النمل ٨٦
ترجمه
النمل ٨٥ | آیه ٨٦ | النمل ٨٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَعَلْنَا الَّیْلَ»: شب را ساختهایم با تاریکیها و همه ویژگیهائی که دارد. اصل آن جَعَلْنَا الَّیْلَ مُظْلِماً است. «لِیَسْکُنُوا»: تا بیارامند. (نگا: یونس / ، قصص / ). «مُبْصِراً»: واضح و آشکار. روشن (نگا: اسراء / و ، نمل / ).
تفسیر
- آيات ۸۲ - ۹۳، سوره نمل
- مقصود از ((قول )) و اخراج جنبنده اى از زمين كه با مردم سخن مى گويد
- مراد از ((آيات )) و خشر فوجى از هر امت در آيه : ((و يوم نحشر منكل امة فوجا ممن كذب بآياتنا...))
- مقصود از نفخ در صور در آيه : ((و يوم ينفح فى الصور ففزع من فى السموات و منفى الارض ...)) كدام نفخه است ؟
- وجه اينكه تخريب و ويرانى عالم با پيدايش قيامت را صنع متقن خود خواند (صنع اللهالذى اتقن كل شى ء)
- حمل آيه : ((و ترى الجبال تحسبها جامدة و هى تمرّمرّ السحاب )) بر حركت جوهرى و برحركت انتقالى زمين
- من ماءمور به عبادت خدا و تلاوت قرآن هستم و بس ، هر كه ايمان آورد براى خود و هر كه گمراه گشت عليه خود
- رواياتى درباره مراد از ((دابة من الاءرض )) در آيه : ((و اذا وقع القول عليهم اخرجنا لهم دابة من الاءرض ))
- چند روايت راجع به مراد از ((حسنه )) در آيه : ((من جاء بالحسنة فله خير منها))
نکات آیه
۱ - سرزنش کافران از سوى خداوند، به خاطر نادیده گرفتن حکمت هاى او در برقرارى نظام شب و روز (ألم یروا أنّا جعلنا الّیل ... و النهار مبصرًا) استفهام در این آیه، براى توبیخ و سرزنش است.
۲ - نادیده گرفتن اهمیت نقش شب و روز در زندگى انسان، نمونه اى از تکذیب جاهلانه آیات الهى (أکذّبتم بایتى و لم تحیطوابها علمًا ... ألم یروا أنّا جعلنا الّیل ... و النهار مبصرًا) «ألم یروا...» به اصطلاح ذکر خاص بعد از عام و یادآورى نمونه اى از آیات الهى است که از سوى کافران مورد تکذیب قرار گرفته است.
۳ - مشاهده آیات مختلف خداوند و نادیده گرفتن آنها، ظلمى غیرقابل بخشش (و وقع القول علیهم بما ظلموا ... ألم یروا ... إنّ فى ذلک لأیت) آیه یاد شده مى تواند تفسیر و توضیحى باشد بر آنچه در آیه پیش به عنوان «ظلم» مطرح شده است.
۴ - نادیده گرفتن خدا در پدید آوردن نظام شب و روز، امرى شگفت و دور از انتظار (ألم یروا أنّا جعلنا الّیل لیسکنوا فیه و النهار مبصرًا) تعبیر «ألم یروا...» لحنى است آمیخته با شگفتى.
۵ - آرامش بخشى شب به تن خسته آدمیان، از حکمت هاى الهى در پدید آوردن آن (جعلنا الّیل لیسکنوا فیه)
۶ - تأمین تمام نیازهاى روحى و جسمى انسان، در پرتو تدبیر حکیمانه خداوند (جعلنا الّیل لیسکنوا فیه و النهار مبصرًا) از این که خداوند شب را براى آرامش بشر قرار داده و براى حرکت و تلاش وى روز را آفریده است، استفاده مى شود که نیازهاى بشر - حتى استراحت وى - از دید خداوند پنهان نبوده و آن را تأمین کرده است.
۷ - بینایى انسان در پرتو وجود روز، نشانه اى از تدبیر خداى جهان (و النهار مبصرًا إنّ فى ذلک لأیت) وصف «مبصراً» گرچه از نظر لفظ براى «نهار» آمده است; اما در حقیقت وصفى است براى انسان که در پرتو روشنى روز، قادر به دیدن اشیا مى باشد.
۸ - وجود نشانه هاى روشن و غیرقابل انکار الهى، در نظام شب و روز براى جویندگان حقیقت (إنّ فى ذلک لأیت لقوم یؤمنون) عبارت «قوم یؤمنون»; یعنى، کسانى که داراى زمینه گرایش به حق اند و اگر حق را بیابند به آن ایمان مى آورند.
