الشورى ٥٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۱۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

همان گونه (که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم) بر تو نیز روحی را بفرمان خود وحی کردیم؛ تو پیش از این نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست (و از محتوای قرآن آگاه نبودی)؛ ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بوسیله آن هر کس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می‌کنیم؛ و تو مسلّماً به سوی راه راست هدایت می‌کنی.

|و همين گونه ما روحى از امر خود را [به صورت قرآن‌] به تو وحى كرديم، [و گر نه‌] تو نمى‌دانستى كتاب چيست و ايمان كدام است؟ ولى ما آن را نورى ساختيم كه هر يك از بندگان خود را كه بخواهيم به وسيله آن هدايت مى‌كنيم، و بى‌ترديد تو [مردم را] به راه راست هداي
وهمين گونه، روحى از امر خودمان به سوى تو وحى كرديم. تو نمى‌دانستى كتاب چيست و نه ايمان [كدام است؟] ولى آن را نورى گردانيديم كه هر كه از بندگان خود را بخواهيم به وسيله آن راه مى‌نماييم، و به راستى كه تو به خوبى به راه راست هدايت مى‌كنى.
و همین گونه ما روح (و فرشته بزرگ) خود را به فرمان خویش (برای وحی) به تو فرستادیم، تو از آن پیش که وحی بر تو رسد نه دانستی کتاب (خدا) چیست و نه فهم کردی که راه ایمان و شرع کدام است و لیکن ما آن (کتاب و شرع) را نور (وحی و معرفت) گردانیدیم که هر کس از بندگان خود را بخواهیم به آن نور هدایت می‌کنیم و اینک تو (که به نور وحی ما هدایت یافتی خلق را) به راه راست هدایت خواهی کرد.
و همان گونه [که بر پیامبران پیشین وحی کردیم] روحی را [چون قرآن] از امر خود به تو وحی کردیم. تو [پیش از این] نمی دانستی کتاب و ایمان چیست؟ ولی آن [کتاب] را نوری قرار دادیم که هر کس از بندگانمان را بخواهیم به وسیله آن هدایت می کنیم؛ بی تردید تو [مردم را] به راهی راست هدایت می نمایی.
همچنين كلام خود را به فرمان خود به تو وحى كرديم. تو نمى‌دانستى كتاب و ايمان چيست. ولى ما آن را نورى ساختيم تا هر يك از بندگانمان را كه بخواهيم بدان هدايت كنيم و تو به راه راست راه مى‌نمايى،
و بدین‌سان [پیام و کتاب‌] روحبخشی از امر خویش به تو وحی کردیم، و تو پیشتر نمی‌دانستی کتاب چیست و ایمان چیست؟ ولی آن را همچون نوری گرداندیم که هرکس را از بندگان خویش که بخواهیم با آن هدایت می‌کنیم و بی‌گمان تو به راهی راست هدایت می‌کنی‌
و همچنين از فرمان خويش روحى- قرآن- را به تو وحى كرديم. تو نمى‌دانستى كه كتاب و ايمان چيست و ليكن ما آن را نورى ساختيم كه بدان هر كه را از بندگان خويش بخواهيم راه نماييم و هر آينه تو به راهى راست راه مى‌نمايى
همان گونه که به پیغمبران پیشین وحی کرده‌ایم، به تو نیز به فرمان خود جان را وحی کرده‌ایم (که قرآن نام دارد و مایه‌ی حیات دلها است. پیش از وحی) تو که نمی‌دانستی کتاب چیست و ایمان کدام، ولیکن ما قرآن را نور عظیمی نموده‌ایم که در پرتو آن هر کس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می‌بخشیم. تو قطعاً (مردمان را با این قرآن) به راه راست رهنمود می‌سازی.
وهمین‌گونه (جهان‌شمول و پایدار) از امر خودمان سوی تو روحی (جان‌فزا) وحی کردیم. تو نمی‌دانسته‌ای نه (این) کتاب و نه (این) ایمان چیست‌؟ ولی آن را نوری گردانیدیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم با آن راه می‌نماییم. و به‌راستی تو همواره سوی راهی راست هدایت می‌کنی.
و بدینسان وحی فرستادیم بسوی تو روحی (روانی) را از امر ما نبودی بدانی چیست کتاب و نه ایمان و لیکن گردانیدیمش تابشی که رهبری کنیم بدان هر که را خواهیم از بندگان خود و همانا تو راهنمائی کنی بسوی راهی راست‌


