مريم ٣٢
ترجمه
مريم ٣١ | آیه ٣٢ | مريم ٣٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَرّاً»: نیکرفتار (نگا: مریم / ). «شَقِیّاً»: سختگیر. بد رفتار. بدبخت.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لاَ تُشْرِکُوا... (۱) وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لاَ تُشْرِکُوا... (۱) وَ قَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا... (۱) وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۴۰ سوره مريم
- اشاره به شباهتهاى داستان يحيى و داستان عيسى (عليهما السلام )
- مراد از جمله : ((فاتخذت من دونهم حجابا((
- مقصود از روحى كه براى مريم (عليه السلام ) به صورت بشرمتمثل شد
- گفتارى در معناى تمثل
- نقد و بررسى چهار اشكال و شبهه اى كه پيرامون جبرئيل براى مريم مطرح شده است
- پاسخ به اشكال دوم درباره تمثل
- پاسخ به اشكالهاى سوم و چهارم
- حاصل سخن درباره حقيقت تمثل
- پناه بردن مريم به خدا و آگاهانيدن او به دارا شدن پسر شدن پسرى توسط جبرئيل
- حكايت وضع حمل مريم و اندوه و نگرانى او در اين خصوص
- حضرت عيسى (ع ) مادر خود را تسلى و دلدارى مى دهد
- سفارش به روزه سكوت گرفتن براى رهايى از زخم زبان مردم
- وجوم مختلف درباره لفظ ((كان (( در جمله : ((كيف نكلم من كان فى المهد صبيا((
- سخن گفتن عيسى (عليه السلام ) در گهواره با مردم :((قال انى عبدالله ...((
- تقرير حجتى بر نفى فرزند بودن عيسى (عليه السلام ) براى خدا
- توبيخ كسانى كه درباره عيسى (عليه السلام ) اختلاف كردند و گمراه گشتند، و تهديدآنان
- معناى جلمه (لكن الظالمون اليوم فى ظلال مبين )
- روز قيامت براى ظالمين روز حسرت است
- توضيحى درباره مراد از اينكه فرمود: ((انا نحن نرث الاءرض و من عليها...((
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات مربوط به مريم وحمل او به عيسى و تكلم عيسى در نوزادى و...)
نکات آیه
۱- رفتار نیک با مادر و گرامى داشت وى، سیرت الهى و خوى خدادادى عیسى(ع)، از آغاز میلاد (و برًّا بولدتى)
۲- عیسى(ع) در گهواره، خود را فرزندى خوش رفتار و نیکوکار براى مادرش مریم(س) خواند و این ویژگى را عطیه خداوند دانست. (و برًّا بولدتى) تقدیر «و برّاً بوالدتى» به قرینه آیه قبل «و جعلنى برّاً بوالدتى» است.
۳- عیسى(ع) در برشمردن ویژگى هایش، بر پیدایش خود بدون پدر تأکید ورزید. (و برًّا بولدتى) عیسى(ع) در مورد نیکى کردن، تنها از مادر خود یاد کرد و ذکرى از پدر به میان نیاورد تا در گفتار هم این مطلب را که مادرش پاکدامن است، تأیید کرده باشد.
۴- حضرت مریم(س) مبرّا از گناه و فحشا و سزاوار تکریم بسیار (لقد جئت شیئًا فریّاً... و برًّا بولدتى) عیسى(ع) با اعجاز خود، مریم را از اتهام نارواى مردم تبرئه کرد، آن گاه خود را پیامبرى خواند که به مریم خدمت خواهد کرد و در بیان خدمت گزارى خود، صفت مشبهه (برّاً) را که بر ثبوت دلالت دارد، به کاربرد تا با تأکید بیشترى احترام به مریم را از وظایف خود شمرده باشد.
۵- حضرت عیسى(ع) منزه از استبداد، سرکشى، سلطه گرى و به دور از رنج و ناکامى (و لم یجعلنى جبّارًا شقیًّا) «جبّار» به کسى گفته مى شود که با خود برتربینى براى کسى برخود حقى قائل نباشد (قاموس) و نیز به کسى که از پذیرش حق سرباز زند و کسى که دیگرى را تحت سیطره خود درآورد اطلاق مى گردد (مفردات راغب) و «شقاوت»، یعنى سختى و شدت (قاموس) و نیز در معناى مقابل سعادت (کامیابى) به کار مى رود (مفردات راغب).
