البقرة ٢٤٢
کپی متن آیه |
---|
کَذٰلِکَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ |
ترجمه
البقرة ٢٤١ | آیه ٢٤٢ | البقرة ٢٤٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَذَالِکَ»: بدینسان. با چنین بیانات خردپسندانه و قوانین خیرخواهانه.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۴۲ - ۲۲۸ ، سوره بقره
- اشاره به حكمت تشريع عده براى زن مطلقه
- توضيحى مبسوط پيرامون واژه (قرء) و معناى آن
- معناى كلمه (بعل ) و توضيح مرجع ضمير كلمه بعولتهن در آيه ت (و بعولتهن احق بردهن ...)
- سزاوارتر بودن شوهران به مردان مطلقه نسبت به مردان ديگر در صلاق رجعى
- تكرار كلمه ((معروف )) در آيات طلاق نشانه اهتمام شارع مقدس نسبت به انجام اين عمل به وجه سالم است
- ((معروف )) از نظر اسلام و روش صحيح رعايت تساوى در قانوگذارى اسلام
- معناى كلمه ((تسريح )) و مراد از ((تسريح زن بر احسان )) در آيه شريفه
- مراد از نگهدارى زن به وجه معروف يا طلاق دادن به او وجه نيكو
- وجه اينكه (امساك ) و (تسريح ) در آيه شريفه هم به قيد معروف و هم به قيد احسان مقيد شده اند
- وضعيتى كه طلاق جايز شمرده شده و شوهر مى تواند مهريه را پس گرفته طلاق دهد
- اكتفا به عمل به ظواهر دين و غفلت از روح آن و تفرقه بين احكام فقهى و معارف اخلاقى ، ابطال مصالح شريعت است
- نوع سوم طلاق و حكم آن
- لطائف و ظرائف دقيقى كه در آيات طلاق به كار رفته است
- اشاره به حكمت نهى از امساك به قصد ضرر در آيه (فمن يفعل ذالك فقد ظلم نفسه ...)
- مقصود از نعمت در ((و اذكرو نعمة الله عليكم ))
- نهى آيه شريفه از دخالت اوليا در امر ازدواج مجدد همسرانى كه عده شان تمام شده و مى خواهند دوباره با همسر قبلى خود ازواج كنند
- علت اينكه رجوع زنان به شوهران خود ازكى و اءطهر خوانده شده است
- وجه اينكه در آيه شريفه به جاى كلمه ((والد))، ((مولودله )) آورده شده است
- فرزند ملحق به پدر است يا مادر؟! و آيه قرآن كداميك را معتبر مى داند
- معناى كلمه ارضاع و حكم بچه شيرخواره پس از طلاق والدين او
- پيام احكامى چند در خصوص بچه شير خوار و وظايف والدين او پس از طلاق
- عقائد قبل از اسلام در باره زن شوهر مرده
- معنى تعريض و بيان فرق آن با كنايه
- معناى اكنان و مراد آيه (و لا جناح عليكم فيما عرضتم ...)
- معناى (عزم ) و وجه اينكه در آيه شريفه عقده نكاح به عزم وابسته شده است
- معناى (موسع ) و (مقتر) و آيه شريفه ((و متعوهن على الموسع قدره ...))
- موردى از طلاق كه مرد بايد نصف مهر زن را به او بدهد
- تشويق مردم به احسان و فضل نسبت به يكديگر در روابط بين خود
- نماز از واجباتى است كه در هيچ حالتى ساقط نمى شود
- معناى كلمه (عقل ) و بيان كلماتى كه در قرآن كريم درباره انواع ادركات انسانى آمده است ))
- معانى كلمات زن ، حسبان ، شعور، ذكر و عرفان و معرفت
- معانى كلمات فهم ، فقه ، درايت ، فكر و راءى
- معانى كلمات زعم ، علم ، حفظ، حكمت ، خبرت و شهادت
- تشويق مردم به احسان و فضل نسبت به يكديگر در روابط بين خود درباره عقل و خردمندى انسان
- در قرآن ، مراد از تعقل ادراك تواءم با سلامت فطرت است ، نه تعقل تحت تاءثير غرائز و اميال نفسانى
- بحث روايتى (در ذيل آيات طلاق )
- حكمت تحريم رجوع بعد از طلاق سوم
- درباره وقوع سه طلاق با يك لفظ يا در يك مجلس از نظر خاصه و عامة
- رواياتى در مورد طلاق خلع و مبارات
- معناى خلع از زبان امام باقر (ع ) و بيان اولين خلعى كه در اسلام واقع شده است
- معناى ((عسيله )) و روايت معروف به آن كه در زمان پيامبر اكرم (ص ) واقع شده است
- عقل متعه در محلل شدن كافى نيست
- دو روايت در شاءن نزول آيه ((فلا تعضلوهن ان ينكحن ازواجهن ).
