البقرة ٢٠٨
ترجمه
البقرة ٢٠٧ | آیه ٢٠٨ | البقرة ٢٠٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«السِّلْمِ»: صلح و صفا. اسلام. تسلیم. «کَآفَّةً»: جملگی. همگی. حال ضمیر (و) در فعل (أُدْخُلُوا) یا مصدر است. «أُدْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَآفَّةً»: جملگی به صلح گردن نهید. جملگی به اسلام درآئید و با تمام وجود بدان بگروید. اسلام را به تمام و کمال بپذیرید. به شریعت واحده همگانی اسلام درآئید. «خُطُوَاتِ»: جمع خُطْوَة، گامها. «خُطُوَات»: منظور آرایشگری و وسوسهانگیزی اهریمن است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
از عكرمة نقل نمايند كه اين آيه درباره يهوديانى كه مسلمان شده بودند نازل گرديد كه عبارت بودند از: عبدالله بن سلام و ثعلبة بن سلام و ابن يامين و اسد و اسيد پسران كعب و شعبة بن عمرو و بحيرا الراهب و سعيد بن عمرو و قيس بن زيد، اينان نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمدند و درخواست كردند كه به آنان اجازه داده شود روز شنبه را بزرگ شمارند و تورات را بخوانند و بنا به روش جاهليت از گوشت و شير شتر خوردن بپرهيزند.[۳] شيخ بزرگوار ما اين موضوع را به عنوان اختصار ولى نه به عنوان شأن و نزول ذكر نموده است.
تفسیر
- آيات ۲۱۰ - ۲۰۸ ، سوره بقره
- هفت آيه كامل كه راه نگهدارى وحدت دينى در جامعه انسانى را بيان مى كند
- معناى (سلم ) كه بدان امر و مراد از (گام هاى شيطان ) كه از آن زنهار داده شده است
- خداوند متصف به صفات اجسام نيست
- توجيهى لطيف تر و دقيق تر از ظواهرى كه افعال حدوثى را به خداوند نسبت مى دهد
- بحث روايتى (پيرامون مراد از آيات ياد شده )
- تفسير آيه : هل تنظرون ...و آيات مشابه آن در روايات ائمه اهل بيت (ع )
- بحث پيرامون رجعت
- مساءله رجعت و رد بر منكرين آن
- روايات ائمه اهل بيت عليهم السلام نسبت به اصل رجعت متواتر است
- عدم تزاحم ميان نشاءه دنيا و نشاءه قيامت و نيز بين عالم برزخ و عالم دنيا
- روز ظهور حضرت مهدى (ع ) و روز رجعت و روز قيامت مراتب مختلف يك حقيقت
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«208» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همگى در صلح و آشتى درآئيد (و تسليم مطلق خداوند شويد) و گامهاى شيطان را پيروى نكنيد كه او دشمن آشكار شماست.
نکته ها
قرآن، ايجاد رابطهى مسالمتآميز با گروههاى زير را مطرح كرده است:
1- با مشركانِ بىآزار. «لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ» «1» با كسانى كه سرجنگ با شما ندارند و مزاحم وطن شما نيستند، خوشرفتارى كنيد.
2- با اهل كتاب. «قُلْ ... تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ» «2» به اهل كتاب بگو:
بياييد تا در آنچه ما و شما هم عقيده هستيم، متّحد باشيم.
3- با ديگر مسلمانان. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً»
در چند آيه قبل «3» درباره اجتماع بزرگ سياسى عبادى حج فرمود: در آنجا فسق و جدال نباشد. پس مىتوان جامعهاى بدون فسق وجدال تشكيل داد و چه بهتر كه هميشه چنين باشيم و از گامهاى شيطانى كه عامل تفرقه است دورى نمائيم.
روايات متعدّد، دخول در سِلم را ورود در تحت رهبرى معصوم دانستهاند. «4» چنانكه در
«1». ممتحنه، 8.
«2». آلعمران، 64.
«3». بقره، 197.
«4». تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 205.
