اللّه یفتیکم فى الکللة ... و إن کانوا اخوة و رجالا و نساءً) مراد از برادران و خواهران در این آیه بنا به گفته تمامى مفسران خواهر و برادر پدر و مادرى و خواهر و برادر پدرى است، و سهام خواهر و برادر مادرى در آیه ۲۱ از همین سوره تبیین شده است.
۴- برادر و خواهر میت در صورتى از وى ارث خواهند برد که وى پدر و یا فرزند چه دختر و چه پسر نداشته باشد. (قل اللّه یفتیکم فى الکللة ان امرؤا هلک لیس له ولد و له اخت ... و هو) جمله «لیس له ولد» بیان شرطى براى اصل ارث برى خواهر از برادر است نه شرط براى مقدار سهم او (نصف) ; زیرا در این صورت باید سهم خواهر را با وجود فرزند میت نیز ذکر مى کرد و با توجه به موضوع آیه یعنى کلاله به دست مى آید که نبود پدر نیز شرط است. چون کلاله در لغت به کسى گفته مى شود که نه پدر دارد نه فرزند.
۵- میت در صورتى که مرد باشد و وارث او تنها یک خواهر باشد، سهم الارث آن خواهر نصف ماترک است. (ان امرؤا هلک لیس له ولد و له اخت فلها نصف ما ترک)
۶- میت در صورتى که زن باشد و وارث او تنها یک خواهر باشد، سهم الارث آن خواهر نصف ماترک است.* (ان امرؤا هلک لیس له ولد و له اخت فلها نصف ما ترک) با توجه به اینکه آیه در صدد بیان ارث کلاله است و قطعا این عنوان شامل ارث برى خواهر از خواهر و برادر از برادر و مانند آن مى شود، به نظر مى رسد اگر سهم الارث خواهر از خواهر خویش تفاوتى با سهم الارث او از برادرش مى داشت، خداوند آن را ذکر مى کرد. مؤید این معنا این است که در مسایلى که تصریح به آن شده در هیچ موردى سهم الارث با مرد بودن و زن بودن میت تفاوتى نکرده است.
۷- میت در صورتى که زن باشد و وارث او تنها یک برادر باشد، سهم الارث او تمام ماترک است. (و هو یرثها ان لم یکن لها ولد) ظاهر جمله «هو یرثها» این است که برادر وارث تمام دارائى خواهر خویش است علاوه بر اینکه اگر تنها کسرى از ماترک او را به ارث مى برد خداوند آن سهم را مشخص مى کرد.
۸- وارثان میت در صورتى که دو و یا چند برادر باشند، سهم الارث (ماترک) را باید بطور مساوى تقسیم کنند. (و هو یرثها ان لم یکن لها ولد)
۹- میت در صورتى که مرد باشد و وارث او یک و یا چند برادر باشد، سهم الارث آنان تمام ماترک است.* (و هو یرثها ان لم یکن لها ولد) برداشت فوق با توجه به توضیح برداشت شماره ۶ به دست مى آید.
۱۰- میت در صورتى که زن باشد و وارث او دو برادر و یا بیشتر باشد، سهم الارث آنان تمام ماترک است.* (و هو یرثها ان لم یکن لها ولد) آنچه در توضیح برداشت شماره ۶ ذکر شده راهگشاى این برداشت است.
۱۱- در صورتى که میت چه مرد و چه زن -، وارثانش دو خواهر باشند، سهم الارث آنان دو سوم ماترک است. (فان کانتا اثنتین فلهما الثلثان مما ترک) وقوع جلمه «فان کانتا ...» پس از بیان ارث برى خواهر از برادر و برادر از خواهر، مى رساند که موضوع مسأله ارث برى دو خواهر، مرگ برادر و یا خواهر ایشان است ; بنابراین مرجع ضمیر در «مماترک»، «احدهما» خواهد بود که از جمله «ان امرؤا هلک» و «هو یرثها» استفاده مى شود.
۱۲- وارثان میت در صورتى که دو خواهر باشند، سهم الارث آنان (دو سوم) را باید به طور مساوى تقسیم کنند. (فان کانتا اثنتین فلهما الثلثان مما ترک) چنانچه بین دو خواهر در سهم الارث، تفاوتى بود آن را بیان مى کرد.
۱۳- در صورتى که میت چه زن و چه مرد وارثانش برادران و خواهران وى باشند، سهم ارث آنان تمام ماترک است. (و إن کانوا اخوة و رجالا و نساءً فللذکر مثل حظ الانثیین) تعیین نکردن سهم الارث براى مجموعه خواهران و برادران، رساى این است که آنان تمام ماترک را به ارث خواهند برد.