۹ - هماهنگى نظام طبیعت با نیاز بشر، گواه وجود مدبرى حکیم براى آفرینش (جعلنا الّیل لیسکنوا فیه ... إنّ فى ذلک لأیت) از این که خداوند براى شب و روز حکمت هایى را برشمرده که در خدمت منافع انسان است و پس از آن، از این امور به عنوان آیه و نشانه یاد کرده است، مطلب یاد شده استفاده مى شود.
۱۰ - تنها اهل ایمان (دارندگان زمینه گرایش به حق)، بهره مند از آیات گسترده الهى (إنّ فى ذلک لأیت لقوم یؤمنون)
۱۱ - روحیه لجاج و حق ناپذیرى، مانع بهرهورى انسان از آیات الهى (إنّ فى ذلک لأیت لقوم یؤمنون) قید «لقوم یؤمنون» نشانگر آن است که کسانى که مصمم بر عدم پذیرش حق اند، از آیات روشن و غیرقابل انکار و گسترده الهى در نظام آفرینش، کمترین بهره را نخواهند برد.
۱۲ - اجزا و نمودهاى نظام طبیعت، هر یک داراى حکمت و هدف (أنّا جعلنا الّیل لیسکنوا فیه و النهار مبصرًا) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند براى شب - که یکى از پدیده هاى نظام طبیعت است - هدفى را ذکر فرموده و براى روز - که یکى دیگر از پدیده هاى آن مى باشد - ثمرى دیگر را بیان کرده است. بدیهى است که این دو نیز تنها به عنوان نمونه و نماد یاد شده اند.
۱۳ - هدف دارى اجزا و مظاهر طبیعت، گواه وجود معاد و بى فرجام نبودن مجموعه نظام حیات (ألم یروا أنّا جعلنا الّیل ... إنّ فى ذلک لأیت) آیه فوق، مى تواند درآمدى باشد بر آیه بعد که درباره معاد است; یعنى، خداوندى که پدیده هایى چون شب و روز را مهمل و بى هدف قرار نداده، چگونه ممکن است که مجموعه حیات را بى فرجام بگذارد و مرگ انسان را به معاد پیوند نزند؟
۱۴ - آمدن روز از پى شب، گواه امکان آمدن رستاخیز از پى مرگ * (إنّ فى ذلک لأیت) یکى از آیاتى که از تعاقب شب و روز مى توان استفاده کرد، روشنى پس از تاریکى، حیات پس از مرگ و حرکت پس از سکون است و این نشان مى دهد که خداى توانا بر آوردن روز از پى شب، قادر است که حیات را دوباره از پى مرگ پدید آورد.
۱۵ - لزوم پرهیز از داورى در مسائل، در صورت ابهام و فقدان برهان علمى براى انسان (در جهت رد یا اثبات آن) * (أکذّبتم بایتى و لم تحیطوا بها علمًا... ألم یروا أنّا جعلنا الّیل لیسکنوا فیه) تذکر خداوند به لزوم ساکن شدن انسان به هنگام تیرگى شب، پس از یادآورى محاکمه کافران به خاطر تکذیب جاهلانه آیات او، مى تواند بیانگر ارتباطى باشد میان حرکت نکردن انسان در شب و لزوم توقف و داورى نکردن در مسائلى که دلیل روشنى براى آن ندارد. گفتنى است که نکته یاد شده برگرفته از تفسیر المیزان است.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: نظام آفرینش ۸، ۱۲; هدفدارى آفرینش ۱۲، ۱۳
- آیات خدا: آیات آفاقى ۸; بهره مندان از آیات خدا ۱۰; ظلم اعراض از آیات خدا ۳; موانع استفاده از آیات خدا ۱۱; نشانه هاى تکذیب آیات خدا ۲
- انسان: زمینه بینایى انسان ۷; منشأ تأمین نیازهاى انسان ۶
- جهل: نشانه هاى جهل ۲
- حق: آثار حق ناپذیرى ۱۱
- حق طلبان: حق طلبان و آیات خدا ۱۰; خداشناسى حق طلبان ۸
- خدا: تدبیر خدا ۶; حکمت خدا ۶; دلایل تدبیر خدا ۹; دلایل حکمت خدا ۹; دلایل خدا شناسى ۸، ۹; سرزنشهاى خدا ۱; شگفتى اعراض از خدا ۴; نشانه هاى تدبیر خدا ۷
- روز: آثار گردش روز ۱۴; خالق روز ۴; فواید روز ۷; نقش روز ۲، ۸
- شب: آثار گردش شب ۱۴; آرامش در شب ۵; خالق شب ۴; فواید شب ۵; نقش شب ۲، ۸
- طبیعت: هماهنگى طبیعت و نیازها ۹
- قضاوت: شرایط قضاوت ۱۵; علم در قضاوت ۱۵
- کافران: سرزنش کافران ۱
- گناه: گناه نابخشودنى ۳
- لجاجت: آثار لجاجت ۱۱
- مؤمنان: مؤمنان و آیات خدا ۱۰
- معاد: دلایل معاد ۱۳، ۱۴