الروم ٣٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۳۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دسته‌ها و گروه‌ها تقسیم شدند! و (عجب اینکه) هر گروهی به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند!

|از آنها كه دين خود را قطعه قطعه كردند و فرقه‌هايى شدند [و تعجب اينجاست كه‌] هر فرقه‌اى بدانچه نزد خود دارند، دلخوشند
از كسانى كه دين خود را قطعه قطعه كردند و فرقه فرقه شدند؛ هر حزبى بدانچه پيش آنهاست دلخوش شدند.
از آنان که دین (فطرت) خود را متفرق و پراکنده ساختند و فرقه فرقه شدند و هر گروهی به آنچه دارند (از اوهام باطل و عقیده و خیالات فاسد خود) دلشادند.
مشرکانی که دینشان را بخش بخش کردند و [سرانجام] گروه گروه شدند، در حالی که هر گروهی به آنچه [از بخشی از دین] نزد آنان است [به تصور اینکه حق است] شادمانند!
از آنان مباشيد كه دين خود را پاره‌پاره كردند و فرقه‌فرقه شدند و هر فرقه‌اى به هر چه داشت دلخوش بود.
از همان کسانی که دینشان را پاره و پراکنده کردند و فرقه فرقه شدند، هر گروهی به آنچه دارند دلخوشند
از آنان كه دين خود را پراكنده ساختند و گروه گروه شدند، هر گروهى بدانچه خود دارند دلخوشند.
از آن کسانی که آئین خود را پراکنده و بخش بخش کرده‌اند و به دسته‌ها و گروههای گوناگونی تقسیم شده‌اند. هر گروهی هم از روش و آئینی که دارد خرسند و خوشحال است (و مکتب و مذهب ساخته‌ی هوا و هوس خود را حق می‌پندارد).
از کسانی که دین خود را گسیخته کردند و پیروانی گوناگون (از ناکسان) بوده‌اند. هر حزبی [:گروه هماهنگی] بدانچه نزدشان هست دل‌خوشند.
از آنان که پراکنده ساختند دین خود را و گشتند گروه‌هائی هر حزبی است بدانچه نزد خویش است شادمان‌


الروم ٣١ آیه ٣٢ الروم ٣٣
سوره : سوره الروم
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَرَّقُوا دِینَهُمْ»: آئین خود را به هنگام تکدر فطرت، به تبع هوی و هوس پراکنده و جدا ساخته‌اند و آن را بخش بخش کرده‌اند و به جای خداپرستی، هواپرستی نموده‌اند. «شِیَعاً»: جمع شیعَة، گروهها و دسته‌ها. فرقه‌ها و حزبها. «بِمَا لَدَیْهِمْ»: بدانچه دارند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - هر گروهى از مشرکان، براى خود، دینى انتخاب کردند و در نتیجه، گروه گروه شدند. (من المشرکین . من الذین فرّقوا دینهم و کانوا شیعًا)

۲ - شرک، نابود کننده مایه هاى قِوام وحدت اجتماعى است. (المشرکین . من الذین فرّقوا دینهم و کانوا شیعًا)

۳ - مشرکان مکّه، داراى گرایش ها و آیین هاى مذهبى مختلف بودند. (و لاتکونوا من المشرکین . من الذین فرّقوا دینهم) «المشرکین» به قرینه آیات قبل و سیاق، ممکن است مشرکان مکه باشد.

۴ - باید از هرگونه اختلاف در دین و بر هم زدن وحدت اجتماعى، پرهیز کرد. (و لاتکونوا من المشرکین . من الذین فرّقوا دینهم و کانوا شیعًا) «من الذین فرّقوا» بدل از «من المشرکین» است. بنابراین، نهى «و لاتکونوا» آن را هم شامل مى شود.

۵ - اختلاف دینى، از عوامل دسته بندى و گروه بندى هاى اجتماعى است. (فرّقوا دینهم و کانوا شیعًا) احتمال دارد ذکر «و کانوا شیعاً» پس از «فرّقوا» به خاطر توجه به این واقعیت است که: اختلاف دینى، گروه بندى اجتماعى را به دنبال دارد.

۶ - اختلاف در دین و ایجاد دسته بندى، امرى نکوهیده و مذموم است. (بل اتّبع الذین ظلموا أهواءهم ... و لاتکونوا من ... الذین فرّقوا دینهم و کانوا شیعًا)

۷ - کلّیه گروه هایى که اعتقادشان براساس شرک است، بر باطل اند. (و لاتکونوا من المشرکین . من الذین فرّقوا دینهم) «من الذین فرّقوا دینهم» بدل از «المشرکین» است و به خاطر توجه دادن به این حقیقت آمده است که اگر چه مشرکان، عقیده واحدى ندارند و گروه هاى عقیدتى مختلفى اند، اما همه، مشرک اند و باید از قرار گرفتن در صف هر کدام از آنها پرهیز شود.

۸ - قبول بخشى از دین و رها ساختن جنبه هاى دیگر آن، عملى مشرکانه است. (و لاتکونوا من المشرکین . من الذین فرّقوا دینهم و کانوا شیعًا) مراد از «دین» مى تواند اسلام باشد. متفرق ساختن آن، به معناى پذیرش بخشى از آن و قبول نکردن بخشى دیگر است. لازم به ذکر است که فعل ماضى «فرّقوا» در صورت یاد شده منسلخ از زمان مى باشد.

۹ - گروه هاى مختلف مشرکان، به روش و آیین مخصوص خویش، شادکام و مسرور بودند. (کلّ حزب بما لدیهم فرحون) مراد از «کلّ حزب» به قرینه «فرّقوا» و «شیعاً» ممکن است همان مشرکان باشند.

۱۰ - هر حزب و دسته اى، تنها به آنچه خود باور دارد، دل خوش و مسرور است. (کلّ حزب بما لدیهم فرحون)

۱۱ - گروه بندى و حزب گرایى، پیش درامدى بر اختلاف مذهبى است. (فرّقوا دینهم ... کلّ حزب بما لدیهم فرحون) احتمال دارد «کلُّ حزب ...» به منزله تعلیل براى «فرّقوا دینهم» باشد; یعنى، آنان، دین خود را تجزیه کردند و یا در دین خود، اختلاف کردند، براى این که هر گروهى آنچه را که خود دارد، آن را مى پسندد.

موضوعات مرتبط

  • اتحاد: موانع اتحاد ۲
  • اختلاف: آثار اختلاف دینى ۵; اجتناب از اختلاف ۴; اجتناب از اختلاف دینى ۴; عوامل اختلاف دینى ۱۱; ناپسندى اختلاف دینى ۶
  • جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۵
  • حزب گرایان: سرور حزب گرایان ۱۰
  • حزب گرایى: آثار حزب گرایى ۱۰، ۱۱
  • دین: تبعیض در قبول دین ۸; رد بخشى از دین ۸; قبول بخشى از دین ۸
  • شرک: آثار شرک ۲
  • عمل: عمل شرک آلود ۸; عمل ناپسند ۶
  • گروهها: بطلان گروههاى مشرک ۷
  • گروه بندى: آثار گروه بندى ۱۱; گروه بندى هاى اجتماعى ۵; ناپسندى گروه بندى ۶
  • مشرکان: پراکندگى مشرکان ۱; سرور مشرکان ۹; گروههاى مشرکان ۱، ۹
  • مشرکان مکه: عقیده مشرکان مکه ۳

منابع