القصص ٢٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۲۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

(شعیب) گفت: «من می‌خواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو درآورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی؛ و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی، محبّتی از ناحیه توست؛ من نمی‌خواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم؛ و ان شاء الله مرا از صالحان خواهی یافت»

|[شعيب‌] گفت: من مى‌خواهم يكى از اين دو دختران خود را به نكاح تو در آورم، به اين شرط كه هشت سال براى من كار كنى، و اگر ده سال را به پايان رسانى [اختيار] از جانب توست، و نمى‌خواهم بر تو سخت بگيرم، و مرا اگر خدا بخواهد از صالحان خواهى يافت
[شعيب‌] گفت: «من مى‌خواهم يكى از اين دو دختر خود را [كه مشاهده مى‌كنى‌] به نكاح تو در آورم، به اين [شرط] كه هشت سال براى من كار كنى، و اگر ده سال را تمام گردانى اختيار با تو است، و نمى‌خواهم بر تو سخت گيرم، و مرا ان شاء الله از درستكاران خواهى يافت.»
شعیب (به موسی) گفت: من اراده آن دارم که یکی از این دو دخترم را به نکاح تو در آورم بر این مهر که هشت سال خدمت من کنی و اگر ده سال تمام کنی (آن دو سال) به میل و اختیار تو، و من (در این نکاح) رنج بر تو نمی‌خواهم نهاد، ان شاء اللّه مرا شخص شایسته (این خدمت) خواهی یافت.
گفت: می خواهم یکی از این دو دخترم را به نکاح تو درآورم به شرط آنکه هشت سال اجیر من باشی، و اگر ده سال را تمام کردی، اختیارش با خود توست [و ربطی به اصل قرار داد ندارد]، و من نمی خواهم بر تو سخت گیرم، و به خواست خدا مرا از شایستگان خواهی یافت.
گفت: مى‌خواهم يكى از اين دو دخترم را زن تو كنم به شرط آنكه هشت سال مزدور من باشى. و اگر ده سال را تمام كنى، خود خدمتى است و من نمى‌خواهم كه تو را به مشقت افكنم. ان شاء اللّه مرا از صالحان خواهى يافت.
[شعیب به موسی‌] گفت من می‌خواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو درآورم، در قبال اینکه [به جای کابین‌] هشت سال برای من کار کنی، و اگر آن را به ده سال پایان دادی، میل خودت است، ولی من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم، که مرا، اگر خدا بخواهد، از درستکاران خواهی یافت‌
گفت: مى‌خواهم يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو دهم بر اين [شرط] كه هشت سال مزدبگير باشى، و اگر ده سال را به پايان برى آن به خواست و اختيار توست و نمى‌خواهم كه بر تو سخت گيرم، زودا كه به خواست خدا مرا از نيكان و شايستگان يابى.
(شعیب - پدر آن دو دختر - به موسی) گفت: من می‌خواهم یکی از این دو دخترم را به ازدواج تو درآورم، به این شرط که هشت سال برای من کار کنی. سپس اگر هشت سال را به ده سال تمام برسانی، محبّتی کرده‌ای، (و این دو سال اضافه بر تو واجب نیست. به هر حال) من نمی‌خواهم بر تو سختگیری کنم (و تو را به درازترین مدّت وا دارم). اگر خدا بخواهد مرا از زمره‌ی نیکان خواهی یافت (و خواهی دید که من به عهد خود وفا می‌کنم).
(شعیب) گفت: «من همی خواهم که تو را به نکاح یکی از این دو دختر خود در آورم، بر این (شرط) که هشت سال برایم اجیر شوی ، پس اگر ده سال را تمام گردانی از نزد (خود) تو است و نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم. زودا (که) مرا – اگر خدا بخواهد - از شایستگان بیابی.»
گفت همانا خواهم که همسر تو گردانم یکی از دخترانم را اینان بر آنکه مزدورم باشی هشت سال و اگر ده سال را به پایان آوردی پس از نزد تو است و نخواهم سختی بر تو آرم زود است بیابی مرا اگر خدا خواهد از شایستگان‌


القصص ٢٦ آیه ٢٧ القصص ٢٨
سوره : سوره القصص
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَأْجُرَنِی»: برای من کار کنی. خویشتن را کارگر من گردانی. «حِجَجٍ»: جمع حِجَّة، سالها. «مِنْ عِندِکَ»: از بزرگواری خودت است. کاری است که به اختیار خود می‌کنی.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - تصمیم شعیب(ع) به ایجاد پیوند زناشویى میان موسى(ع) و یکى از دو دختر خود (قال إنّى أُرید أن أُنکحک إحدى ابنتىّ هتین)

