الأنبياء ٦٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۵۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

سپس بر سرهایشان واژگونه شدند؛ (و حکم وجدان را بکلّی فراموش کردند و گفتند:) تو می‌دانی که اینها سخن نمی‌گویند!

|سپس سر افكنده شدند [و گفتند:] تو خوب مى‌دانى كه اينها سخن نمى‌گويند
سپس سرافكنده شدند [و گفتند:] «قطعاً دانسته‌اى كه اينها سخن نمى‌گويند.»
و سپس همه سر به زیر شدند و گفتند: تو می‌دانی که این بتان را نطق و گویایی نیست.
آن گاه سرافکنده و شرمسار شدند [ولی از روی ستیزه جویی به ابراهیم گفتند:] مسلماً تو می دانی که اینان سخن نمی گویند.
آنگاه به حيرت سر فرو داشتند و گفتند: تو خود مى‌دانى كه اينان سخن نمى‌گويند.
سپس سرهایشان را تکان دادند [و گفتند] خوب می‌دانی که اینها سخن نمی‌گویند
آنگاه نگونسار شدند [و گفتند:] هر آينه تو مى‌دانى كه اينان سخن نمى‌گويند.
(این بیداری روحانی بر اثر این طوفان روانی، دقائقی بیشتر طول نکشید و) سپس آنان چرخشی زدند و عقب‌گرد کردند (و گفتند:) تو که می دانستی اینها سخن نمی‌گویند.
سپس سرافکنده شدند (و گفتند:) «به‌راستی و درستی دانسته‌ای که این‌ها سخن نمی‌گویند.»
پس سرافکنده آمدند که تو دانستی اینان سخن نگویند


الأنبياء ٦٤ آیه ٦٥ الأنبياء ٦٦
سوره : سوره الأنبياء
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نُکِسُوا عَلَی رُؤُوسِهِمْ»: گرد سر خود چرخیدند. یعنی از حالت اقرار به اشتباه و خطا، به ستیزه و جدال باطل گرائیدند و هدایت را رها و به ضلالت دست یازیدند.


تفسیر

نکات آیه

۱- بت پرستان، در برابر استدلال محکم ابراهیم(ع) بر بطلان شرک، سر افکنده و شرمسار شدند. (ثمّ نکسوا على رءوسهم ) «نکس» به معناى قلب و برگرداندن قسمت بالاى شىء به پایین و برعکس است. جمله «نکسوا على رءوسهم» تمثیل (از نوع تشبیه معقول به محسوس) و کنایه از افرادى است که از شدت شرمسارى و سر افکندگى، سر آنان به طرف پایین بدنشان قرار مى گیرد.

۲- بت پرستان، على رغم قانع شدن از استدلال محکم ابراهیم(ع) بر بطلان شرک، بار دیگر در صدد دفاع از عقیده شرک آمیز خویش برآمدند. (ثمّ نکسوا على رءوسهم لقد علمت ما هؤلاء ینطقون ) برداشت یاد شده براین مبنا استوار است که مقصود از بالا و پایین شدن - که در جمله کنایى «ثمّ نکسوا على رءوسهم» موجود است - زیر و رو شدن عقاید و مواضع اعتقادى بت پرستان باشد; یعنى، آنان در آغاز بر اثر استدلال ابراهیم(ع) به بطلان شرک دست یافتند; ولى باز به عقیده پیشین بازگشتند. و مجدداً به دفاع از آن برداختند.

۳- تغییر شخصیت قوم بت پرست ابراهیم، با روى آوردن مجدد آنان به شرک و بت پرستى (فقالوا إنّکم أنتم الظلمون . ثمّ نکسوا على رءوسهم ) برداشت یاد شده براساس این نکته است که مقصود از زیر و رو شدن در جمله «ثمّ نکسوا على رءوسهم» تغییر عقیده بت پرستان باشد. براین اساس تشبیه کردن چنین تغییرى به واژگون شدن انسان، مى تواند کنایه از تغییر و دگرگونى اساسى شخصیت بت پرستان باشد که براثر این تغییر، عقاید آنان نیز تغییر یافت .

۴- روى گردانى از توحید و گرایش به شرک، دگرگونى شخصیت و هویت انسانى و بازگشت به قهقرا است. (فقالوا إنّکم أنتم الظلمون . ثمّ نکسوا على رءوسهم )

۵- اعتراف قوم بت پرست ابراهیم، به بى بهرگى بت ها از نطق، کلام، علم و عقل (لقد علمت ما هؤلاء ینطقون )

۶- بت پرستان، استدلال هاى ابراهیم(ع) بر بطلان شرک را نادرست انگاشته و او را به خاطر شکستن بت ها مجرم دانستند. (فسلوهم إن کانوا ینطقون ... ثمّ نکسوا على رءوسهم لقد علمت ما هؤلاء ینطقون) جمله «لقد علمت ما هؤلاء ینطقون» پاسخ مشرکان به کلام ابراهیم(ع) (فسئلوهم إن کانوا ینطقون) است; یعنى، تو مى دانى که بت ها از سخن گفتن عاجزاند، پس چرا ما را به سؤال کردن از بت ها حواله مى دهى. لابد سؤال تو براى فرار از اتهام بت شکنى است.

موضوعات مرتبط

  • ابراهیم(ع): آثار احتجاج ابراهیم(ع) ۱، ۲; احتجاج ابراهیم(ع) ۶; بت شکنى ابراهیم(ع) ۶; شرک ستیزى ابراهیم(ع) ۶; قصه ابراهیم(ع) ۱، ۶
  • ارتجاع: موارد ارتجاع ۴
  • بتها: بتها و تکلم ۵; عجز بتها ۵
  • توحید: اعراض از توحید ۴
  • شخصیت: آسیب شناسى شخصیت ۴; عوامل تغییر شخصیت ۴
  • قوم ابراهیم: ارتداد قوم ابراهیم۳; اقرار قوم ابراهیم ۵; بینش قوم ابراهیم ۶; تاریخ قوم ابراهیم ۲، ۳; تغییر شخصیت قوم ابراهیم ۳; تنبه قوم ابراهیم ۱; خجلت قوم ابراهیم ۱; شرک قوم ابراهیم ۲، ۳; لجاجت قوم ابراهیم ۲

منابع