الأحزاب ١٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۴۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

(به خاطر بیاورید) زمانی را که آنها از طرف بالا و پایین (شهر) بر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره کردند) و زمانی را که چشمها از شدّت وحشت خیره شده و جانها به لب رسیده بود، و گمانهای گوناگون بدی به خدا می‌بردید.

|[ياد كنيد] آن‌گاه كه از بالا و پايين [شهر] تان بر شما تاختند، و آن‌گاه كه چشم‌ها خيره شد و جان‌ها به گلوگاه رسيد و به خدا گمان‌هاى گوناگون مى‌برديد
هنگامى كه از بالاى [سر] شما و از زير [پاى‌] شما آمدند، و آنگاه كه چشمها خيره شد و جانها به گلوگاهها رسيد و به خدا گمانهايى [نابجا] مى‌برديد.
(یاد آرید) وقتی که (در جنگ احزاب) لشکر کفار از بالا و زیر بر شما حمله‌ور شدند و آن‌گاه که چشمها حیران شد و جانها به گلو رسید و به وعده خدا گمانهای مختلف بردید (مؤمنان حقیقی به وعده حق و فتح اسلام خوش گمان و دیگران بدگمان و ترسان بودند).
زمانی که از بالا و از پایین [لشکرگاه] تان به سویتان آمدند، و آن گاه که دیده ها [از شدت ترس] خیره شد و جان ها به گلو رسید، و به خدا آن گمان ها [ی ناروا] را [که خود می دانید] می بردید.
آنگاه كه از سمت بالا و از سمت پايين بر شما تاختند، چشمها خيره شد و دلها به گلوگاه رسيده بود و به خدا گمانهاى گوناگون مى‌برديد.
آنگاه از فراز و فرودتان به سراغ شما [به هجوم‌] آمدند، و آنگاه که چشمها برگشت و جانها به گلوگاهها رسید، و در حق خداوند گمانهایی [ناروا] کردید
آنگاه كه از فراز شما- بالاى وادى- و از فرود شما- پايين وادى- بر شما در آمدند، و آنگاه كه ديدگان خيره شد و دلها به گلوها رسيد و به خدا گمانها [ى گوناگون‌] برديد.
(به خاطر بیاورید) زمانی را که دشمنان از طرف بالا و پائین (شهر) شما، به سوی شما آمدند (و مدینه را محاصره کردند)، و زمانی را که چشمها (از شدّت وحشت) خیره شده بود، و جانها به لب رسیده بود، و گمانهای گوناگونی درباره‌ی (وعده‌ی) خدا داشتید (قوی‌الایمان به وعده‌ی الهی مطمئن، و ضعیف‌الایمان نامطمئن بود).
چون از بالای (سر)تان و از زیرترین (جایگاه)تان آمدند و چون چشم‌ها(یتان) خیره شد و دل‌ها(تان) به گلوگاه‌ها(تان) رسید، و به خدا آن گمان‌ها(ی نابجا) را می‌برید.
گاهی که آمدند شما را از فراز شما و از زیر شما و گاهی که گردیدند دیدگان و رسید دلها گلوگاه‌ها را و گمان می‌بردید به خدا گمانها را


الأحزاب ٩ آیه ١٠ الأحزاب ١١
سوره : سوره الأحزاب
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مِن فَوْقِکُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنکُمْ»: کنایه از محاصره از هر سو است. «زَاغَتِ الأبْصَارُ»: مراد اختلال پیدا کردن چشمها از شدّت خوف و هراس است. «بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ»: دلها به گلوگاهها رسیده بود. در فارسی معادل این مفهوم چنین است: جانها به لبها رسیده بود. مراد اضطراب دلها است. «تَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَ»: درباره وعده خدا گمانها می‌بردید. مراد این است که برخیها که قوی‌الایمان بودند به وعده خدا اطمینان کامل داشتند، و برخیها که ضعیف‌الایمان بودند، چندان امیدی به وعده پیروزی الهی نداشتند. در رسم‌الخطّ قرآنی الف زائدی در آخر (الظُّنُونَ) قرار دارد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - مسلمانان مدینه، از ناحیه بالا و پایین مدینه، در محاصره دشمن (احزاب متّحد) قرار گرفتند. (إذ جاءوکم من فوقکم و من أسفل منکم)

۲ - احزاب متّحد، در جنگ علیه مسلمانان، جمعیتى فراوان داشتند. (إذ جاءتکم جنود ... إذ جاءوکم من فوقکم و من أسفل منکم) «جنود» جمع «جند» است و دلالت بر چندین سپاه مى کند. آمدن نیروها از بالا دست مدینه و پایین دست آن نیز مؤید این نکته است; زیرا آنان داراى جمعیتى چشمگیر بوده اند که توانسته اند نیروهایشان را در اطراف مدینه مستقر کنند.

۳ - ائتلاف احزاب مختلف و لشگرکشى آنان علیه مسلمانان مدینه و شکست شان، شایسته یادآورى است. (إذ جاءوکم من فوقکم و من أسفل منکم) «إذ جاءوکم» عطف بر «إذ جاتکم» در آیه پیش و متعلق فعل «اُذکروا» در همان آیه است.

۴ - یهود بنى نضیر و بنى قریظه و غطفان، با مشرکان مکه، علیه مسلمانان، ائتلاف کردند. (إذ جاءوکم من فوقکم و من أسفل منکم) طبق شواهد تاریخى، غزوه احزاب، با ائتلاف یهودیان بنى نضیر و بنى قریظه و غطفان و مشرکان مکه به وجود آمد. «من فوقکم» اشاره به یهودیانى دارد که از بخش شرقى مدینه هجوم آوردند و «من أسفل منکم» اشاره به مشرکانى دارد که از بخش غربى مدینه به آن دیار هجوم آورده بودند.

