مريم ٧٦
ترجمه
مريم ٧٥ | آیه ٧٦ | مريم ٧٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«هُدیً»: هدایت و رهنمود. مفعولبه است. «مَرَدّاً»: مصدر میمی و به معنی بازگشت، یا این که اسم مکان و به معنی محلّ بازگشت است که مراد در اینجا بهشت است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷۳ - ۸۰ سوره مريم
- استدلال كفار به اينكه مقام و مجلس بهترى از مؤ منين دارند پس بر حق اند
- پاسخ به احتجاج باطل كفار
- كمك خداوند به گمراهى بشتر و استمرار آن براى گمراهان !
- جواب دوم به اجتجاج كفار كه گفتند: ((اى الفريقين خير مقاما و احسن نديا((
- استدلالى ديگر از كفار، مشابه استدلال پيشين كه مال و فرزند دار شدن را نتيجه كفر پنداشته اند و جواب خداى تعالى بدانان
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا «76»
كسانى كه هدايت يافتهاند، خداوند بر هدايتشان مىافزايد و نيكىهاى ماندگار، ثوابش نزد پروردگارت بهتر و خوش فرجامتر است.
نکته ها
كلمه «مَرَدّ» به معناى عاقبت ومنفعت است. وكلمهى «ثواب» به معناى جزاى عمل است كه به انسان بر مىگردد، چه خير باشد و چه شر؛ لكن بيشتر در خير استعمال مىشود. «1»
در آيهى قبل خوانديم كه گمراهان، در گمراهى بيشترى قرار مىگيرند. اين آيه مىفرمايد:
هدايت يافتگان نيز در هدايت و نورانيّت بيشترى قرار مىگيرند.
در بعضى روايات مىخوانيم: مراد از «الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ» ذكرِ «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر» است. «2»
«1». تفسير الميزان.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 5 - صفحه 304
پیام ها
1- هدايت، مراحل ودرجاتى دارد. وَ يَزِيدُ اللَّهُ ...
2- اعمال صالح نزد خداوند محفوظ مىماند. «وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ»
3- توفيق انجام كارهاى شايسته، در پرتو هدايت الهى است. «اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ»
4- خداوند به پيامبرش عنايت مخصوص دارد. «عِنْدَ رَبِّكَ»
5- كيفر و پاداش از شئون ربوبيّت الهى است. «عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً»
6- كار نيك، رمز خوش عاقبتى است. الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ ... خَيْرٌ مَرَدًّا
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا (76)
چون بيان فرمود كه مهلت كافران و تنعم آنان به مال و منال دنيا نه به جهت فضل الهى است بلكه استدراج باشد، بعد از آن بيان مىفرمايد كه قصور حظوظ مؤمنين از دنيا نه بواسطه نقص آنان است بلكه اراده فرموده كه به عوض آن بهتر و خوبتر به ايشان رساند كه آن مزيت اهتدا است كه مثمر سعادت ابديه مىباشد:
وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً: و مىافزايد خداى تعالى در دنيا آنان را كه هدايت شدهاند به كتاب او هدايت ايشان را به تصديق هر چيز ديگر كه نازل مىشود زياد مىفرمايد. و حق تعالى به وسيله تدبر و تفكر آنان در آيات بينات، عطا مىفرمايد به ايشان الطافى كه نزديك گرداند ايشان را به طاعات و حسنات. نزد بعضى مقابله باشد، يعنى چنانچه كافران به سوء اختيار بر كفر و گمراهى مصرّ شدند، خداوند آنها را در گمراهى و خذلان واگذارد؛ در مقابل چون مؤمنين به حسن اختيار مهتدى شدند، حق تعالى هدايت ايشان را مىافزايد به ثبات در ايمان و توفيق در طاعت.
حضرت صادق عليه السلام به روايت كافى فرمايد: مراد زيادتى هدايت مؤمنان، متابعت ايشان است حضرت قائم عجل اللّه فرجه را وقت خروج آن حضرت بعد اعتقاد به آن سرور، و منكر و جاحد نبودن به آن حضرت؛ يعنى هدايت اول اعتقاد به آن حضرت و زيادتى هدايت، پيروى آن سرور باشد «1».
وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ: و كارهاى شايسته پايدار كه نتايج آن ابد الاباد باقى ماند. خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً: بهتر است مر ايشان را نزد پروردگار تو از جهت
«1» نور الثقلين ج 3 ص 356 روايت 142.
جلد 8 - صفحه 219
پاداش از نعم ناقصه فانيه دنيويه كه كفار به آن مفتخرند، زيرا عاقبت نعم فانيه، حسرت و عذاب اليم؛ و مآل اعمال صالحه، ثواب ابدى و نعيم مقيم. وَ خَيْرٌ مَرَدًّا: و بهتر است از جهت بازگشت و سر انجام كار.
عياشى- از ادريس قمى گفت: سؤال نمودم حضرت صادق عليه السلام را از باقيات الصالحات، فرمود: نماز مىباشد، پس محافظت كنيد بر آن، و فرمود:
بجا نياور ظهر را تا زايل شود آفتاب «1».
روايت ديگر از حضرت صادق عليه السلام كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در مجمع صحابه فرمود: بگيريد سپرهاى خود را. عرض كردند: دشمن حاضر شده؟ فرمود: نه، بگيريد سپرهاى خود را از آتش، بگوئيد «سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اكبر و لا حول و لا قوة الا باللّه» پس بدرستى كه اين كلمات روز قيامت مقدمات و منجيات و معقبات، و آنها نزد خدا باقيات الصالحاتند. در حديث ديگر (و لا حول و لا قوة الا باللّه) ندارد «2».
تفسير برهان- جعفى گويد: داخل شدم من و عمّ خود بر حضرت صادق عليه السلام سلام كرديم و نزديك رفتيم، فرمود: پسر كه با تو باشد؟ عرض كردم: پسر برادرم اسمعيل.
فرمود: خدا رحمت كند اسمعيل را و بگذرد از سيئات او، پس فرمود: چگونه جاى او را داريد؟
گفت: ما به خير هستيم مادامى كه باقى به مودت شما باشيم.
فرمود: يا حصين، كوچك مشمار مودت ما را، زيرا آن از باقيات الصالحات است.
گفت: يابن رسول اللّه، كوچك نشماريم آن را و لكن حمد مىكنم بر آن به جهت فرمايش ايشان كه هر كه حمد خدا كند بايد بگويد «الحمد للّه على اوّل النّعم» عرض شد: اول نعم چيست؟
«1» تفسير عياشى ج 2 ص 327 روايت 31.
«2» تفسير برهان ج 3 ص 20.
جلد 8 - صفحه 220
فرمود: ولايت ما اهل بيت عليهم السلام «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا (76) أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالاً وَ وَلَداً (77) أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً (78) كَلاَّ سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا (79) وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً (80)
وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا (81) كَلاَّ سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا (82)
ترجمه
و زياد ميكند خدا آنانرا كه هدايت يافتند هدايتى و كارهاى پاينده شايسته بهتر است نزد پروردگارت در پاداش خوب و بهتر است از جهت باز گشت كار
آيا ديدى آنرا كه كافر شد بآيتهاى ما و گفت هر آينه داده شوم
جلد 3 صفحه 490
البتّه مال و فرزند را
آيا اطلاع يافت بر غيب يا گرفت نزد خدا پيمانى
نه چنين است بزودى مىنويسيم آنچه را ميگويد و امتداد ميدهيم براى او عذاب را امتداد دادنى
و ارث ميبريم از او آنچه را ميگويد و ميآيد نزد ما منفرد
و گرفتند غير از خداوند خدايانى تا باشند براى آنها عزّت
نه چنين است زود باشد كه انكار كنند بندگى آنها را و باشند براى آنان مخالف و معاند.