- رواياتى در باره شير دادن به فرزند و احكام آن
- آنچه در اسلام حكم سلبى و يا عدم صحت و عدم اعتبار بر آن بار شده است
- رواياتى راجع به عده زن مطلقه و شوهر مرده
- رواياتى در باره آيه ((و لا حناح عليكم ان ...)) و موردى كه بر پرداخت نصف مهر بر مرد واجب مى شود
- مراد از ((صلوة وسطى )) در ((حافظوا على الصلوات و الصلوة الوسطى ))
- اقوال مفسرين در تفسير صلاة وسطى مختلف است
- رواياتى در ارتباط با آيه ((فرجالا او ركبانا...)) و نماز خوف
- بحث علمى (پيرامون زن ، حقوق و شخصيت و موقعيت اجتماعى او از نظر اسلام و ديگر ملل مذاهب ).
- زندگى زن در ملت هاى عقب مانده
- زندگى زن در ملت هاى متمدن قبل از اسلام
- موقعيت زن در بين كلدانيان ، آشوريان ، روميان و يونانيان قديم
- وضع زن در عرب و محيط زندگى اعراب
- نتايجى كه از آنچه گفته شد به دست مى آيد
- تحولى كه اسلام در امر زن پديد آورد
- هويت زن در اسلام
- از نظر اسلام مرد و زن از نظر خلقت برابرند
- ملاك برترى از نظر اسلام تقوى و پرهيزگارى است
- نكوهش عرب جاهليت در قرآن به جهت بى اعتنايى به امر زنان
- وزن و موقعيت اجتماعى زن در اسلام
- دو خصلت ويژه در آفرينش زن
- احكام مختص و احكام مشترك زن و مرد در اسلام
- حيات اجتماعى سعادتمندانه ، حيات منطبق با خلقت و فطرت است
- فطرت در مورد وظائف و حقوق اجتماعى افراد و عدالت بين آنان چه اقتضائى دارد؟
- معناى تساوى در مورد حقوق زن و مرد
- عدم اجراى صحيح قانون به معناى نقص در قانونگذارى نيست
- آزادى زن در تمدن غربى
- بحث علمى ديگر (درباره زناشوئى و منشاء طبيعى و فطرى آن )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«242» كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
اين چنين خداوند آيات خود را براى شما تبيين مىكند، شايد كه انديشه كنيد.
نکته ها
در آيات قبل، نحوهى پرداخت مهريه به زنان طلاق داده شده، قبل از آميزش و بعد از آن بيان شد. اين آيه يا در مورد كسانى است كه در ضمن عقد، مهريه آنان مشخّص نشده و قبل از آميزش طلاق داده مىشوند، و يا يك سفارش عاطفى و اخلاقى براى تمام موارد طلاق است كه علاوه بر پرداخت تمام يا نصف مهريه، هديهاى جداگانه براى جبران ناراحتىها و دلشكستگىهاى زن، از سوى شوهر به او پرداخت شود.
البته اين يك دستور اخلاقى و استحبابى است كه سزاوار است متّقين و پرهيزگاران آنرا مراعات نمايند.
به هر حال از جلمهى «حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ» در آيه 236 و «حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ» در اينجا و «لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ» آيه 237، مىتوان توجّه مخصوصِ اسلام را دربارهى حفظ حقوق وعواطف زنان مطلّقه بدست آورد.
جلد 1 - صفحه 376
امام حسن عليه السلام به زنى كه طلاق داده بود، كنيزى را به عنوان هديه بخشيد. «1»
پیام ها
1- در برخورد با زنان مطلقه، تقوا لازم است. «وَ لِلْمُطَلَّقاتِ ... حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ»
2- هديه دادن كه نقش كدورت زدايى و دلجويى دارد، نشانهى پرهيزكاران است.
«مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ»
3- در احكام و دستورات الهى، بايد انديشه نمود تا به مصالح آن پىبرد. «يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (242)
كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ: چنانچه بيان فرمود خدا احكام طلاق و متعه
«1» منهج الصادقين، جلد دوّم، صفحه 49.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 431
را براى شما، همچنين روشن و ظاهر سازد براى شما، آياتِهِ: دلائل و احكام خود را كه در معاش و معاد محتاج هستيد به آن. لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ:
براى اينكه شما تعقل كنيد و عقول خود را در قبول آن وادار نمائيد و اطاعت فرامين الهى را نمائيد.
تبصره: عقل عبارت است از ناطقه قدسيه و مدركه كليه كه ذات يگانه سبحانى در وجود انسانى به وديعه مرحمت فرموده تا موجب تكميل سعادت او گردد، در صورتى كه مغلوب شهوات نفس نگردد، و مطيع عقل مسموع وحى و پيغمبر شود كه آنچه خدا امر فرموده اطاعت نمايد.
