الأحزاب ٧٢
ترجمه
الأحزاب ٧١ | آیه ٧٢ | الأحزاب ٧٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الأَمَانَةَ»: مراد از امانت، اختیار و اراده است که مدار تکالیف شرعیّه و در نتیجه تعهّد و مسؤولیّت است. پذیرش این امانت، بزرگترین افتخار و امتیاز انسان است، و با رعایت آن خوشبخت و با ترک آن بدبخت خواهد بود. بیان این نکته ضروری است که همه موجودات عالم در برابر فرمان خدا خاضع و ساجدند و به صورت اجبار، نه اختیار به انجام وظیفه مشغولند و مسیر واحدی را برابر قوانین طبیعی و تکوینی میپیمایند، بجز انسان که با اراده و اختیار به انجام وظیفه میپردازد و اگر تکالیف شرعیّه را به جای آورد، سیر صعودی و سرانجام سعادت سرمدی دارد، و اگر غفلت نمود و طاعات و عبادات را رها کرد، سیر نزولی و سرانجام شقاوت ابدی دارد. البتّه جنّیان نیز در حمل امانت برابر آیات قرآن همچون انسانند (نگا: انعام / اعراف / ذاریات / ). لذا در اینجا مراد از «انسان» دو گروه انس و جنّ است. امّا چون آیه مورد نظر، موضوع آن انسان است، تنها از انسان سخن رفته است (نگا: المصحف المیسّر). «أَبَیْنَ»: خودداری کردند. سر باز زدند. مراد اِباءِ عجز و قصور است؛ نه عصیان و فجور. یعنی خویشتن را مستعدّ این کار عظیم ندیدند و اظهار ناتوانی کردند؛ نه این که سرکشی کنند و مخالفت ورزند. «ظَلُوماً»: (نگا: ابراهیم / ). «جَهُول»: بسیار نادان. صیغه مبالغه جاهل است. «إِنَّهُ کَانَ ظَلُوماً جَهُولاً»: این قید متوجّه (حَمَلَهَا الإِنسَانُ) نیست، بلکه مربوط به جمله محذوفی است و تقدیر چنین است: (حَمَلَهَا الإِنسَانُ فَلَمْ یُحْسِنْ حَمْلَها، وَ لَمْ یُؤَدِّهَا عَلی وَجْهِها). به عبارت دیگر، این وصف درباره جنس انسان نیست و بلکه متوجّه برخی از انسانها بوده و مراد کسانی است که مقام بزرگ و ارزشهای والای انسانی را فراموش کنند و خود را اسیر و بنده این خاکدان نمایند. روی هم رفته این آیه بیانگر عظمت و سعادت و برتری انسانهای انسان، بر سایر موجودات جهان، و حقارت و شقاوت و فروتری انسانهای ناانسان، از همه مخلوقات یزدان است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۳ - ۷۳، سوره احزاب
- وصف حال كافران در عذاب قيامت و عذر آوردنشان به اينكه ما بزرگان خود را پيروىكرديم و گمراه شديم
- توضيحى درباره اينكه صلاح اعمال و غفران ذنوب را نتيجه و فرع بر((قول سديد)) آورد
- بررسى احتمالات مختلف در مراد از امانتى كه به انسان به وديعه سپرده شده است
- بيان اينكه مراد از اين امانت ولايت الهى و كمال در اعتقاد وعمل حق است و مقصود از حمل انسان دارا بودن صلاحيت و استعداد مى باشد
- پاسخ به ين پرسش كه چراى خداى حكيم و عليم چنين بار سنگينى را بر انسان ظلوم وجهول بار كرد
- معناى عرضه امانت به آسمانها و زمين و وصف انسانحامل آن به ظلوم و جهول
- اقوال مختلف مفسرين در تفسير آيه : ((انا عرضناالاءمانة ...)) و مراد از امانت و عرض آن
- بحث روايتى
- روايات و اقوالى درباره مقصود از اذيت بنىاسرائيل به موسى (عليه السلام ) در ذيل آيه : ((لا تكونوا كالذين آذوا موسى عليهالسلام ...))
- دو روايت درباره امانتى كه خدا عرضه كرد
- توضيحى درباره اينكه مقصود از آن امانت ، ولايت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) است
نکات آیه
۱ - خداوند، تکالیف دین را، به عنوان امانت به آسمان ها و زمین و کوه ها سپرد و آنان از قبول آن، سر باز زدند. (إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها) لام در «لیعذّب...» در آیه بعد، براى تعلیل عرضه امانت است. ذکر منافق مشرک و مؤمن در آن آیه، به دنبال تعلیل «لیعذّب» قرینه است که مراد از «الأمانة» در این آیه، چیزى است که افراد درباره آن، به سه گروه تقسیم مى شوند و آن، همانا تکالیف دینى است. گفتنى است که آیه پیش که درباره اطاعت از خدا و رسول است، نیز مى تواند قرینه بر برداشت بالا، باشد; چه این که اطاعت از خدا و پیامبر(ص)، وقتى میسّر است که به تکالیف ارائه شده از سوى آنان عمل شود.
۲ - امانت عرضه شده الهى بر آسمان ها، زمین و کوه ها و انسان ها، بس عظیم و سنگین است. (إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها و حملها الإنسن) تعبیر «أبین أن یحملنها و أشفقن منها» و تعلیل قبول امانت از سوى انسان به «إنّه کان ظلوماً جهولاً» حکایت مى کند که آن امانت، بس عظیم و سنگین است.
