الشورى ٣
ترجمه
الشورى ٢ | آیه ٣ | الشورى ٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَذلِکَ»: همان گونه که در این سوره است. این چنین که میبینی. «یُوحِی إِلَیْکَ»: در سایر سورههای قرآن به تو وحی میکند. «إِلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکَ»: به سایر پیغمبران کتابهای آسمانی را با همین اصول و کلّیّات وحی کرده است. «اللهُ»: فاعل فعل (یُوحِی) است.
تفسیر
- آيات ۱ - ۶، سوره شورى
- مدار سخن در سوره مباركه شورى و وجوه مختلفى كه درباره حروف مقطعه قرآن گفته شده است .
- يازده قول در معناى حروف مقطعه
- حق مطلب درباره حروف مقطعه
- نكته اى قابل توجه در سوره هايى كه حروف مقطعه اولشان يكى است
- حروف مقطعه رموزى هستند بين خدا و پيامبرش
- معناى اينكه فرمود: ((كذلك يوحى اليك ...))
- توضيح اينكه آيه : ((و تكاد السموات يتفظرن من فوقهن ...)) و در مقام بيان عظمت وحىو كلام خدا است
- مقصود از استغفار ملائكه براى زمينيان (و يستغفرون لمن فى الارض ) در خواست تشريعدين براى آنها است
- (نقل و نقد رواياتى درباره حروف مقطعه قرآن )
- روايتى از امام صادق عليه السلام در معناى حروف مقطعه
- بررسى رواياتى كه حروف مقطعه كه حروف مقطعه را به اسماى حسناى خدا معنى كردهاند
- ((الم )) حروفى هستند از اسم اعظم خدا
نکات آیه
۱ - وحى خداوند به پیامبران، داراى سابقه و دیرینه تاریخى است. (کذلک یوحى إلیک و إلى الذین من قبلک اللّه)
۲ - توجه به سابقه داشتن وحى، از بین برنده تردید و شگفتى نسبت به رسالت پیامبر(ص) (کذلک یوحى إلیک و إلى الذین من قبلک) چنانچه مشارٌالیه «کذلک» اصل وحى باشد، آیه مى تواند اشاره به این داشته باشد که مشرکان مکه درباره وحى الهى به پیامبر(ص) در شگفتى و تردید بودند و خداوند با ذکر سابقه وحى، درصدد رفع تردید آنان بود.
۳ - هماهنگى معارف قرآنى، با کتاب هاى آسمانى پیشین (کذلک یوحى إلیک و إلى الذین من قبلک) برداشت یاد شده، بر این اساس است که «کذلک» اشاره به محتواى وحى باشد.
۴ - شیوه وحى الهى به پیامبران، شیوه اى همسان و همگون * (کذلک یوحى إلیک و إلى الذین من قبل) بنابراین که «کذلک» اشاره به کیفیت و چگونگى وحى داشته باشد، مطلب بالا استفاده مى شود.
۵ - خداوند، عزیز (پیروزمند شکست ناپذیر) و حکیم (کاردان) است. (اللّه العزیز الحکیم) بنابراین که «الحکیم» صفت دوم براى اللّه باشد، برداشت بالا به دست مى آید.
۶ - عزت و پیروزمندى خداوند، آمیخته با حکمت و کاردانى او است. (اللّه العزیز الحکیم) برداشت یاد شده مبتنى بر این است که «حکیم» صفت «عزیز» باشد; نه وصف دوم «اللّه» البته درصورت دوم نیز مطلب قابل استفاده است.
۷ - عزت خداوند، ضامن بقاء و استحکام وحى و معارف الهى است. (یوحى إلیک ... اللّه العزیز الحکیم) از توصیف خداوند به عزیز و ارتباط صدر و ذیل آیه، مى توان استفاده کرد که عزت خداوند مانع از بین رفتن معارف الهى است.
۸ - معارف والاى کتاب هاى آسمانى، برخاسته از حکمت گسترده و عزت خداوندى است. (یوحى إلیک ... العزیز الحکیم) ذکر صفت عزت و حکمت براى خداوند و ارتباط صدر و ذیل آیه، بیانگر برداشت یاد شده است.
۹ - انتخاب پیامبران از میان مردم، براساس حکمت الهى است.* (کذلک یوحى إلیک ... الحکیم) برداشت یاد شده بدین احتمال است که ذکر وصف حکمت براى خداوند در مقام بیان این نکته باشد که خداوند بر اساس حکمت خویش، پیامبران را بر مى گزیند و به آنان وحى مى کند.
۱۰ - تحقق وحى در نظام طبیعت و انتخاب آن به عنوان راه ارتباط خداوند با خلق، متکى به عزت و حکمت او است. (کذلک یوحى إلیک ... اللّه العزیز الحکیم) برداشت یاد شده بنابراین نکته است که وصف عزیز و حکیم نظر به توجیه و تبیین اصل وحى داشته و پاسخى به دو پرسش باشد: الف) آیا راستى وحى امرى ممکن است ؟ ب) چرا شیوه وحى به عنوان راه ارتباط خدا با خلق انتخاب شده است؟
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: حکیم ۵; عزیز ۵
- انبیا: منشأ برگزیدگى انبیا ۹; وحى به انبیا ۱
- ایمان: زمینه ایمان به محمد(ص) ۲
- خدا: آثار حکمت خدا ۸، ۹، ۱۰; آثار عزت خدا ۷، ۸، ۱۰; حکمت خدا ۶; روش ارتباط با خدا ۱۰; ویژگیهاى عزت خدا ۶
- دین: منشأ بقاى دین ۷
- ذکر: آثار ذکر وحى ۲
- قرآن: قرآن و کتب آسمانى ۳
- کتب آسمانى: منشأ تعالیم کتب آسمانى ۸; هماهنگى کتب آسمانى ۳
- وحى: تاریخ وحى ۱; روش نزول وحى ۴; منشأ مصونیت وحى ۷; منشأ وحى ۱۰