الأحزاب ٧٣
کپی متن آیه |
---|
لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَ الْمُنَافِقَاتِ وَ الْمُشْرِکِينَ وَ الْمُشْرِکَاتِ وَ يَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً |
ترجمه
الأحزاب ٧٢ | آیه ٧٣ | الأحزاب ٧٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لِیُعَذِّبَ ...»: واژه (لِ) برای عاقبت و نتیجه ماقبل است. اگر لام عاقبت باشد، معنی چنین است: سرانجام حمل این امانت این باشد که. اگر هم لام غایت باشد، معنی چنین است: هدف از عرض امانت این بوده که.
تفسیر
- آيات ۶۳ - ۷۳، سوره احزاب
- وصف حال كافران در عذاب قيامت و عذر آوردنشان به اينكه ما بزرگان خود را پيروىكرديم و گمراه شديم
- توضيحى درباره اينكه صلاح اعمال و غفران ذنوب را نتيجه و فرع بر((قول سديد)) آورد
- بررسى احتمالات مختلف در مراد از امانتى كه به انسان به وديعه سپرده شده است
- بيان اينكه مراد از اين امانت ولايت الهى و كمال در اعتقاد وعمل حق است و مقصود از حمل انسان دارا بودن صلاحيت و استعداد مى باشد
- پاسخ به ين پرسش كه چراى خداى حكيم و عليم چنين بار سنگينى را بر انسان ظلوم وجهول بار كرد
- معناى عرضه امانت به آسمانها و زمين و وصف انسانحامل آن به ظلوم و جهول
- اقوال مختلف مفسرين در تفسير آيه : ((انا عرضناالاءمانة ...)) و مراد از امانت و عرض آن
- بحث روايتى
- روايات و اقوالى درباره مقصود از اذيت بنىاسرائيل به موسى (عليه السلام ) در ذيل آيه : ((لا تكونوا كالذين آذوا موسى عليهالسلام ...))
- دو روايت درباره امانتى كه خدا عرضه كرد
- توضيحى درباره اينكه مقصود از آن امانت ، ولايت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ وَ يَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً «73»
تا خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را (به علّت ضايع كردن امانت) عذاب كند، و لطف خود را بر مردان و زنان با ايمان برگرداند (و توبهى آنان را بپذيرد) كه خداوند آمرزندهى مهربان است.
نکته ها
توبه خداوند بر بندگان، به معناى برخوردار كردن آنان از عنايتهاى ويژه است كه با حرف «عَلى» مىآيد، «يَتُوبَ اللَّهُ عَلَى» و توبه بندگان، بازگشتن به سوى خدا و رو كردن به سوى اوست كه همراه با «الى» مىآيد.
پیام ها
1- امانت الهى مسئوليّتآور است. آنكه امانت را حفظ كند، مشمول رحمت و آنكه با كفر و شرك، خيانت كند، كيفر مىبيند. لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ ... وَ يَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ
2- منافق، در رديف مشرك است. الْمُنافِقِينَ ... الْمُشْرِكِينَ
3- زن و مرد در صعود به كمالات يا سقوط در پستىها، يكسانند. «الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ، الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ، الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ»
4- گرچه خداوند مشركان و منافقان را كيفر مىدهد، امّا اصل در برخورد او با انسانها، مغفرت و رحمت است. لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ ... كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً
«و الحمد للّه ربّ العالمين»
جلد 7 - صفحه 415
سورهى سبأ
اين سوره در مكّه نازل شده و پنجاه و چهار آيه دارد. به مناسبت سرگذشت قوم سبأ كه در اين سوره بيان شده، «سبأ» نام گرفته و همانند ديگر سورههاى مكّى، بيشتر مباحث آن در مورد مسائل اعتقادى و خصوصاً مبدأ و معاد است.
البتّه در ضمن داستان حضرت سليمان و برخورد او با قوم سبأ، به گوشهاى از نعمتهاى الهى و سرنوشت شاكران و كافران اشاره شده است.
