البقرة ١٥٧
کپی متن آیه |
---|
أُولٰئِکَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ |
ترجمه
البقرة ١٥٦ | آیه ١٥٧ | البقرة ١٥٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«صَلَوَاتٌ»: جمع صَلاة، عنایت. مغفرت. رأفت. «الْمُهْتَدُونَ»: راهیافتگان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۵۳ ۱۵۷ بقره
- اخبار و اشاره آيات شريفه به مصائب و بلايائى كه در نتيجه جهاد وقتال پيش مى آيند
- مقصود از بلا در آيات مورد بحث
- دعوت مسلمانان بر استعانت از صبر و صلاة بر هنگام بلا
- صبر و نماز و تاءكيد فراوان خداوند در قرآن بر تمسك بر آندو
- نظر جمعى مفسرين درباره زنده بودن شهدا
- چند اشكال بر اين نظر
- جوامع و افراد طبيعى مسلك چنين اوهام و خرافاتى را درست كرده اند
- مراد از حيات بعد از شهادت ، حيات حقيقى (در عالم برزخ ) است
- خطاب به مؤ منين به جهت رفع اضطراب از دلهاى آنان است
- سخن بسيار عجيب بعضى مردم درباره آيه شريفه و رد آن
- چند آيه قرآنى كه دلالت بر ((برزخ )) دارند
- نمونه هاى ديگرى از آيات قرآنى كه دلالت بر برزخ دارند
- بحثى پيرامون تجرد نفس
- آياتى كه بر دوئيت و مغايرت بين نفس و بدن و تجرد نفس دلالت مى كنند.
- آياتى كه از آنها كيفيت ارتباط روح با ماده (جسم ) بدست مى آيد
- استعانت از صبر و نماز و داشتن ايمان به حيات پس از مرگ ، پيروزى مى آورند
- صابران چه كسانى هستند؟
- صبر در برابر مصيبت ها نتيجه ايمان به مالكيت مطلق خداوند بر تمام هستى است
- ملك ظاهرى و ملك حقيقى و اثر توجه انسان به حقيقت ملك خداوند
- بحثى در اخلاق
- تكرار اعمال نيك كه تنها راه تهذيب اخلاقى است از دو طريق عملى مى باشد
- طريقه اول توجه به فوائد دنيوى فضائل و تحسين افكار عمومى است
- طريقه دوم طريقه انبياء است و آن توجه به فوائد اخروىفضائل است
- تاءثير اعتقاد به قضا و قدر در اخلاق
- نه اختيار كامل و نه لغو كامل اختيار
- هم قضاء خدا دخيل است و هم اختيار انسان
- طريقه سوم مخصوص قرآن است و آن محو زمينه هاىرذائل اخلاقى است
- سخنان بى اساس يكى از مستشرقين و نقد آن
- فرق ميان اين سه طريقه و مسلك
- نسبت بين ((صلوات )) و ((رحمت ))
- صلاة ، رحمت و اهتداء معانى جداگانه دارند هر چند كه سه مصاديق رحمت اند
- بحث روايتى (درباره برزخ و زندگى روح بعد از مرگ )
- رواياتى از امام صادق (ع ) درباره ارواح مؤ منين و عالم برزخ آنان
- داستانى در تاءييد ادله گذشته بر وجود عالم برزخ و حيات روح بعد از مرگ
- بحث فلسفى (درباره اينكه نفس (روح ) آدمى مجرد از ماده است )
- ادله و براهين منكرين تجرد روح
- رد ادله ماديين منكر تجرد روح
- در پاسخ ماديين كه وحدت را وحدت اجتماعى دانسته اند
- آنچه كه علماى روانكاو و عصر جديد در نفى تجرد روح نفس كرده اند
- گفته جمعى از معتقدين به مبداء و معاد پيرامون انكار تجرد روح و رد آن
- بحث اخلاقى
- تعريف علم اخلاق و بيان اينكه سه نيروى عمومى : شهويه ، غضبيه ، و نطقيه فكريهمنشاء اخلاق آدمى است
- اصول اخلاق فاضله : عفت ، شجاعت ، حكمت و عدالت
- تلقين علمى و تكرار عملى ، راه رهايى از رذائل و كسبفضائل است
- ويژگى هاى مسلك اخلاقى قرآن
- مسلك كسانى كه به ارزشهاى ثابت اخلاقى معتقد نيستند (ماديون )
- چند مقدمه براى رد اين نظريه
- يك بحث روايتى ديگر مربوط به متفرقاتى از آنچه گذشت
- چطور ممكن است شرع با عقل مخالف باشد؟
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«157» أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ
آنانند كه برايشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمتهايى است و همانها هدايت يافتگانند.
