آل عمران ٧٨
کپی متن آیه |
---|
وَ إِنَ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتَابِ وَ مَا هُوَ مِنَ الْکِتَابِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ مَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ |
ترجمه
آل عمران ٧٧ | آیه ٧٨ | آل عمران ٧٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَرِیق»: دسته. گروه. «یَلْوُونَ»: پیچ میدهند. به گونه صحیح اداء نمیکنند. «یَلْوُون أَلْسِنَتَهُم بِالْکِتابِ»: آنچه میخوانند تحریفش میکنند و درست بیان نمیدارند. مراد تحریف تورات و توجیه و تفسیر آن برابر خواست خودشان است (نگا: نساء / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محل نزول:
اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است.[۱]
شأن نزول:[۲]
گويند: اين آيه درباره جماعتى از احبار يهود نازل شده كه با دست خود چيزهائى كه مربوط به كتاب خدا نبوده مى نوشتند و آن را از كتاب خدا محسوب مى داشتند.
ابن عباس گويد: مربوط به يهود و نصارى است كه تورات و انجيل را تحريف مينمودند چه از حيث اضافه كردن به آن و چه از حيث از بين بردن مطالبى از آن.[۳]
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۶۴، سوره آل عمران
- معناى ((كلمه سواء)) و مراد از دعوت اهل كتاب به كلمه سواء
- دعوت به كلمه سواء، دعوت به سير بر اساس كلمه توحيدو نفى بغى و فساد مى باشد
- نفى بغى و فساد در گفتگوهاى بين پيامبران و قوم آنان
- ويژگيهاى دين فطرى
- افراد انسان ، ابعاض و اجزاى يك حقيقت هستند و خضوع وتذلل يك فرد در برابر فرد ديگر،بافطرت انسانى مخالف است
- محاجه بى جا و جاهلانه يهود و نصارا بر سر انتساب ابراهيم (ع ) به يهوديت ونصرانيت
- دو محاجه اهل كتاب كدام است
- دين ، داراى مراتب و مراحلى بوده است و هر يك از انبياء (ع ) به منزله بكى از آنمراحل بوده اند
- اسلام حضرت ابراهيم چگونه است ؟
- نزديكترين مردم به ابراهيم (ع ) پيروان او و پيامبر اكرم (ص ) و مؤ منين بدويند
- اشاره به توحيد افعالى ، در بيان معناى اينكه :اهل كتاب جز خودشان كسى را گمراه نمى كنند
- كفر به آيات خدا غير كفر به خدا است و اهل كتاب در لسان قرآن كافر به آيات خدا هستندنه كافربه خدا
- معناى سخن اهل كتاب كه به يكديگر مى گفتند: ((به آنچه در آغاز روز بر مؤ منيننازل گشته ايمان آورديم و بدانچه در پايان روزنازل شد كافر شديد))
- سخن ديگر مفسرين در خصوص اين آيه
- جواب خداى تعالى به سخنان يهود در قضيه تغيير قبله مسلمين از بيت المقدس به كعبه
- جمله ((اولا يعلمون )) جواب خدا به يهوديان نيست
- اقوال مختلف مفسرين در معناى مختلف اين آيه
- معناى ((فضلخدا)) و بيان جوابى به يهود كه جمله ((انالفضضل بيد اللّه )) متضمن آن است
- اعتقاد بى اساس يهوديان به اينكه تافته جدا بافته هستند (ليس علينا فى الاميينسبيل )
- منشاء اين اعتقاد باطل يهود
- چرا در اين آيه نام اهل كتاب تكرار شده و به آوردن ضمير اكتفا نشده است ؟
- قنطار و دينار كنايه از بسيار و كم است
- شرط كرامت الهيه و تقرب به خداى وفاى به عهد و تقوا است نه نژاد و دودمان است
- آثار محبت خدا، و خصالى كه خداى تعالى بر آن شكنندگان عهد خدا و سوگند به خداذكرفرموده است
- دروغ بستن يهود به خداى سبحان
- بحث روايتى
- نامه پيامبر براى پادشاهان عصر خود
- برسى نامه پيامبر براى اسقف نجران
- دو روايت از تفسير ((الدرالمنثور)) سيوطى
- حكايت هجرت مسلمانان در صدر اسلام به حبشه
- نجاشى مهاجرين را فرا مى خواند
- داستان گفتگو بين نجاشى (پادشاه حبشه ) و مسلمانان مهاجر در حضور مشركين مكه وشاءن نزول آيه ((ان اولى الناس بابراهيم ...))