جلد 7 - صفحه 416
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشندهى مهربان.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ وَ يَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً (73)
لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ: عرض امانت كرديم بر آدميان و آنها حامل آن شدند تا عذاب فرمايد خدا مردان منافق و زنان منافقه را به سبب تضييع امانت، وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ: و مردان شرك آورنده و زنان مشركه را به خيانت در آن امانت. اين دو طايفهاند كه ظالم و جاهلند در حمل امانت.
وَ يَتُوبَ اللَّهُ: و تا رجوع فرمايد خدا به رحمت، يعنى ارسال رحمت شامله خود فرمايد؛ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ: بر همه مردان ايمان آورنده و زنان مؤمنه به جهت حفظ امانت، وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً: و هست خداى تعالى آمرزنده تائبان و حافظان امانت و مؤديان آن، مهربان بر ايشان در رسانيدن فوز عظيم به ايشان.
نكته: در انوار گفته: «ل» در «ليعذّب» تعليل حمل است بر طريق مجاز، زيرا تعذيب نتيجه حمل امانت است چنانچه تأديب در (ضربته للتّأديب) نتيجه ضرب است، و ذكر توبه در وعد اشعار است به آنكه ظلم و جهل لازم اكثر آدميان، و اغلب آنها خالى نيستند از آن.
جلد 10 - صفحه 502
جلد 10 - صفحه 503
سوره سى و چهارم «السبا»
اين سوره مباركه مكى است.
عدد آيات آن: پنجاه و پنج آيه نزد شامى، و پنجاه و چهار نزد غير.
عدد كلمات: هشتصد و هشتاد و سه كلمه.
عدد حروف: سه هزار و پانصد و يازده حرف.
ثواب تلاوت: ابن بابويه (رحمه اللّه) از حضرت صادق عليه السّلام الحمدين جميعا حمد سبا و حمد فاطر من قرئهما لم يزل فى ليلته فى حفظ اللّه و كلايته فمن قرئهما فى نهاره لم يصبه مكروه و اعطى من خير الدّنيا و خير الاخرة ما لم يخطر بباله.
فرمود: دو حمد با هم حمد سبا و حمد فاطر، هر كه بخواند هر دو را، تمام آن شب در حفظ خدا و نگهدارى او است. پس هر كه قرائت كند هر دو را در روز، نمىرسد او را مكروهى و عطا شود از خير دنيا و آخرت آنچه خطور ننموده به خاطرش «1» چون حق تعالى ختم سوره احزاب فرمود به بيان فرض تكليف و جزاى محسن به احسان و جزاى مسيى را به اسائه اعلام نمود، ابتداى اين سوره فرمايد به حمد به رفعت و كمال قدرت خود.
«1» ثواب الاعمال، چاپ حيدرى، باب ثواب قرائة السور، ص 138- 137 با اندكى اختلاف.
جلد 10 - صفحه 504
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدِيداً (70) يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِيماً (71) إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً (72) لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ وَ يَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً (73)
ترجمه
اى كسانيكه ايمان آورديد بپرهيزيد از خدا و بگوئيد گفتارى استوار
اصلاح ميكند براى شما كردارهاتانرا و ميآمرزد براى شما گناهانتان را و هر كه اطاعت كند خدا و پيغمبرش را پس بتحقيق كامياب شود كامياب شدنى
جلد 4 صفحه 344
بزرگ
همانا ما عرضه داشتيم امانت را بر آسمانها و زمين و كوهها پس امتناع كردند كه بردارندش و ترسيدند از آن و برداشت آنرا انسان همانا او بوده است بسيار ستمكار نادان
تا عذاب كند خدا مردان منافق و زنان منافق را و مردان شرك آورنده و زنان شرك آورنده را و در گذرد از مردان با ايمان و زنان با ايمان و بوده است خدا آمرزنده و مهربان.