۲ - اقدام شعیب(ع) به در میان گذاشتن تصمیم خود با موسى(ع) در حضور دخترانش و با رضایت آنان (قال إنّى أُرید أن أُنکحک إحدى ابنتىّ هتین) اسم اشاره «هاتین» نشان دهنده آن است که هر دو دختر شعیب، در آن لحظه حضور داشتند. گفتنى است که حضور دختران شعیب حکایت از رضایت آنان نسبت به مسأله ازدواج با موسى(ع) دارد.

۳ - روا بودن خواستگارى ولىّ دختر (پدر، جد و...) از پسر (قال إنّى أُرید أن أُنکحک إحدى ابنتىّ هتین)

۴ - شعیب(ع)، خواستار حداقل هشت سال و حداکثر ده سال کار (شبانى گوسفندان)، از موسى در قبال ازدواج با یکى از دخترانش بود. (قال إنّى أُرید أن أُنکحک ... على أن تأجرنى ثمنى حجج فإن أتممت عشرًا فمن عندک) «حجج» جمع «حجه» است و مراد از آن «سنین» مى باشد; یعنى، «على أن تأجرنى ثمانى سنین».

۵ - موسم حج، مبدأ سال در خانواده شعیب (على أن تأجرنى ثمنى حجج)

۶ - شعیب(ع)، تابع شریعت ابراهیم (على أن تأجرنى ثمنى حجج) «حج» سنتى است به جا مانده از شریعت حضرت ابراهیم(ع) و از این که حضرت شعیب(ع) حج را مبدأ سال در قرارداد بین خود و موسى(ع) تعیین کرد، حکایت از این دارد که او به این سنت - که یکى از عبادات در شریعت ابراهیم است - پایبند بود.

۷ - تعیین مهریه ازدواج، امرى لازم در شریعت مورد قبول شعیب(ع) (على أن تأجرنى ثمنى حجج)

۸ - جواز تعیین منفعت (کار و خدمات) به عنوان مهریه، در شریعت مورد اعتقاد شعیب(ع) (على أن تأجرنى ثمنى حجج)

۹ - جواز بهره گیرى پدر از مهریه دختر، در جهت مصالح و منافع خانواده در شریعت مورد قبول شعیب(ع) (على أن تأجرنى ثمنى حجج)

۱۰ - اجراى مراسم حج در عصر حضرت شعیب (على أن تأجرنى ثمنى حجج)

۱۱ - لزوم تعیین مهر زن پیش از عقد ازدواج (قال إنّى أُرید أن أُنکحک ... على أن تأجرنى)

۱۲ - ولایت داشتن پدر بر دختر در ازدواج، در شریعت مورد قبول شعیب(ع) (قال إنّى أُرید أن أُنکحک ... على أن تأجرنى ثمنى حجج)

۱۳ - آزاد گذاشتن موسى(ع) از سوى شعیب(ع) در انتخاب کردن حداقل مهر (هشت سال کار) یا حداکثر آن (ده سال کار) (على أن تأجرنى ثمنى حجج فإن أتممت عشرًا فمن عندک)

۱۴ - لزوم مدارا کردن با اجیر و پرهیز از سخت گرفتن بر وى در کار (و ما أُرید أن أشقّ علیک)

۱۵ - شعیب(ع)، نگران رد شدن پیشنهاد وى از سوى موسى(ع) (و ما أُرید أن أشقّ علیک) این که حضرت شعیب(ع) بلافاصله اعلام مى کند من قصد ندارم بر تو سخت بگیرم، در بردارنده نوعى درخواست از سوى شعیب(ع) است که موسى(ع) پیشنهاد او را رد نکند.