۱۴- وارثان میت در صورتى که برادران و خواهران وى باشند، سهم الارث هر برادر، دو چندان سهم الارث هر خواهر مى باشد. (و إن کانوا اخوة و رجالا و نساءً فللذکر مثل حظ الانثیین) مراد از «اخوةً»، مى تواند یک خواهر و یک برادر، یک خواهر و چند برادر، چند برادر و چند خواهر و یک برادر و چند خواهر باشد.
۱۵- ثبوت مالکیت و حق ارث براى زنان در نظام حقوقى اسلام (فلها نصف ما ترک و هو یرثها ... فلهما الثلثان مماترک)
۱۶- ارث، از اسباب مالکیت (فلها نصف ما ترک ... فلهما الثلثان مما ترک)
۱۷- خداوند، بیانگر احکام خویش به منظور جلوگیرى از گمراهى مردم (یبین اللّه لکم ان تضلوا) در جمله «ان تضلوا» حرف «لا» مقدر است ; یعنى «لان لاتضلوا».
۱۸- اهتمام قرآن به مسایل حقوقى و اقتصادى (قل اللّه یفتیکم فى الکللة ... یبین اللّه لکم ان تضلوا)
۱۹- نادیده گرفتن مسایل اقتصادى و حقوقى دین (ارث و ...) مایه گمراهى و ضلالت (یستفتونک قل اللّه یفتیکم ... یبین اللّه لکم ان تضلوا)
۲۰- خداوند، علیم است. (و اللّه بکل شىء علیم)
۲۱- احاطه و فراگیرى علم الهى نسبت به همه چیز (و اللّه بکل شىء علیم)
۲۲- بیان احکام ارث از جانب خداوند، برخاسته از علم همه جانبه وى (قل اللّه یفتیکم فى الکللة ... و اللّه بکل شىء علیم)
روایات و احادیث
۲۳- سهیم شدن کلاله در میراث در صورتى است که میت، پدر و مادر و فرزند نداشته باشد. (قل اللّه یفتیکم فى الکللة) امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از کلاله فرمود: مالم یکن له والد و لاولد.[۴]
۲۴- اگر میتى که پدر و مادر و فرزند ندارد تنها یک خواهر داشته باشد، در صورتى که خواهر پدر و مادرى یا پدرى او
۱- . تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۸۶، ح ۳۱۰; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۲۹، ح ۳. باشد، نصف ارث را مى برد. (ان امرؤا هلک لیس له ولد و له اخت فلها نصف ما ترک) امام صادق (ع) درباره «اخت» در آیه فوق فرمود: انما عنى اللّه الاخت من الاب و الام او اخت لاب فلها النصف مما ترک و هو یرثها ان لم یکن لها ولد و ... .[۵]
موضوعات مرتبط
- احکام:۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۲۳، ۲۴ تشریع احکام ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۲۳، ۲۴ ۲ ; فلسفه تبیین احکام ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۲۳، ۲۴ ۱۷
- ارث: احکام ارث ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۲۳، ۲۴ ; ارث برادر ۴ ; ارث خواهر ارث ۴ ; ارث زن ۱۵ ; ارث کلاله ۱، ۴، ۵، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۲۳، ۲۴ ; تبیین احکام ارث ۲۲ ; سهم ارث برادر ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۳، ۱۴ ; سهم ارث خواهر ۵، ۶، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۲۴ ; طبقات ارث ۳، ۴ ; نقش ارث ۱۶
- اسماء و صفات: علیم اسماء و صفات ۲۰
- انبیا: محدوده مسؤولیت انبیا ۲
- خدا: احاطه خدا ۲۱ ; علم خدا ۲۱، ۲۲
- زن: حقوق زن ۱۵ ; مالکیّت زن ۱۵
- قرآن: تعالیم قرآن ۱۸، ۱۹
- گمراهى: عوامل گمراهى ۱۹ ; موانع گمراهى ۱۷
- مالکیت: موجبات مالکیت ۱۶
- محمّد (ص): پرسش از محمّد (ص) ۱ ; نقش محمّد (ص) ۱، ۲
- میّت: برادر میّت ۳، ۴ ; خواهر میّت ۳، ۴
- نظام اقتصادى:۱۸، ۱۹
- نظام حقوقى:۱۵، ۱۸، ۱۹
- وارثان:۳
منابع