لقمان ٢٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۵۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

و کسی که کافر شود، کفر او تو را غمگین نسازد؛ بازگشت همه آنان به سوی ماست و ما آنها را از اعمالی که انجام داده‌اند (و نتایج شوم آن) آگاه خواهیم ساخت؛ خداوند به آنچه درون سینه‌هاست آگاه است.

|و هر كس كفر ورزد، كفر او تو را غمگين نكند. بازگشتشان به سوى ماست، پس آنها را به [حقيقت‌] آنچه كرده‌اند آگاه خواهيم كرد. بى‌ترديد خدا به راز دل‌ها آگاه است
و هر كس كفر ورزد، نبايد كفر او تو را غمگين گرداند. بازگشتشان به سوى ماست، و به [حقيقت‌] آنچه كرده‌اند آگاهشان خواهيم كرد. در حقيقت، خدا به راز دلها داناست.
(ای رسول ما) تو از کفر هر که کافر شود محزون مباش، که رجوعشان به سوی ماست و ما آنان را سخت از (کیفر) کردارشان آگه می‌سازیم، که همانا خدا از اسرار دلهای خلق هم آگاه است.
و هرکس کفر ورزد، کفرش تو را اندوهگین نسازد؛ بازگشت آنان فقط به سوی ماست، پس آنان را از آنچه انجام داده اند آگاه می کنیم؛ یقیناً خدا به نیّات و اسرار سینه ها داناست.
آن كس كه كافر شده است كفرش تو را غمگين نسازد. بازگشتشان نزد ماست. پس به كارهايى كه كرده‌اند آگاهشان مى‌كنيم. زيرا خدا به آنچه در دلها مى‌گذرد آگاه است.
و هر کس کفر ورزد، کفر او تو را اندوهگین نکند، بازگشتشان به سوی ماست، آنگاه ایشان را از [حقیقت و نتیجه‌] آنچه کرده‌اند آگاه سازیم، که بی‌گمان خداوند دانای راز دلهاست‌
و هر كه كافر شود كفر او تو را اندوهگين مكناد بازگشتشان به ماست، پس آنان را بدانچه كرده‌اند آگاه مى‌كنيم. همانا خدا به آنچه در سينه‌هاست داناست.
کسی که کافر شود (و این حقائق روشن را انکار کند) کفر او تو را غمگین نسازد. بازگشت آنان به سوی ما است و ما ایشان را از کارهائی که کرده‌اند آگاه می‌سازیم (و نتائج تلخ و شوم اعمالشان را بدیشان خواهیم چشاند). خدا مسلّماً از آنچه در درون سینه‌ها (از نیّات و رازها) است، کاملاً آگاه است.
و هر کس کفر ورزد، نباید کفرش تو را غمگین سازد. بازگشتشان تنها سوی ماست. پس به آنچه کرده‌اند به‌خوبی آگاهی مهمشان خواهیم داد. به‌راستی خدا به ذات (و درون) سینه‌ها بسی داناست.
و آنکه کفر ورزد اندوهگین نسازدت کفرش بسوی ما است بازگشت ایشان تا آگهیشان دهیم بدانچه کردند همانا خدا دانا است به راز سینه‌ها


لقمان ٢٢ آیه ٢٣ لقمان ٢٤
سوره : سوره لقمان
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ذَاتِ الصُّدُورِ»: (نگا: آل‌عمران / و .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ مَنْ كَفَرَ فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «23»

(اى پيامبر!) هر كس كفر ورزيد، كفرش تو را محزون نكند، بازگشت آنان تنها به سوى ماست، پس ما آنان را به عملكردشان آگاه خواهيم كرد، قطعاً خداوند به آنچه در سينه‌هاست آگاه است.


«1». بحار، ج 26، ص 260.

«2». بحار، ج 24، ص 85.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 276

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ مَنْ كَفَرَ فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «23»

بعد عاقبت شآمت كفر را بيان فرمايد:

وَ مَنْ كَفَرَ: و هر كه كافر شود و به عروة الوثقى ايمان و عمل صالح تمسك ننمايد، فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ‌: پس بايد اندوهناك نسازد تو را كفر او، چه ضرر