تفسير
خداوند منّان در تعقيب منع از اقوال ناروا امر فرموده است اهل ايمانرا بگفتن سخن راست درست متين محكم و آن ممكن نيست مگر بآنكه انسان هر سخنى را كه ميخواهد ادا كند قبلا تأمّل در آن نمايد اگر راست و درست و مطابق عقل و شرع و صلاح خودش و مخاطب بود بگويد و الّا خوددارى كند از سخنان بزرگمهر حكيم است كه انديشه كردن كه چه گويم به از پشيمانى بردن كه چرا گفتم و چون شخص خودش را وادار باين ملاحظه نمود خداوند هم با او كمك ميكند و هميشه سخن راست درست متين استوار بزبان او جارى مينمايد و اعمالش را هم اصلاح و مطابق اقوالش ميفرمايد و گناهان سابقش را ميآمرزد و توفيق اطاعت خدا و پيغمبر و امام و نوّابش را باو عنايت ميفرمايد و برستگارى و سعادت در دنيا و آخرت فائز ميشود كه كاميابى بزرگ هميشگى در آن است و چون قول سديد از كسى صادر نشود مگر بكمك عقل خداوند اشاره بمقام آن فرموده ميفرمايد ما در عالم علم خود بذوات اشياء نظر نموديم و عرضه داشتيم بر تمام موجودات آسمانها و زمين و بزرگترين اجزاء آن در انظار كه كوهها است جوهر عقل را و سنجيديم قابليّت و استعداد آنها را براى قبول آن پس اباء و امتناع نمودند بلسان حال از تحمّل آن بار و ترسيدند از لازمه آن كه تكليف و عقاب بر ترك آنست پس تحمّل و قبول نمود آنرا انسان چون بالطّبع ستمكار بود و بالذّات نادان و محتاج بآن و قابل بود كه قبول نمايد آنرا و برساند خود را بأعلى درجه كمال و در ما هم بخل وجود نداشت لذا آنرا باو عطا نموديم و براى وجود آن در او تكليف نموديم و بثواب و عقاب رسانديم او را و شخص اوّل آنها ابو البشر چون ديد شخصيّت و نورانيّت خمسه طيّبه را در اعلى مراتب جوهر عقل مجرّد حسد برد زوجهاش و او بمقام حضرت زهرا و پدر و شوهر و دو فرزندش و از بهشت خارج شدند و
جلد 4 صفحه 345
با آنكه در حقيقت مقام مقدّس آنذوات مقدّسه از آن جوهر نفيس عقلانى كه نور محض و عقل مجرّد و حقيقت محمّديّه صلوات اللّه عليهم اجمعين و ولايت كلّيّه الهيّه است مختصّ بود بايشان و آن امانت خدا بود در نزد انبياء و اولياء و نبايد كسى نزديك بآن شود و آرزوى او را نمايد و همه ميترسيدند از پرواز بجانب آن چه رسد بدراز نمودن دست تعدّى بآن اخيرا يكنفر اوّل ظالم ابو الشّر جاهل از اين امّت آنرا غصب نمود پس صحيح است گفته شود امانت الهى عقل است كه آسمانها و زمين و كوهها استعداد تحمّل آنرا نداشتهاند و خدا آنرا بانسان عنايت فرموده كه آنرا باطاعت تكميل نمايد و بتعدّى و تجاوز از حكم آن و پيروى از هوى و هوس جهالت و نادانى و ستم بر خويش و خلق ننمايد و آن طائر قدسى را ضعيف نكند و از قفس تن پرواز ندهد و درست است كه گفته شود تكليف است كه از لوازم و توابع عقل است و تعديل قوّه غضبيّه كه موجب ستمكارى است و قوّه شهويّه كه منشأ جهالت و نادانى است از فوائد آنست و بايد گفت بر حسب اخبار ولايت خاندان عصمت و طهارت است كه مرتبه اعلى و درجه اقصى از آن حقيقت مجرّد نورانى است كه دست كسى بآن نميرسد منقار بند كرده ز سستى هزار جاى تا اوّلين دريچه او طائر قياس و اين بيان بنظر حقير وجه جمع عقلى و عرفى در معناى ظاهر و اقوال قويّه و روايات معتبره مفسّره اين آيه است لذا بتعرّض اقوال و اخبار پرداخته نميشود و نتيجه افاضه اين جوهر مجرّد بخلق از خدا آنستكه عذاب ميكند اهل نفاق و شقاق را چون حجّت بر آنها تمام شده و ميپذيرد رجوع اهل ايمان را بحق بعد از اعمال ناحقّ و ناروا احيانا چون از لوازم طبع و ذات آنها است و ثواب ميدهد چون آمرزنده و مهربان است و كسيكه اين سوره را زياد قرائت نمايد در جوار محمّد و آل او جاى خواهد گرفت انشاء اللّه تعالى.
