أَسَاطِير
«اساطیر» جمع «اسطوره» به حکایات و داستان هاى خرافى و دروغین گفته مى شود. این کلمه 9 بار در قرآن از زبان کفار بى ایمان، در برابر انبیاء نقل شده است که غالباً براى توجیه مخالفت خود با دعوت رهبران الهى به این بهانه متوسل مى شدند. عجیب این است که همیشه کلمه «اساطیر» را با «اولین» توصیف مى کردند، تا ثابت کنند اینها تازگى ندارد; و حتى گاه مى گفتند: «اینها مهم نیست ما هم اگر بخواهیم مى توانیم مانند آن را بیاوریم». بعضى آن را جمعِ جمع دانسته اند; به این ترتیب که «اساطیر» را جمع «اسطار» و «اسطار» را جمع «سطر» مى دانند. و بعضى معتقدند که «اساطیر» از جمع هایى است که مفرد از جنس خود ندارد ولى مشهور همان است که در متن تفسیر آوردیم. این واژه به گفته ارباب لغت، از مادّه «سطر» در اصل به معناى «صف» مى باشد; از این رو به کلماتى که در ردیف هم قرار دارند و به اصطلاح صف کشیده اند، سطر مى گویند. به این ترتیب، «اسطوره» به معناى نوشته ها و سطورى است که از دیگران به یادگار مانده است و از آنجا که در نوشته هاى پیشین افسانه ها و خرافات وجود دارد، این کلمه، معمولاً به حکایات و داستان هاى خرافى و دروغین گفته مى شود.
ریشه کلمه
- سطر (۱۷ بار)