جلد 10 - صفحه 357

كفر او در دنيا و آخرت به او برگردد نه تو. إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ‌: بسوى جزاى ماست در دنيا و آخرت بازگشت همه ايشان، فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا: پس آگاه سازيم آنها را به آنچه كرده‌اند و تنبيه به اهلاك ايشان فرمايد در دنيا و عقبى. إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ: بدرستى كه خدا داناست به آنچه در سينه‌هاست از خير و شر و طاعت و معصيت همه بندگان، و همه را بر وفق اعتقاد و عمل جزا خواهد رسانيد به عدل.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ إِلى‌ عَذابِ السَّعِيرِ «21» وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‌ وَ إِلَى اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ «22» وَ مَنْ كَفَرَ فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «23» نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلى‌ عَذابٍ غَلِيظٍ «24» وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «25»


جلد 4 صفحه 279

ترجمه‌

و چون گفته شود بايشان كه پيروى كنيد آنچه را كه فرستاد خدا گويند بلكه پيروى ميكنيم آنچه را كه يافتيم بر آن پدران خود را آيا و اگر چه بوده باشد شيطان كه بخواند آنها را بسوى آتش سوزان‌

و كسيكه واگذارد روى دل خود را بسوى خدا با آنكه نيكوكار باشد پس بتحقيق چنگ زده است در دستگيره محكم و بسوى خدا است سر انجام كارها و كسيكه كفر ورزد

پس نبايد غمگين سازد تو را كفرش بسوى ما است بازگشت آنان پس خبر ميدهيمشان بآنچه كردند همانا خدا دانا است بآنچه در سينه‌ها است‌

كامياب ميگردانيمشان اندكى پس ناچار ميسازيمشان بسوى عذابى سخت‌

و هر آينه اگر بپرسى از آنان كيست كه آفريد آسمانها و زمين را هر آينه ميگويند البته خدا بگو ستايش مر خدا را است بلكه بيشترشان نميدانند

تفسير

خداوند متعال در تعقيب مجادله كفار كه در آيه سابقه اشاره بآن شد فرموده و چون ايمان بخداى يگانه و كتاب او بر آنها عرضه شود گويند ما پيرو دين پدرانمان هستيم كه پرستش بت مى‌نمودند و معلوم ميشود مبناى عقائدشان تقليد است و بايد از آنها سؤال شود بطور انكار كه آيا پيرو پدرانشان هستند اگر چه آن پيروى شيطان و موجب دخول در آتش سوزان جهنّم باشد قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه او نضر بن حارث بود پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله باو فرمود متابعت كتاب خدا را بنما گفت متابعت دين پدران خود را مينمايم و مقصود مذمّت اهل شرك است و بيان انحصار تمسّكشان بتقليد آباء و پس از آن مدح اهل ايمانرا فرموده باين بيان كه و كسيكه واگذارد امور خود را كه در پيش دارد بخدا و بشراشر وجود خود متوجّه بامتثال احكام خدا شود و كار خوب انجام دهد متمسّك بدستاويز محكم الهى شده كه محكم‌ترين دستاويز است و قمّى ره نقل نموده كه مراد ولايت است و عاقبت و سر انجام تمام امور بخدا و اختيار و پاداش او است و كسيكه كافر شود نبايد كفر او موجب حزن و دلتنگى پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم گردد چون ضرر تكذيب او بخودش ميرسد و صدق حضرت ظاهر ميگردد و بازگشت كفّار و ساير خلق بحكم خداوند و حضور در پيشگاه معدلت او است همه را بمجازات اعمالشان خواهد رسانيد همانا خداوند از باطن آنها و


جلد 4 صفحه 280

كينه‌هائيكه در سينه دارند آگاه است چند روزى در دنيا آنها را مهلت ميدهد و از متاع آن بهره‌مند ميفرمايد و پس از آن باجبار وارد جهنّم نموده بعذاب سخت و سنگين آن گرفتارشان خواهد فرمود عجب در آنستكه اين مشركين بالفطره موحّدند لذا اگر از آنها بپرسى كيست خالق آسمانها و زمين بدون درنگ ميگويند خداى يگانه و با وجود اين در مقام پرستش و ستايش بوسوسه شيطان بت‌پرست شده‌اند پس بايد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم حمد نمايد خدا را بر آنكه دين او را دين فطرى قرار داد و منكرين او را ملزم بتصديق او و اقرار ببطلان مسلك خودشان فرمود و صدق او را بر همه ظاهر ساخت چون پر واضح است كه اگر خالق آسمانها و زمين خداى يگانه باشد خورشيد و ماه و ستارگان و ملائكه و بتها همه مخلوق اويند و با وجود خالق پرستش مخلوق سزاوار نيست ولى بيشتر آنها علم باين لازم بيّن ندارند و نميدانند كه اين اقرار است از آنها ببطلان مرامشان و فساد كردارشان.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ مَن‌ كَفَرَ فَلا يَحزُنك‌َ كُفرُه‌ُ إِلَينا مَرجِعُهُم‌ فَنُنَبِّئُهُم‌ بِما عَمِلُوا إِن‌َّ اللّه‌َ عَلِيم‌ٌ بِذات‌ِ الصُّدُورِ «23»

