الأحزاب ٤٣
ترجمه
الأحزاب ٤٢ | آیه ٤٣ | الأحزاب ٤٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یُصَلِّی»: این فعل از ماده (صَلاة) است که به معنی توجّه و عنایت و مهربانی و عطوفت است. در اینجا مراد از (صَلاة) خدا رحمت، و از (صَلاة) فرشتگان طلب مغفرت و مرحمت است (نگا: غافر / - .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ... (۲) إِنَ اللَّهَ وَ مَلاَئِکَتَهُ... (۴)
کَمَا أَرْسَلْنَا فِيکُمْ رَسُولاً... (۱) فَاذْکُرُونِي أَذْکُرْکُمْ وَ... (۰) أُولٰئِکَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ... (۲) رَبَّنَا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ... (۰) وَ قِهِمُ السَّيِّئَاتِ وَ مَنْ تَقِ... (۱) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ... (۲)
نزول
مجاهد و انس گویند وقتى که آیه ۵۶ در این سوره «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَى النَّبِی» نازل گردید. ابوبکر گفت: یا رسول اللّه خداوند هیچ وقت تو را به لطف و برترى و شرف خود مخصوص نگردانید مگر این که ما را در آن لطف شریک قرار میدادى، و نیز گویند که گفت: یا رسول اللّه هر خیرى که خداوند به تو میداد ما را نیز در آن خیر شریک مینمودى سپس این آیه نازل گردید.[۱]
تفسیر
- آيات ۴۱ - ۴۸، سوره احزاب
- معنى و مراد از ذكر و تسبيحى كه مؤ منان بدان امر شده اند و وجه اينكه فرمود: ((سبحوهبكرة و اصيلا))
- مقصود از درود فرستادن خدا بربندگان كه بسيار ياد خدا مى كنند
- اشاره به معناى ((شاهد)) و ((سراج منير)) بودن پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله و سلم )
- بحث روايتى رواياتى درباره فضيليت ذكر خدا درذيل آيه : ((يا ايها الذين آمنوا ذكروا الله ذكرا كثيرا))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً «43»
او كسى است كه بر شما درود مىفرستد و فرشتگان او (نيز بر شما درود مىفرستند) تا شما را از تاريكىها (كفر، شرك، جهل، تفرقه و خرافات) به سوى نور (ايمان، تقوا، علم و وحدت) در آورند و او به مؤمنان مهربان است.
نکته ها
در آيهى قبل فرمود: خدا را بسيار ياد كنيد. در اين آيه مىفرمايد: خداوند بر شما صلوات مىفرستد؛ گويا صلوات خدا ذكر كثير شماست، مثل آيهى «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» «1»
پیام ها
1- راه دعوت مردم به دين، درود و رحمت است. يُصَلِّي عَلَيْكُمْ ... لِيُخْرِجَكُمْ
2- فرشتگان، هم بر مؤمنان درود مىفرستند، «يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ» و هم براى آنان استغفار مىكنند. «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» «2»
3- انسان در خارج شدن از ظلمات، به امداد الهى نياز دارد و عقل و علم بشر كافى نيست. هُوَ الَّذِي يُصَلِّي ... لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ
«1». بقره، 152.
«2». غافر، 7.
جلد 7 - صفحه 379
4- تاريكىها، متعدّد است. «الظُّلُماتِ» تاريكى جهل، شرك، تفرقه، غفلت و خرافات.
5- ايمان به خداوند و حقايق الهى، نور راه انسان است. «إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ»
6- ايمان، كليد دريافت رحمت ويژهى الهى است. «بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً (43)
بعد از آن به اهل ايمان بر سبيل امتنان خطاب فرمايد:
هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ: او است خداوندى كه رحمت فرمايد بر شما به اين وجه كه شما را بر ايمان و اكثار ذكر و افعال خير و زيادتى طاعات امر مىفرمايد. يا تفضيل و تكريم شما مىنمايد بر غير، وَ مَلائِكَتُهُ: و طلب رحمت
«1» تفسير برهان ج 3 ص 328 روايت 15 بنقل از طبرسى. مجمع البيان، ج 4، ص 362.