تفسير
خداوند كسانى را كه قبول هدايت نمودند و در شاهراه دين مبين اسلام وارد شدند تأييد ميكند و توفيق اطاعت و عبادت مرحمت ميفرمايد و باين سبب هدايت و معرفت ايشان روز بروز زياد ميشود و بمقام قرب الهى و بهشت جاويد و اصل ميگردند و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند در روز ظهور امام زمان هدايت اهل ايمان را زياد ميكند بمتابعت آنحضرت كه هدايت ديگرى است و آن روزى است كه خداوند عذاب ميفرمايد گمراهان و كسانيرا كه منكر ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ما خاندان شدند بدست آنحضرت و آنروزى است كه در آيه سابقه بآن اشاره شده كه ميدانند كدام يك از دو فرقه منكر و مقرّ، مكان و منزلشان بدتر و ياور و لشگرشان ضعيفتر است و باقيات صالحات كه كلّيه طاعات و عبادات است و فوائد و ثمرات اخروى آن هميشه باقى و برقرار است نزد خدا و بصاحبش عائد ميشود و مسترد ميگردد بهتر است كه مزد و بهره انسانى باشد و بهتر است كه مرجع و مئال و عاقبت كار آدمى گردد نه اين دارائيهاى دو روزه و تجمّلات خانمانسوزى كه كفّار بآنها فخريّه و مباهات مينمودند و در آيات سابقه اشاره بآن شده بود چنانچه در سوره كهف نيز شمّهاى از تفسير باقيات صالحات گذشت و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه عاص بن وائل يكى از كسانى بود كه بدين اسلام استهزاء مينمود و مديون خباب بن ارت بود چون براى مطالبه نزد او آمد گفت شما كه گمان ميكنيد در بهشت طلا و نقره و حرير است حباب هم تصديق نمود عاص گفت پس موعد ما آنجا باشد قسم بخدا بهتر از آنچه در دنيا بمن دادى بتو خواهم داد و بنابراين ممكن است اشاره باين يا ساير مقالات فاسده كفّار از اين قبيل باشد كه خداوند فرموده بطور استفهام تعجّب آميز كه اى حبيب من آيا ديدى و شنيدى كه آن كافر پليد و مستهزء عنيد چه
جلد 3 صفحه 491
گفت، گفت: هر آينه داده ميشوم من البته از جانب خداوند در آخرت مال و اولاد را و آنوقت طلب تو را خواهم داد آيا اين ملحد مقامش بجائى رسيده كه مطّلع بر عالم غيب شده كه چنين ادعائى مينمايد و قسم هم ياد ميكند يا از خداوند عهد و پيمانى گرفته كه باو مال و ولد عنايت كند چون راهى براى اين اعتقاد غير از اين دو امر نيست ولى نه چنين است كه اين خطا كار تصوّر نموده يا از باب استهزاء بزبان جارى كرده بلكه نويسنده ما گفتار او را مينويسد و عذاب او براى اين قبيل مزخرفاتش طولانى و زياد ميشود و بالاخره ميميرد و مال و اولادش بما ارث ميرسد يعنى براى ما در زمين باقى ميماند و روز قيامت خودش مجرد و تنها و منفرد بدون مال و اولاد نزد ما حاضر ميشود و ما هم باو چيزى نميدهيم چه قدر نادانند اين قبيل اشخاص بگمان آنكه موجب عزت و سعادت و وسيله قرب و شفاعت آنها باشد نزد خداوند هر قبيلهاى مجسمهاى را براى خودشان خدا قرار دادند با آنكه امر برعكس است همين بتها روز قيامت از آنها و عبادتشان تبرّى ميكنند و بيزارى ميجويند و با آنها ضدّيت و عناد و خصومت مينمايند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده ولى در ذيل روايت فرموده كه عبادت ركوع و سجود نيست بلكه آن اطاعت مردم است كسيكه اطاعت كند مخلوقى را در معصيت خالق بتحقيق عبادت نموده است او را فيض ره فرموده مراد امام عليه السلام آنستكه اراده فرموده خداوند از خدايانى كه گرفتند آنانرا بخدائى جز خدا رؤساء آنها را كه اطاعت آنان نمودند در معصيت خدا و بنظر حقير مراد امام عليه السّلام تعميم است و اينكه اختصاص به بتها ندارد نه آنكه شامل آنها نشود و خلاف ظاهر مراد باشد و كلمه ضدّ بر واحد و جمع اطلاق ميشود و اللّه اعلم ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يَزِيدُ اللّهُ الَّذِينَ اهتَدَوا هُديً وَ الباقِياتُ الصّالِحاتُ خَيرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيرٌ مَرَدًّا (76)
و زياد ميفرمايد خداوند كساني را که در طلب هدايت هستند هدايت آنها و اعمال باقيه صالحه بهتر است نزد پروردگار از حيث ثواب و بهتر است بازگشت آنها. وَ يَزِيدُ اللّهُ الَّذِينَ اهتَدَوا اهتداء قبول هدايت است، يعني كساني که ايمان آورند و بدين حقه اسلامي هدايت شدند و پذيرفتند خداوند متعال هدايت آنها را زياد ميفرمايد نظر باين که مراتب ايمان بسيار است که يك جا تعبير ميكند.
