روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۰۲۱

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۵ توسط Move page script (بحث | مشارکت‌ها) (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۱ ش ۱۰۲۱ را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۰۲۱ منتقل کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة

عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن ابن سنان عن مسمع كردين البصري قال :


الکافی جلد ۱ ش ۱۰۲۰ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۱۰۲۲
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب الحجة
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْحُجَّة‏ بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ تَدْخُلُ الْمَلَائِكَةُ بُيُوتَهُمْ وَ تَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ تَأْتِيهِمْ بِالْأَخْبَارِ ع‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۱۰۱

مِسمَع كِردين بصرى گويد: شيوه من اين بود كه به روز و شب يك بار بيشتر نمى‏خوردم و بسا كه به حساب اين كه سفره خانه امام صادق (ع) را بر چيده‏اند و من سر سفره به آن حضرت وارد نمى‏شوم، اجازه ورود به آن حضرت را مى‏خواستم و چون خدمتش مى‏رسيدم مى‏فرمود: غذا بياورند و من با آن حضرت غذا (روى غذا مى‏خوردم) و هيچ آزارى نداشت براى من و اگر نزد ديگرى غذا روى غذا مى‏خوردم آسايش من سلب مى‏شد و از نفخ شكم خوابم نمى‏برد. من اين حالت را نزد امام شكايت كردم و به او گزارش دادم كه اگر خدمت او روى غذا بخورم آزارى نبينم، فرمود: اى ابا سيّار، تو (در خانه ما) غذاى مردم خوبى را مى‏خورى كه فرسته‏ها بالاى فرش آنها به آنها دست مى‏دهند و مصافحه مى‏كنند، گويد: گفتم: براى شما آشكار هم مى‏شوند؟ گويد: دست به سر يكى از كودكانش كشيد و فرمود: آنها نسبت به كودكان ما از خودمان مهربان‏ترند.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۲۴۰

مسمع كردين بصرى گويد: من در شبانه روز بيش از يك مرتبه غذا نمى‏خوردم. گاهى از امام صادق عليه السلام اجازه شرفيابى حضورش را ميگرفتم كه فكر مى‏كردم سفره برچيده شده و حضرت را در برابر سفره نخواهم ديد (تا مبادا امر بخوردن كند و مرا زيان دهد) ولى چون وارد مى‏شدم سفره مى‏طلبيد من هم همراه حضرت غذا مى‏خوردم و از آن ناراحت نمى‏شدم، ولى هر گاه در منزل ديگرى غذا روى غذا مى‏خوردم، آرام نميگرفتم و از نفخ شكم خوابم نمى‏برد: من اين مطلب را بحضرت ياد آور شدم و گزارش دادم كه هر گاه نزد او غذا مى‏خورم آزارم نمى‏دهد فرمود: اى ابا سيار! تو غذاى مردم صالحى را مى‏خورى كه فرشتگان با آنها روى فرششان مصافحه ميكنند، عرضكردم: براى شما آشكار هم مى‏شوند؟ حضرت دست خود را بيكى از كودكانش كشيد و فرمود آنها نسبت بكودكان ما از خود ما مهربانترند.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۳۵۳

چند نفر از اصحاب ما روايت كرده‏اند، از احمد بن محمد، از ابن سِنان، از مِسمع كِردين بصرى كه گفت: عادتم اين بود كه در شبانه روز زياده از يك مرتبه، چيزى نمى‏خوردم و با وجود اين، بسا بود كه رخصت مى‏طلبيدم و به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام مى‏رسيدم و مى‏ديدم كه خوان و سفره را بر چيده‏اند و شايد كه من آن را در پيش روى آن حضرت نمى‏ديدم، و چون داخل مى‏شدم مى‏فرمود كه: خوان را حاضر سازند و من با آن حضرت رفاقت مى‏كردم و از آن مى‏خوردم، و به اين تكرار و ادخال، اذيتى به من نمى‏رسيد، و چون بعد از خوردن طعام، در نزد غير او طعامى مى‏خوردم، نمى‏توانستم كه به جهت باد آرام گيرم و به خواب نمى‏رفتم. پس اين حالت را به آن حضرت شكايت كردم و او را خبر دادم به اين‏كه چون در نزد او چيزى مى‏خوردم، به جهت آن متأذّى نمى‏شوم و آزار نمى‏كشم. فرمود: «اى ابو سيار، به درستى كه تو طعام گروه شايستگان را مى‏خورى كه فرشتگان با ايشان مصافحه مى‏كنند برروى فرش‏هاى ايشان». مِسمع مى‏گويد كه: عرض كردم: فرشتگان براى شما ظاهر مى‏شوند؟ پس حضرت دست خود را بر بعضى از كودكانش ماليد و فرمود كه: «فرشتگان به كودكان ما مهربان‏ترند از ما نسبت به ايشان».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)