الأنبياء ١٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۴۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

بلکه ما حق را بر سر باطل می‌کوبیم تا آن را هلاک سازد؛ و این گونه، باطل محو و نابود می‌شود! امّا وای بر شما از توصیفی که (درباره خدا و هدف آفرینش) می‌کنید!

|بلكه حق را بر سر باطل مى‌افكنيم پس آن را درهم مى‌شكند و ناگهان آن نابود مى‌گردد. واى بر شما از آنچه وصف مى‌كنيد
بلكه حق را بر باطل فرو مى‌افكنيم، پس آن را در هم مى‌شكند، و بناگاه آن نابود مى‌گردد. واى بر شما از آنچه وصف مى‌كنيد.
بلکه ما همیشه حق را بر باطل غالب و فیروز می‌گردانیم تا باطل را محو و نابود سازد و باطل بی‌درنگ نابود می‌شود، و وای بر شما که خدا را به وصف کار باطل و بازیچه متّصف می‌گردانید.
نه، بلکه [شأن ما این است که] با حق بر باطل می کوبیم تا آن را درهم شکند [و از هم بپاشد] پس ناگهان باطل نابود شود؛ و وای بر شما از آنچه [درباره خدا و مخلوقات او به ناحق] توصیف می کنید.
بلكه حق را بر سر باطل مى‌زنيم، تا آن را درهم كوبد و باطل نابود شونده است. و واى بر شما از آنچه به خدا نسبت مى‌دهيد.
بلکه حق را بر باطل می‌کوبیم و آن را فرو می‌شکافد، آنگاه است که آن نابود می‌گردد، و وای بر شما از توصیفی که می‌کنید
بلكه حق را بر باطل مى‌افكنيم پس آن را فروشكند و باطل بى‌درنگ نابود شود، و واى بر شما از وصفى كه مى‌كنيد- كه به خدا نسبت زناشويى و فرزند مى‌دهيد-.
بلکه (ما چنین نمی‌خواهیم و) حق را به جان باطل می‌اندازیم، و حق مغز سر باطل را از هم می‌پاشد و باطل هرچه زودتر محو و نابود می‌شود. وای بر شما (ای کافران) به سبب توصیفی که می‌کنید (از بی‌هدفی جهان، و از افترائی که بر خدا و فرستاده‌ی یزدان می‌بندید).
بلکه با (نیروی) حق بر باطل می‌افکنیم، پس بینی‌اش را به خاک می‌کشاند، پس ناگهان (هم) آن نابود است. و وای بر شما از آنچه توصیف می‌کنید.
بلکه می‌افکنیم حقّ را بر باطل تا تباه سازدش که ناگهان آن است برافتاده و وای شما را از آنچه می‌ستائید


الأنبياء ١٧ آیه ١٨ الأنبياء ١٩
سوره : سوره الأنبياء
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَقْذِفُ»: پرت می‌کنیم. می‌اندازیم. «یَدْمَغُهُ»: جمجمه و مغز سر آن را می‌شکافد. محو و نابودش می‌کند. «زَاهِقٌ»: از میان رونده. مضمحلّ شونده. «أَلْوَیْلُ»: هلاک. عذاب. وای.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- در نزاع میان جبهه حق و باطل، پیروزى نهایى از آنِ حق مداران است. (بل نقذف بالحقّ على البطل )

۲- پیروزى عقیده و جهان بینى حق بر عقیده و جهان بینى باطل، سنت الهى است. (و ما خلقنا السماء ... لعبین ... بل نقذف بالحقّ على البطل فیدمغه) خداوند در آیه قبل، از هدفمند بودن آفرینش جهان و نیز بطلان عقیده به بیهوده بودن خلقت طبیعت سخن به میان آورده است. این سخن قرینه بر این است که مقصود از حق و باطل در آیه شریفه، عقیده و جهان نگرى حق و باطل است. گفتنى است که ذیل همین آیه (و لکم الویل ممّا تصفون) که در باره نسبت ناروا به خداوند و توصیف او به امور نادرست است، مؤید برداشت یاد شده است.

۳- پیروزى حق بر باطل، جلوه اى از هدف دارى نظام آفرینش است. (و ما خلقنا السماء... بل نقذف بالحقّ على البطل فیدمغه) خداوند در آیه قبل، سخن از آفرینش جهان براساس حق به میان آورد و دراین آیه، پیروزى حق بر باطل را یادآور شد. ارتباط میان این دو گفتار بیانگر برداشت یاد شده است.

۴- درگیرى و ستیز مداوم حق و باطل در طول تاریخ (و کم قصمنا من قریة کانت ظالمة... بل نقذف بالحقّ على البطل فیدمغه)

۵- نابودى باطل و اندیشه هاى نادرست، در گرو حضور اهل حق در میدان مبارزه با باطل است. (بل نقذف بالحقّ على البطل فیدمغه ) «باء» در «بالحقّ» براى استعانت است. براین اساس معناى آیه چنین مى شود: «ما به کمک حق بر باطل مى کوبیم و نابودش مى سازیم». این معنا مى رساند که حق باید در صحنه کارزار با باطل، حضور داشته باشد تا به وسیله آن بتوان باطل و اندیشه هاى نادرست را نابود کرد. گفتنى است خداوند نابود ساختن باطل را به خود نسبت نداده; بلکه حق را نابود کننده باطل دانسته است (فیدمغه)، این نکته مؤید همین برداشت است.