بمستقر و مستودع، يك جا بعلم اليقين عين اليقين حق اليقين، يك جا بقشر- القشر و لب و لب اللب يك جاده درجه براي ايمان گفتند بلكه اگر مقايسه كني ايمان اضعف مؤمنين را با ايمان امير المؤمنين عليه السّلام اگر هزار درجه گفتي كوتاهي كردهاي و درجات ايمان بمعرفت بادله عقليه و نظر و تدبر در آيات شريفه قرآنيه و مراجعه باخبار و بيانات ائمه اطهار عليهم السّلام و تكميل اخلاق حسنه و عبادات مقبوله و توجه بذات اقدس ربوبي نورانيت قلب زياد ميشود که فرمودند:
جلد 12 - صفحه 478
العلم نور يقذفه اللّه في قلب من يشاء
توفيق شامل حال او ميشود استحكام دين پيدا ميكند مشمول عنايات حق ميشود.
وَ الباقِياتُ الصّالِحاتُ گفتند عمل از انسان جدا نميشود، يعني آثار آن که دارد در وقت نزع روح. از مال طلب اعانت ميكند ميگويند: ما بوارث منتقل شديم، از اهل طلب ميكند ميگويند: ما تا دفن كمك ميكنيم، از عمل طلب ميكند ميگويد من با شما هستم تا داخل بهشت يا جهنم شوي در اينکه صورت اگر اينکه اعمال باقيات صالحات باشند.
خَيرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَواباً هر چه بيشتر صالح باشد بيشتر مثوبت دارد. وَ خَيرٌ مَرَدًّا بهتر بازگشت ميشود که نامه عملش بدست راستش ميآيد که ميفرمايد:
فَأَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقرَؤُا كِتابِيَه إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَه فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ قُطُوفُها دانِيَةٌ كُلُوا وَ اشرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسلَفتُم فِي الأَيّامِ الخالِيَةِ الحاقة آيه 19 تا 24.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 76)- این عاقبت و سر نوشت ستمگران و فریفتگان زرق و برق و لذات دنیاست «و اما کسانی که در راه هدایت گام نهادند خداوند بر هدایتشان میافزاید» (وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدیً).
بدیهی است هدایت درجاتی دارد هنگامی که درجات نخستین آن به وسیله انسان پیموده شود خداوند دست او را میگیرد و به درجات عالیتر میبرد.
در پایان آیه به آنها که بر زیورهای زود گذرشان در دنیا تکیه کرده، و آن را وسیله تفاخر بر دیگران قرار دادهاند پاسخ میدهد: «آثار و اعمال صالحی که از انسان باقی میماند در پیشگاه پروردگار تو ثوابش بیشتر و عاقبتش ارزشمندتر است» (وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ مَرَدًّا).
ج3، ص103
نکات آیه
۱- هدایت یافتگان، مشمول فزونى مستمر هدایت از جانب خداوند (و یزید اللّه الذین اهتدوا هدًى)
۲- هدایت، مقوله اى تکامل پذیر و قابل فزونى و نقصان (و یزید اللّه الذین اهتدوا هدًى)
۳- ارزشمندى و مخصوص بودن هدایت اعطایى از جانب خداوند به مؤمنان و باورداران آیات الهى. (و یزید اللّه الذین اهتدوا هدًى) نکره بودن «هدىً» بر ویژگى آن دلالت دارد; یعنى، هدایتى که قابل تعریف نیست این آیه به دنبال آیه پیش، پاسخى به گفته کافران است که هنگام شنیدن آیات الهى به مؤمنان، مى گفتند: «أىّ الفریقین خیر ...». بنابراین «الذین اهتدوا» همان «الذین آمنوا» هستند که در آیا پیش از آنان یاد شده بود.