جلد 4 صفحه 346
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لِيُعَذِّبَ اللّهُ المُنافِقِينَ وَ المُنافِقاتِ وَ المُشرِكِينَ وَ المُشرِكاتِ وَ يَتُوبَ اللّهُ عَلَي المُؤمِنِينَ وَ المُؤمِناتِ وَ كانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِيماً (73)
تا اينكه عذاب كند خدا منافقين و منافقات و مشركين و مشركات را و بپذيرد توبه مؤمنين و مؤمنات را و هست خداوند آمرزنده مهربان. اما عذاب منافقين و مشركين براي اذيت و خيانت
جلد 14 - صفحه 538
به امانت الهي است و اما قبولي توبه و مغفرت و رحمة بمؤمنين براي حفظ امانت او است. تمام شد سوره مباركه احزاب و يتلوه انشاء اللّه تعالي سورة السّبأ و ساير سور القرآنيّة الي سورة النّاس بحوله و قوّته و تأييده و توفيقه و الحمد للّه و الصّلاة و السّلام علي رسول اللّه و آله آل اللّه و علي انبيائه و اوليائه و اللّعن علي اعدائه و اعدائهم الي يوم لقاء اللّه و انا العبد الحقير الذّليل الفقير المذنب العاصي سيّد عبد الحسين طيّب.
جلد 14 - صفحه 539
سوره سبأ 54 آيه- مكي
بسم اللّه الرحمن الرحيم و الحمد لربّ العالمين، و الصّلاة لخاتم النّبيين و آله الطّاهرين و اللّعن علي اعدائهم من الاولين و الاخرين.
اما فضلها:
إبن بابويه باسناده عن إبن اذينه عن الصادق عليه السلام قال من قرء الحمدين جميعا سبأ و فاطر في ليلة لم يزل ليلته في حفظ اللّه تعالي و كلائه فان قرأهما في نهاره لم يصبه في نهاره مكروه و اعطي من خير الدنيا و خير الاخره ما لم يخطر علي قلبه و لم يبلغ منتهاه.
و اخباري از ابي بن كعب در خواص القرآن ذكر كردهاند لكن چون سند ندارد و بعيد به نظر ميآيد صرف نظر شد.
اعوذ باللّه من الشّيطان الرّجيم-
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 73)- این آیه در حقیقت بیان علت عرضه این امانت به انسان است، بیان این واقعیت است که افراد انسان بعد از حمل این امانت بزرگ الهی به سه گروه تقسیم شدند: منافقان، مشرکان و مؤمنان، میفرماید: «هدف این بوده که خداوند، مردان منافق و زنان منافق، و مردان مشرک و زنان مشرک را عذاب کند و کیفر دهد، و نیز خداوند بر مردان با ایمان و زنان با ایمان رحمت فرستد و خداوند آمرزنده و مهربان است» (لِیُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِکِینَ وَ الْمُشْرِکاتِ وَ یَتُوبَ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً).
«پایان سوره احزاب»
جلد چهارم
پیشگفتار
گزیده تفسیر نمونه! بزرگترین سرمایه ما مسلمانان قرآن مجید است. معارف، احکام، برنامه زندگی، سیاست اسلامی، راه به سوی قرب خدا، همه و همه را در این کتاب بزرگ آسمانی مییابیم.
بنابر این، وظیفه هر مسلمان این است که با این کتاب بزرگ دینی خود روز به روز آشناتر شود این از یکسو.
از سوی دیگر آوازه اسلام که بر اثر بیداری مسلمین در عصر ما، و بخصوص بعد از انقلاب اسلامی در سراسر جهان پیچیده است، حس کنجکاوی مردم غیر مسلمان جهان را برای آشنایی بیشتر به این کتاب آسمانی برانگیخته است، به همین دلیل در حال حاضر از همه جا تقاضای ترجمه و تفسیر قرآن به زبانهای زنده دنیا میرسد، هر چند متأسفانه جوابگویی کافی برای این تقاضاها نیست، ولی به هر حال باید تلاش کرد و خود را آماده برای پاسخگویی به این تقاضاهای مطلوب کنیم.