- حديثى از امام صادق (ع ) و بيان آن
- نزديكترين مردم به ابراهيم و پيامبر اسلام (ص ) وآل محمد عليهم السلام ، پيروان آنانند
- دو روايت از كافى و امالى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«78» وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ
وهمانا از ايشان (اهل كتاب) گروهى هستند كه زبانشان به خواندن كتاب (ودست نوشتهى خودشان چنان) مىچرخانند كه گمان مىكنيد آن از كتاب آسمانى است، در حالى كه از كتاب نيست و مىگويند: آن (چه ما مىخوانيم) از جانب خداست، در حالى كه از جانب خدا نيست وآنها آگاهانه بر خداوند دروغ مىبندند.
نکته ها
بر اساس اين آيه، گناه علما و دانشمندانِ بىتقوا چند برابر است، زيرا:
الف: مردم را به اشتباه مىاندازند. «لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتابِ»
ب: به خداوند دروغ مىبندند. «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ»
ج: تمام اين حركتها را آگاهانه انجام مىدهند. «وَ هُمْ يَعْلَمُونَ»
پیام ها
1- در قضاوتها، انصاف داشته باشيم وهمه را به يك ديد نگاه نكنيم. «وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً ...»
جلد 1 - صفحه 547
2- حضور علما و دانشمندان خائن در ميان اهلكتاب، قطعى است. «لَفَرِيقاً»
3- عوام فريبى ولفّاظى، از گناهان دانشمندان است. «يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ»
4- نطق خوب، اگر در مسير حقّ نباشد، وسيلهاى براى انحراف است. «يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ»
5- گمراه كنندگان، مقدّسات مذهبى و كتب آسمانى را دستاويز خود قرار مىدهند. «بِالْكِتابِ»
6- التقاط، از حربههاى زهرآگين فرهنگى دشمن است. «لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتابِ»
7- اگر دشمن زمينهى پذيرش انحراف را در شما ببيند، ادّعاهاى خطرناكترى مطرح مىكند. «لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتابِ ... يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ»
8- بزرگترين خيانت به فرهنگ وعقيدهى انسان، تحريفِ آگاهانه ومغرضانهى علما و خواصّ است. «يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (78)
«1» تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 293، حديث 11
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 154
بعد از آن وصف محرفين كتاب را بيان فرمايد:
وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً: و بدرستى كه بعضى از احبار يهودان هر آينه گروهى هستند، يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ: مىجنبانند زبانهاى خود را به خواندن كتابى كه يافته و نوشتهاند؛ يا در قرائت آن را منعطف سازند به شبه كتاب و به آوازى كه تورات مىخوانند قرائت كنند، لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتابِ: تا شما پنداريد و گمان كنيد آنچه محرفات را مىخوانند از تورات است، وَ ما هُوَ مِنَ الْكِتابِ: و حال آنكه نيست آن محرفات از تورات، وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ: و حال آنكه نيست از جانب خدا.
اين فرمايش تأكيد شناعت و قباحت فعل ايشان است و بيان آنكه احبار يهود صريحا آن را مىگفتند. وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ: و مىگويند بر خدا دروغ را كه مجعولات خود را نسبت به خداى تعالى دهند، وَ هُمْ يَعْلَمُونَ: و حال آنكه ايشان مىدانند كه دروغ مىگويند، يعنى دروغ آنها از روى علم و عمد مىباشد.
تبصره: آيه شريفه دليل است بر بطلان قول جبريه و صحت قول عدليه، كه بندگان در اقوال و افعال و اعمال خود فاعل مختارند؛ از جمله، زبان است كه شخص در اداى سخن حق و كلام باطل، قدرت دارد و مىتواند به حسن اختيار خود، اقرار به حق نمايد و مىتواند به سوء اختيار، انكار حق و باطل را گويا شود؛ و لذا وقتى مجعولات خود را به خداى تعالى نسبت دادند، به جواب، فرمايش: وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، ردع و منع فرمود كه اين مفتريات از خدا نيست و به دروغ نسبت به خدا دهند و حال آنكه مىدانند آن را، يعنى عالما و عامدا
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 155
دروغ گويند. و حق تعالى به اجبار و الزام، منع از قبيح نفرمايد، زيرا منافى با تكليف و ثواب و عقاب خواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (78)
ترجمه
و همانا از آنها هر آينه پاره هستند كه مىپيچانند زبانهاى خودشان را بكتاب تا گمان كنيد شما آنرا از كتاب با آنكه نيست آن از كتاب و ميگويند آن از نزد خدا است با آنكه نيست آن از نزد خدا و مىگويند بر خدا دروغ با آنكه آنها ميدانند.