«2» تفسير برهان ج 3 ص 328 روايت 15 بنقل از طبرسى. مجمع البيان، ج 4، ص 362.
«3» منهج الصادقين، ج 7، ص 336 و مضمون حديث را تفسير صافى نشر دار المرتضى (ج 4 ص 194) و نيز تفسير برهان (ج 3 ص 327 حديث 5) هر دو بنقل از كافى از حضرت صادق عليه السّلام آوردهاند.
جلد 10 - صفحه 464
مىكنند براى شما ملائكه خدا و آمرزش طلبند گناهان شما را، و اهتمام كنند به آنچه صلاح شما در آنست. و اين رحمت خدا و ملائكه به جهت آنست كه:
لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ: تا بيرون آورد شما را از تاريكيهاى كفر و جهالت و معصيت به روشنى ايمان و معرفت و طاعت. 2- اخراج از ظلمات نار به نور جنت. 3- اخراج از ظلمات بشريت به نور روحانيت. 4- اخراج از ظلمات معصيت به نور طاعت. وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً: و هست خداى تعالى به ايمان آورندگان، مهربان، كه خود بر ايشان رحمت فرمايد و ملائكه را به استغفار و اصلاح امر آنان امر نمايد.
تنبيه: به مقتضاى آيه شريفه (وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ) رحمت سبحانى وسعت دارد به هر شىء. بزرگان فرمودهاند رحمت الهى بر دو قسم است: يكى رحمت رحمانيه كه عبارت است از اعطاء و حيات و رزق، عام است نسبت به موجودات آنچه موجب نيل سعادت بشر باشد از ارسال رسل و انزال كتب و ازاحه علت، عام است به تمام مكلفين از مؤمن و كافر و مطيع و عاصى بدون تفاوت. و ديگر رحمت رحيميه كه عبارت است از اعطاء ثواب و نعم اخرويه، و آن منوط به ايمان و عمل صالح است، و لذا اختصاص فرموده به مؤمنين و فرمود: (وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً).
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً (41) وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً (42) هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً (43) تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً كَرِيماً (44) يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً (45)
وَ داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِيراً (46) وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلاً كَبِيراً (47) وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَكِيلاً (48)
ترجمه
اى كسانيكه ايمان آورديد ياد كنيد خدا را ياد كردنى بسيار
و تسبيح كنيد او را در بامداد و شبانگاه
او است آنكه درود ميفرستد بر شما و فرشتگان او تا بيرون آورد شما را از تاريكىها بروشنى و ميباشد بگروندگان مهربان
تهنيت ايشان روزى كه ملاقات ميكنند او را سلام است و آماده كرده براى آنان پاداشى بزرگ
اى پيغمبر همانا ما فرستاديم تو را گواه و بشارت دهنده و بيم دهنده
و خواننده بسوى خدا باجازهاش و چراغى روشنى بخش
و مژده ده مؤمنان را بآنكه براى ايشانست از خدا بخششى بزرگ
و اطاعت مكن كافران و منافقانرا و واگذار آزارشان را و واگذار كارت را بخدا و كافى است خدا كه كار گذار باشد.