جلد 1 - صفحه 324
روايات آمده است: «ولاية على بن ابىطالب حصنى»
و ناگفته پيداست كه دخول در حِصن و دژ، دخول در سِلم و سلامتى و آرامش است و چه آرامشى بالاتر از اينكه انسان احساس كند رهبرش الهى، معصوم، آگاه، دلسوز و پيشگامترين افراد در همه ارزشها و كمالات مىباشد.
پیام ها
1- ورود در فضاى سِلم و سلام و تسليم امكان ندارد، مگر در سايهى ايمان. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»
2- سليقهها را كنار گذاشته، تنها تسليم قانون خدا باشيم. «ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً»
3- ايجاد صلح، وظيفهى همه مسلمانان است. «كَافَّةً»
4- وسوسههاى شيطان، انسان را مجبور به گناه نمىكند، بلكه انسان قدرت مقابله با شيطان را دارد و به همين دليل از اطاعت او نهى شده است. «لا تَتَّبِعُوا»
5- شيطان، گام به گام انسان را منحرف مىكند. «خُطُواتِ»
6- راههاى منحرف كردن شيطان، بسيار است. «خُطُواتِ»
7- شيطان، دشمن صلح و وحدت است وهمهى نداهاى تفرقهانگيز، بلندگوهاى شيطانى هستند. «ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (208)
چون حق تعالى ذكر فرق سه گانه كافر، منافق، مؤمن را فرمود، در عقب آن همه مؤمنان را به طاعت و انقياد امر و از پيروى شيطان نهى فرمايد:
«1» مدارك متعدد اين داستان در كتاب پر ارج احقاق الحقّ، جلد 3 صفحات 23 تا 45 ثبت گرديده است.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 372
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه تصديق نموديد خدا و پيغمبر و معتقدات حقه ايمانيه را، ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً: داخل شويد در اسلام و تسليم به امر الهى تماما و اجتماعا و همگى اوامر و نواهى سبحانى را اطلاعت نمائيد. مفسرين را در آيه سه قول است: 1- مراد مؤمنين كه در ايمان به تمام احكام اسلام ثابت باشيد. 2- منافقان كه همه به دل و زبان تصديق نمائيد و به ظاهر و باطن ايمان آوريد. 3- اهل كتاب مىباشند كه به يكبارگى به اسلام درآييد و همه احكام آن را ايمان آوريد و بغير آن مخلوط نكنيد.
وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ: و پيروى مكنيد گامهاى شيطان را، يعنى از جهت وساوس شيطانى متزلزل مشويد بعد از ايمان آوردن، يا به جهت تفرق و تفريق در اصول و فروع اسلام تابع شيطان مشويد، يا اظهار ايمان و ابطال كفر منمائيد به وساوس شيطان. إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ:
بدرستى كه شيطان مر شما را دشمنى است آشكار و هويدا كه بوساوس خود خاطر شما را متزلزل مىسازد.
شعبى از جابر روايت نموده كه روزى عمر بن الخطاب گفت: يا رسول اللّه ما از يهود سخنان نيكو بشنويم، دستور فرما آن را بنويسيم. حضرت فرمود: امتهوّ كون انتم كما تهوّكت اليهود و النّصارى لقد جئتكم بملّة بيضاء نقيّة و لو كان موسى حيّا ما وسع له الّا اتّباعى «1».
يعنى: آيا متردد و متشكك مىباشيد شما، چنانچه ترديد و شك كردند يهود و نصارى، هر آينه بتحقيق آوردهام شما را ملتى نورانى و پاكيزه، و اگر موسى زنده بود او را هيچ راهى نبود مگر پيروى نمودن مرا در شريعت من.
تنبيه: در امالى شيخ طوسى (رحمه اللّه) و ابن شهر آشوب از ابى بصير از حضرت صادق عليه السّلام در اين آيه فرمود: آيا مىدانيد مراد از (سلم) چيست؟ عرض كردم: تو دانائى. فرمود: ولايت على عليه السّلام و ائمه
«1» منهج الصادقين، جلد اوّل، صفحه 452.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 373
اوصياى بعد از او عليهم السلام، و خطوات شيطان قسم به خدا ولايت فلان و فلان است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (208)
ترجمه
اى كسانيكه ايمان آورديد داخل شويد در فرمان بردارى تمامى و پيروى نه كنيد كامهاى شيطان را همانا او مر شما را دشمنى است آشكار.