۶- نابودى ناگهانى باطل در شرایط غیر قابل انتظار (بل نقذف بالحقّ على البطل فیدمغه فإذا هو زاهق ) از آمدن «إذا»ى فجائیه - که معناى ناگهانى و به دور از انتظار بودن را افاده مى کند - برداشت یاد شده به دست مى آید.

۷- حق، داراى صلابت و استحکام و باطل، پوچ و سست است. (بل نقذف بالحقّ على البطل فیدمغه فإذا هو زاهق ) از این که خداوند «حق» را از بین برنده و درهم کوبنده باطل دانسته، صلابت حق استفاده مى شود. و از این که باطل ناگهان و بلافاصله از بین رفته است، میان تهى و پوچ بودن آن به دست مى آید. گفتنى است تعبیر «قذف» - که به معناى انداختن با قدرت و قوت است - مؤید برداشت یاد شده است.

۸- هلاکت و نابودى جوامع ستمگرگذشته، نمونه اى از پیروزى حق بر باطل (و کم قصمنا من قریة کانت ظالمة... بل نقذف بالحقّ على البطل فیدمغه فإذا هو زاهق)

۹- بازیچه انگاشتن نظام خلقت و بعثت پیامبران، از سوى مشرکان عصر پیامبر (و ما خلقنا السماء... لعبین... و لکم الویل ممّا تصفون) مخاطب «لکم» و «تصفون» مشرکانند و به قرینه آیات پیشین، مقصود از «توصیف» عقیده نادرست مشرکان در باره آفرینش جهان و نسبت نارواى سرگرمى گرفتن آفرینش به خداوند است.

۱۰- نسبت ناروا به خداوند موجب استحقاق هلاکت و عذاب الهى است. (لکم الویل ممّا تصفون ) «الویل» در اصل به معناى عذاب و هلاکت است و در جایى استعمال مى شود که کسى و یا کسانى در معرض هلاکتى باشند که مستحق آن هستند (لسان العرب).

۱۱- نوید فتح و پیروزى به پیامبر(ص) و مؤمنان و تهدید مشرکان، به شکست و نابودى از جانب خداوند (بل نقذف بالحقّ... و لکم الویل ممّا تصفون ) از لحن و آهنگ آیه شریفه - با توجه به این که پیامبر(ص) و اهل حق درگیر با مشرکان حق ستیز بوده اند - استفاده مى شود که این آیه در صدد دادن بشارت پیروزى، به پیامبر(ص) و مؤمنان است. هم چنین تهدید و اخطار به مشرکان به شکست و نابودى است.

روایات و احادیث

۱۲- «عن أبى عبداللّه(ع): ما من أحد إلاّ و قد برز علیه الحقّ حتى یصدع، قبله أم ترکه و ذلک أنّ اللّه یقول فى کتابه: «بل نقذف بالحقّ على الباطل فیدمغه فإذا هو زاهق...»; از امام صادق(ع) روایت شده است : هیچ فردى نسیت، مگر آن که حق تا روشن شدن کامل، بر او ظاهر شده است; چه آن را بذرد وچه رهاش کند.این سخن خداوند است که در کتابش مى فرماید: «بل نقذف بالحقّ على الباطل فیدمغه فإذا هو زاهق...»».[۱]

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: پوچ انگارى آفرینش ۹; قانونمندى آفرینش ۳
  • اقوام پیشین: هلاکت اقوام پیشین ۸
  • انبیا: پوچ انگارى بعثت انبیا ۹
  • باطل: پوچى باطل ۷; زمینه شکست باطل ۵; شکست باطل ۱، ۲، ۳; شکست ناگهانى باطل ۶; فرجام باطل ۱; موارد شکست باطل ۸
  • بشارت: بشارت پیروزى محمد(ص) ۱۱; بشارت پیروزى مؤمنان ۱۱
  • حق: استحکام حق ۷; پیروزى حق ۱، ۲، ۳، ۱۲; فرجام حق ۱; موارد پیروزى حق ۸; مبارزه حق و باطل ۱، ۴، ۵
  • خدا: بشارتهاى خدا ۱۱; تهدیدهاى خدا ۱۱; سنتهاى خدا ۲; کیفر افترا به خدا ۱۰
  • شکست: زمینه شکست باطل ۵; شکست باطل ۱، ۲، ۳; شکست ناگهانى باطل ۶; موارد شکست باطل ۸
  • ظالمان: هلاکت ظالمان ۸
  • عذاب: موجبات عذاب ۱۰
  • عقیده: عقیده باطل ۲، ۵; عقیده حق ۲
  • مشرکان: بینش مشرکان صدراسلام ۹; تهدید مشرکان ۱۱

منابع

  1. محاسن برقى، ج ۱، ص ۲۷۶، ح ۳۹۱، ب ۳۸ ح۳۹۱; نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۱۶، ح ۱۸.