تفسير
ذكر كثير ظاهرا معناى عرفى دارد كه بر حسب احوال و از منه و اشخاص متفاوت ميشود و شامل است انواع ذكر را از قبيل قلبى و لسانى و اقسام آنرا از قبيل تقديس و تحميد و تهليل و تمجيد و تسبيح در اوّل روز و آخرش كه افضل از ساير اوقات است براى آنكه مشهود است و ذكر و شكر خدا در بدو ورود در كار و ختم آن مناسب است و ملائكه روز و شب در اوّل آندو حاضرند و از ائمه اطهار ذكر كثير بتسبيحات اربعه سى مرتبه و تسبيح حضرت زهرا و مقدار نامحدود از ذكر تفسير شده و مراد از تسبيح تنزيه ذات احديّت است از آنچه لايق او نيست لذا بعضى آنرا
جلد 4 صفحه 329
بنماز صبح و شام تفسير نمودهاند كه مشتمل بر تسبيح و تنزيه و تقديس است و اخبار و اقوال در باب ذكر كثير بسيار است و خداوند آنذات اقدسى است كه رحمت ميفرستد بتوسط ملائكه و كاركنان دستگاه خود بر شما پى در پى تا تكميل نمايد استعداد شما را براى معارف و بيرون آورد شما را از ظلمات جهل و نادانى و حيرت و سر گردانى و وارد نمايد در فضاى روشن علم و دانش و تحقّق بحقائق روحانى و او باهل ايمان مهربان بوده و هست و اگر قصور يا تقصيرى در اين سير از ظلمات بعالم نور براى آنها روى دهد خودش كمك ميكند بهدايت و مغفرت و ملائكهاش باستغفار و طلب رحمت براى آنها در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه صلوات بفرستد بر محمد و آل محمد ده مرتبه صلوات ميفرستند خدا و ملائكه بر او صد مرتبه و كسيكه صلوات بفرستد بر محمد و آل محمد صد مرتبه صلوات ميفرستند خدا و ملائكه بر او هزار مرتبه آيا نميشنوى قول خداوند را هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ تا آخر آيه و در مجمع از پيغمبر (ص) نقل نموده كه فرمود رحمت فرستادند ملائكه بر من و على هفت سال چون نبود در آنوقت كسيكه مشمول رحمت شود غير از من و او و بعضى درود و رحمت الهى را به بيان معارف و احكام و صلوات ملائكه را باستغفار و خروج از ظلمات بنور را بخروج از كفر و معاصى و دخول در ايمان و طاعت تفسير فرمودهاند و رحمت خدا بر مؤمنين را باستعمال ملائكه را در تهيّه صلاح آنها دانستهاند در هر حال تحيّت و تعارف اهل ايمان با يكديگر روز كه ملاقات نمايند ثواب خدا را كه بهشت جاويد است سلام است كه دلالت بر سلامتى و آسايش دائمى دارد يا تهنيت و مباركباد و خير مقدم ايشان از طرف خدا بتوسط ملائكه آنست و آماده نموده خدا براى آنها اجر و پاداش خوب پسنديدهئى كه فوق آن تصوّر نمىشود از حور و قصور و انهار و اشجار و اثمار كه در بهشت برين است و بزرگترين الطاف الهى بر بندگان آنستكه پيغمبر خاتم را فرستاده تا شاهد و ناظر بر عقائد و اعمال آنها باشد و صحيح و فاسد و بد و خوب را بآنها بشناساند و گواهى دهد بر آنان در محضر عدل الهى و بشارت دهد ايشانرا بثواب آخرت و بترساند از عذاب آن و دعوت فرمايد آنانرا بتوحيد و عدل و نبوّت و امامت و ساير معارف حقه بدستور الهى و چراغ نور افكنى باشد براى آنها كه تمام حقائق را بر
جلد 4 صفحه 330
ايشان روشن كند و تمام شكوك و شبهات را از آنها دفع فرمايد و راه هدايت و نجات و نيل بدرجات عاليات را بايشان ارائه دهد و فضل و مزيّت اهل ايمان بخود و ذرّيه طاهرهاش را بر تمام امم در اجر بر اعمال آنان نزد خدا بآنها اعلام فرمايد و بايشان به اين معنى بشارت دهد يا بتفضّل الهى بر آنها زائد از ميزان استحقاقشان در اجر اعمال يا بفضيلت زائده ايشان بر امم از جانب خدا در هر جهت و از هر باب يا بتفضّلات بينهايت الهى كه بخودى خود بزرگ است در باره ايشان و بدلخواه و توقّعات اهل كفر و نفاق عمل نفرمايد چنانچه در اوّل سوره گذشت و اعتنا نكند بآزار و اذيّت لسانى و عملى آنها يا آزار و اذيّت نكند آنانرا و بقتل نرساندشان و توكّل كند بخدا در دفع شرّ آنها چون همه در قبضه تصرّف اويند و كافى است خدا كه كار گذار متوكّلين بخود باشد در تمام امور و احوال و لذا بعضى گفتهاند اين آيه منسوخ است بآيه قتال و قمّى ره فرموده پنج سال قبل از هجرت از مكّه نازل شده و اين دليل بر خلاف تأليف است و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيكُم وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخرِجَكُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ كانَ بِالمُؤمِنِينَ رَحِيماً (43)
او است خداوندي که صلوات ميفرستد بر شما مؤمنين تا اينكه بيرون آورد شما را از تاريكي بروشنايي و هست خداوند بمؤمنين رحم كننده.
هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيكُم صلوات خداوند رحمة و مغفرت و انعام و تفضل است که خاص مؤمنين است چنانچه ميفرمايد وَ رَحمَتِي وَسِعَت كُلَّ شَيءٍ فَسَأَكتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ الَّذِينَ هُم بِآياتِنا يُؤمِنُونَ- الي قوله تعالي- أُولئِكَ هُمُ المُفلِحُونَ (اعراف، آيه 156).
وَ مَلائِكَتُهُ صلوات ملائكه طلب مغفرت و دخول در جنت و حفظ از سيئات است چنانچه ميفرمايد الَّذِينَ يَحمِلُونَ العَرشَ وَ مَن حَولَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمدِ رَبِّهِم وَ يُؤمِنُونَ بِهِ وَ يَستَغفِرُونَ، لِلَّذِينَ آمَنُوا- الي قوله تعالي- وَ ذلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظِيمُ (مؤمن آيه 7 و 8 و 9).
لِيُخرِجَكُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ از ظلمت جهل بنور علم چنانچه ميفرمايد:
«العلم نور يقذفه اللّه في قلب من يشاء»
و از ظلمت معاصي بنور عبادات و از ظلمت ضلالت بنور هدايت و از ظلمات قيامت بانوار الهيه که دارد صور مؤمنون چنان نور ميدهد که ميفرمايد يَومَ تَرَي المُؤمِنِينَ وَ المُؤمِناتِ يَسعي نُورُهُم بَينَ أَيدِيهِم وَ بِأَيمانِهِم- الي قوله تعالي- يَومَ يَقُولُ المُنافِقُونَ وَ المُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونا نَقتَبِس مِن نُورِكُم قِيلَ ارجِعُوا وَراءَكُم فَالتَمِسُوا نُوراً (حديد آيه 12 و 13) و از ظلمت جهنم بنور بهشت.
وَ كانَ بِالمُؤمِنِينَ رَحِيماً.
512
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 43)- این آیه در حقیقت نتیجه و علت غایی ذکر و تسبیح مداوم است، میفرماید: «او کسی است که بر شما درود و رحمت میفرستد، و فرشتگان او نیز (برای شما تقاضای رحمت میکنند) تا شما را از ظلمات (جهل و شرک و کفر) بیرون آورد و به سوی نور (ایمان و علم و تقوا) رهنمون شود» (هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ).
«چرا که او نسبت به مؤمنان رحیم و مهربان است» (وَ کانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً).
و به همین دلیل هدایت و رهبری آنها را بر عهده گرفته و فرشتگانش را نیز مأمور امداد آنها نموده است.
آری! این آیه بشارتی است بزرگ برای همه سالکان راه حق و به آنها نوید میدهد که از جانب معشوق کششی نیرومند است، تا کوشش عاشق بیچاره به جایی برسد! آری! این رحمت خاص خداست که مؤمنان را از ظلمات اوهام و شهوات و وساوس شیطانی بیرون میآورد و به نور یقین و اطمینان و تسلط بر نفس رهنمون میگردد که اگر رحمت او نبود این راه پرپیچ و خم هرگز پیموده نمیشد.
نکات آیه
۱ - خداوند، اعطا کننده رحمت ویژه خویش، بر مؤمنان است. (هو الذى یصلّى علیکم) به قرینه «و کان بالمؤمنین رحیماً» مراد از صلوات خدا بر مؤمنان، اعطاى رحمت است.