تفسير
سلم طاعت و انقياد و اسلام و تسليم و تمكين است و در كافى و عياشى از حضرت باقر (ع) بولايت ائمه اطهار تفسير شده است و عياشى از حضرت صادق (ع) بولايت امير المؤمنين (ع) و وجوب معرفت بائمه اطهار تفسير نموده است و اين حكم عموميت دارد كه تمام مسلمانان بايد تسليم اوامر الهى و اولياء خدا باشند و متابعت شيطان را ننمايند و پيروى از او نكنند و متفرق نشوند و تفرقه ميان مسلمانان نيندازند و در روايت عياشى از حضرت صادق (ع) خطوات شيطان بولايت فلان و فلان تفسير شده
جلد 1 صفحه 263
است و در روايتى بدوستى اولى و دومى و در تفسير امام (ع) است كه دخول در سلم ورود در مسالمت بقبول دين اسلام است از براى تمامى مردم در تمامى احكام اصول و فروع پس نبايد بعضى را قبول كرده و بعضى را رد نمود و ترك كرد و از اين باب است دخول در قبول ولايت على (ع) زيرا مانند دخول در قبول نبوت پيغمبر (ص) است همانا مسلمان نيست كسيكه اقرار به نبوت محمد (ص) نموده و اقرار بوصايت و خلافت و افضليت على (ع) ننموده باشد و گامهاى شيطان قدمهائى است كه انسان در راه باطل برميدارد از غوايت و ضلالت و شقاوت و عصيان و طغيان و كفران و دشمنى شيطان با انسان واضح و آشكار است بنظر حقير دخول در سلم عبارت از تمكين حق است انسان بايد در مقابل حرف حق خاضع باشد باين معنى كه فورا قبول نمايد و تعصب و لجاج و تكبر و عناد ننمايد خواه اسلام باشد خواه ايمان خواه اصول خواه فروع خواه مواعظ و سنن خواه براهين و حكم هر چه باشد و از هر كه باشد كه چنين شخصى را سلم و منقاد و منصف گويند و مقابل آنرا حرب و سركش و متعصب خوانند و او كسى است كه بزودى زير بار حق نميرود و چنين شخصى تابع گامهاى شيطان است و اين خو و خلق نمىگذارد انسان عالم و عامل شود و محبوب حق و خلق گردد و از تمام خيرات و حسنات بواسطه اين ملكه رذيله بازميماند و اين يكى از امهات اخلاق سيئه است كه زاد و ولد بسيار دارد و مويد اين معنى است آنكه در اول آيه شريفه خطاب باهل ايمان شده است نه كفار و منافقان نهايت آنكه چون لفظ عموميت دارد شامل اسلام و ايمان هم ميشود و در روايات بيان اكمل افراد انقياد از حق شده است و وجه جمع بين اقوال مفسرين و اخبار معصومين عليهم السلام است و حقير دو نفر از علماء بزرگ اسلام را مشاهده نمودم كه هر يك در محل خود فرد اكمل اين خلق بودند يكى در طهران مرحوم آقا شيخ آقا بزرگ ساوجى و ديگر در قم مرحوم آقا شيخ ابو القاسم كبير قمى قدس اللّه سرّهما كه اگر خواسته باشم موارديرا كه در مقام امتحان اين ملكه فاضله از آن دو بزرگوار مشاهده نمودم كه چگونه از اوائل طلاب و ادانى خلق تمكين از حق مينمودند شرح دهم از وظيفه خود خارج ميشوم خداوند بما هم توفيق كرامت فرمايد كه بتوانيم در وادى انصاف و انقياد از حق قدمى بگذاريم و از بزرگان دين تبعيت نمائيم و از گامها و دامهاى شيطان و نفس اماره محترز و مجتنب باشيم انشاء اللّه تعالى.