نکته ها
كلمه «صلوات» از واژهى «صلو» به معنى ورود در نعمت ورحمت است، بر خلاف واژهى «صلى» كه به معناى ورود در قهر و غضب است. مانند: «تَصْلى ناراً حامِيَةً» «1»
خداوند بر مؤمنانى كه در مشكلات، صبر و مقاومت كردهاند، خود درود و صلوات مىفرستد؛ «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» ولى درباره مؤمنان مرفّه كه زكات اموالشان را مىپردازند، دستور مىدهد پيامبر صلى الله عليه و آله درود بفرستد. «صلّ عليهم» «2»
پیام ها
1- خداوند، صابران را غرق در رحمت خاصّ خود مىكند. «عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ»
2- تشويق صابران از طرف خداوند، به ما مىآموزد كه بايد ايثارگران و صابران و مجاهدان، در جامعه از كرامت واحترام خاصّى برخوردار باشند. «عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ ...»
3- تشويق، از شئون ربوبيّت و لازمه تربيت است. «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ»
4- هدايت صابران، قطعى و مسلّم است. با آنكه در قرآن، هدايت يافتن بسيارى از انسانها، تنها يك آرزو است؛ «لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ»* ولى در مورد صابران، هدايت آنان قطعى تلقّى شده است. «أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»
5- هدايت، مراحلى دارد. با اينكه گويندگانِ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» مؤمنان و هدايتشدگان هستند، ولى مرحله بالاتر را بعد از صبر و دريافت صلوات و رحمت الهى كسب مىكنند. «أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»
«1». غاشيه، 4.
«2». توبه، 103.
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 243
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ (157)
أُولئِكَ: آن گروه كه در مصائب صبر و شكيبائى نمايند و رجوع به
«1» خصال حديث شماره 561.
«2» منهج الصادقين، جلد اوّل، صفحه 345.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 297
كلمه استرجاع كنند، عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ: بر ايشان است رحمتهاى بسيار از جانب پروردگار ايشان، وَ رَحْمَةٌ: و بخشايش عظيم كه بهشت باشد. نزد بعضى مراد از صلوات خدا تزكيه و مغفرت، و مراد به رحمت لطف و احسان الهى مىباشد. وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ: و آن جماعت ايشانند راه يافتگان به حق و صواب كه آن رضا و تسليم است.
در منهج در ذيل حديثى از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه چون آيه وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ (الخ) نازل شد، حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم حضرت امير المؤمنين عليه السّلام را طلبيد فرمود: بدين آيه خدا تو را امتحان فرمود. «1» بيان: شرح آن بطور اجمال:
اما به خوف در وقت قتال و جهاد با كفار كه هيچ باك نداشتى و از ابطال و شجعان ابدا واهمه ننمودى به طورى كه شهرت يافت؛ اما به جوع- روزه داشتن آن حضرت غالبا و افطار به نان جو و ايثار ديگران بر خود؛ اما نقص در اموال- بذل و بخشش آن حضرت كه معروف عام و خاص است؛ اما نقص در انفس- آنكه او را خبر دادند به شهادت در منبر و غير منبر، مىفرمود: چه منع كند شقىترين امت محاسن مرا خضاب كند؛ اما نقص ثمرات- حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم او را خبر داد كه دو نور ديده او حضرت حسن عليه السّلام به زهر و حضرت حسين عليه السّلام را در كربلا شهيد كنند؛ اما بشارت صابرين- چون خبر شهادت حضرت جعفر عليه السّلام را از موته آوردند، حضرت كلمه استرجاع بر زبان راند. «2»
«1» منهج الصادقين، جلد اوّل، صفحه 346.
«2» تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 168، حديث نهم.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 298
حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: هيچكس قبل از آن حضرت اين كلمات را نگفته بود، حق تعالى فرمود: من اين را سنت قرار دادم تا بعد از او هر مصيبت زدهاى اقتدا به او نمايد، من صلوات و رحمت به او كرامت فرمايم.