الشورى ٥١ آیه ٥٢ الشورى ٥٣
سوره : سوره الشورى
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«کَذلِکَ»: همان گونه که به پیغمبران وحی کرده‌ایم. به همان سه شکلی که به پیغمبران وحی کرده‌ایم. «رُوحاً»: مراد قرآن است که به انسانها حیات جاودانه می‌بخشد (نگا: انفال / ). یا مراد همه چیزهائی است که خدا بدو وحی فرموده است (نگا: نحل / . «الْکِتَابُ»: مراد قرآن است. «الإِیمَانُ»: ایمان. مراد تنها باور و تصدیق مجرّد نیست، بلکه مراد آگاهی کامل از ایمان و آشنائی به تفاصیل قوانین دینی است که با خود آورده است (نگا: بقره / . «نُوراً»: نور عظیمی.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - وحى به پیامبراکرم(ص)، استمرار وحى بر انبیاى پیشین است. (و کذلک أوحینا إلیک) برداشت یاد شده بر این پایه مبتنى است که مشارٌالیه «ذلک»، مطلق وحى باشد (که از آیه قبل استفاده مى شود).

۲ - تحقق انواع سه گانه وحى (وحى بىواسطه، وحى از پس حجاب و نزول فرشته) براى پیامبراکرم(ص) (و ما کان لبشر أن یکلّمه اللّه إلاّ وحیًا أو ... و کذلک أوحینا إلیک) تعبیر به «کذلک» مى تواند ناظر به مفاد آیه پیشین باشد که راه ها و اقسام وحى را معین کرده بود.

۳ - قرآن، وحى خدا و نازل شده از عالم امر* (أوحینا إلیک روحًا من أمرنا) برداشت یاد شده بر این اساس است که مراد از «روحاً» قرآن باشد. در این صورت «من أمرنا» اشاره دارد به این که قرآن مخلوقى از جهان بالا و نازل شده از عالم امر است.

۴ - قرآن، حیات بخش جان انسان ها است. (کذلک أوحینا إلیک روحًا) به کارگیرى واژه «روح» به جاى «قرآن» یا «کتاب»، اشاره به جنبه حیات بخشى قرآن دارد.

۵ - روح القدس (جبرئیل)، واسطه وحى الهى براى پیامبراکرم(ص) بود. (کذلک أوحینا إلیک روحًا من أمرنا) برداشت یاد شده بر این پایه مبتنى است که مراد از «روحاً» فرشته وحى (جبرئیل) باشد. دراین صورت نصب «روحاً» مبتنى به اعتبار نزع خافض و به تقدیر «أوحینا إلیک بروح من أمرنا» است و یا به لحاظ عامل محذوف و به تقدیر «أوحینا إلیک بإرسالنا روحاً من أمرنا» مى باشد.

۶ - جبرئیل، موجودى از عالم امر* (أوحینا إلیک روحًا من أمرنا) قید «من أمرنا» مى تواند براى بیان این نکته باشد که «روح»، آفریده اى از عالم بالا و فرشته اى از عالم امر است.

۷ - پیامبراکرم(ص)، پیش از نزول وحى با کتاب هاى آسمانى و مفاهیم قرآن هیچ آشنا نبود. (ما کنت تدرى ما الکتب و لا الإیمن)

۸ - افزایش معرفت و ایمان پیامبر(ص) در نتیجه نزول وحى (ما کنت تدرى ما الکتب و لا الإیمن) پیامبر(ص) پیش از وحى از معارف توحیدى مطلع بود و به آن ایمان داشت . از این نکته استفاده مى شود که نزول وحى بر ایمان و معرفت آن حضرت افزوده بود.