جلد 1 صفحه 264
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادخُلُوا فِي السِّلمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيطانِ إِنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبِينٌ (208)
(اي كساني که ايمان آورديد همگي در تسليم اوامر الهي وارد شويد و گامهاي شيطان را پيروي نكنيد بدرستي که او براي شما دشمن آشكارايي است) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادخُلُوا فِي السِّلمِ كَافَّةً خطاب بهمه كساني است که بخدا و رسول ايمان آوردهاند که تسليم اوامر خدا و رسول او باشند و رأي و سليقه و اختلاف نظر را كنار گزارده و متفقا دستورات الهي و احكام اسلام را مورد عمل قرار دهند و بحبل اللّه متين که قرآن و اسلام و اطاعت پيغمبر اكرم و ائمه و اوصياي طاهرين او ميباشند چنگ زنند و متفرق و متشتت نشوند چنان که در آيه ديگر ميفرمايد وَ اعتَصِمُوا بِحَبلِ اللّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا«1»
1- سورة آل عمران آيه 98
جلد 2 - صفحه 388
و كافة بمعني جميعا و حال براي ضمير فاعل است.
وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيطانِ خطوة بمعني گام و مسافت ما بين دو گام است يعني گامهاي شيطان که عبارت از طرق ضلالت و آثام موبقه باشد پيروي نكنيد و از تفسير عياشي از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده که فرمود:
السلم ولاية علي و الاوصياء من بعده و خطوات الشيطان ولاية فلان و فلان
«
» إِنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبِينٌ زيرا شيطان دشمني است که دشمني او هويداست زيرا عداوت خود را نسبت ببني آدم ظاهر نمود بعد از آنكه مطرود شد گفت لَأَحتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلّا قَلِيلًا«1» و گفت فَبِعِزَّتِكَ لَأُغوِيَنَّهُم أَجمَعِينَ«2»
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 208)- صلح جهانی تنها در سایه ایمان! بعد از اشاره به دو گروه (گروه مؤمنان بسیار خالص و منافقان مفسد) در آیات گذشته، همه مؤمنان را در این آیه مخاطب ساخته میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی در صلح و آشتی درآیید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً).
از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که صلح و آرامش تنها در پرتو ایمان
ج1، ص188
امکان پذیر است. اصولا در مقابل عوامل پراکندگی (زبان و نژاد و ...) یک حلقه محکم اتصال در میان قلوب بشر لازم است، این حلقه اتصال تنها ایمان به خدا است که مافوق این اختلافات است.
سپس میافزاید: «از گامهای شیطان پیروی نکنید که او دشمن آشکار شما است» (وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ).
در اینجا نیز این حقیقت تکرار شده که انحراف از صلح و عدالت و تسلیم شدن در برابر انگیزههای دشمنی و عداوت و جنگ و خونریزی از مراحل ساده و کوچک شروع میشود، و به مراحل حاد و خطرناک منتهی میگردد.
جمله إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ متضمن استدلال زنده و روشنی است، میگوید دشمنی شیطان با شما چیزی مخفی و پوشیده نیست، او از آغاز آفرینش آدم برای دشمنی با او کمر بست، با این حال چگونه تسلیم وسوسههای او میشوید!
نکات آیه
۱ - لزوم تسلیم همه جانبه و همگانى مؤمنان، در برابر اسلام و مقرّرات آن (یا ایها الذین امنوا ادخلوا فى السلم کافة) جمله «و لا تتبعوا خطوات الشیطان»، قرینه مى شود که مراد از «سلم»، تبعیّت و تسلیم در برابر اسلام و مقررات خداوند است ; نه فقط صلح بین افراد.
۲ - ایجاد صلح و وحدت در جامعه اسلامى، از وظایف همه مؤمنان (یا ایها الذین امنوا ادخلوا فى السلم کافّة) بنابراینکه «سلم» به معناى صُلح باشد، لازمه صلح در میان مؤمنین، عدم اختلاف و در نتیجه وحدت و هماهنگى آنان است.