تبصره: آيه شريفه دلالت دارد بر آنكه صلوات بر آل محمد عليهم السلام جايز و مستحسن و وارد باشد.
علامه حلى رضوان الله عليه روزى در مجلس سلطان محمد خدا بنده به مناظره مخالفان مشغول، بعد از اتمام مطلب خود به رسم شكر گزارى خطبهاى انشاء نمود مشتمل بر حمد الهى و صلوات بر حضرت رسالت پناهى و آل امجاد آن حضرت. سيد موصلى كه سنى متعصب بود گفت:
چه دليل دارى بر جواز صلوات بر غير انبياء. علامه رضوان الله عليه در جواب فرمود: دليل اين آيه شريفه است: الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ تا أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ (الخ) سيد موصلى از غايت لجاج و عناد و انكار گفت:
على بن ابى طالب و اولاد او را چه مصيبت رسيده؟ علامه فرمود: مصائب اهل بيت عليهم السلام مشهور و معروف است و از جهت انفعال سيد فرمود:
چه مصيبت از اين بدتر كه مانند تو فرزندى ايشان را بهم رسيده كه تفضيل بعضى از منافقان را برايشان مىدهى و رجحان گروهى از جهال را برايشان روا مىدارى. حاضران از قوّت بديهه جناب علامه رضوان الله عليه تعجب نموده و برناسيد مزبور بخنديدند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ (157)
ترجمه
آنگروه بر ايشان است تحيات از پروردگارشان و رحمت و آنگروه ايشانند راه يافتهگان..
تفسير
گفته شده است صلوات از خداوند پاكيزه نمودن و مغفرت است و رحمت لطف و احسان است و در منهج روايت نموده است كه چون حضرت رسول (ص) اين آيه را تلاوت فرمود فرمود دو عديل و همسنك خوب هستند صلوات و رحمت و خوب مزيّتى
جلد 1 صفحه 202
است اهتداء و از حضرت صادق (ع) روايت شده است كه هر مصيبت زده كه استرجاع نمايد خداوند فرموده است من صلوات و رحمت نامتناهى باو كراهت مينمايم و اين آيه دلالت دارد بر آنكه صلوات فرستادن بر مظلومى كه صبر بر مصيبت نموده جائز است و سر خيل مظلومان و صابران اهل بيت اطهارند و كسانيكه منع نمودند صلوات فرستادن بر ايشانرا از ظالمان بر آن خاندان عصمت محسوبند اللهم صل عليهم و العن من ظلمهم الى يوم القيامه.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أُولئِكَ عَلَيهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم وَ رَحمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ المُهتَدُونَ (157)
(اينان صلوات پروردگار و رحمت او بر ايشان خواهد بود و اينان خود هدايت يافتگانند) اولئك اشاره بصابريني است که صفت آنان را در آيه قبل بيان فرمود و در اينکه آيه نتيجه شكيبايي و پاداش صبرشان را ذكر ميفرمايد و اگر در فضيلت صبر تنها همين آيه بود كافي بود زيرا همه خيرات دنيوي و اخروي را شامل است چنانچه در برهان از حضرت صادق عليه السّلام در ضمن حديثي روايت كرده که فرمود خداوند ميفرمايد
اعطيته ثلاث خصال لو اعطيت واحدة منهنّ ملائكتي رضوا بها ثم تلا هذه الاية
خصلت اولي که براي صابرين در اينکه آيه ذكر فرموده «صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم» ميباشد و چنانچه در ذيل آيه وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ گذشت«1» صلوة بمعني اراده خير است و صلوات که جمع آنست شامل جميع خيرات دنيوي و اخروي ميشود و معلوم است مراد از ارادة در باب اراده حق انفكاك پذير نيست.