خوشبختانه حضور قرآن در زندگی مسلمانان جهان و بخصوص در محیط کشور ما روز به روز افزایش پیدا میکند، قاریان بزرگ، حافظان ارجمند، مفسران آگاه
ج4، ص20
در جامعه امروز ما بحمد اللّه کم نیستند، رشته تخصصی تفسیر در حوزه علمیه قم به صورت یکی از رشتههای تخصصی مهم در آمده و متقاضیان بسیاری دارد، درس تفسیر نیز از دروس رسمی حوزهها و از مواد امتحانی است، و در همین راستا «تفسیر نمونه» نوشته شد، که تفسیری است سلیس و روان و در عین حال پر محتوا و ناظر به مسائل روز و نیازهای زمان، و شاید یکی از دلایل گسترش سریع آن همین اقبال عمومی مردم به قرآن مجید است.
گر چه برای تهیه این تفسیر به اتفاق گروهی از فضلای گرامی حوزه علمیه قم (دانشمندان و حجج اسلام آقایان: محمد رضا آشتیانی- محمد جعفر امامی- داود الهامی- اسد اللّه ایمانی- عبد الرسول حسنی- سید حسن شجاعی- سید نور اللّه طباطبائی- محمود عبد اللهی- محسن قرائتی و محمد محمدی اشتهاردی) در مدت پانزده سال زحمات زیادی کشیده شد، ولی با توجه به استقبال فوق العادهای که از سوی تمام قشرها و حتی برادران اهل تسنن از آن به عمل آمد، تمام خستگی تهیه آن بر طرف گشت و این امید در دل دوستان بوجود آمد که ان شاء اللّه اثری است مقبول در پیشگاه خدا.
متن فارسی این تفسیر دهها بار چاپ و منتشر شده، و ترجمه کامل آن به زبان «اردو» در (27) جلد نیز بارها به چاپ رسیده است، و ترجمه کامل آن به زبان «عربی» نیز به نام تفسیر «الأمثل» اخیرا در بیروت به چاپ رسید و در نقاط مختلف کشورهای اسلامی انتشار یافت.
ترجمه آن به زبان «انگلیسی» هم اکنون دردست تهیه است که امیدواریم آن هم به زودی در افق مطبوعات اسلامی ظاهر گردد.
بعد از انتشار تفسیر نمونه گروه کثیری خواهان نشر «خلاصه» آن شدند.
چرا که مایل بودند بتوانند در وقت کوتاهتر و با هزینه کمتر به محتوای اجمالی آیات، و شرح فشردهای آشنا شوند، و در بعضی از کلاسهای درسی که تفسیر قرآن مورد توجه است به عنوان متن درسی از آن بهرهگیری شود.
ج4، ص21
این درخواست مکرّر، ما را بر آن داشت که به فکر تلخیص تمام دوره (27) جلدی تفسیر نمونه، در پنج جلد بیفتیم ولی این کار آسانی نبود، مدتی در باره آن مطالعه و برنامهریزی شد و بررسیهای لازم به عمل آمد تا این که فاضل محترم جناب مستطاب آقای احمد- علی بابائی که سابقه فعالیت و پشتکار و حسن سلیقه ایشان در تهیه «فهرست موضوعی تفسیر نمونه» بر ما روشن و مسلّم بود عهدهدار انجام این مهمّ گردید و در مدت سه سال کار مستمر شبانه روزی این مهمّ به وسیله ایشان انجام گردید.
اینجانب نیز با فکر قاصر خود کرارا بر نوشتههای ایشان نظارت کردم و در مواردی که نیاز به راهنمایی بود به اندازه توانایی مسائل لازم را تذکر دادم، و در مجموع فکر میکنم بحمد اللّه اثری ارزنده و پربار به وجود آمده که هم قرآن با ترجمه سلیس را در بردارد و هم تفسیر فشرده و گویایی، برای کسانی که میخواهند با یک مراجعه سریع از تفسیر آیات آگاه شوند، میباشد.
و نام آن برگزیده تفسیر نمونه نهاده شد.