۵ - هجوم احزاب متّحد به سوى مدینه، باعث وحشت و نگرانى مسلمانان شد. (إذ جاءوکم ... و إذ زاغت الأبصر) «زاغت الأبصار» مى تواند کنایه از به وجود آمدن آن چنان وحشتى باشد که چشم شخص، قدرت دید و تشخیص را از دست مى دهد.

۶ - برخى حالت هاى روحى و روانى، در حواس انسان تأثیر بسیار زیادى دارد. (إذ جاءوکم ... و إذ زاغت الأبصر)

۷ - ترس زیاد، باعث مى شود که چشم، از کارکرد عادى خارج شود و تیره شده و خیره گردد. (إذ جاءوکم ... و إذ زاغت الأبصر)

۸ - هجوم احزاب متّحد به مدینه، براى درهم شکستن مسلمانان، مسلمانان را به قدرى وحشت زده کرد که همانند افراد محتضر شدند. (إذ جاءوکم ... و إذ زاغت الأبصر و بلغت القلوب الحناجر) مراد از به حنجره رسیدن قلب ها، خفگى و به حال مرگ افتادن است.

۹ - ترس و وحشت زیاد، ممکن است که انسان را به حال مرگ در آورد. (إذ جاءوکم ... و إذ زاغت الأبصر و بلغت القلوب الحناجر)

۱۰ - قلب، نقش اساسى در حیات و مرگ آدمى دارد. (و بلغت القلوب الحناجر)

۱۱ - ایّام هجوم احزاب متّحد به مدینه، روزهایى بس سخت و نگران کننده براى مسلمانان بود. (إذ جاءوکم ... و إذ زاغت الأبصر و بلغت القلوب الحناجر)

۱۲ - بروز برخى از حالت هاى روانى و روحى براى انسان، ممکن است که فعالیت قلب را از سیستم عادى خارج کرده و او را غیر متعادل سازد. (إذ جاءوکم ... و بلغت القلوب الحناجر)

۱۳ - پس از محاصره مدینه از سوى احزاب متّحد، ظنّ و گمان هاى گوناگونى درباره خدا، در میان مردم مسلمان پدید آمد. (إذ جاءوکم ... و تظنّون باللّه الظنونا) «ظنون» مفعول مطلق عددى است و «ال» در آن، براى جنس است. جمع آورده شدن «ظنون» همراه با «ال» دلالت بر تعدد و گوناگونى مى کند.

۱۴ - عارض شدن بدگمانى به خدا در مسلمانان، در پىِ هجوم احزاب متّحد به مدینه (إذ جاءوکم ... و تظنّون باللّه الظنونا) احتمال دارد که مخاطب فعل «تظنّون» مسلمانان باشند و یکى از احتمال هاى «الظنونا» بدگمانى باشد. آیات بعدى مى تواند قرینه اى بر نکته یاد شده باشد.

۱۵ - ظنّ و گمان هاى مردم مدینه درباره وعده هاى خدا، در پى هجوم احزاب متّحد، علاوه بر گوناگونى، نو به نو و در حال تجدید شدن بود. (و تظنّون باللّه الظنونا) آوردن فعل مضارع «تظنّون» به منظور بیان پدید آمدن گمان، مى تواند بیان کننده تداوم و تجدید شدن آن باشد.

موضوعات مرتبط

  • احزاب صدراسلام: فراوانى سپاه احزاب صدراسلام ۲; لشکرکشى احزاب صدراسلام ۱، ۳، ۵، ۸، ۱۱، ۱۴، ۱۵
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۴، ۱۱
  • ترس: آثار ترس ۷، ۹
  • چشم: عوامل خیرگى چشم ۷
  • حالات: نقش حالات روانى ۶، ۱۲
  • حواس: عوامل مؤثر در حواس ۶
  • حیات: عوامل مؤثر در حیات ۱۰
  • خدا: سوءظن به خدا ۱۳، ۱۴، ۱۵
  • ذکر: ذکر غزوه احزاب ۳
  • غزوه احزاب: احزاب صدراسلام در غزوه احزاب ۱، ۲، ۳، ۴; شکست احزاب صدراسلام در غزوه احزاب ۳; قصه غزوه احزاب ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۸، ۱۱، ۱۳، ۱۴; مسلمانان مدینه درغزوه احزاب ۲، ۸، ۱۱، ۱۳، ۱۵; مشرکان مکه در غزوه احزاب ۴; هجوم دشمن در غزوه احزاب ۱، ۵، ۸، ۱۱، ۱۳، ۱۴، ۱۵; یهود بنى قریظه در غزوه احزاب۴; یهود بنى نضیر در غزوه احزاب ۴; یهود غطفان در غزوه احزاب ۴
  • قلب: عوامل بیمارى قلب ۱۲; نقش قلب ۱۰
  • مدینه: هجوم دشمن به مدینه ۱، ۳، ۵، ۸، ۱۱، ۱۴، ۱۵
  • مرگ: عوامل مؤثر در مرگ ۹، ۱۰
  • مسلمانان مدینه: ترس مسلمانان مدینه ۵، ۸، ۱۱; سوءظن در مسلمانان مدینه ۱۳، ۱۴، ۱۵; محاصره مسلمانان مدینه ۱

منابع