روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۷۸۴
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء
الحسين بن محمد الاشعري عن معلي بن محمد عن الوشا عن عبد الله بن سنان عن الوليد بن صبيح قال سمعته يقول :
الکافی جلد ۲ ش ۱۷۸۳ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۷۸۵ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۱۳۷
از وليد بن صبيح گويد: شنيدم كه او مىفرمود: سه كس باشند كه دعايشان به خودشان برگردد و به اجابت نرسد: ۱- مردى كه خدايش مالى داده و بىجا خرج كرده و باز مىگويد: پروردگارا! به من روزى بده، به او گفته شود: آيا به تو روزى ندادم؟ ۲- و مردى كه بر همسر ستمكار خود نفرين كند، به او گفته شود: آيا كار طلاقش را به دست تو ندادم. ۳- و مردى كه در خانه نشسته و مىگويد: پروردگارا! به من روزى بده، به او گفته شود: آيا براى تو راه تحصيل روزى فراهم نكردهام؟
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۲۷۶
وليد بن صبيح گويد: از آن حضرت عليه السّلام شنيدم كه ميفرمود: سه كس هستند كه دعاى آنها بخودشان برگردد و باجابت نرسد: (۱) مردى كه خداوند باو مالى ارزانى داشته و او بيجا و بيمورد خرج كرده و سپس بگويد: خدايا بمن روزى ده، كه باو گفته شود: آيا بتو روزى ندادم؟ (۲) مردى كه بر همسر خود با اينكه باو ستم كند نفرين كند كه باو گفته شود: آيا كار (جدائى و طلاق) او را بدست تو ندادم؟ (۳) مردى كه در خانهاش بنشيند و بگويد: پروردگارا بمن روزى بده كه باو گفته شود: آيا براى تو راه پيدا كردن روزى را قرار ندادم؟.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۳۹۳
حسين بن محمد اشعرى، از معلّى بن محمد، از وشّاء، از عبداللَّه بن سنان، از وليد بن صبيح روايت كرده است كه گفت: شنيدم از آن حضرت كه مىفرمود: «سه كساند كه دعاى ايشان برايشان رد مىشود: يكى مردى كه خدا مالى را به او روزى كرده، و او آن را در غير وجهش صرف نموده، بعد از آن مىگويد كه: پروردگارا! مرا روزى ده. پس به او گفته مىشود كه: آيا تو را روزى ندادم؟ و ديگر، مردى كه بر زنش نفرين كند، و حال آنكه بر آن زن ستمكار باشد. پس به او گفته مىشود كه: آيا امرش را به دست تو قرار ندادم؟ و ديگر، مردى كه در خانهاش نشسته، مىگويد كه: پروردگارا! مرا روزى ده. پس به او گفته مىشود كه: آيا راه به سوى طلب روزى از برايت قرار ندادم؟».