۲ - اعطاى رحمت ویژه خداوند به مؤمنان، به منظور بیرون بردن آنان از ظلمت هاو رساندن شان به نور است. (هو الذى یصلّى علیکم ... لیخرجکم من الظلمت إلى النور)
۳ - رحمت ویژه خداوند براى مؤمنان، مقتضى ذکر و تسبیح فراوان او از سوى آنان (یأیّها الذین ءامنوا اذکروا اللّه ذکرًا کثیرًا . و سبّحوه... هو الذى یصلّى علیکم ... و کان بالمؤمنین رحیمًا)
۴ - دعا و تحیت فرشتگان بر مؤمنان (هو الذى یصلّى علیکم و ملئکته)
۵ - دعا و تحیت فرشتگان به مؤمنان، به سبب فراوانى ذکر و تسبیح خدا از سوى آنان است. (یأیّها الذین ءامنوا اذکروا اللّه ... و سبّحوه ... هو الذى یصلّى علیکم و ملئکته)
۶ - دعا و تحیت ملائکه بر مؤمنان، زمینه ساز بیرون بردن آنان از ظلمت ها به نور است. (هو الذى یصلّى علیکم و ملئکته لیخرجکم من الظلمت إلى النور)
۷ - راه هاى باطل، پراکنده و مختلف، و راه حق، یکى است. (لیخرجکم من الظلمت إلى النور) مراد از «ظلمت» و «نور» در این آیه، معنوى است و منظور از آن دو - به قرینه این که خداوند، با اعطاى رحمت، خواسته است تا مؤمنان را از ظلمت ها به نور رهنمون سازد - بردن آنان از باطل و بى راهه ها به حق و راه خدا است. لازم به ذکر است که جمع آورده شدن «ظلمات» دلالت بر تعدد راه هاى باطل، و مفرد آورده شدن «نور»، دلالت بر یکى بودن راه حق مى کند.
۸ - خداوند، «رحیم» (مهربان) است. (و کان بالمؤمنین رحیمًا)
۹ - خداوند، بر مؤمنان رحیم (مهربان) است. (و کان بالمؤمنین رحیمًا)
۱۰ - ایمان مؤمنان، زمینه ساز برخوردارى آنان از رحمت خداوندى است. (و کان بالمؤمنین رحیمًا) قرار دادن اسم ظاهر «المؤمنین» به جاى ضمیر، مى تواند به نکته بالا اشعار داشته باشد.
۱۱ - مؤمنان، در پیش گاه خداوند، شخصیتى برجسته دارند. (و کان بالمؤمنین رحیمًا) آوردن اسم ظاهر به جاى ضمیر، مى تواند به خاطر تمجید و ستایش از مؤمنان باشد.
۱۲ - برخوردار کردن مؤمنان از رحمت ویژه، برخاسته از عنایت و مهربانى خداوند به آنان است. (هو الذى یصلّى علیکم ... و کان بالمؤمنین رحیمًا)
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: رحیم ۸
- ایمان: آثار ایمان ۱۰
- باطل: پراکندگى باطل ۷
- تسبیح: آثار تسبیح خدا ۵; تسبیح خدا ۳
- حق: وحدت حق ۷
- خدا: آثار رحمت خدا ۱۲; رحمت خاص خدا ۱، ۲، ۳، ۱۲; زمینه رحمت خدا ۱۰; عطایاى خدا ۱، ۲
- ذکر: آثار ذکر خدا ۵; ذکر خدا ۳
- رحمت: مشمولان رحمت ۹
- مؤمنان: اخراج مؤمنان از ظلمت ۲، ۶; تحیت به مؤمنان ۴، ۵، ۶; دعا به مؤمنان ۴; رحمت بر مؤمنان ۱، ۲، ۳، ۹، ۱۲; مقامات مؤمنان ۱۱; ورود مؤمنان به نور ۶
- ملائکه: تحیت ملائکه ۴، ۵، ۶; دعاى ملائکه ۴، ۵، ۶
منابع
- ↑ تفاسیر عبد بن حمید و کشف الاسرار از عامه.