و من به نوبه خود از زحمات بیدریغ ایشان تشکر و قدردانی میکنم، امیدوارم این خلاصه و فشرده که گزیدهای است از قسمتهای حساس، و حدیث مجملی از آن مفصل، نیز مورد قبول اهل نظر و عموم قشرهای علاقهمند به قرآن گردد و ذخیرهای برای همه ما در «یوم الجزاء» باشد.
قم- حوزه علمیه ناصر مکارم شیرازی 13 رجب 1414 روز میلاد مسعود امیر مؤمنان حضرت علی علیه السّلام مطابق با 6/ 10/ 1372
ج4، ص23
ادامه جزء 22
سوره سبأ [34]
اشاره
این سوره در «مکّه» نازل شده و دارای 54 آیه است
محتوای سوره:
بحثهای این سوره- که به مناسبت شرح سرگذشت قوم «سبأ» به نام «سبا» نامیده شده- ناظر به پنج مطلب است:
1- «مسأله توحید» و قسمتی از نشانههای خداوند در عالم هستی، و صفات پاک او از جمله «توحید» «ربوبیّت» و «الوهیّت».
2- «مسأله معاد» که از همه مسائل در این سوره بیشتر مطرح شده.
3- «مسأله نبوت انبیای پیشین و مخصوصا پیامبر اسلام» و پاسخ به بهانه جوئیهای دشمنان در باره او، و بیان پارهای از معجزات انبیای سلف.
4- بیان بخشی از نعمتهای بزرگ خداوند و سرنوشت شکرگزاران و کفران کنندگان، ضمن بیان گوشهای از زندگی سلیمان و قوم سبا.
5- دعوت به تفکر و اندیشه و ایمان و عمل صالح.
فضیلت تلاوت سوره:
در حدیثی از پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله چنین میخوانیم:
«کسی که سوره سبأ را بخواند در قیامت تمام انبیا و رسولان رفیق و همنشین او خواهند بود، و همگی با او مصافحه میکنند».
در حدیث دیگری از امام صادق علیه السّلام چنین نقل شده است: «کسی که دو سورهای را که با حمد آغاز میشود (سوره سبأ و فاطر) در یک شب بخواند، تمام آن
ج4، ص24
شب را در حفظ و حراست الهی خواهد بود، و اگر آن دو را در روز بخواند هیچ مکروهی به او نمیرسد، و آن قدر از خیر دنیا و آخرت به او داده میشود که هرگز به قلبش خطور نکرده، و فکر و آرزویش به آن نرسیده است»! مسلما این پاداشهای عظیم نصیب کسانی نمیشود که تنها به خواندن و لقلقه زبان قناعت کنند، بلکه خواندن باید مقدمهای باشد برای اندیشیدن که آن نیز انگیزه عمل است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نکات آیه
۱ - مردم، در برابر امانت الهى، به سه گروهِ منافق و مشرک و مؤمن صف بندى شدند. (إنّا عرضنا الأمانة ... لیعذّب اللّه المنفقین و المنفقت و المشرکین و المشرکت و یتوب اللّه على المؤمنین)
۲ - غرض از عرضه امانت الهى به انسان ها، عذاب منافقان و مشرکان و اعطاى توفیق به مؤمنان است. (إنّا عرضنا الأمانة ... لیعذّب اللّه المنفقین و المنفقت و المشرکین و المشرکت و یتوب اللّه على المؤمنین) لام در «لیعذّب» براى تعلیل است و درصدد بیان این نکته است که این امانت، عرضه شده تا صفوف از هم تفکیک شود و کسانى که پابند به آن خواهند ماند و کسانى که پابند نخواهند بود، روشن شوند و در نتیجه، اهل عذاب از غیر آنها روشن گردد.
