النور ٥٤
ترجمه
النور ٥٣ | آیه ٥٤ | النور ٥٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَوَلَّوْا»: پشت کردید. روی گردان شدید. در اصل (تَتَوَلَّوْا) میباشد. «حُمِّلَ»: بر دوش او نهاده شده است. مسؤول و موظّف شده است «الْبَلاغُ»: ابلاغ رسالت. تبلیغ قوانین دین (نگا: آلعمران / ، مائده / و ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ إِنْ مَا نُرِيَنَّکَ بَعْضَ... (۱)
فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ (۰) لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُسَيْطِرٍ (۰) صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي... (۰)
تفسیر
- آيات ۴۷ - ۵۷، سوره نور
- ايمان به خدا و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) و اطاعت خدا و رسول (صلى اللّه عليه و آله ) واجب و ملازم يكديگرند
- بيان اينكه نفاق انگيزه اعراض پاره اى از مؤ منان ظاهرى از حكم و حكميت رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) بوده است
- بر خلاف منافقان ، مؤ منان در برابر حكميت و حكم خدا ورسول (صلى اللّه عليه و آله ) تسليم بوده مى گويند: ((سمعنا و اطعنا...))
- منافقان سوگندهاى شديد ياد مى كنند كه از تو اطاعت مى كنند، بگو قسم مخوريد...
- رسول را وظيفه اى و شما را وظيفه اى است ، نافرمانى شما به او زيانى نمى رساند وپيروى از او مايه هدايت خود شما است
- وعده جميل الهى به مؤ منينى كه عمل صالح انجام مى دهند
- مراد از استخلاف مؤ منين صالح العمل در زمين و مقصود از مستخلفينقبل از ايشان در آيه : ((وعد اللّه الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ...))
- مراد از تمكين دين در ((وليمكنن لهم دينهم الذى ارتضى لهم )) و بيان مفردات ديگر آيه
- اختلاف شديد مفسرين پيرامون مورد نزول اين آيه و مفاد آن
- بيان حق مطلب در معنا و مفاد آيه و مورد نزول آن
- توضيح اينكه وعده استخلاف در آيه ، جز با اجتماعى كه با ظهور مهدى (ع ) بر پا مىشود با هيچ مجتمعى قابل انطباق نيست
- رواياتى در شاءن نزول آيات مربوط به منافقين
- رواياتى درباره شاءن نزول و مفاد آيه : ((وعد اللّه الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحاتليستخلقنكم فى الارض ...))
- حديثى از اميرالمؤ منين عليه السّلام در نهج البلاغه كه در آن به آيه (وعد اللّه الذينآمنوا...) در عزت و نصرت مؤ منين استدلال كرده اند
- وقت استدلال صاحب روح المعانى به حديث فوق در تطبيق آيه با زمان خلفاء
نکات آیه
۱ - خداوند، فراخوان منافقان به اطاعت از خدا و رسول او و پرهیز از سرپیچى فرمان هاى ایشان (قل أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول فإن تولّوا)
۲ - پیامبراسلام (ص)، داراى رهنمودها و فرمان هایى (اوامر حکومتى) جدا از رهنمودها و فرمان هاى خداوند در قرآن (قل أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول) تکرار امر «أطیعوا» و جدا آمدن آن براى پیامبر(ص)، حاکى از آن است که پیامبراسلام (ص) جدا از آنچه که خدا در قرآن فرموده بود، رهنمودها و فرمان هایى داشت که از آنها در این برداشت به «اوامر حکومتى» تعبیر شده است که اصطلاحى جدید و مناسب مى باشد; زیرا اگر فرمان ها و رهنمودهاى آن حضرت، همان باشد که خداوند در قرآن فرموده بود، تکرار «أطیعوا» لغو به نظر مى رسید.
۳ - رهنمودها و فرمان هاى پیامبراسلام(ص)، هماهنگ با رهنمودها و فرمان هاى الهى در قرآن (قل أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول) فرمان خداوند به اطاعت از پیامبر(ص) - به صورت مستقل و جداگانه - نشان دهنده این حقیقت است که رهنمودها و فرمان هاى آن حضرت، با آنچه که خدا فرموده بود، هماهنگ مى باشد; زیرا معقول نیست که خداوند بر ضد کلام خود فرمان دهد.
۴ - ضرر و زیان گناه و نافرمانى مردم از اطاعت خدا و رسول او، به خود آنان بازمى گردد نه به پیامبر(ص) (قل أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول فإن تولّوا فإنّما علیه ما حمّل و علیکم ما حملتم)
۵ - هر فردى، مسؤول رفتار خویش است و پیامد آن، دامنگیر خود او خواهد بود. (قل أطیعوا اللّه ... فإن تولّوا فإنّما علیه ما حمّل و علیکم ما حملتم)
۶ - رسالت و پیامبرى، بارى سنگین و مسؤولیت خطیر بر دوش رسولان و پیامبران (قل أطیعوا اللّه ... فإن تولّوا فإنّما علیه ما حمّل) برداشت یاد شده، از تعبیر «حمّل» استفاده گردید; زیرا «حمل» به معناى اشیاى سنگین وزن است; مثل حمل بچه در شکم مادر (مفردات راغب).
