القصص ٦١
ترجمه
القصص ٦٠ | آیه ٦١ | القصص ٦٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لاقِیهِ»: رسنده بدان است. «الْمُحْضَرِینَ»: احضار شدگان. گرد آورده شدگان. مراد کسانی است که فرشتگان آنان را به پای حساب و کتاب میآورند و برای عذاب حاضرشان میگردانند (نگا: روم / ، صافّات / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ... (۰) مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَ مَأْوَاهُمْ... (۱) وَ لَوْ لاَ نِعْمَةُ رَبِّي لَکُنْتُ... (۱) وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ... (۱)
تفسیر
- آيات ۵۷ - ۷۵، سوره قصص
- غرض كلى آيات : بيان بهانه ديگرى از مشركين بر عدم ايمانشان به قرآن
- پاسخ به اين عذر و بهانه مشركين كه اگر ايمان بياوريم از سرزمينمان رانده مىشويم
- جواب ديگرى به آن بهانه : تنعم و بهره مندى مادى درحال كفر و بى ايمانى ، در معرض هلاكت و فنا است
- ترجيح پيروى هدى بر ترك آن با مقايسه حال پيروان هدايت باحال پيروان هوى
- سخن پيشوايان شرك در روز قيامت كه در مقام بيزارى جستن از پيروان خود (مشركين )
- معناى و مراد از جمله ((اءغوينا هم كما غوينا))
- معناى اينكه كورى به اخبار نسبت داده شده ((فعميت عليهم الانباء)) نه به خود مشركين
- پاسخ ديگر به عذر و بهانه مشركين
- بيان اينكه خداوند داراى اختيار تكوينى (يخلق ما يشاء) و تشريعى (ويختار) است
- معناى مختار بودن انسان و بيان اينكه او در برابر اراده تكوينى و تشريعى خدا اختيارىندارد
- مقصود از اينكه فرمود: ((ما كان لهم الخيرة ))
- سه وجه براى اينكه فقط خدا مستحق پرستش است : ((له الحمد فى الاولى و الاخرة و لهالحكم و اليه ترجعون ))
- اثبات توحيد ربوبى خداى تعالى با بيان عجز آلهه مشركين از آوردن نور يا يا آوردنشب
- در قيامت كه روز كشف حقائق است بطلان پندار مشركان آشكار مى گردد (فعلمواان الحق لله...)
- بحث روايتى (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته )
نکات آیه
۱ - مقایسه انسان هدایت شده (هر چند بى بهره از موهبت هاى دنیوى) با انسان هدایت ناپذیر (اما برخوردار از متاع مادى) قیاسى نسنجیده و باطل در بینش الهى (أفمن وعدنه وعدًا حسنًا ... کمن متّعنه) آیه بالا ادامه آیات پیشین و مربوط به کسانى است که به دعوت پیامبر(ص) پاسخ مثبت داده و به هدایت الهى دست یافتند و نیز در رابطه با کسانى است که از پذیرش دعوت آن حضرت سر باز زدند و به بهانه هاى مختلف از پیروى هدایت هاى الهى امتناع ورزیدند.
۲ - هدایت یافتگان، برخوردار از سعادت اخروى (أفمن وعدنه وعدًا حسنًا فهو لقیه) مقصود از وعده نیکو، پاداش هاى الهى در سراى آخرت است.
۳ - پاداش هاى اخروى، وعده نیکوى خداوند به هدایت یافتگان (أفمن وعدنه وعدًا حسنًا)
۴ - دستیابى ره یافتگان به سعادت اخروى، امرى قطعى و وعده اى تخلف ناپذیر از سوى خداوند (وعدنه وعدًا حسنًا فهو لقیه) قید «هو لاقیه» بیانگر آن است که خدا هرگز از وعده اى که به هدایت یافتگان داده است، تخلف نخواهد کرد.
۵ - متاع دنیوى، عطاى خداوند به انسان ها است. (کمن متّعنه متع الحیوة الدنیا)
۶ - متاع دنیوى، متاعى ناچیز در قیاس با پاداش هاى اخروى (أفمن وعدنه وعدًا حسنًا ... کمن متّعنه متع الحیوة الدنیا)
۷ - بهره مندى انسان هاى هدایت ناپذیر از متاع دنیا، هم چون خود زندگى دنیوى ناپایدار و فانى است. (کمن متّعنه متع الحیوة الدنیا)
۸ - هدایت ناپذیران، فرجامى شوم در قیامت خواهند داشت. (ثمّ هو یوم القیمة من المحضرین)
۹ - هدایت ناپذیران، براى مؤاخذه و کیفر در روز رستاخیز احضار خواهند شد. (ثمّ هو یوم القیمة من المحضرین)
۱۰ - مشرکان بهانه جو و حق گریز صدر اسلام، عناصرى مرفه و برخوردار از موهبت هاى دنیوى (و قالوا إن نتّبع الهدى معک ... کمن متّعنه متع الحیوة الدنیا)
۱۱ - تهدید شرک پیشگان هدایت ناپذیر صدراسلام از سوى خداوند، به مؤاخذه و کیفر اخروى (ثمّ هو یوم القیمة من المحضرین)
موضوعات مرتبط
- امکانات دنیوى: بى ارزشى امکانات دنیوى ۶; منشأ امکانات دنیوى ۵
- پاداش: ارزش پاداش اخروى ۶
- خدا: تهدیدهاى خدا ۱۱; حتمیت وعده هاى خدا ۴; عطایاى خدا ۵; وعده هاى خدا ۳
- قیاس: قیاس باطل ۱
- کیفر: تهدید به کیفر اخروى ۱۱
- گمراهان: گمراهان ثروتمند ۱
- مرفهان: مرفهان صدراسلام ۱۰
- مشرکان: امکانات دنیوى مشرکان صدراسلام ۱۰; تهدید مشرکان صدراسلام ۱۱; حق ناپذیرى مشرکان صدراسلام ۱۰; رفاه مشرکان صدراسلام ۱۰
- مهتدین: پاداش اخروى مهتدین ۳; حتمیت سعادت اخروى مهتدین ۴; سعادت اخروى مهتدین ۲; قیاس مهتدین با گمراهان ۱; مهتدین فقیر ۱; وعده به مهتدین ۳
- وعده: وعده نیکو ۳
- هدایت ناپذیران: احضار هدایت ناپذیران در قیامت ۹; تهدید هدایت ناپذیران ۱۱; ناپایدارى زندگى دنیوى هدایت ناپذیران ۷; ناپایدارى امکانات دنیوى هدایت ناپذیران ۷; فرجام شوم هدایت ناپذیران ۸; مؤاخذه اخروى هدایت ناپذیران ۹