خصلت دوم «رحمة» است و در باب شمول رحمت دو چيز لازم است يكي از جهت فاعل که تامّ الفاعليه باشد و چنانچه معلوم است و در آيات بسيار تصريح شده
1- مجلد اول ص 153
جلد 2 - صفحه 262
رحمت حق همه چيز را فرا گرفته «وَ رَحمَتِي وَسِعَت كُلَّ شَيءٍ»«1»رَبَّنا وَسِعتَ كُلَّ شَيءٍ رَحمَةً وَ عِلماً«2» و ديگر از جهت قابل که بايد استعداد و قابليت رحمت را دارا شود و چنانچه از اينکه آيه استفاده ميشود صابر بواسطه صبر خود را قابل رحمت حق نموده پس وقتي فاعل تام الفاعليه و قابل تام القابليه شد جميع انحاء رحمت حق شامل حال او ميشود خصلت سوم اهتداء است که در جمله وَ أُولئِكَ هُمُ المُهتَدُونَ بيان شده و اهتداء بمعني قبول هدايت است يعني اينان بجميع نعم الهيه از نعم دينيه مانند ايمان و تقوي و اخلاق حميده و نعم دنيويه که اهمّ آنها اطمينان نفس و عدم تشويش خاطر است و نعم اخرويه که بهشت و روح و ريحان باشد هدايت يافته و نائل ميشوند.
برگزیده تفسیر نمونه
اشاره
(آیه 157)- در این آیه الطاف بزرگ الهی را برای صابران و سخت کوشان که از عهده این امتحانات بزرگ برآمدهاند بازگو میکند و میگوید: «اینها کسانی هستند که لطف و رحمت خدا و درود الهی بر آنها است» و (أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ
ج1، ص140
مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ)
.این الطاف و رحمتها آنها را نیرو میبخشد که در این راه پر خوف و خطر گرفتار اشتباه و انحراف نشوند، لذا در پایان آیه میفرماید: «و آنها هستند هدایت یافتگان» (وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ).
نکتهها
1- چرا خدا مردم را آزمایش میکند؟
در زمینه مسأله آزمایش الهی بحث فراوان است، نخستین سؤالی که به ذهن میرسد این است که مگر آزمایش برای این نیست که اشخاص یا چیزهایی مبهم و ناشناخته را بشناسیم و از میزان جهل و نادانی خود بکاهیم؟ اگر چنین است خداوندی که علمش به همه چیز احاطه دارد و از اسرار درون و برون همه کس و همه چیز آگاه است، غیب آسمان و زمین را با علم بیپایانش میداند، چرا امتحان میکند؟ مگر چیزی بر او مخفی است.
در پاسخ این سؤال باید گفت: مفهوم آزمایش و امتحان در مورد خداوند با آزمایشهای ما بسیار متفاوت است.
آزمایشهای ما برای شناخت بیشتر و رفع ابهام و جهل است، اما آزمایش الهی در واقع همان «پرورش و تربیت» است. همان گونه که فولاد را برای استحکام بیشتر در کوره میگدازند تا به اصطلاح آبدیده شود، آدمی را نیز در کوره حوادث سخت پرورش میدهد تا مقاوم گردد.
سربازان را برای این که از نظر جنگی نیرومند و قوی شوند به مانورها و جنگهای مصنوعی میبرند و در برابر انواع مشکلات تشنگی، گرسنگی، گرما و سرما، حوادث دشوار، موانع سخت، قرار میدهند تا ورزیده و آبدیده شوند.
و این است رمز آزمایشهای الهی!
2- آزمایش خدا همگانی است
از آنجا که نظام حیات در جهان هستی نظام تکامل و پرورش است و تمامی موجودات زنده مسیر تکامل را میپیمایند، همه مردم از انبیاء گرفته تا دیگران طبق این قانون عمومی میبایست آزمایش شوند
ج1، ص141
و استعدادات خود را شکوفا سازند.
گر چه امتحانات الهی متفاوت است، گاهی با وفور نعمت و کامیابیها و گاه به وسیله حوادث سخت و ناگوار، بعضی مشکل، بعضی آسان و قهرا نتایج آنها نیز با هم فرق دارد، اما به هر حال آزمایش برای همه هست.
3- رمز پیروزی در امتحان
حال که همه انسانها در یک امتحان گسترده الهی شرکت دارند، راه موفقیت در این آزمایشها چیست؟ در پاسخ باید بگوییم:
نخستین و مهمترین گام برای پیروزی همان است که در جمله کوتاه و پر معنی وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ در آیه فوق آمده است، این جمله با صراحت میگوید: رمز پیروزی در این راه، صبر و پایداری است و به همین دلیل بشارت پیروزی را تنها به صابران و افراد با استقامت میدهد.