و كسي‌ ‌که‌ كافر شد ‌پس‌ محزون‌ نكند تو ‌را‌ كفر ‌او‌ بسوي‌ ‌ما ‌است‌ بازگشت‌ ‌آنها‌ ‌پس‌ خبر ميدهيم‌ بآنها بآنچه‌ عمل‌ كردند محققا خداوند دانا ‌است‌ بصاحبان‌ قلبها ‌يعني‌ ‌از‌ قلوب‌ ‌آنها‌ مطلع‌ ‌است‌ و ‌از‌ بواطن‌ ‌هر‌ كس‌ ‌با‌ خبر ‌است‌.

نظر ‌به‌ اينكه‌ پيغمبر اكرم‌ بسيار رءوف‌ و مهربان‌ ‌بود‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ نبي‌ الرحمه‌ گفتند دوست‌ ميداشت‌ ‌که‌ تمام‌ هدايت‌ شوند و تمام‌ سعادت‌مند گردند لذا قلبا محزون‌ ‌بود‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ كفار و مشركين‌

جلد 14 - صفحه 431

هدايت‌ نميشوند لكن‌ ‌در‌ امر هدايت‌ دو چيز لازم‌ ‌است‌ هادي‌ بايد تام‌ الفاعليه‌ ‌باشد‌ و مهدي‌ بايد تام‌ القابليه‌ ‌باشد‌ و ‌اينکه‌ كفار و مشركين‌ و بسياري‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ فساق‌ و فجار امروزه‌ ‌از‌ قابليت‌ هدايت‌ افتاده‌اند قلب‌ ‌که‌ سياه‌ و قساوت‌ پيدا كرد «‌لا‌ يرجي‌ بخير» ‌است‌ «و صار قلبه‌ منكوسا» (بگذار ‌تا‌ بميرد ‌در‌ عين‌ خودپرستي‌ فَذَرهُم‌ يَخُوضُوا وَ يَلعَبُوا حَتّي‌ يُلاقُوا يَومَهُم‌ُ الَّذِي‌ يُوعَدُون‌َ (زخرف‌ ‌آيه‌ 83 معارج‌ ‌آيه‌ 42).

وَ مَن‌ كَفَرَ فَلا يَحزُنك‌َ كُفرُه‌ُ بايد دشمنان‌ دين‌ ‌را‌ لعن‌ كرد چنانچه‌ خداوند لعن‌ فرمود.

إِلَينا مَرجِعُهُم‌ بازگشت‌ ‌آنها‌ ‌در‌ قيامت‌ بسوي‌ ‌ما ‌است‌ و ‌هر‌ كس‌ بجزاي‌ ‌خود‌ ميرسد.

فَمَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَه‌ُ وَ مَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه‌ُ (زلزال‌ ‌آيه‌ 7 و 8).

فَنُنَبِّئُهُم‌ بِما عَمِلُوا چه‌ ‌در‌ قسمت‌ عقائد و چه‌ ‌در‌ قسمت‌ اخلاق‌ و چه‌ ‌در‌ قسمت‌ اعمال‌ و افعال‌ جوارحي‌ و چه‌ ‌در‌ قسمت‌ اقوال‌ بتمام‌ ‌آنها‌ رسيدگي‌ ميشود و ‌بر‌ ‌آنها‌ معلوم‌ ميگردد و ‌با‌ خبر ميشوند.

إِن‌َّ اللّه‌َ عَلِيم‌ٌ بِذات‌ِ الصُّدُورِ بچيزهايي‌ ‌که‌ ‌در‌ سينه‌ها و قلب‌ها مخفي‌ ميدارند يَعلَم‌ُ خائِنَةَ الأَعيُن‌ِ وَ ما تُخفِي‌ الصُّدُورُ (مؤمن‌ ‌آيه‌ 19) يَومَئِذٍ تُعرَضُون‌َ لا تَخفي‌ مِنكُم‌ خافِيَةٌ (الحاقه‌ ‌آيه‌ 18).

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 23)- سپس به بیان حال گروه دوم پرداخته، می‌گوید: «و کسی که کافر شود (و این حقایق روشن را انکار کند) کفر او تو را غمگین نسازد» (وَ مَنْ کَفَرَ فَلا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ). چرا که تو وظیفه‌ات را به خوبی انجام داده‌ای، اوست که بر خویشتن ظلم و ستم می‌کند.