۳ - روح ایمان، تسلیم در برابر خداوند و پرهیز از پیروى شیطان است.* (یا ایها الذین ... ادخلوا فى السِلم کافّة و لا تتبعوا خطوات الشیطان)
۴ - تسلیم همه جانبه در برابر خداوند و پرهیز از پیروى شیطان، مرحله والایى از ایمان (یا ایها الذین امنوا ادخلوا فى السلم کافّة) با توجّه به اینکه مؤمنان، مأمور به تسلیم و پرهیز از تبعیّت شیطان هستند.
۵ - تسلیم در برابر فرامین الهى، محور وحدت جامعه ایمانى (یا ایها الذین امنوا ادخلوا فى السلم کافّة)
۶ - دین اسلام، جامع همه معارف و دستورات مورد نیاز بشر ادخلوا فى السلم کافة در صورتى که «کافّة»، حال از «السلم» باشد ; یعنى تسلیم همه جانبه اسلام بودن ; و این مستلزم آن است که اسلام به تمام نیازها، پاسخگو باشد.
۷ - تبعیت از شیطان، عامل اختلاف و تفرقه (ادخلوا فى السلم کافة و لا تتبعوا خطوات الشیطان) ظاهراً جلمه «و لا تتبعوا ...»، بیانگر مانع صلح و اتّحاد در میان جامعه ایمانى است. یعنى تبعیّت از شیطان، عامل اختلاف و تفرقه است.
۸ - شیطان، دشمن همبستگى مؤمنان (ادخلوا فى السلم کافة و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین)
۹ - فریبکارى و وسوسه شیطان، از راههاى گوناگون و تدریجى است. (و لا تتبعوا خطوات الشیطان) کلمه «خطوات» که به معنى «گامها» است ; بیانگر راههاى متعدّد شیطان براى فریبکارى است. و چون گامها همیشه یکى پس از دیگرى برداشته مى شود،حکایت از تدریجى بودن آن مى کند.
۱۰ - نافرمانى در برابر فرمان خداوند، پیروى از شیطان است. (ادخلوا فى السلم کافة و لا تتبعوا خطوات الشیطان)
۱۱ - شیطان، دشمنِ آشکار مؤمنان (انه لکم عدوٌّ مبین)
۱۲ - هشدار الهى نسبت به پیروى از شیطان و گام نهادن در راههاىِ وى (و لا تتبعوا خطوات الشیطان)
۱۳ - هشدار الهى بر اینکه شیطان، عامل ایجاد تفرقه و مخالف صُلح و وحدت جامعه ایمانى است. (ادخلوا فى السلم کافة و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین)
۱۴ - نغمه هایى که باعث تفرقه و اختلاف میان مسلمین شود، نغمه هایى شیطانى است. (یا ایها الذین امنوا ادخلوا فى السلم کافة و لا تتبعوا خطوات الشیطان)
موضوعات مرتبط
- اتحاد: اهمیّت اتحاد ۲ ; عوامل اتحاد ۵
- اختلاف: عوامل اختلاف ۷، ۸، ۱۳، ۱۴
- اسلام: جامعیت اسلام ۶
- اطاعت: اطاعت از شیطان ۷، ۱۰، ۱۲
- ایمان: آثار فردى ایمان ۳ ; حقیقت ایمان ۳ ; مراتب ایمان ۴
- تسلیم: اهمیّت تسلیم ۴ ; تسلیم به اسلام ۱ ; تسلیم به خدا ۳، ۴، ۵ ; عوامل تسلیم ۳
- خدا: اوامر خدا ۵ ; هشدار خدا ۱۲، ۱۳
- دیانت و عینیّت: ۶
- شیطان: اعراض از شیطان ۳، ۴ ; دشمنى شیطان ۸، ۱۱ ; مکارى شیطان ۹ ; وسوسه شیطان ۹
- صلح: دشمنان صلح ۱۳
- عصیان: آثار عصیان ۱۰
- گمراهى: عوامل گمراهى ۹، ۱۴
- مؤمنان: دشمنان مؤمنان ۸، ۱۱ ; مسؤولیت مؤمنان ۱، ۲، ۱۴