تفسير
پيچانيدن زبان ميل دادن آنست از واقع منزّل بطرف مجعول محرّف مانند آنكه در فارسى ميگويند زبانش را برگرداند و قمى روايت نموده كه يهود افتراء مىبستند بخدا چيزيرا كه در تورية نبود و ميگفتند در تورية است پس خداوند تكذيب فرمود آنها را و از ابن عباس روايت شده كه يهود و نصارى هر دو اين افترا را مرتكب شدند و خداوند هر دو را بمسلمين خبر داد و اين آيه را نازل فرمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِنَّ مِنهُم لَفَرِيقاً يَلوُونَ أَلسِنَتَهُم بِالكِتابِ لِتَحسَبُوهُ مِنَ الكِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الكِتابِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِن عِندِ اللّهِ وَ ما هُوَ مِن عِندِ اللّهِ وَ يَقُولُونَ عَلَي اللّهِ الكَذِبَ وَ هُم يَعلَمُونَ (78)
و بدرستي که بعض اهل كتاب هر آينه جماعتي هستند که بزبان خود و از پيش خود كلماتي بهم ميبافند بنام كتاب آسماني و شما را بگمان بيندازند که
جلد 4 - صفحه 260
توهّم كنيد که از كتاب است و حال آنكه اينها كتاب الهي نيست و ميگويند که اينکه از جانب خدا است و حال آنكه از جانب او نيست و دروغ ميبندند بخدا با اينكه خود ميدانند دروغ است.
وَ إِنَّ مِنهُم اشاره باهل كتاب است از يهود و نصاري و مرجع ضمير منهم بآيه سابقه است وَ مِن أَهلِ الكِتابِ مَن إِن تَأمَنهُ الايه و كلمه (من) تبعيضيه است و مراد علماء يهود و نصاري هستند.
لفريقا که مراد ظاهرا پيشينيان آنها که كتابهايي بنام عهد قديم و عهد جديد نوشته و تمام آنها را كتب وحي ناميدند و آنها را نسبت بانبياء دادند از موسي تا قبل از عيسي را عهد قديم گفتند و از عيسي ببعد عهد جديد.
يَلوُونَ أَلسِنَتَهُم يلوون بدو و او قرائت شده که لام مجزوم است و واو مضموم از ماده «ل» يا واو «ليو» که واو دريا ادغام ميشود «ليّ» و در لغت از براي او معاني ذكر شده:
تحريف- مثل آيه شريفه مِنَ الَّذِينَ هادُوا يُحَرِّفُونَ الكَلِمَ عَن مَواضِعِهِ الي قوله تعالي لَيًّا بِأَلسِنَتِهِم وَ طَعناً فِي الدِّينِ سوره نساء آيه 48.
و توقّف و عدم انتظار- مثل آيه شريفه إِذ تُصعِدُونَ وَ لا تَلوُونَ عَلي أَحَدٍ الايه آل عمران آيه 147.
و صورت برگرداندن و منحرف شدن مثل آيه شريفه وَ إِذا قِيلَ لَهُم تَعالَوا يَستَغفِر لَكُم رَسُولُ اللّهِ لَوَّوا رُؤُسَهُم الايه منافقون آيه 5.
و مماطله- مثل قوله صلّي اللّه عليه و آله و سلّم
(ليّ الواجد يخلّ عقوبته و عرضه)
مجمع البحرين و
قوله صلّي اللّه عليه و آله و سلّم (ليّ الواجد ظلم) مجمع البيان
و غير اينها، لكن در اينکه آيه بقرائن جملات بعد مراد بهم يافتن است از پيش خود.
بالكتاب يعني مدّعي ميشوند که اينکه كتاب آسمانيست.
جلد 4 - صفحه 261
لِتَحسَبُوهُ مِنَ الكِتابِ مراد از حسبان گمان است لكن در اينجا معني اينست که شما را بگمان بيندازند يعني توهّم كنيد که اينکه بافتههاي آنها جزء كتاب آسمانيست.
وَ ما هُوَ مِنَ الكِتابِ ساحت قدس انبياء از اينکه مزخرفات و كفريات منزّه و مبراء است و ابدا اينها كتاب وحي نيست و از انبياء صادر نشده.
وَ يَقُولُونَ هُوَ مِن عِندِ اللّهِ و اينکه كتابها را نسبت بخدا ميدهند.
وَ ما هُوَ مِن عِندِ اللّهِ بلكه من عند انفسهم و شياطينهم.
وَ يَقُولُونَ عَلَي اللّهِ الكَذِبَ دروغ بر خدا ميبندند وَ هُم يَعلَمُونَ و حال آنكه ميدانند که اينکه كتاب وحي نيست و از جانب خدا نيامده و دروغ صرف است و كذب بر خدا و رسول از گناهان بسيار بزرگ است بخصوص در همچه موارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 78)
شأن نزول:
این آیه نیز در باره گروهی از علماء یهود نازل شده که با دست خود چیزهایی بر خلاف آنچه در تورات آمده بود در باره صفات پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله مینوشتند و آن را به خدا نسبت میدادند (و با زبان خود حقایق تورات را تحریف میکردند).
