الحج ٢٩
ترجمه
الحج ٢٨ | آیه ٢٩ | الحج ٣٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لِیَقْضُوا»: قطع کنند. به پایان برسانند. برطرف سازند. «تَفَثَ»: چرک و کثافت و آلودگی. از قبیل: موهای زائد و ناخن و عرق بدن. «لِیَقْضُوا تَفَثَهُمْ»: مراد تَقْصیر است که از مناسک حجّ بشمار است و به دنبال از احرام به در آمدن انجام میپذیرد. «نُذُورَهُمْ»: مراد نذرهای حلال است. از قبیل: قربانیهای اضافی و صدقات و خیرات. «لِیَطَّوَّفُوا»: مراد طواف اضافه است که بعد از عرفه و از احرام به در آمدن انجام میپذیرد. «الْعَتِیقِ»: عتیق چیزی است که از نظر زمان یا مکان و یا مرتبه متقدّم باشد. آزاد (از تسلّط جبّاران و قلدران).
تفسیر
- آيات ۲۵ - ۳۷ سوره حج
- برابرى همه مؤ منين در عبادت در مسجدالحرام و تهديد كساين كه در راه خدا و مسجدالحرام را مى بندند
- معبد شدن كعبه براى مردم
- مقصود از دستور الهى به ابراهيم (عليه السلام ): ((وطهر بيتى للطائفين ...((
- دستور الهى به ابراهيم (ع ) در ميان مردم حج را اعلام كن تا بسويت بيايند!
- توضيحى در مورد منافع دنيوى و اخروى حج
- توضيح مفردات و جملات آيات مربوط به مناسك حج
- تحريك و تشويق مردم به تعظيم حرمات خدا
- اشاره به اينكه ((تقوى (( امرى معنوى و قلبى است و قائم به اعمال خارجى نيست
- حكمت قربانى كردن براى خدا (... و لكن يناله التقوى منكم )
- بحث روايتى
- رواياتى درباره منافع مترتب بر حج (لشهيدوا منافع لهم )
- رواياتى ديگر در ذيل آيات راجع به مناسك حج و وجه تسميه خانه كعبه به : ((بيتالعتيق ((
نکات آیه
۱ - وجوب تقصیر و بیرون آمدن از احرام، پس از انجام مراسم قربانى (و یذکروا اسم اللّه ... ثمّ لیقضوا تفثهم) «قضاء» (مصدر «یقضون») به معناى بریدن و جدا کردن است. «تفث»; یعنى، غبار و چرکى که بر بدن مى نشیند. بنابراین «ثمّ لیقضوا تفثهم»;یعنى، حاجیان پس از انجام مراسم قربانى، با تراشیدن سر و گرفتن ناخن - که به خاطر محرم بودن، نمى توانستند انجام دهند - خود را تمیز کنند و این کنایه از بیرون شدن از احرام است.
۳ - ورود به مسجدالحرام براى انجام طواف، با سر و تن آلوده و نیاراسته، ممنوع است. (ثمّ لیقضوا تفثهم)
۳ - لزوم اداى نذر، پس از تقصیر و خارج شدن از احرام (و لیوفوا نذورهم)
۴ - وجوب طواف، پس از تقصیر و خروج از احرام (ثمّ لیقضوا تفثهم ... و لیطّوّفوا)
۵ - جواز تأخیر در اجراى تقصیر و طواف، پس از انجام قربانى (ثمّ لیقضوا تفثهم ... و لیطّوّفوا) به کارگیرى «ثمّ» - که براى تراخى در زمان است - بیانگر مطلب یاد شده است.
۶ - کعبه، داراى قدمت و پیشینه تاریخى (بالبیت العتیق) «عتیق» به هر چیزى گفته مى شود که داراى تقدم زمانى، مکانى و یا رتبه اى باشد. و بدین جهت است که به «قدیم»، «عتیق» نیز مى گویند. بنابراین «بیت عتیق»; یعنى، خانه اى که داراى قدمت و پیشینه تاریخى است.