۳ - مردان و زنان منافق، در قبال امانت الهى، به وظیفه خود عمل نمى کنند. (إنّا عرضنا الأمانة ... لیعذّب اللّه المنفقین و المنفقت)
۴ - مردان و زنان مشرک، در قبال امانت الهى، به وظیفه خود عمل نمى کنند. (إنّا عرضنا الأمانة ... لیعذّب اللّه ... و المشرکین و المشرکت)
۵ - منافقان و مشرکان، داراى موضع واحد در قبال امانت الهى بودند و در نتیجه، داراى سرنوشت یگانه اند. (إنّا عرضنا الأمانة ... لیعذّب اللّه المنفقین و المنفقت و المشرکین و المشرکت)
۶ - زنان، مستقل از مردان، داراى مسؤولیت اند و به آنان نیز مانند مردان، امانت الهى عرضه شده است. (إنّا عرضنا الأمانة ... لیعذّب اللّه المنفقین و المنفقت و المشرکین و المشرکت و یتوب اللّه على المؤمنین)
۷ - مؤمنان، وظیفه خود را در قبال امانت الهى به انجام مى رسانند. (إنّا عرضنا الأمانة على السموت ...لیعذّب اللّه... یتوب اللّه على المؤمنین و المؤمنت)
۸ - غرض از عرضه امانت الهى بر انسان ها، اعطاى پاداش به مؤمنان است. (إنّا عرضنا الأمانة ... لیعذّب ... و یتوب اللّه على المؤمنین و المؤمنت)
۹ - حفظ و نکوداشت امانت الهى پاداش دارد و تضییع آن عذاب آور است. (إنّا عرضنا الأمانة ... لیعذّب اللّه المنفقین ... و یتوب اللّه على المؤمنین)
۱۰ - حفظ امانت الهى از سوى مؤمنان نیز خالى از لغزش نیست. (إنّا عرضنا الأمانة على ... و یتوب اللّه على المؤمنین) ذکر «یتوب اللّه على المؤمنین» مى تواند اشعار به این نکته داشته باشد که آنان نیز در حفظ امانت ممکن است دچار لغزش شوند اما خداوند از آنان درگذرد.
۱۱ - لغزش هاى مؤمنان قابل گذشت است. (و یتوب اللّه على المؤمنین و المؤمنت) تعبیر «یتوب» (بازگردد خدا بر مؤمنان) به جاى ذکر پاداش در مقابل «لیعذّب» اشعار دارد به این که خداوند، امانت را عرضه کرده است تا بر مؤمنان پاداش دهد; اما آنان لغزش هایى پیدا مى کنند و خداوند به آنها توفیق توبه مى دهد.
۱۲ - خداوند، «غفور» (بسیار آمرزشگر) و «رحیم» (بسیار مهربان) است. (و کان اللّه غفورًا رحیمًا)
۱۳ - آمرزشگرى خداوند با مهربانى و رحمت همراه است. (و کان اللّه غفورًا رحیمًا)
۱۴ - گذشت از لغزش مؤمنان، برخاسته از آمرزشگرى و رحمت خداوند است. (و یتوب اللّه على المؤمنین ... و کان اللّه غفورًا رحیمًا)
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: رحیم ۱۲; غفور ۱۲
- انسان: عرضه امانت به انسان ۷; فلسفه عرضه امانت به انسان ۲، ۸
- پاداش: عوامل پاداش ۹
- خدا: آثار آمرزشهاى خدا ۱۴; آثار رحمت خدا ۱۴; امانت خدا ۲; تضییع امانت خدا ۹; رحمت خدا ۱۳; روش برخورد با امانت خدا ۱; عرضه امانت خدا ۶; محافظت از امانت خدا ۹، ۱۰; ویژگیهاى آمرزشهاى خدا ۱۳
- زن: استقلال زن ۶; تساوى زن و مرد ۶; زنان مشرک ۴; زنان منافق ۳; مسؤولیت زن ۶
- کیفر: عوامل کیفر ۹
- گروههاى اجتماعى :۱
- مؤمنان: خطاى مؤمنان ۱۰، ۱۱، ۱۴; زمینه پاداش مؤمنان ۸; زمینه توفیق مؤمنان ۲; عفو مؤمنان ۱۱، ۱۴; مؤمنان و امانت خدا ۱، ۷
- مشرکان: ترک تکلیف مشرکان ۴; زمینه عذاب مشرکان ۲; سرنوشت مشرکان ۵; مشرکان و امانت خدا ۱، ۵
- منافقان: ترک تکلیف منافقان ۳; زمینه عذاب منافقان ۲; سرنوشت منافقان ۵; منافقان و امانت خدا ۱، ۳، ۴، ۵; هماهنگى منافقان و مشرکان ۵
منابع