۴- عمل صالح باقى مى ماند و نیکوکاران، از پاداش آن در پیشگاه خداوند برخوردار مى گردند. (والبقیت الصلحت خیر عند ربّک ثوابًا) «خیر» گرچه اسم تفضیل است; ولى همواره این مفهوم را ندارد که نقطه مقابل هم، اصل وصف را داراست; بلکه در نظایر این آیه تفضیل به معناى حقیقى آن وجود ندارد و گفتن «خیر ثواباً» در مقابل پندار دنیامداران است که به نتیجه کارهایشان دل بسته اند و مراد این است که تنها به ثواب عمل صالح مى توان دل بست.
۵- کارهاى شایسته، نزد خداوند داراى ارزش برتر است. (والبقیت الصلحت خیر عند ربّک ثوابًا) قید «عند ربّک» رساننده یکى از دو معانى زیر است: ۱- ثواب اعمال صالح نزد خداوند است و اعطاى آن تضمین شده است. ۲- در پیشگاه خداوند و در تعالیم او، بهتربودن ثواب اعمال صالح قطعى و پذیرفته شده است; گرچه نزد دیگران و در دیدگاه آنان چنین نباشد.
۶- تضمین پاداش عمل صالح، از جانب خداوند (والبقیت الصلحت خیر عند ربّک ثوابًا)
۷- تنها کارهاى شایسته، (باقیات الصالحات)، ثبات داشته و ماندگار خواهد بود. (والبقیت الصلحت خیر عند ربّک) شیوه رایج سخن در چنین مواردى، این است که گفته شود: «الصالحات الباقیات»; زیرا این اعمال صالح است که به ماندگارى توصیف مى شود. این جابه جایى در تعبیر، به منظور بیان بقاى عمل صالح، در قبال فناپذیرى مال و منال دنیا است که در آیات پیشین در باره آن سخن گفته شد.
۸- روى آوردن به انجام عمل صالح، نشانگر برخوردارى از هدایت هاى ویژه الهى است. (و یزید اللّه الذین اهتدوا هدًى والبقیت الصلحت)
۹- کردار انسان - چه خوب و چه بد - ماندگار خواهد بود. * (البقیت الصلحت) چنانچه قید «الصالحات» قیدى احترازى باشد،«باقیات» به دو نوع تقسیم مى شود: «صالحات» و «غیر صالحات».در این صورت تنها ثواب بهتر مخصوص نوع «صالحات» قرار خواهد گرفت.
۱۰- عنایت ویژه خداوند به پیامبر(ص) در خطاب هاى قرآنى (عند ربّک)
۱۱- ربوبیت خداوند، مقتضى اعطاى پاداش به اعمال صالح (والبقیت الصلحت خیر عند ربّک ثوابًا)
۱۲- انجام عمل صالح، درپى دارنده بهترین بازدهى (والبقیت الصلحت ... خیر مردًّا) «مردّ» مصدر میمى و به معناى بازگرداندن است. « ...خیر مردّاً»; یعنى، اعمال نیک از نظر بازدهى و آنچه از ناحیه عمل به انسان بازمى گردد، بهتر است.
۱۳- بهترین عاقبت، در انتظار انجام دهندگان عمل صالح است. (و خیر مردًّا) «مردّاً» مى تواند اسم مکان و به معناى «مرجع» باشد (البحر المحیط). در این صورت مراد از «خیر مردّاً» بهترین فرجام خواهد بود.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: هدایت مؤمنان به آیات خدا ۳
- ارزشها ۵:
- پاداش: موجبات پاداش ۱۱
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۱۱; عطایاى خدا ۳; هدایت خاص خدا ۳، ۸; هدایتهاى خدا ۱
- صالحان: پاداش صالحان ۴; حسن فرجام صالحان ۱۳
- عمل: بقاى عمل ۹
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۸، ۱۲; ارزش عمل صالح ۵; بقاى عمل صالح ۴، ۷; پاداش عمل صالح ۱۱; تضمین پاداش عمل صالح ۶
- فرجام: بهترین فرجام ۱۳
- لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۱۰
- محمد(ص): فضایل محمد(ص) ۱۰
- مهتدین: ازدیاد هدایت مهتدین ۱
- هدایت: ازدیاد هدایت ۲; مراتب هدایت ۲، ۳; نشانه هاى هدایت ۸