روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۰۲۵
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
الحسين بن محمد عن معلي بن محمد عن منصور بن العباس عن علي بن اسباط رفعه الي سلمان قال :
الکافی جلد ۲ ش ۱۰۲۴ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۰۲۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۱۷۱
سند به سلمان رسيده كه فرمود: چون خدا عز و جل هلاك بندهاى را خواهد، شرم را از او ببرد و چون شرم از او برود، جز خيانت كار و خيانت بار به او بر نخورى و چون خيانت كار و خيانت تار شد، امانت از او برود و چون امانت از او برود، به او بر نخورى جز بد خلق و سخت دل و ناهنجارگو و چون بد خلق و سخت دل شد، مهار ايمان از او كنده شود و چون مهار ايمان از او كنده شد، به او بر نخورى جز اينكه شيطان ملعونى است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۳۹۹
سلمان فارسى گويد: هر گاه خداى عز و جل هلاك بندهئى را خواهد (او را مستحق لطف و توفيق نداند) حيا را از او بگيرد و چون حيا را از او گرفت او بمردم خيانت كند و مردم باو، و چون چنين كرد، امانت بكلى از او بر كنار شود، و چون امانت از او رخت بربست، همواره خشن و سخت دل شود، و چون خشن و سخت دل شد، رشته ايمان از او بريده شود، و چون رشته ايمان از او بريده شود. او را جز شيطانى ملعون نبينى (صفاتش همه شيطانى شود و مورد لعنت خدا و ملائكه قرار گيرد).
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۶۹۹
حسين بن محمد، از معلّى بن محمد، از منصور بن عبّاس، از على بن اسباط روايت كرده كه آن را مرفوع ساخته به سوى سلمان عليهم السلام كه گفت: چون خداى عز و جل هلاكت بندهاى را خواسته باشد، حيا را از او برمىكند، و چون حيا را از او بركند، او را ملاقات نمىكنى، مگر خيانتكارى كه مردم را خيانتكار مىداند، و چون خيانتكار باشد و مردم را به خيانت نسبت دهد، امانت از او بركنده مىشود، و چون امانت از او بركنده شود، او را ملاقات نمىكنى، مگر بدخوى و درشت، و چون بدخو و درشت باشد، رشته ايمان از او بركنده شود، و چون رشته ايمان از او بركنده شود، او را ملاقات نمىكنى، مگر شيطان ملعون.