روایات و احادیث
۷ - «قال: عبد اللّه بن سنان فأتیت أباعبد اللّه(ع) فقلت: جعلت فداک قول اللّه عزّوجلّ: «ثمّ لیقضوا تفثهم...»؟ قال: أخذ الشارب و قص الأظفار و ما أشبه ذلک ...; عبداللّه بن سنان گفت: نزد امام صادق(ع) آمدم و گفتم: فدایت شوم: [مقصود از] قول خداى عزّوجلّ «ثمّ لیقضوا تفثهم...» [چیست؟] فرمود: [مقصود] زدن شارب و گرفتن ناخن و مانند آن است...».[۱]
۸ - «عن أمیرالمؤمنین(ع) أنّه قال فى قول اللّه عزّوجلّ: «ثمّ لیقضوا تفثهم و لیوفوا نذورهم و لیطوفوا بالبیت العتیق» قال: التفث الرمى و الحلق و النذور من نذر أن یمشى و الطواف هو طواف الزیارة...; از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که در باره سخن خداوند عزّوجلّ «ثمّ لیقضوا تفثهم و لیوحوا نذورهم و لیطوفوا بالبیت العتیق» فرمود: مراد از «تفث» رمى جمرات و تراشیدن سر است و مراد از «نذور» کسى است که نذر کرده که پیاده برود[۲] و مراد از طواف، طواف زیارت است...». ۱- محتمل است مقصود این باشد که شخص نذر کرده که پیاده از منا به مکّه برود; نه این که نذر کرده است از وطنش پیاده به حج برود; چون در این صورت با ظاهر آیه سازگار نیست.[۳]
۹ - «عن أبى عبد اللّه(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «و لیطّوّفوا بالبیت العتیق» قال: طواف النساء; از امام صادق(ع) روایت شده است که درباره سخن خداوند عزّوجلّ «و لیطّوّفوا بالبیت العتیق» فرمود: [مراد ]طواف نسا است».[۴]
۱۰ - «عن أبى عبد اللّه(ع) قال: إنّ اللّه عزّوجلّ أغرق الأرض کلّها یوم نوح إلاّ البیت فیومئذ سمّى العتیق لأنّه اُعتق یومئذ من الغرق ...; از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: خداى عزّوجلّ در روز طوفان نوح، همه زمین را غرق کرد، مگر «بیت[اللّه]». پس در آن روز عتیق نامیده شد; زیرا در آن روز از غرق شدن آزاد شد».[۵]
۱۱ - «عن أبى حمزة الثمالى قال: قلت لأبى جعفر(ع) فى المسجد الحرام: لأىّ شىء سمّاه اللّه العتیق؟ فقال: إنّه لیس من بیت وضعه اللّه على وجه الأرض إلاّ له ربّ و سکان یسکنونه غیر هذا البیت فإنّه لاربّ له إلاّ اللّه عزّوجلّ و هو الحرّ ...; ابوحمزه ثمالى گوید: به امام باقر(ع) در مسجدالحرام گفتم: چرا خدا[ بیت اللّه] را عتیق نامیده است؟ فرمود: خداوند هیچ خانه اى را بر روى زمین ننهاده است مگر این که صاحب و ساکنانى دارد که در آن سکنى گزیده اند; غیر از این بیت که صاحبى به جز خداى عزّوجلّ ندارد و آن [از مالکیت اشخاص] آزاد است...».[۶]
موضوعات مرتبط
- احکام :۱، ۳، ۴، ۵
- حج: احکام حج ۳، ۵; تأخیر تقصیر در حج ۵; تأخیر طواف در حج ۵; تقصیر در حج ۱، ۳، ۴، ۷; رمى جمرات در حج ۸; سرتراشى در حج ۸; طواف در حج ۸، ۹; قربانى در حج ۱; مناسک حج ۱، ۴، ۷، ۸، ۹; نذر در حج ۸; واجبات حج ۱، ۴
- طواف: آداب طواف ۲; احکام طواف ۴; طواف نساء ۹
- کعبه: تاریخ کعبه ۶، ۱۰; فلسفه نامگذارى کعبه ۱۰، ۱۱; قدمت کعبه ۶; کعبه هنگام طوفان نوح(ع) ۱۰; مالکیت کعبه ۱۱
- مسجدالحرام: آداب مسجدالحرام ۲; پاکیزگى در مسجدالحرام ۲
- نذر: احکام نذر ۳; وفاى به نذر ۳
منابع
- ↑ کافى، ج ۴، ص ۵۴۹، ح ۴; نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۹۲- ، ح ۹۷.
- ↑ کافى، ج ۴، ص ۵۴۹، ح ۴; نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۹۲- ، ح ۹۷.
- ↑ دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۳۳۰; بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۳۱۲، ح ۳۹.
- ↑ کافى، ج ۴، ص ۵۱۳، ح ۲; تهذیب شیخ طوسى، ج ۵- ، ص ۲۵۳، ح ۱۵.
- ↑ علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۹۹، ح ۵; نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۹۴، ح ۱۱۴.
- ↑ کاف، ج۴ص۱۸۹ح۵; ۵; نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۹۴، ح ۱۰۹.