فرمود حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: قسّم اللّه العقل ثلثة اجزاء فمن كنّ فيه كمل عقله. و من لم يكنّ فيه فلا عقل له حسن المعرفة للّه و حسن الطّاعة للّه و حسن الصّبر على امر اللّه. «1» قسمت فرموده خدا عقل را سه جزء: پس هر كه در او باشد كامل است عقل او، و هر كه نبوده باشد در او، پس نيست عقل واقعى براى او: نيكوئى معرفت خداى تعالى، و نيكوئى فرمانبردارى خدا، و نيكوئى صبر بر امر الهى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (242)
ترجمه
همچنين بيان مىفرمايد خدا از براى شما آيات خود را باشد كه شما بعقل دريابيد.
تفسير
چنانچه خداوند احكام مطلقات و متعه آنها را بيان فرمود ساير احكام را نيز بجاى خود بيان مىفرمايد براى آنكه شما بدانيد و بشناسيد صلاح و فساد امور خودتان را و از روى عقل و حكمت و انصاف و مروت و مصلحت و عدالت رفتار نمائيد
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَعقِلُونَ (242)
(اينکه چنين خداوند براي شما آياتش را بيان ميكند باشد که شما تعقل نمائيد) بيان و تبيين بمعني اظهار است و مفاد آيه شريفه اينست که خداوند براي ارشاد و هدايت بندگان آيات شريفه قرآن و احكام آن را نازل فرمود و غرض از انزال آنها درك و تفهم و تعقل آنان بود که مصالح و مفاسد و منافع و مضار امور دنيوي و اخروي را درك كنند و خود را از مهالك نشئتين نجات دهند و حقيقت عقل همين است که انسان بواسطه آن سعادت دنيا و آخرت خود را تامين نمايد چنانچه در كافي روايت كرده که از امير المؤمنين عليه السّلام از عقل سؤال شد فرمود
(العقل ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان)
و در علم اخلاق عقل را بدو قسمت تقسيم نمودهاند: عقل نظري که معرفت بصلاح و فساد و حق و باطل و حسن و قبح امور است و ادله عقليه و نقليه از آيات و اخبار متكفل آنست.
و عقل عملي که تدبير امور مطابق عقل نظري از تحصيل عقائد حقه و اخلاق حميده و اعمال صالحه ميباشد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 242)- در این آیه که آخرین آیه مربوط به طلاق است، میفرماید: «این چنین خداوند آیات خود را برای شما شرح میدهد شاید اندیشه کنید» (کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ).
بدیهی است که منظور از اندیشه کردن و تعقل، آن است که مبدء حرکت به سوی عمل باشد، و گر نه اندیشه تنها در باره احکام نتیجهای نخواهد داشت.
ج1، ص219
نکات آیه
۱ - خداوند، بیان کننده احکام خویش به صورت روشن (کذلک یبیّن اللّه لکم ایاته)
۲ - تبیین آیات الهى از سوى خداوند، برانگیزاننده تعقّل (کذلک یبیّن اللّه لکم ایاته لعلّکم تعقلون)
۳ - تعقّل، هدف تبیین آیات و احکام از سوى خداوند (کذلک یبیّن اللّه لکم ایاته لعلّکم تعقلون)
۴ - توانایى انسانها در شناخت آیات و احکام با بکار بستن اندیشه (یبیّن اللّه لکم ایاته لعلّکم تعقلون) جمله «لعلّکم تعقلون» علاوه بر اینکه فهم و درک آیات الهى را هدف از تبیین آنها قرار داده، ضمناً راه فهمیدن و درک کردن را نیز ارائه فرموده که همان اندیشه و تعقل است.
۵ - احکام الهى، نشانه هاى خداوند براى شناخت او (یبیّن اللّه لکم ایاته) مراد از «آیات» (نشانه ها) احکام الهى است ; چون «کذلک» اشاره به احکام گذشته دارد; بنابراین هر حکم الهى، نشانى از او دارد.
۶ - ارزش و اهمیّت تعقّل در اسلام (لعلّکم تعقلون) با توجّه به اینکه «تعقل»، به عنوان هدف تبیین آیات شمرده شده است.
۷ - شناخت احکام الهى، در گرو وحى و تبیین الهى و نیز تعقل و اندیشه است. (کذلک یبیّن اللّه لکم ایاته لعلّکم تعقلون)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: ۵ تبیین آیات خدا ۱، ۲، ۳، ۷
- احکام: تشریع احکام ۱۳
- انسان: ابعاد انسان ۴
- تعقّل: اهمیّت تعقّل ۳، ۴، ۶، ۷ ; زمینه تعقّل ۲
- خداشناسى: راههاى خداشناسى ۵
- دین: تعالیم دین ۵
- شناخت: ابزار شناخت ۴، ۷
- وحى: نقش وحى ۷
منابع