۱۶ - تضمین مدارا کردن با موسى(ع) و سخت نگرفتن بر وى در کارها از سوى شعیب(ع) (و ما أُرید أن أشقّ علیک)

۱۷ - شعیب(ع)، شخصیتى از زمره صالحان (ستجدنى ... من الصلحین)

۱۸ - جواز ستایش از خود در موارد لزوم (ستجدنى إن شاء اللّه من الصلحین)

۱۹ - دستیابى به هر مطلوبى در گرو خواست و مشیت خدا است. (ستجدنى إن شاء اللّه من الصلحین)

۲۰ - عدم آشنایى قبلى موسى(ع) با شعیب(ع) (ستجدنى إن شاء اللّه من الصلحین)

روایات و احادیث

۲۱ - «عن أبى ذر قال: قال رسول اللّه(ص): إذا سألت أى الأجلین قضى موسى(ع)؟ فقل خیرهما و أبرّهما و إذا سئل أى المرأتین تزوّج، فقل الصغرى منهما...;[۱] از ابوذر روایت شده که گفت: رسول خدا(ص) فرمود: اگر از تو سؤال شود که موسى(ع) کدام یک از دو زمان مورد قرارداد با شعیب را تمام نمود; بگو بهترین و نیکوترین آن دو را و اگر سؤال شود با کدام یک از آن دو دختر ازدواج کرد; بگو با کوچک ترین آن دو...».

۲۲ - «قال الحلبى: سئل أبوعبداللّه عن البیت أکان یحجّ قبل أن یبعث النبى(ص) قال: نعم و تصدیقه فى القرآن قول شعیب حین قال لموسى حیث تزوّج «على أن تأجرنى ثمانى حجج» و لم یقل ثمانى سنین...;[۲] حلبى گوید: از امام صادق(ع) سؤال شد که آیا قبل از بعثت پیامبراسلام حج بیت اللّه الحرام وجود داشت؟ امام صادق(ع) فرمود: آرى و شاهد آن در قرآن، کلام شعیب(ع) است که به هنگام تزویج موسى(ع) به وى گفت: [یکى از دختران را به تو تزویج مى کنم] که هشت حج اجیر من باشى و نگفت هشت سال...».

موضوعات مرتبط

  • آرزو: منشأ تحقق آرزو ۱۹
  • ابراهیم(ع): پیروان ابراهیم(ع) ۶
  • احکام :۱۱
  • ازدواج: احکام ازدواج ۱۱; ازدواج با دختران شعیب ۲; ازدواج در شریعت شعیب(ع) ۱۲; شرایط ازدواج ۱۱; شرایط ازدواج با دختران شعیب ۴; مهریه در ازدواج ۱۱; ولایت در ازدواج ۱۲
  • اعداد: عدد ده ۴; عدد هشت ۴
  • پدر: ولایت پدر ۱۲
  • پسر: خواستگارى از پسر ۳
  • حج: تاریخ حج ۱۰، ۲۲; حج در دوران شعیب(ع) ۱۰; حج قبل از اسلام ۲۲; فواید حج ۵
  • خدا: آثار مشیت خدا ۱۹
  • خواستگارى: آداب خواستگارى ۳
  • خودستایى: احکام خودستایى ۱۸; خودستایى جایز ۱۸
  • سال: مبدأ سال در دوران شعیب(ع) ۵
  • شعیب(ع): ازدواج دختر شعیب(ع) ۱; پیشنهاد شعیب(ع) ۱، ۲; حداقل مهریه دختر شعیب(ع) ۱۳; حداکثر مهریه دختر شعیب(ع) ۱۳; رد پیشنهاد شعیب(ع) ۱۵; رضایت دختران شعیب(ع) ۲; روش برخورد شعیب(ع) ۱۶; شریعت شعیب(ع) ۶; شعیب(ع) از صالحان ۱۷; فضایل شعیب(ع) ۱۷; قصه شعیب(ع) ۱، ۲، ۴، ۱۳، ۱۵، ۱۶; مهریه دختر شعیب(ع) ۴، ۲۱; نگرانى شعیب(ع) ۱۵
  • کارگر: روش برخورد با کارگر ۱۴; مدارا با کارگر ۱۴
  • موسى(ع): ازدواج موسى(ع) ۱۳، ۲۱; پیشنهاد ازدواج به موسى(ع) ۱، ۲; چوپانى موسى(ع) ۴; قصه موسى(ع) ۱، ۲، ۴، ۱۳، ۱۵، ۱۶; مدارا با موسى(ع) ۱۶; موسى(ع) و شعیب(ع) ۲۰; همسر موسى(ع) ۲۱
  • مهریه: خدمت در مهریه ۴، ۸; مهریه در شریعت شعیب(ع) ۷، ۸، ۹

منابع

  1. مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۹۱; نورالثقلین، ج ۴- ، ص ۱۲۵، ح ۶۰.
  2. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۶۰، ح ۹۹; بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۶۴، ح ۴۱.