النمل ٨٤
ترجمه
النمل ٨٣ | آیه ٨٤ | النمل ٨٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَآءُوا»: در مکان حساب و کتاب حاضر آمدند. «وَ لَمْ تُحِیطُوا بِهَا عِلْماً»: درباره آیات کتابهای آسمانی و معجزات پیغمبران و نشانههای دالّ بر وجود یزدان و پخش در گستره جهان، تحقیق نکردید و بدون احاطه علمی بدانها، درصدد انکار آنها برآمدید؟ جمله حالیّه است. «أمَّا ذَا»: یا چه خبر را. مرکّب از حرف عطف (أَمْ) و (مَا) استفهامیّه است. در اصل از آنان درباره دو چیز سؤال میشود: یکی از تکذیب بدون تحقیق و آگاهی، و دیگر از اعمالی که انجام میدادهاند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَلاَ صَدَّقَ وَ لاَ صَلَّى (۰) وَ لٰکِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلَّى (۱) هٰذَا يَوْمُ لاَ يَنْطِقُونَ (۰) وَ لاَ يُؤْذَنُ لَهُمْ... (۰) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِينَ (۱)
تفسیر
- آيات ۸۲ - ۹۳، سوره نمل
- مقصود از ((قول )) و اخراج جنبنده اى از زمين كه با مردم سخن مى گويد
- مراد از ((آيات )) و خشر فوجى از هر امت در آيه : ((و يوم نحشر منكل امة فوجا ممن كذب بآياتنا...))
- مقصود از نفخ در صور در آيه : ((و يوم ينفح فى الصور ففزع من فى السموات و منفى الارض ...)) كدام نفخه است ؟
- وجه اينكه تخريب و ويرانى عالم با پيدايش قيامت را صنع متقن خود خواند (صنع اللهالذى اتقن كل شى ء)
- حمل آيه : ((و ترى الجبال تحسبها جامدة و هى تمرّمرّ السحاب )) بر حركت جوهرى و برحركت انتقالى زمين
- من ماءمور به عبادت خدا و تلاوت قرآن هستم و بس ، هر كه ايمان آورد براى خود و هر كه گمراه گشت عليه خود
- رواياتى درباره مراد از ((دابة من الاءرض )) در آيه : ((و اذا وقع القول عليهم اخرجنا لهم دابة من الاءرض ))
- چند روايت راجع به مراد از ((حسنه )) در آيه : ((من جاء بالحسنة فله خير منها))
نکات آیه
۱ - قرار گرفتن کافران در جایگاه محاکمه پس از برانگیختن آنان در روز رجعت (و یوم نحشر... حتّى إذا جاءو)
۲ - توبیخ کافران از سوى خدا، به خاطر تکذیب بى دلیل نشانه ها و آیات او (حتّى إذا جاءو قال أکذّبتم بایتى و لم تحیطوا بها علمًا)
۳ - تکذیب نشانه هاى خدا، اصلى ترین موضوع دادگاه کیفرى کافران (حتّى إذا جاءو قال أکذّبتم بایتى)
۴ - خدا، حاکم و داور دادگاه کیفرى کافران (قال أکذّبتم بایتى)
۵ - تکذیب آیات الهى، جرم مشترک همه کافران در طول تاریخ (و یوم نحشر من کلّ أُمّة فوجًا... حتّى إذا جاءو قال أکذّبتم بایتى) با این که گروه هاى حاضر در دادگاه، هر کدام از امتى خاص و متفاوت است; ولى همه آنها به خاطر یک جرم (تکذیب آیات الهى) محاکمه مى شوند.
۶ - تکذیب آیات و نشانه هاى الهى بدون تحقیق و دلیل علمى، جرمى بزرگ و داراى کیفر (قال أکذّبتم بایتى و لم تحیطوا بها علمًا)
۷ - لزوم مبتنى بودن عقاید و بینش هاى انسان بر دلایل متقن علمى (أکذّبتم بایتى و لم تحیطوا بها علمًا) از این که خداوند کافران را به خاطر عقاید پوچ و بى اساس توبیخ کرده و انکار بدون دلیل آنان را نسبت به آیات خویش، مورد مذمت قرار داده است; استفاده مى شود که انسان در پایبندى به هر عقیده نخست، باید در فکر دست یافتن به دلایل علمى آن باشد.
۸ - قرار داشتن کافران، تحت نظارت و کنترل شدید از لحظه برانگیخته شدن تا هنگام محاکمه (فهم یوزعون . حتّى إذا جاءو قال أکذّبتم) از ارتباط دو آیه و واژه «حتّى» - که نمایانگر غایت - است استفاده مى شود که کنترل آنان، تا لحظه قرار گرفتن آنها در جایگاه محاکمه ادامه خواهد داشت.
۹ - محاکمه شدن کافران به خاطر کردارشان علاوه بر محاکمه آنان به خاطر عقایدشان (أکذّبتم بایتى ... أمّاذا کنتم تعملون) عبارت «أکذّبتم بآیاتى» دلالت بر محاکمه عقیدتى و تعبیر «أمّاذا کنتم تعملون» دلالت بر محاکمه آنان به خاطر کردارشان دارد.
۱۰ - تکذیب بى دلیل آیات الهى، شیوه مستمر و عادت همیشگى کافران (أمّاذا کنتم تعملون) تعبیر «کنتم تعملون» ماضى استمرارى و بیانگر مطلب یاد شده است.
۱۱ - ارزش اعمال انسان، در گرو عقاید و باورهاى وى (أکذّبتم بایتى ...أمّاذا کنتم تعملون) در این آیه، نخست سطحى نگرى کافران مورد مذمت قرار گرفته و سپس با لحنى تحقیرآمیز، کردار آنان بى ارزش و حقیر شمرده شده است. این تقدم، نشانگر آن است که وقتى اندیشه غلط باشد، براى عمل ارجى نخواهد بود.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: بى منطقى مکذبان آیات خدا ۱۰; تکذیب آیات خدا ۳، ۵، ۱۰; سرزنش مکذبان آیات خدا ۲; کیفر تکذیب آیات خدا ۶; گناه تکذیب آیات خدا ۶
- ارزشها: ملاک ارزشها ۱۱
- خدا: سرزنشهاى خدا ۲; قضاوت خدا ۴
- عقیده: آثار عقیده ۹، ۱۱; اهمیت برهان در عقیده ۷
- عمل: آثار عمل ۹; ارزش عمل ۱۱
- کافران: بى منطقى کافران ۱۰; جرم کافران ۵; حشر دنیوى کافران ۱، ۸; رجعت کافران ۱; روش برخورد کافران ۱۰; سرزنش کافران ۲; عقیده کافران ۹; عمل کافران ۹; کیفر کافران ۳; محاکمه کافران ۱، ۳، ۴، ۸، ۹; نظارت بر کافران ۸; هماهنگى کافران ۵
- گناهان کبیره :۶