۶- عنایات خداوند به عیسى(ع)، او را فردى حق پذیر، خوش بخت و نرم خو ساخته بود. (و لم یجعلنى جبّارًا شقیًّا)
۷- لزوم پرهیز از زورگویى، سلطه گرى و آنچه موجب تیره بختى است. (و لم یجعلنى جبّارًا شقیًّا)
۸- استبداد، حق ستیزى و سلطه گرى از موجبات شقاوت و تیره بختى است. (و لم یجعلنى جبّارًا شقیًّا) «شقیّاً» مى تواند صفت توضیحى براى «جبّاراً» باشد، یعنى اگر کسى جبار شد، شقى خواهد بود.
۹- ترک نیکى به مادر، نشانه تیره بختى است.* (و برًّا بولدتى و لم یجعلنى جبّارًا شقیًّا) ممکن است عطف «لم یجعلنى» بر جمله سابق عطف سبب بر مسبب باشد; یعنى چون خداوند مرا جبار و شقى قرار نداده، من با مادرم نیک رفتارم، بنابراین کسى که نیکى به مادر را ترک مى کند شقى و جبار است.
۱۰- لزوم نیکى به مادر و پرهیز از تحمیل خواسته هاى خویش بر وى (و برًّا بولدتى و لم یجعلنى جبّارًا) مراد از جمله «لم یجعلنى جبّاراً» (خداوند مرا مستبد و سلطه گر قرار نداده است) - به قرینه «برّاً بوالدتى» - این است که در برابر مادرم جبار نیستم.
روایات و احادیث
۱۱- «عن أبى عبداللّه(ع) [فى تعریف الکبائر] و منها عقوق الوالدین لأنّ اللّه -عزّوجلّ- جعل العاقّ جبّاراً شقیّاً فى قوله حکایة، قال عیسى(ع): «و برّاً بوالدتى و لم یجعلنى جبّاراً شقیّاً» ; از امام صادق(ع) [در معرفى گناهان کبیره] روایت شده که از جمله آنها عقوق و نافرمانى والدین است، زیرا خداوند عزّوجلّ در سخن خود به نقل از حضرت عیسى(ع) عاق نافرمانى کننده را جبار شقى قرار داده است، آن جا که فرموده: و برّاً بوالدتى و لم یجعلنى جبّاراً شقیّاً».[۱]
موضوعات مرتبط
- استبداد: آثار استبداد ۸
- حق: آثار حق ستیزى ۸
- خدا: آثار عنایت خدا ۶
- سلطه طلبى: آثار سلطه طلبى ۸; اجتناب از سلطه طلبى ۷
- شقاوت: اجتناب از شقاوت ۷; اجتناب از عوامل شقاوت ۷; عوامل شقاوت ۸; نشانه هاى شقاوت ۹
- ظلم: اجتناب از ظلم ۷
- عطایاى خدا: مشمولان عطایاى خدا ۲
- عیسى(ع: بینش عیسى(ع ۲; تنزیه عیسى(ع ۵; خوش رفتارى عیسى(ع ۲; سیره عیسى(ع ۱; عصمت عیسى(ع ۵; فضایل عیسى(ع ۱، ۲، ۵، ۶; قصه عیسى(ع ۳; منشأ حق پذیرى عیسى(ع ۶; منشأ سعادت عیسى(ع ۶; نیکى عیسى(ع ۱; ویژگیهاى خلقت عیسى(ع ۳
- گناهان کبیره ۱۱:
- مادر: آثار ترک نیکى به مادر ۹; اجتناب از تحمیل به مادر ۱۰; احترام به مادر ۱; اهمیت نیکى به مادر ۱۰; نیکى به مادر ۱، ۲
- مریم(ع): احترام مریم(ع) ۴; تنزیه مریم(ع) ۴; عصمت مریم(ع) ۴; عفت مریم(ع) ۴; فضایل مریم(ع) ۴
- والدین: گناه عاق والدین ۱۱
منابع
- ↑ عیون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۸۶، ب ۲۸، ح ۳۳; نورالثقلین، ج ۳، ص ۳۳۵، ح ۷۱.