روایت:الکافی جلد ۸ ش ۲۲۹
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن محمد بن خالد عن محمد بن يحيي عن اخيه العلا عن اسماعيل بن الحسن المتطبب قال :
الکافی جلد ۸ ش ۲۲۸ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۲۳۰ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۲۷۷
اسماعيل بن حسن طبيب گويد: من بامام صادق عليه السّلام عرضكردم: من مرد عربى هستم و از طبابت سررشتهاى دارم و طبّ من نيز طبّ عربى است و در برابر طبابتم نيز مزدى نميگيرم! فرمود: باكى نيست. عرضكردم: ما رسممان اين است كه زخم و دمل را مىشكافيم و بوسيله آتش ميسوزانيم؟ فرمود: باكى نيست. عرضكردم: ما دواجات رسمى مانند «اسمحيقون» و «غاريقون» به بيمار ميدهيم؟ فرمود: باكى نيست. (مجلسى (ره) گويد: ذكرى از اسمحيقون در كتابهاى طبى قديم نيست و شايد تصحيف «اسطمخيقون» باشد). عرضكردم: گاهى است كه (در اثر مداواى ما) بيمار ميميرد؟ فرمود: اگر چه بميرد. عرضكردم: ما نبيذ (شراب خرما) به بيمار بدهيم؟ فرمود: در حرام شفائى نيست. رسول خدا (ص) هنگامى بيمار شد عايشه گفت: شما بذات الجنب (سينه پهلو) دچار شدهايد؟ حضرت فرمود: من در نزد خدا گرامىتر از آنم كه بسينه پهلو گرفتارم كند فرمود: پس دستور داد صبر تلخ در دهان آن حضرت چكاندند.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۲۴۰
اسماعيل بن حسن پزشك مىگويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: مردى هستم از عرب و از پزشكى سر رشتهاى دارم، و طب من همان طب عربى است و در برابر طبابتم مزدى نمىگيرم. امام عليه السّلام فرمود: باكى نيست. عرض كردم: رسم ما اين است كه زخم و دمل را مىشكافيم و آن را با آتش مىسوزانيم، فرمود: باكى نيست. عرض كردم: شيوه من آن است كه به بيماران (اسمحيقون) و (غاريقون) مىدهم، فرمود: باكى نيست. عرض كردم: گاهى هم بيمار بر اثر مداواى ما مىميرد، امام عليه السّلام فرمود: اگر چه بميرد. عرض كردم: ما به بيمار نبيذ مىدهيم، امام عليه السّلام فرمود: در حرام شفايى نهفته نيست. پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بيمار شد. عايشه به او گفت: شما سينه پهلو گرفتهايد؟ حضرت صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: من به نزد خداى گرامىتر از آنم كه به سينه پهلو گرفتار آيم. پس دستور داد صبر تلخ در دهان آن حضرت چكاندند.