۷ - اطاعت و فرمان برى از پیامبراسلام(ص)، موجب هدایت و نیل به سعادت و کمال مطلوب است. (أطیعوا الرسول ... فإن تولّوا فإنّما علیه ما حمّل) مقصود از هدایت در آیه شریفه، راه یابى و هدایت عمومى نیست; زیرا چنین هدایتى بدون اطاعت انسان ها نیز توسط پیامبران حاصل بود; بلکه مقصود، ایصال به مطلوب و دست یافتن به کمال و سعادت است که بدون عمل به مقتضیات دین حاصل نمى شود.
۸ - ابلاغ پیام هاى الهى به صورت روشن و آشکار، وظیفه رسول خدا(ص) (و ما على الرسول إلاّ البلغ المبین)
۹ - پیامبر(ص)، تنها مسؤول انجام رسالت خویش بود نه مأمور به نتیجه(مؤمن ساختن همه مردم). (قل أطیعوا اللّه ... فإن تولّوا فانّما علیه ما حمّل و علیکم ما حملتم ... و ما على الرسول إلاّ البلغ المبین) حصر در جمله «و ما على الرسول إلاّ البلاغ المبین» حصر اضافى است و این حصر مى تواند مربوط به این مسأله باشد که روى گردانى کافران، مسؤولیتى را بر دوش پیامبر(ص) ایجاد نمى کند; چرا که آن حضرت در قبال آثار و نتایج این رسالت (پذیرش و عدم پذیرش مردم) مسؤولیتى ندارد.
۱۰ - ابلاغ پیام هاى الهى از جانب پیامبر(ص)، وابسته به پذیرش و عدم پذیرش مردم نبود. (قل أطیعوا اللّه... فإن تولّوا... و ما على الرسول إلاّ البلغ المبین)
۱۱ - سلب نشدن وظیفه ابلاغ دین و تبلیغ اسلام، به صرف روى گردانى مردم از آن (فإن تولّوا ... و ما على الرسول إلاّ البلغ المبین)
۱۲ - کلام و سنت پیامبراسلام(ص) رسا و قابل فهم براى همگان (و أطیعوا الرسول ... و ما على الرسول إلاّ البلغ المبین)
۱۳ - لزوم به کار گیرى مفاهیم و مطالب روشن و بى ابهام در تبلیغ دین (و ما على الرسول إلاّ البلغ المبین)
۱۴ - تسلى خداوند به پیامبر(ص) براى نگران نبودن از روى گردانى مردم از حق و دین الهى (فإن تولّوا ... و ما على الرسول إلاّ البلغ المبین) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه، در مقام تسلى دادن به پیامبر(ص) در برابر حق گریزى کافران است.
موضوعات مرتبط
- اسلام: اهمیت تبلیغ اسلام ۱۱
- اطاعت: آثار اطاعت از محمد(ص) ۷; دعوت به اطاعت از خدا ۱; دعوت به اطاعت از محمد(ص) ۱
- انبیا: مسؤولیت انبیا ۶
- تبلیغ: روش تبلیغ ۸; شرایط تبلیغ ۱۱
- تکامل: عوامل تکامل ۷
- حق: اعراض از حق ۱۴; نگرانى از حق ناپذیرى ۱۴
- خدا: اوامر خدا ۳; دعوتهاى خدا ۱
- خود: زیان به خود ۴
- دین: اعراض از دین ۱۴; اهمیت تبلیغ دین ۱۱; اهمیت صراحت در تبلیغ دین ۸; تبلیغ دین ۱۰; روش تبلیغ دین ۱۳
- سعادت: عوامل سعادت ۷
- سنت: سهولت فهم سنت ۱۲; وضوح سنت ۱۲
- عصیان: زیان عصیان از خدا ۴; زیان عصیان از محمد(ص) ۴
- عمل: آثار عمل ۵; مسؤول عمل ۵
- گناه: آثار زیان گناه ۴
- محمد(ص): احکام حکومتى محمد(ص) ۲; اوامر محمد(ص) ۲، ۳; تبلیغ محمد(ص) ۸; دلدارى به محمد(ص) ۱۴; محدوده اختیارات محمد(ص) ۲; محدوده مسؤولیت محمد(ص) ۹، ۱۰; مسؤولیت محمد(ص) ۸ ; نگرانى محمد(ص) ۱۴
- منافقان: دعوت از منافقان ۱
- نبوت: اهمیت نبوت ۶; سنگینى نبوت ۶
- هدایت: عوامل هدایت ۷