و نیز نگران مباش که گروهی در دنیا با این که کفر می‌ورزند و ظلم و ستم می‌کنند، از نعمتهای الهی متنعمند، و گرفتار مجازات نیستند، زیرا دیر نشده است «باز گشت همه آنها به سوی ماست و ما آنها را از اعمالشان (و نتایج شوم آن) آگاه می‌سازیم» (إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا).

نه تنها از اعمالشان آگاهیم که از نیات و اسرار درون دلهایشان نیز با خبریم «زیرا خداوند به آنچه درون سینه‌هاست آگاه است» (إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ).

نکات آیه

۱ - پیامبر(ص) از حق ناپذیرى کافران، اندوهگین بود. (و من کفر فلایحزنک کفره) توصیه خداوند به پیامبر(ص) براى پرهیز از اندوه درباره کفر کافران، این نکته را مى رساند که آن حضرت، در قبال کفر آنان، اندوهناک بوده است.

۲ - توصیه خداوند، به پیامبر(ص) براى اجتناب از حزن و اندوه در قبال کفرکافران (و من کفر فلایحزنک کفره)

۳ - دلدارى خداوند، پیامبر(ص) را در برابر حق ناپذیرى کافران (و من کفر فلایحزنک کفره إلینا مرجعهم) جمله «إلینا مرجعهم...» به منزله تهدید است. چنین تهدید و هشدارى، مى تواند به منظور دلدارى به پیامبر(ص) بیان شده باشد.

۴ - خداوند، تنها مبدأ و مرجع انسان ها است. (إلینا مرجعهم) از تقدیم خبر، حصر استفاده مى شود. لازم به ذکر است که آیه، اگرچه درباره کافران است، اما کافران، در مورد بازگشت شان به خدا خصوصیتى ندارند و این بازگشت، براى همه انسان ها است. گفتنى است از واژه «مرجع» (بازگشتن) به دست مى آید که مبدأ نیز خداوند است.

۵ - کفر کافران، بى ارزش تر از آن است که پیامبر(ص) خود را به آن مشغول و اندوه ناک کند. (و من کفر فلایحزنک کفره)

۶ - رهبران دینى، نباید توجه خود را آن چنان معطوف حق ناپذیرى حق گریزان کنند که از نقششان باز بمانند. (و من کفر فلایحزنک کفره) توصیه خداوند به پیامبر(ص) دایر بر پرهیز از اندوهگین شدن بر کفرکافران، براى دلدارى به آن حضرت است و احتمال هم دارد به خاطر تأثیر اندوه و در نتیجه بازماندن از ایفاى رسالت دینى باشد. بنابر احتمال اخیر، نکته بالا، قابل استفاده است.

۷ - پیامبر(ص)، مسؤول هدایت ناپذیرى کافران نیست. (و من کفر فلایحزنک کفره)

۸ - بازگشت به خداوند، گریزناپذیر است. (إلینا مرجعهم) از این که از بازگشت به خدا، با جمله اسمى و مصدر [میمى] - که بر ثبات و در نتیجه، بر قطعیّت دلالت مى کند - تعبیر شده، نکته یاد شده را مى توان استفاده کرد.

۹ - کافرانِ حق ناپذیر، از حیطه قدرت خدا گریزى ندارند. (و من کفر فلایحزنک کفره إلینا مرجعهم)

۱۰ - توجه به بازگشت حتمى کافران به سوى خداوند، زداینده اندوه پیامبر(ص) است. (و من کفر فلایحزنک کفره إلینا مرجعهم فننبّئهم بما عملوا)

۱۱ - پیامبر(ص) از برخى رخدادها متأثّر و غمگین مى شده است. (و من کفر فلایحزنک کفره)

۱۲ - مجازات کافران و بدکاران در قیامت، همراه با آگاه شدن از جرم شان است. (إلینا مرجعهم فننبّئهم بما عملوا)

۱۳ - کافران، از تمامى اَعمال دنیوى خویش، در قیامت، از سوى خداوند آگاه مى شوند. (إلینا مرجعهم فننبّئهم بما عملوا)

۱۴ - پیامبر(ص) به هدایت کافران، علاقه مند بود. (و من کفر فلایحزنک کفره إلینا مرجعهم) فراز «إلینا مرجعهم» پس از توصیه پیامبر(ص) به اجتناب از اندوه به خاطر کفر کافران، براى تسلى دادن به آن حضرت است. چنین فرمانى، گویاى آن است که پیامبر(ص) علاقه شدیدى به هدایت آنان داشته و به خاطر آن اندوهگین هم مى شده است.

