محمد ٣
ترجمه
محمد ٢ | آیه ٣ | محمد ٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ذلِکَ»: اشاره به ابطال اعمال کافران، و عفو سیئات و اصلاح حال مؤمنان است. «أَمْثَالَهُمْ»: ضربالمثلهای احوال و اوصاف دو گروه کافر و مؤمن. چرا که برای همگان روشن است که کافر دائماً از حق گریزان و به دنبال باطل روان است. و مؤمن همیشه از حق پیروی میکند و متمسک بدان است. سرانجام آن، زیان و نقمت، و سرانجام این، سود و نعمت است.
تفسیر
- آيات ۱ - ۶، سوره محمد
- اضلال و ابطال اعمال كافران ، و در مقابل ، پرده كشيدن بر سيئات مؤ منان صالح العمل و اصلاح قلب ايشان
- امر به كشتن بسيار كفار در رويارويى و جنگ با آنها، و سپس اسير گرفتن آنان
- اشكالاتى كه متوجه گفتار بعضى از مفسرين است
- معناى اينكه خداوند كسانى را كه در راه او كشته شدند هدايت و اصلاحبال مى نمايد
- (رواياتى درباره اسير گرفتن كفار، و شاءننزول آيه : ((و الذين قتلوا فى سبيل الله ...)))
نکات آیه
۱- ناکامى و پوجى اعمال کافران بازتاب طبیعى باطل گرایى آنان (الذین کفروا ... أضلّ أعملهم ... ذلک بأنّ الذین کفروا اتّبعواالبطل) «ذالک» اشاره به فرجام پوچ و اعمال بى ثمر کافران است (أضلّ أعمالهم).
۲- نیک فرجامى و غفران لغزش هاى مؤمنان، نتیجه پیروى از حق و پیام پروردگارشان (و الذین ءامنوا ... ذلک بأنّ ... و أنّ الذین ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم)
۳- گم شدن اعمال کافران در سراب «کفر» و شکوفایى اعمال مؤمنان در وادى «ایمان»، داراى فلسفه اى معقول و برهانى (الذین کفروا ... أضلّ أعملهم . و الذین ءامنوا... و أصلح بالهم . ذلک بأنّ الذین کفروا اتّبعوا البطل و أنّ الذین ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم) «ذالک» در مقام بیان علّت و فلسفه مطلبى است که در آیات پیشین بیان شده است; یعنى، پوچى اعمال کافران و ثمربخشى اعمال مؤمنان، امرى برهانى است; زیرا کافر ره باطل پیموده و باطل فرجامى ندارد و مؤمن ره حق رفته و ثمربخشى عین حقانیت است.
۴- ملاک اصلى ارزش اعمال، پیروى از قرآن و تعالیم الهى است. (و ءامنوا بما نزّل على محمّد و هو الحقّ من ربّهم کفّر عنهم سیّئاتهم و أصلح بالهم ... و أنّ الذین ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم) تعبیر «الحقّ من ربّهم» هر چند مطلق است; ولى با توجه به آیه قبل - که تعبیر «الحقّ» در مورد قرآن و «و ما نزّل على محمّد» به کار رفته - مى رساند که مصداق بارز حق «قرآن» است.
۵- حقایق نازل شده از مقام ربوبیت الهى، مایه رشد و تعالى و مصونیت از پوچى است. (و أصلح بالهم . ذلک بأنّ ... اتّبعوا الحقّ من ربّهم) وصف «ربّ» در آیه شریفه، مشعر به علّیت است; یعنى، آنچه از سوى «ربّ» نازل شود، جز در جهت تکامل نخواهد بود.
۶- پیام هاى پروردگار (آیات قرآن)، سراسر حق و به دور از بطلان و پوچى (الذین کفروا اتّبعوا البطل و أنّ الذین ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم) از مقابله حق و باطل و این که «حقّ» مقید به «من ربّهم» شده; استفاده مى شود که «ما نزّل على محمّد» جز حق چیزى نیست و باطل به خداوند انتساب ندارد.
۷- نیاز همه انسان ها به پیام وحى و رهنمودهاى پرودگار، براى رسیدن به حق و صلاح (بأنّ الذین کفروا اتّبعوا البطل و أنّ الذین ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم) مقید شدن «الحقّ» به «من ربّهم» و مقابله «الحقّ من ربّهم» با «الباطل»، مى رساند که بشر بیش از دو راه در پیش ندارد: راه باطل و یا راه حق، راه حق تنها همان راهى است که منتسب به پروردگار و نازل شده از سوى او است از این رو انسان براى رسیدن به حق، ضرورتاً نیازمند رهنمود خداوند است.
۸- ترسیم فرجام کافران و مؤمنان، از سوى خداوند با بیانى روشن و برهانى (کذلک یضرب اللّه للناس أمثلهم) «کذلک» اشاره به فلسفه و بیانى است که خداوند در این آیه، براى پوچى اعمال کافران و ثمربخشى اعمال مؤمنان، بیان فرموده است.
۹- بیان هاى تمثیلى و توصیفى قرآن، براى توده هاى بشر و در جهت منافع آنان (کذلک یضرب اللّه للناس أمثلهم) لام در «للناس» بیانگر منفعت است.
موضوعات مرتبط
- آمرزش: عوامل آمرزش ۲
- اطاعت: ارزش اطاعت از قرآن ۴
- انسان: تأمین منافع انسان ها ۹; نیازهاى معنوى انسان ۷
- تکامل: عوامل تکامل ۵
- حق: آثار پیروى از حق ۲; عوامل حق پذیرى ۷
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۵; تعالیم خدا ۸
- صلاح: عوامل صلاح ۷
- عمل: ملاک ارزش عمل ۴
- فرجام: عوامل حسن فرجام ۲
- قرآن: حقانیت قرآن ۶; روش بیانى قرآن ۹; فواید مثالهاى قرآن ۹
- کافران: آثار عقیده باطل کافران ۱; تبیین فرجام کافران ۸; زمینه حبط عمل کافران ۱; عقلانیت حبط عمل کافران ۳; فلسفه حبط عمل کافران ۳
- مؤمنان: آمرزش مؤمنان ۲; تبیین فرجام مؤمنان ۸; حسن فرجام مؤمنان ۲; حق پذیرى مؤمنان ۲
- نیازها: نیاز به وحى ۷
- وحى: نقش وحى ۵