۳ - عالم، آسمان هاى متعدد دارد. (السموت)
۴ - آسمان ها و زمین و کوه ها، از قبول امانت الهى، مى ترسیدند. (إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها)
۵ - خوددارى آسمان ها و زمین و کوه ها از قبول امانت الهى، همراه با شفقت و ترس بود. (إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها)
۶ - آسمان ها و زمین و کوه ها داراى نوعى شعورند. (إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها) خوددارى از پذیرش امانت الهى، حکایت از نوعى شعور و ادراک مى کند.
۷ - انسان، امانت عرضه شده الهى را قبول کرد و از پذیرش آن خوددارى نکرد. (إنّا عرضنا الأمانة ... و حملها الإنسن)
۸ - انسان، موجودى ظلم پیشه و بس نادان است. (و حملها الإنسن إنّه کان ظلومًا جهولاً)
۹ - ظلم و جهل آدمى، سبب شد که امانت الهى را بپذیرد. (الأمانة ... و حملها الإنسن إنّه کان ظلومًا جهولاً)
۱۰ - انسان ها، داراى توانایى و استعدادى به مراتب فراتر از عظیم ترین موجودات طبیعى عالم اند. (إنّا عرضنا الأمانة على السموت و ... فأبین أن یحملنها و ... و حملها الإنسن) ترس آسمان ها و... از پذیرش امانت الهى و قبول آن از سوى انسان حکایت از توانایى و استعداد برتر انسان ها از موجودات یاد شده مى کند.
۱۱ - انسان، موجودى مسؤولیت پذیر است. (عرضنا الأمانة على السموت ... فأبین ... و حملها الإنسن)
۱۲ - انسان ها، به رغم پذیرش امانت الهى، آگاهى همه جانبه از آن نداشتند. (و حملها الإنسن إنّه کان ... جهولاً)
روایات و احادیث
۱۳ - «و من کلام له (أمیرالمؤمنین) کان یوصى به أصحابه: ... ثمّ أداء الأمانة فقد خاب من لیس من أهلها انّها عرضت على السماوات المبنیة و الأرضین المدحوّة و الجبال ذات الطول المنصوبة فلا أطول و لا أعرض و لا أعلى و لا أعظم منها و لو امتنع شىء بطول أو عرض أو قوّة أو عزّ لأمتنعن و لکن أشفقن من العقوبة و غفلن ما جهل من هو أضعف منهنّ و هو الإنسان إنّه کان ظلوماً جهولاً;[۱] امیرالمؤمنین در ضمن سفارش هایى به اصحاب خود فرمود: ...(شما را سفارش مى کنم) به اداى امانت! پس کسى که اهل اداى امانت نباشد، محروم مى شود. این امانت بر آسمان هاى برافراشته و زمین هاى گسترده و کوه هاى بلند و ایستاده که از آنها طولانى تر و عریض تر و بلندتر نبود، عرضه شد. اگر موجودى به خاطر طول یا عرض یا قدرت یا عزت، مى توانست امانت را نپذیرد و آسمان ها و زمین هم به همان علّت نمى پذیرفتند و لکن آنها، از عقوبت آن هراس نمودند و دانستند آنچه را که انسانِ جاهل، از آن غافل بود. همانا انسان بسیار ظالم و جاهل است».
۱۴ - «و فى الحدیث: إنّ علیّاً(ع) إذا حضر وقت الصلاة یتململ و یتزلزل و یتلّون فقیل له: ما لک یا أمیرالمؤمنین؟ فیقول جاء وقت الصلاة وقت أمانة عرضها اللّه على السماوات و الأرض فأبین أن یحملنها و أشفقن منها;[۲] روایت شده که على(ع) هنگامى که وقت نماز مى رسید، ناآرام و لرزان و رنگ به رنگ مى شد. پس به آن حضرت گفته شد: چه شده شما را اى امیرالمؤمنین؟ فرمود: وقت نماز رسیده است! وقت امانتى که بر آسمان ها و زمین عرضه شد و آنها از حمل آن سربرتافتند و از آن هراسیدند».
موضوعات مرتبط
- آسمان: امانت عرضه شده به آسمان ها ۱۴; امتناع آسمان ها از تکلیف ۱; امتناع آسمان ها از قبول امانت ۴، ۵; اهمیت امانت عرضه شده بر آسمان ۲; ترس آسمان ها ۴، ۵; تعدد آسمان ها ۳; شعور آسمان ها ۶; عرضه امانت به آسمان ها ۱; عرضه تکلیف به آسمان ها ۱
- امانت: اداى امانت ۱۳
- انسان: استعداد انسان ۱۰; انسان و امانت خدا ۷; انسان و قبول امانت خدا ۷، ۹، ۱۲; جهل انسان ۸; جهل انسان به امانت خدا ۱۲; ظلم انسان ۸; عرضه امانت به انسان ۷; قدرت انسان ۱۰; مسؤولیت پذیرى انسان ۱۱
- جهل: آثار جهل ۹
- زمین: امانت عرضه شده به زمین ۱۴; امتناع زمین از تکلیف ۱; امتناع زمین از قبول امانت ۴، ۵; اهمیت امانت عرضه شده بر زمین ۲; ترس زمین ۴، ۵; شعور زمین ۶; عرضه امانت به زمین ۱; عرضه تکلیف به زمین ۱
- ظلم: آثار ظلم ۹
- کوهها: امتناع کوهها از تکلیف ۱; امتناع کوهها از قبول امانت ۴، ۵; اهمیت امانت عرضه شده به کوهها ۲; ترس کوهها ۴، ۵; شعور کوهها ۶; عرضه امانت به کوهها ۱; عرضه تکلیف به کوهها ۱
- نماز: نقش نماز ۱۴