۱۵ - آگاهى یافتن بر اَعمال دنیوى و دیدن نتایج آن، از اهداف معاد است. (إلینا مرجعهم فننبّئهم بما عملوا)

۱۶ - توجه به بازگشت به خدا و در نتیجه، آگاه شدن از عمل خویش، مانع پافشارى بر کار خلاف است. (إلینا مرجعهم فننبّئهم بما عملوا) در فراز «إلینا مرجعهم فننبّئهم...» اگر چه روى سخن با پیامبر(ص) و دلدارى دادن به آن حضرت است، اما بیان تفصیلى آن به این که خداوند، اَعمال آنان را در قیامت، به رُخ شان خواهد کشید، مى تواند به منظور بازداشتن آنان از ایستادگى بر کفرشان باشد.

۱۷ - کیفر و داورى خدا، در روز قیامت، متکّى به علم خویش به نیات و مقاصد محاکمه شوندگان است. (فننبّئهم بما عملوا إنّ اللّه علیم بذات الصدور) «إنّ اللّه علیم...» به منزله تعلیل است براى مفاد «ننبّئهم...» که مجازات است و حکایت از نکته یاد شده مى کند.

۱۸ - خداوند، بر اَعمال و زوایاى قلب و اندیشه آدمیان آگاهى دارد. (إنّ اللّه علیم بذات الصدور)

۱۹ - هشدار خداوند به کافران، درباره نیات ناشایست آنان در انتخاب و پافشارى بر کفر (قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا ... إنّ اللّه علیم بذات الصدور) «علیم بذات الصدور» در حقیقت، مى تواند هشدارى باشد به آنان که حقایقى را در درون دل خود مخفى مى دارند، ولى در ظاهر، با تعابیرى مانند «نتّبع ما وجدنا...» آن را توجیه مى کنند.

۲۰ - نیات و انگیزه هاى پنهان اَعمال، مدرک و میزان داورى در روز قیامت است. (إلینا مرجعهم فننبّئهم بما عملوا إنّ اللّه علیم بذات الصدور) تعبیر «علیم بذات الصدور» در حقیقت، تأکیدى است بر این نکته که آنچه در اندرون سینه ها مى گذرد، داراى نقشى اساسى در ارزش گذارى و بررسى اَعمال آدمى است.

موضوعات مرتبط

  • انسان: عمل انسان ۱۸; فرجام انسان ها ۴; مبدأ انسان ها ۴; نیت انسان ۱۸
  • بازگشت به خدا :۴، ۱۰ حتمیت بازگشت به خدا ۴، ۱۰ ۸
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۴
  • خدا: افعال خدا ۱۳; توصیه هاى خدا ۲; علم غیب خدا ۱۸; قضاوت اخروى خدا ۱۷; کیفرهاى خدا ۱۷; هشدارهاى خدا ۱۹
  • ذکر: آثار ذکر بازگشت به خدا ۱۶
  • رهبران دینى: مسؤولیت رهبران دینى ۶
  • عمل: آثار اخروى عمل ۱۵; علم به عمل ۱۳
  • قیامت: حسابرسى در قیامت ۱۷; علم به عمل در قیامت ۱۵; قضاوت در قیامت ۲۰
  • کافران: حق ناپذیرى کافران ۱، ۳; علم اخروى کافران ۱۲، ۱۳; فرجام کافران ۱۰; کافران در احاطه خدا ۹; کافران در قیامت ۱۲، ۱۳; کیفر اخروى کافران ۱۲; گناه کافران ۱۲; نیات کافران ۱۹; هدایت کافران ۱۴; هدایت ناپذیرى کافران ۷; هشدار به کافران ۱۹
  • کفر: اصرار بر کفر ۱۹; بى ارزشى کفر ۵
  • گناه: موانع گناه ۱۶
  • محمد(ص): اندوه محمد(ص) ۵، ۱۱; دلدارى به محمد(ص) ۳; علایق محمد(ص) ۱۴; عوامل اندوه محمد(ص) ۱، عوامل رفع اندوه محمد(ص) ۱۰; محدوده مسؤولیت محمد(ص) ۷; محمد(ص) و اجتناب از اندوه ۲; محمد(ص) و کافران ۱; مسؤولیت محمد(ص) ۲; هدایتگرى محمد(ص) ۱۴
  • معاد: فلسفه معاد ۱۵
  • نیت: نقش نیت ۲۰

منابع