دیگر این که توجه به گذرا بودن حوادث این جهان و سختیها و مشکلاتش و این که این جهان گذرگاهی بیش نیست عامل دیگری برای پیروزی محسوب میشود که در جمله إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ (ما از آن خدا هستیم و به سوی خدا باز میگردیم) آمده است.
نکات آیه
۱ - الطاف و عنایتهاى خداوند، ثناء و درود او و رحمت خاصش همواره بر مؤمنان صبرپیشه، سایه گستر است. (أولئک علیهم صلوت من ربهم و رحمة) صلاة به معناى توجّه کردن و مورد مهر قرار دادن است. (الکشاف)
۲ - گسترش الطاف و رحمت خاص الهى بر مؤمنان صبور، پرتوى از ربوبیت خداوند است. (من ربهم)
۳ - مؤمنانى که از سر باور به «از خدا بودن و به او بازگشتن» مصایب راه ایمان را تحمل مى کنند، از مقامى والا در پیشگاه خداوند برخوردارند. (قالوا إنا للّه و إنا إلیه ر'جعون. أولئک علیهم صلوت من ربهم)
۴ - مؤمنانى که در مصیبتهاى راه ایمان صابرند، به هدایت واقعى نایل خواهند شد. (قالوا إنا للّه و إنا إلیه ر'جعون ... و أولئک هم المهتدون)
۵ - تنها مؤمنان صابر، به موفقیت دست یافته و به هدفهاى خویش (سعادت دنیا و آخرت) خواهند رسید. * (و أولئک هم المهتدون)
۶ - دستیابى به هدایت در گرو الطاف خدا و رحمت اوست. (أولئک علیهم صلوت من ربهم و رحمة و أولئک هم المهتدون) برداشت فوق مبتنى بر این است که «أولئک» (در ذیل آیه) اشاره به مشمولین صلوات و رحمت - که از «أولئک علیهم» به دست مى آید - داشته باشد.
۷ - نیل به هدایت و دستیابى به رحمت و الطاف الهى، بشارت و مژده خداوند به صبرپیشگان راه ایمان (و بشر الصبرین ... أولئک ... هم المهتدون) جمله «أولئک علیهم ...» مى تواند بیانگر بشارت و مژده اى باشد که «و بشر الصابرین» بدان اشاره داشت; یعنى: بشرهم بأن علیهم صلوات و ...
۸ - مؤمنانى که در مصیبتها و سختیها صابر و تسلیم قضاى الهى باشند، تنها کسانى هستند که به هدایت دست یافته اند. (و بشر الصبرین. الذین ... و أولئک هم المهتدون) ضمیر فصل (هم) و معرفه بودن خبر (المهتدون) حاکى از حصر است.
موضوعات مرتبط
- انسان: مبدأ انسان ۳
- ایمان: آثار ایمان ۳; ایمان به بازگشت به خدا ۳; سختیهاى ایمان ۳; متعلق ایمان ۳
- تسلیم: تسلیم به قضاى خدا ۸
- خدا: آثار رحمت خدا ۶; آثار لطف خدا ۶; بشارتهاى خدا ۷; رحمت خاص خدا ۱، ۲; صلوات خدا ۱; لطف خدا ۲; مظاهر ربوبیت خدا ۲
- رحمت: تحصیل رحمت ۷; مشمولان رحمت ۱، ۲
- سختى: صبر در سختى ۸
- سعادتمندان: ۵
- صابران: بشارت به صابران ۷; هدایت صابران ۸
- لطف خدا: تحصیل لطف خدا ۷; مشمولان لطف خدا ۱
- مؤمنان: سعادت اخروى مؤمنان ۵; سعادت دنیوى مؤمنان ۵; مقامات مؤمنان صابر ۳; مؤمنان صابر ۱، ۲، ۴; موفقیت مؤمنان صابر ۵; ویژگیهاى مؤمنان صابر ۵، ۸; هدایت مؤمنان صابر ۴
- مصایب: صبر بر مصایب ۳، ۴، ۸
- مهتدین: ۴، ۸
- هدایت: تحصیل هدایت ۷; شرایط هدایت ۶
منابع