۹ - قرآن، نور الهى در تاریکى هاى نادانى و موجب هدایت انسان از گمراهى است. (و لکن جعلنه نورًا نهدى به من نشاء من عبادنا)

۱۰ - هدایت انسان به وسیله وحى و قرآن، تابع مشیت الهى است. (نهدى به من نشاء)

۱۱ - پیامبر(ص)، بنده برگزیده خدا و بهره مند از هدایت ویژه قرآن (و لکن جعلنه نورًا نهدى به من نشاء من عبادنا) با توجه به لفظ «لکن» - که براى استدراک جمله قبل (ما کنت تدرى ما الکتاب و لا الإیمان) است - مى توان گفت که عبارت «من نشاء من عبادنا» گر چه عام است; ولى پیامبراکرم(ص) از مصادیق بارز آن مى باشد. به ویژه که در قسمت پایانى آیه شریفه آن حضرت را هدایتگر دیگر مردمان به راه حقیقت معرفى مى کند.

۱۲ - پیامبر(ص)، هدایت کننده انسان ها به صراط مستقیم (و إنّک لتهدى إلى صرط مستقیم)

۱۳ - پیروى از دستورات وحى و رهنمودهاى پیامبر(ص)، هیچگاه به خسران و گمراهى انسان نخواهد انجامید. (و إنّک لتهدى إلى صرط مستقیم) از تأکید خداوند بر نقش هدایت گرى پیامبر(ص)، این نکته استفاده مى شود که تعالیم وحى هیچ گاه به خسران و گمراهى انسان منتهى نخواهد شد.

۱۴ - پیامبر(ص)، نشان دهنده صراط مستقیم به انسان ها و خداوند توفیق دهنده آنان به حرکت در مسیر آن (نهدى به من نشاء من عبادنا و إنّک لتهدى إلى صرط مستقیم) تأمل در تفاوت دو هدایت، بیانگر معناى یاد شده است.

موضوعات مرتبط

  • اطاعت: آثار اطاعت از محمد(ص) ۱۳
  • انبیا: وحى به انبیا ۱; هماهنگى انبیا ۱
  • انسان: زمینه حیات انسان ۴; منشأ توفیق انسان ۱۴; هدایت انسان ۹، ۱۰
  • جبرئیل: جبرئیل از عالم امر ۶; نقش جبرئیل ۵
  • خدا: آثار مشیت خدا ۱۰; توفیقات خدا ۱۴
  • زیان: موانع زیان ۱۳
  • صراط مستقیم: هدایت به صراط مستقیم ۱۲، ۱۴
  • قرآن: حیات بخشى قرآن ۴; فضیلت قرآن ۴; منشأ نزول قرآن ۳; نقش قرآن ۴، ۹، ۱۰; مشمولان هدایتهاى قرآن ۱۱; نورانیت قرآن ۹; وحیانیت قرآن ۳; هدایتگرى قرآن ۹، ۱۰، ۱۱
  • گمراهى: موانع گمراهى ۱۳
  • محمد(ص): آثار وحى به محمد(ص) ۸; امى بودن محمد(ص) ۷; برگزیدگى محمد(ص) ۱۱; عبودیت محمد(ص) ۱۱; عوامل ازدیاد ایمان محمد(ص) ۸; عوامل ازدیاد علم محمد(ص) ۸; فضایل محمد(ص) ۱۲; محمد(ص) و قرآن ۷; محمد(ص) و کتب آسمانى ۷; مسؤولیت محمد(ص) ۱۲; مقامات محمد(ص) ۱، ۱۱; نبوت محمد(ص) ۷; نقش محمد(ص) ۱۴; وحى به محمد(ص) ۱، ۲، ۵، ۷; هدایت محمد(ص) ۱۱; هدایتگرى محمد(ص) ۱۲، ۱۴
  • ملائکه: جایگاه ملائکه ۶; ملائکه وحى ۵
  • وحى: آثار پیروى از وحى ۱۳; اقسام وحى ۲; تداوم وحى ۱; نقش وحى ۱۰
  • هدایت: منشأ هدایت ۹، ۱۰

منابع