تفسیر:
باز در این آیه سخن از بخش دیگری از خلافکاریهای بعضی از علمای اهل کتاب است میفرماید: «بعضی از آنها زبان خود را به هنگام تلاوت کتاب خدا چنان میپیچند و منحرف میکنند که گمان کنید آنچه را میخوانند از کتاب خداست در حالی که از کتاب الهی نیست» (وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ).
آنها به این کار نیز قناعت نمیکردند بلکه صریحا «میگفتند این از سوی خدا نازل شده در حالی که از سوی خدا نبود» (وَ یَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ).
سپس قرآن بر این امر تأکید میکند که این کار به خاطر این نبود که گرفتار اشتباهی شده باشند بلکه «به خدا دروغ میبندند در حالی که عالم و آگاهند» (وَ یَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ).
ضمنا از این آیه و آیات قبل خطر مهم علماء و دانشمندان منحرف برای یک امت و ملت روشن میشود.
نکات آیه
۱ - تحریف تورات و انجیل و بدعت در دین، توسط گروهى از اهل کتاب (عالمان آنان) (و انّ منهم لفریقاً یلون السنّتهم بالکتاب لتحسبوه من الکتاب)
۲ - به کار بستن فرهنگ و زبان دین، ابزارى براى تحریف آن (و انّ منهم لفریقاً یلون السنّتهم بالکتاب)
۳ - کتب الهى، عهد خداوند در میان مردم (انّ الذین یشترون بعهد اللّه ... و انّ منهم لفریقاً یلون السنّتهم بالکتاب)
۴ - فریبکارى گروهى از اهل کتاب با سعى در تحریف کتب آسمانى (و انّ منهم لفریقاً ... لتحسبوه من الکتاب)
۵ - کتب آسمانى، داراى قالب و آهنگى مشخص و ممتاز از سایر نوشته ها و گفته ها* (یلون السنّتهم بالکتاب لتحسبوه من الکتاب) از اینکه یهودیان نوشته هاى خویش را به آهنگ تورات مى خواندند معلوم مى شود تورات داراى آهنگ و قالبى خاص بوده است.
۶ - برخى از اهل کتاب (عالمان آنان)، براى فریب مردم، دست نوشته خود را همانند کتاب خدا تلاوت مى کردند. (و انّ منهم لفریقاً یلون السنّتهم بالکتاب لتحسبوه من الکتاب)
۷ - تلاش برخى اهل کتاب (عالمان آنان)، براى انحراف مسلمانان، با قلمداد کردن نوشته هاى خود به عنوان تورات و انجیل (و انّ منهم لفریقاً ... لتحسبوه من الکتاب) از ظاهر «لتحسبوه» که باید خطاب به مؤمنان و مسلمانان باشد استفاده شده است.
۸ - برخى اهل کتاب (عالمان آنان) نوشته هاى خود را به عنوان کتاب خدا به مردم ارائه مى دادند. (و یقولون هو من عند اللّه و ما هو من عند اللّه)
۹ - افتراى آگاهانه برخى از اهل کتاب (عالمان آنان)، به خدا و دین او (و یقولون هو من عند اللّه ... و یقولون على اللّه الکذب و هم یعلمون)
۱۰ - نقش تحریف کتب آسمانى و عالمان تحریفگر در انحراف جوامع (و انّ منهم لفریقاً ... و یقولون على اللّه الکذب و هم یعلمون) از ذکر تحریف و بیان کیفیّت آن و لحن تند آیه نسبت به علماى اهل کتاب برمى آید که این عمل در گمراه کردن مردم سهم بسزایى داشته است.
موضوعات مرتبط
- افترا: افترا به خدا ۹ ; افترا به دین ۹
- انجیل: تحریف انجیل ۱
- اهل کتاب: علماى اهل کتاب ۱، ۶، ۷، ۸، ۹ ; مکر اهل کتاب ۴، ۶ ; اهل کتاب و اضلال مردم ۷ ; تحریفگرى اهل کتاب ۱، ۴، ۶، ۷ ; اهل کتاب و کتب آسمانى ۶، ۸
- بدعت: ۱
- تورات: تحریف تورات ۱
- جامعه: زمینه انحراف جامعه ۱۰
- خدا: عهد خدا ۳
- دین: ۹ بدعت در دین ۱ ; تحریف دین ۲ ; سوء استفاده از دین ۲، ۶، ۸
- علما: ۱۰
- کتب آسمانى: ۳، ۵، ۶، ۷ تحریف کتب آسمانى ۴، ۱۰
- گمراهى: عوامل گمراهى ۷، ۱۰
منابع